eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
292 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
تو به حال من مسکین به جفا می‌نگری ، من به خاک کف پایت به وفا می‌نگرم ، آفــتابـی تو و من ،ذره مسکین ضعیف ، تو کجا و من سرگشته کجا می‌نگرم..!! #سلام_صبحـتــون_شهــدایــی
کجای دنیاییم؟ دنیا رو چی دیدیم؟ مگه نگفت الابذکر الله تطمئن القلوب پس چرا هنوز زخم قلبم رو احساس میکنم؟ چرا هیچ جای قلبم آروم نیست؟ آخه دقت نکردم که گفت با 💞یاد💞 خدا قلب ها اروم میگیرند دلیل اشفته بودن قلب من وتو به یاد خدا نبودنه به یاد خدا بودن مگه یعنی چی که با نماز و روزه هامم بهش نرسیدم؟ به یاد خدا بودن یعنی راه که میری مطمئن باشی خدا از قدم قدم هات تو این مسیر راضیه یعنی نگاه که میکنی مطمئن باشی خدا از نگاهت ناراحت نشد یعنی فکر که میکنی..... یعنی وقتی میشنوی..... یعنی............ من و تو شیعه ایم شیعه ی مولا علی و خانوم زهرا❣ پس باید قبل هر راهی قبل هر نگاهی قبل هر تصمیمی قبل هر..... منه دختر بگم اگر خانوم زهرا بود تواین موقعیت چه میکرد وتو داداش ،بگی اگر مولا علی بودچه میکرد چه تصمیمی میگرفت ومن وتو خوب میدونیم این دو نفر بااین شخصیت در هرموقعیتی چه میکنن میشه اروم شد میشه تو اوج درد اروم شد میشه غمگین عالم بود اما اروم اروم بود میشه اگر الا بذکرالله تطمئن القلوب رو درک کنی دنیا دو روزه تا خدا هست غم چرا غصه چرا؟ @modafeaneharaam
🌴🌴 محل شهادت:شهرحلّه عراق
مدافعان حرم 🇮🇷
🌴#شـهـیده_تـوران_اسڪـنـدرے🌴 محل شهادت:شهرحلّه عراق
🍃🌸🍃🌸🍃🍃🌸🍃🌸🍃 شهيده ، متولد سال ١٣٤٤ هجرى شمسى در شهر استان خوزستان است. وى از زهرايى و همسر مرحوم مهندس بود. همسر ايشان به دليل حضور در و قرار گرفتن در معرض بمب هاى شيميايى آلوده شده و در سال ١٣٨٤ پس از مدت ها مبارزه با بيمارى به همرزمان پيوست........ در سال ١٣٩٥ شهيده در راهپيمائى پيوست و به سوى سرزمين عشق حركت كرد.... در روز پنجشنبه ٤ آذر ماه سال ١٣٩٥ حدود ساعت ١٤:١٥ در نزديكى شهر عراق ،توسط انفجار تروريستى همراه با هم كاروانيانشان به درجه رفيع نائل آمدند.......... باقيات الصالحات ايشان ٥ فرزند (٣ پسر و ٢ دختر) ميباشد...... 🍃🌷 🍃🌷یادش با صلوات اگـــه آرزوتـــــــ شهـــــادتــــــــ باشــــہ💔 تـــو حلّــــہ عـــراق هم باشے میـــــرے😔
🌷 -شهدا 🌷 🔷شهيد حمزه خسروى، فرمانده👮يكى از گروهانهاى لشكر المهدى(عجّ) 🚩بود. 🔸روزی⛅پس از نماز صبح رو به يكى از برادران روحانى👳 كرد و پرسيد: ـ حاج آقا‼ اگر كسى خواب امام على عليهالسلام را ببيند، چه تعبيرى دارد❓🤔 روحانى در پاسخ گفت: 🔹ـ بايد ديد چه خوابى ديده☝ و ماجرا چگونه بوده.👌 شهيد خسروى ديگر چيزى نگفت...😓 🌷اما دو ساعت بعد وقتى در يكى از محورهاى عملياتى با -شكافته به ديدار مولايش شتافت؛ خوابش تعبير شد. 🌷🌷 همرزم شهيد -خسروى یاد شهیــــد با صلوات❤️
به نام خدا #طرح_بزرگ_خادمين_شهدا 🔴 كنفرانس انلاين 🎁 موضوع : دوست شهــید 🔵 توسط : #استادرمضانـی 🗓 تاریخ: 1397/5/27 🕰 زمان: ساعت 22:30 🍃🌹گروه #مجمع_جهانی_خادمین_شهدا http://eitaa.com/joinchat/4102750219C440b76c0dd
مدافعان حرم 🇮🇷
به نام خدا #طرح_بزرگ_خادمين_شهدا 🔴 كنفرانس انلاين 🎁 موضوع : دوست شهــید 🔵 توسط : #استادرمضانـی
رفــــقا امشب حتما حضور داشته باشید در گروه مجمع 😍❤️برای اوناییکه رفیق شهید دارن یا میخوان رفیق شهید داشته باشن❤️🍃
🌷 خواهرم بیداری...؟؟؟ بی قرارم اینک ... پشت خطم ،... وصلی ؟؟؟📞📞 خواهرم باتوسخن میگویم .. اگر آقای غریبم آید🕊 وبگوید دختر سالها پشت در غیبت اگر من ماندم این همه ندبه ی غربت خواندم همه اش وصل به گیسوی تو بود چه جوابی داری؟؟؟ اگر آقا گوید از سر عشق خیالی که توکردی آواز❣ من ندارم سرباز چه جوابی داری ؟؟؟ هنوزم وصلی؟؟؟؟ تو رو ارباب قسم قطع نکن سالها منتظرم ارباب بی یاورم یاریم کن 🌷😔✋ @modafeaneharaam
داستان پسرک فلافل فروش🌹 لباس پلنگي بسيار زيبا و نو پوشيده بود. موتورش را تميز كرده بود. گفتم: هادي جان كجا؟ ميخواي بري عمليات!؟ يكي ديگه از بچه‌ها گفت: اين لباس كماندويي رو از كجا آوردي؟ نكنه خبرايي هست و ما نميدونيم!؟ خنديد و گفت: امروز ميخوان جلوي دانشگاه تجمع كنند. بچه‌هاي بسيج آماده‌باش هستند. ما هم بايد از طريق بسيج كار كنيم. اين وظيفه است. گفتم: مگه نميخواي بري سر كار. با اين كارهايي كه تو ميكني صاحبكار حتماً اخراجت ميكنه. لبخندي زد و گفت: كار رو براي وقتي ميخوايم كه تو كشور ما امنيت باشه و كسي در مقابل نظام قرار نگيره. بعد به من گفت: برو سريع حاضر شو كه داره دير ميشه. ّي بود كه نيروهاي بسيج در آن رفتيم به سمت ميدان انقلاب. يك مقر مستقر بودند. قرار بود به آنجا رفته و پس از گرفتن تجهيزات منتظر دستور باشيم. در طي مسير يكباره به مقابل درب دانشگاه رسيديم. درست در همان موقع جسارت اغتشاشگران به رهبر معظم انقلاب آغاز شد. هادي وقتي اين صحنه را مشاهده كرد ديگر نتوانست تحمل كند! به من گفت: همينجا بمون... سريع پياده شد و دويد به سمت درب اصلي دانشگاه. من همينطور داد ميزدم: هادي برگرد، تو تنهايي ميخواي چي كاركني؟ هادي... هادي... اما انگار حرفهاي من را نميشنيد. چشمانش را اشك گرفته بود. به اعتقادات او جسارت ميشد و نميتوانست تحمل كند. همينطور كه هادي به سمت درب دانشگاه ميدويد يكباره آماج سنگها قرار گرفت.😔 من از دور او را نگاه ميكردم. ميدانستم كه هادي بدن ورزيدهاي دارد و از هيچ چيزي هم نميترسد. اما آنجا شرايط بسيار پيچيده بود. همين كه به درب دانشگاه نزديك شد يك پاره‌آجر محكم به صورت هادي و زير چشم او اصابت كرد. من ديدم كه هادي يكدفعه سر جاي خودش ايستاد. ميخواست حركت كند اما نتوانست! خواست برگردد اما روي زمين افتاد! دوباره بلند شد و دور خودش چرخيد و باز روي زمين افتاد.😔 از شدت ضربه‌اي كه به صورتش خورد، نميتوانست روي پا بايستد. سريع به سمت او دويدم. هر طور بود در زير باراني از سنگ و چوب هادي را به عقب آوردم. خيلي درد ميكشيد، اما ناله نميكرد. زخم بزرگي روي صورتش ايجاد شده و همه‌ي صورت و لباسش غرق خون بود.😔💔 هادي چنان دردي داشت كه با آن همه صبر، باز به خود ميپيچيد و در حال بي هوش شدن بود. سريع او را به بيمارستان منتقل کرديم. چند روزي در يكي از بيمارستانهاي خصوصي تهران بستري بود. آنجا حرفي از فتنه و اتفاقي كه برايش افتاده نزد. آن ضربه آنقدر محکم بود که بخشه‌ايي از صورت هادي چندين روز بي‌حس بود. شدت اين ضربه باعث شد که گونه او شکافته شد و تا زمان شهادت، وقتي هادي لبخند ميزد، جاي اين زخم بر صورت او قابل مشاهده بود. بعد از مرخص شدن از بيمارستان، چند روزي صورتش بسته بود. به خانه هم نرفت و در پايگاه بسيج ميخوابيد، تا خانواده نگران نشوند. اما هر روز تماس ميگرفت تا آنها نگران سلامتی اش نباشند. بعدها رفقا پيگيري كردند و گفتند: بيا هزينه درمان خودت را بگير، اما هادي كه همه هزينه‌ها را از خودش داده بود لبخندي زد و پيگيري نكرد. حتي يكي از دوستان گفت: من پيگيري ميكنم و به خاطر اين ماجرا و بستري شدن هادي، برايش درصد جانبازي ميگيرم. هادي جواب او را هم با لبخندي بر لب داد! هادي هيچ وقت از فعاليتهاي خودش در ايام فتنه حرفي نزد، اما همه دوستان ميدانستند كه او به تنهايي مانند يك اكيپ نظامي عمل ميكرد. داستان شهيد هادي ذولفقاري🌹
#محمد_باقر ای قیمتی ترین، گهر دین، بگو چرا سهمت مزار خاکی از این روزگار شد 🏴شهادت امام محمدباقر تسلیت باد🏴 @modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#محمد_باقر ای قیمتی ترین، گهر دین، بگو چرا سهمت مزار خاکی از این روزگار شد 🏴شهادت امام محمدباقر ت
زمین و آسمان اے شیعہ در حزن و غم است امشب همہ اوضاع عالم زین مصیبت در هم است امشب😔 امام پنجمین شدڪشته از زهر هشام دون مدینہ غم سرا از این غم و زین ماتم است امشب😔💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا