مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ عید قربان🌹 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور
جمع کل صلوات:
🌹31,560🌹
انشالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا🙏
مدافعان حرم 🇮🇷
🍃🌹🍃🌹🍃 شب بیستویکم #چلهی_ترک_گناه🌸 قدم قدم تا #محرم ✨ انشاءالله سعی کنیم به نیت ظهور گناه رو ترک
🍃🌹🍃🌹🍃
شب بیستودوم #چلهی_ترک_گناه🌸
قدم قدم تا #محرم ✨
انشاءالله سعی کنیم به نیت ظهور گناه رو ترک کنیم.👌
انشاءالله اربعین ڪربلا باشیم🌹
التماس دعا
@Modafeaneharaam
گفت : عرفه بریم جنوب؟
.
لحظاتی بعد با چند نفر دیگه
ترمینال جنوب بودیم ،
چند ساعت بعدش
طرفای قبلِ ظهر اهواز بودیم؛🙂
دو سه ساعت بعد ، طلائیه💛
روی یه خاکریز نشسته بودیم ... گفت پایه اید؟
گفتیم پایه ایم ... .🍃
محمودرضا !✋
هنوز هم پایه ایم
راهمون بنداز عزیز ...💔🕊
راوی:دوست شهید
#محمودرضا_بیضائی
@Modafeaneharaam
🌹🍃🌹
#شهیدی_که
#مسئول_کمیته_ازدواجه💍💕
یادمہ از اولین دوره هاے راهیان نور ڪہ رفتہ بودم ،وقتے وارد هویزه شدیم قشنگے فضاش ما رو گرفت ...😊
ڪسایے ڪہ رفتن هویزه میدونن چے میگم ...
جلوے درش کفشاشو👟 میگیرن و واڪس میزنن ....
از تونل سر بندها ڪہ عبور میڪنے میرسے بہ یہ حیاط ڪہ دو طرفش شهدا دفنن و چند تا درخت🌴 رو مزار بعضے شهدا سایہ انداختہ و دلچسبے فضا رو دو چندان میڪنہ
یادمہ وارد شدیم و راوے روایت گرے میڪرد . یڪے از بچہ ها ڪہ سابقہ دار بود اصرار ڪرد بچہ ها بریم سر قبر 👈شهید علے حاتمے🌷
پرسیدیم چرا بین اینهمہ شهید به اونجا اصرار دارے ...⁉️
گفت بیاین ڪارتون نباشہ 🤔
رفتیم سر مزار شهید و مشغول فاتحہ و صحبت و دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایسادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت😓میڪشیدن جلو بیان
برام جاے تعجب بود خوب بقیہ شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحہ بخونن ...
ڪہ این رفیقمون گفت آخہ این شهید مسئول ڪمیتہ ازدواجہ 💑
هر ڪے با نیت بیاد سر خاڪش سریع ازدواج میڪنہ (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن 😂😂😂)
ما هم از قصد هے ڪشش میدادیم و از روے مزار بلند نمیشدیم 😁...
یهو راوے اومد بلند جلومون با صداے بلند و🗣خنده 😄 گفت :آقایون این شهید شوهر میدهها ... زن نمیده به ڪسے
یهو همه اطرافیان و اون خواهراے پشت سرے خندیدند 😂و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم ..🌅
البتہ راوی بہ شوخے میگفت ؛ خیلے بچه ها با نیت اومدند و ازدواج 🎊هم ڪردند .
شهید علی حاتمی🌹
#یادشهداباصلوات
@modafeaneharaam
#شهیدی_که_به_آرزوی_خود_که_شهادت_بعد_از_سفر_مکه_بود_رسید💔👇
همرزم شهید میگفت:
در عملیات والفجر ۱۰ سید از بغل تیر خورد، اول من خوردم بعد سید...
یک ساعت بعد از من، مجروح شد و تیر خورد به بازویش و از بازویش تیر به پهلویش اصابت کرد درست مثل مادرش زهرا(س)...😔
همانطور که در به پهلویش زدند سید هم از پهلو تیر خورد...
در آن حال و در آن درد شدیدی که داشت به جای آخ گفتن می گفت:
#یازهرا_س...
#یامهدی_عج...
#یاحسین_ع...
عاشق ائمه بود این نشان دهنده ی این است که سراسر زندگی سید با ائمه (ع) بود...👌
آقا مجتبی یک آرزو داشت این آرزو را وقتی تو شلمچه بودیم یک بار من توی مداحی اش🎤 شنیده بودم...
وقتی زیارت عاشورا می خواند می گفت:
خدایا...
تو را به سر بریده ی امام حسین(ع) قسمت می دهم من یک بار بروم توی مدینه زیارت عاشورا بخوانم بعد جان مرا بگیر...🕊
همسر شهید هم می گفت:
خودش همیشه می گفت دوست دارم بعد از سفر حج یک سال نشده شهید بشوم...
همین طور هم شد...😭
.
#جانباز_شهیدسیدمجتبیعلمدار🌹
@Modafeaneharaam