eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
امام جواد عليه السلام: آشكار كردن چيزى، پيش از آن كه استوار گردد، موجب تباهى آن مى شود إظهارُ الشَّيءِ قبلَ أن يَستَحكِمَ مَفسَدَةٌ لَهُ ميزان الحكمه ج5 ص 263 @Modafeaneharaam
شهید «رضا عسگری» 🌹 در سال 1348 در روستای حسین آباد، یکی از روستاهای توابع روستای خمین به دنیا آمد و در سال 1354 همراه خانواده به شهرستان اراک عزیمت کرد. وی پس از اتمام دوران دبستان و راهنمایی وارد پایگاههای مقاومت بسیج شد و با رفتن در این مراکز روز به روز به ایمانش افزوده می‌شد و بعد هم توانست علی رقم سن کمی که داشت به جبهه راه پیدا کند و سپس در سال 1364 در منطقه فاو مجروح شد و بازهم دست از جهاد بر نداشت و دوباره وارد میدان جنگ شد. ایمان ایشان به قدری بود که عاشق شهادت بود. به طوری که بر اثر خوابی که دید حلقه نامزدی همسرش را کنار گذاشت و برای نبرد وارد جبهه شد و در کربلای 5، منطقه شلمچه ۱۲بهمن به درجه رفیع شهادت رسید💔 🕊 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹بعضی از ما شعار میدیم وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد ... باید گفت بزرگوار: دیگه بیشتر از این می خواهی ؟؟ حکم جهاد صادر شد بسم الله..... @Modafeaneharaam
🔹 امام‌ خمینی (ره) پس‌ از شهادت سردار حسن‌ باقری روی عکس وی نوشتند: «خداوند شهید شب‌زنده‌دار ما را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید؛ اگرچه نمی‌توان با اندک اطلاعات روی کاغذ، معرِّف شخصیت حسن باقری به‌ عنوان یک نخبه، میراث معنوی و سرمایه ملی بود.» @Modafeaneharaam
همسر شهید: یکی از روزهای دوران عقد به منزل عمه ام مهمان شدیم، باغی آنجا بود، من و رضا برای قدم زدن به باغ رفتیم، پسرهای فامیل هم بودند، در باغ استخری بود که رضا و پسرهای فامیل برای شنا به آنجا رفتند🏊، من به گوشه ای از باغ رفتم و مشغول تماشای آنها شدم، ضمن قدم زدن شاخه گل زیبایی نظرم را جلب کرد، فکر کردم برای رضا بچینم، گل را چیدم🌸 رضا که آمد شاخه گل را به او دادم، چشمش که به آن افتاد گفت: از کجا آوردی؟ گفتم که از همین باغ چیدم. خیلی جدی گفت: از صاحب خانه اجازه گرفته ای؟ سرم را پایین انداختم و شرمنده گفتم: نه😞. رضا گفت: من این شاخه گل را قبول نمی کنم، چون از صاحبش اجازه نگرفته ای. شهید مدافع حرم رضا عادلی🌷 سالروز شهادت 🕊 @Modafeaneharaam
همیشه میگفت: هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدادارد . _شهیدحسین خرازی @Modafeaneharaam
☑️قاب سنگینی از سردار سرتیپ امیرعلی حاجی‌زاده ، سردار سرلشکر محمد باقری ، سردار شهید احمد کاظمی و سردار شهید حسن طهرانی مقدم @Modafeaneharaam
📌 «گوی سبقت» 💥خبر انفجار که پیچید، پرسنل تمام واحد ها فراخوان شدند بیمارستان حتی کادر اداری. کادر درمانی که آن زمان شاغل بیمارستان نبودند هم با همان لباس های معمولی با شتاب می آمدند و می دویدند سمت اورژانس و بخش ها برای کمک هرچند کوچک و هرچند بی ارتباط با تخصصشان. 🍃انگار از در و دیوار بیمارستان کادر درمان می ریخت! تا حالا چنین جمعیتی را توی راهروهای بیمارستان افضلی پور ندیده بودم. هر مجروحی که از در وارد می شد، 👨‍⚕چندین پرستار و پزشک حلقه می زدند دور تختش، یکی رگ می گرفت، یکی سرم آماده می کرد، یکی ماسک اکسیژن می گذاشت، یکی علائم حیاتی چک می کرد و یکی از سر تا پایش را معاینه می کرد.🩺 بالای سر بعضی مجروح ها دوتا دوتا سرم آماده شده بود، انگار سر کمک رسانی مسابقه بود. ✍نویسنده: مهدیه سادات حسینی @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 خوشی‌های دنیا با آسیب همراه است @Modafeaneharaam
آخرین تصویر از حضرت امام خمینی(ره) در نوفل لوشاتو فرانسه @Modafeaneharaam
📌 داستان‌های ننوشته 🌿دانشجو معلم بود؛ از تهران آمده بود. همان روز سیزدهم رسیده بود کرمان و مستقیم رفته بود گلزار شهدا که... رفتم خوابگاه دانشگاه فرهنگیان، پیش دوستانش تا حرفی بشنوم و کمی فائزه را بشناسم. اما چیزی جز هق هق گریه نشنیدم. تا اینکه یکی‌شان گفت: «می‌خواست نویسنده✍ بشه، داستان بنویسه، دنبال دوره‌ی داستان کودک و نوجوان بود.» و من خودم را جلو کشیدم: «خب چیزی هم‌ نوشته؟» 😭اما جز هق هق گریه نشنیدم. حالا من فائزه را ول نمی‌کنم. مدام او را می‌کشم کنار میز و صندلی‌ام. او پر بوده از داستان‌های ننوشته. صدایش می‌کنم و می‌گویم؛ فائزه! چه داستانی دوست داشتی بنویسی؟ من برایت می‌نویسم! می‌گویم؛ فائزه! این داستان هم به خاطر تو. می‌گویم؛ فائزه! برایم درستش کن، غلط‌هایش را تو بگو. ✏️قلمم را شل می‌گیرم تا او بیاید و توی دستهای من بچرخاندش. او بلد است. 🥀شهیده فائزه رحیمی 📝محدثه اکبرپور @Modafeaneharaam
🔸 عکس های خانوادگی در غزه @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید مدافع حرم حاج حسن رزاقی🌹 اعتقاد به مال حلال داشت و بی‌توجه به مال دنیا بود و به پرداخت خمس به خصوص در موقع مقررش تاکید داشت. تمام تلاشش بر این بود که حقی از مردم به گردنش نباشد چرا که بر این عقیده بود که مواردی که حق‌الله باشد ممکن است بخشوده شود ولی حق‌الناس هرگز. زمانی که آقا فرمودند: «اگر حالا با داعش نجنگیم در آینده باید در مرزهای خودمان با آنها بجنگیم»، تصمیمش را قطعی کرد سفر بربست و عازم سوریه شد و پرواز کرد در بی نهایت. 🌹ارواح مطهر شهدا صلوات🌹 اٰللـٌّٰهًٌُمٓ صَلِّ عٓـلٰىٰ مُحَمَّدٍ وُاّلِ مُحَمَّدٍ وٓعٓجٓلِ فٓرٰجٰهٌٓمّ 🕊 @Modafeaneharaam
🔴 آیا میدانستید شیر مرد یمنی تباری اصالتاً ایرانی دارد؟! ‼️سید عبدالملک طباطبایی حوثی در سال ۱۳۵۷هـ.ش در شهر صعده در شمال یمن در یک خانواده بسیار متدین به دنیا آمد. پدرش سید بدرالدین حوثی از مراجع نامی شیعیان زیدی و پدر بزرگش از مراجع شناخته شده زیدی یمن شمرده می‌شدند. نسل سید عبد‌الملک به سید یحیی بن الحسن بن قاسم از سادات طباطبایی ایران🇮🇷 برمی‌گردد که بر ضد دولت عباسی قیام و به علت شکست قیام به یمن مهاجرت کرد. او در یمن به۸۲ جنگ برای گسترش مذهب تشیع زیدی دست زد و مضجع شریفش در شهر صعده با نام امام هادی است و شیعیان زیدی به زیارت وی به‌شدت پایبندند @Modafeaneharaam
🌷🕊🍃 ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌸 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به قول شهید بابایی ، جنگ شلیک گلوله نیست...☄ انجام وظیفه هست... حالا هر کس به هر طریق که از دستش برمی آید. یکی جهاد می‌کند با سلاح... یکی جهاد می‌کند پولش... یکی جهاد میکند با علمش... هرچیزی ک از دست کسی بر بیاید. برای دفاع از اسلام جهاد است 🥀فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم محمود مراد اسکندری @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظهر جمعه، مستند «آرمان روح‌الله» را ببینید 🔹مستند «آرمان روح‌الله»، روایتی از دیدار خانواده‌های شهدای امنیت با رهبر انقلاب، فردا منتشر خواهد شد. 🔹جمعه سیزدهم بهمن ۱۴۰۲ بعد از خبر ۱۴؛ شبکه یک سیما و ساعت ۱۸؛ شبکه سه سیما @Modafeaneharaam
‍ ‍ ‍ چکار کنیم بشیم؟ یه راه بیشتر نداری، گریه کنی یه جوری گریه کنید که اگه لیست بردند خدمت امام حسین(ع) ، براتون شهادت رو بنویسند گریه انقطاعی شب عملیاتی بکنید ان شاءالله بشید اهل بیت ع مدافع حرم فرمانده قاسم غریب { مهدی} @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی* #نویسنده_غلامرضا_کافی* #قسمت_
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت تیمور مصطفی پور با آن که عارضه ،داشت با آن که نارسایی ریه داشت و البته از همگان پنهان داشته بود. هم این که باید گفت در بحث تخریب جزو افراد منحصر به فرد بود. آن هم نه برای مجموعه ی ما یا مثلاً شیراز و فارس بحث از اینها فراتر بود و او برای پشتیبانی کل سپاه یک پشتوانه به حساب میآمد و یک نیروی قابل اعتماد و اتکا روشن است که در کار تخریب ،چاشنی کشی و خنثی سازی بمبها علاوه بر این که کار سخت و و حرفه ای و رازدار و مطمئن هم نیاز است که حساسی است به فردی امین جمع این صفات در جناب آقای غازی جمع بود. ایشان بیش از آن که در مجموعه باشد و در مسئولیت خودش که همانا فرماندهی مرکز پشتیبانی فرماندهی موشکی بود در مأموریتهای حساس سپاه برای امر تخریب و خنثی سازی حضور داشت و هر مجموعه ای از سپاه که کاری از این قماش داشت گزینه ی اول او بود تا برود و کار را شایسته انجام دهد. جالب این که حالا فردی با این ویژگیها و با این صفات که در این راه فشار و زحمات طاقت فرسایی را نیز تحمل میکرد باید فردی خشن و زبر عبوس و تند خشک و بی انعطاف میبود؛ ولی این گونه ،نبود بلکه او خیلی عاطفی و خیلی با احساس بود او شاعری لطیف طبع بود که افقهای دور را میدید و در فرصتی اگر بود دفترش را بیرون میآورد یا از شعرهای خودش جلسه ها هم میخواند یا از یادداشتهایش و یا از شعرهایی که حفظ داشت و گاه میشد که بغض در گلو از ادامه مطلب باز میماند یا چشمهایش پر از اشک میشد و این برای خود من خیلی جالب بود که سختی و نرمی در او جمع بود از خاطرات و بلکه از کارهای به یاد ماندنی شهید شمس الدین غازی یکی هم این است که وقتی سردار شیخ زاده در مینی بوس سپاه که منافقان آن را در سه راه باسکول نادر شیراز به گلوله بسته ،بودند مجروح میشود و به بیمارستان سعدی میبرندش کادر پزشکی ناامید از حیات از عمل او سرباز میزنند؛ ولی غازی با اصرار و الحاح بلکه با دعوا و تهدید پزشکان، شیخ زاده را به اتاق عمل میفرستد و سردار از این ماجرا جان به در میبرد. .. @Modafeaneharaam