#قـرار_جمعــهها🌹
صد صلـوات به نیت سلامتـے و ظهـور آقـامون امـام زمـان عجلالله🌺🍃
@modafeaneharaam
پدر شهید
نماز شبها، یا حسین گفتنها و دنباله رو رهبری بودن سجاد را به مقام #شهادت رساند🕊🍃
او در حلال و حرام به شدت دقت میکرد☝️تا جایی که وقتی نذری برای ما میآوردند نمیخورد و میگفت، نمیدانم این نذری از چه پولی تهیه شده است.👌👌
در مراسمهای عروسی که موسیقی و رقص وجود داشت شرکت نمیکرد و اینطور نبود که بیتفاوت باشد یا این که بگوید ما کاری به موسیقی نداریم و هرکس کار خود را انجام دهد من توجهی به موسیقی نمیکنم؛ یا در اینگونه مراسمات شرکت نمیکرد یا آخر مراسم که موسیقی را قطع میکردند، به مجلس وارد میشد😊.
شهیـد مدافـع حـرم سجـاد مرادے🌹🍃
#سالروزشهـادت🕊🕊🕊
@modafeaneharaam
#دانشجو موذّن جامعه است؛
اگـر خواب بماند،
نماز ملت قضا مےشود...
+شهیدبهشتے
@modafeaneharaam
📌اطلاعيه مهم📌
📄 برگزاری آزمون:
دانشگاه انتظار فرج ،بعد از1300سال همچنان دانشجو میپذیرد.
با ابراز تأسف این دانشگاه هنوز 313 فارغ التحصیل نداشته و برای
تکمیل ظرفیت در تمام مدت شبانه روز،از علاقمندان آزمون بعمل
می آورد:
✔️مدارک لازم برای ثبت نام:
1_نماز اول وقت
2_عشق به اهل بیت{علیه السلام }
3_دائم الوضو بودن
4_برگه تسویه حساب حق الناس
5_قلبی آکنده از یاد خدا
6_ نفسي مطيع مطلق از امر ولي الله
7_ خروج حب دنيا از قلب
«با آرزوی موفقیت تان در این آزمون بزرگ»
🎓#روز_دانشجو_مبارک.
💟 @modafeaneharaam
دعوتنامه عروسی مان را خودمان نوشتیم☺️. کارتهای عروسی را که توزیع می کردیم، جای برخی مهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی(ع)، امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع)، امام جواد(ع)، امام موسی کاظم(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسگری(ع)😍. بعد دعوتنامه ها را به عموی آقا مرتضی که راهی #کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند. برای #حضرت_مهدی(عج) هم نامهای مخصوص نوشتیم. 👌❤️
حتی برگه هایی را برداشتیم و در آن احادیث و جملات بزرگان را نوشتیم👌 و بین مهمان ها توزیع کردیم😄 و جالب آنکه عده ای به ما گفتند آن جملات، راه زندگیمان را عوض کرد🌹. برای ما خیلی جالب بود که تاثیر یک کلام معصوم در مکانی به نام تالار عروسی، شاید تاثیرگذارتر باشد تا روی منبر🍃
هر دو نفرمان با گل زدن🌸🌸 ماشین عروس مخالف بودیم چون آن را خرج اضافه می دانستیم☝️. البته یکی از همسایه ها به اصرار دوستان چند تا شاخه گل به ماشین عروسمان زد. در راه آرایشگاه به تالار، زندگی مان را با کلام وحی شروع کردیم☺️. نزدیک اذان مغرب بود. آقا مرتضی خیلی با سرعت رانندگی می کرد🚗. فیلمبردار به او تذکر داد. آقا مرتضی به من گفت: نماز اول وقت مهمتر است یا فیلمبرداری؟
نمازمان را با هم توی تالار خواندیم😍. من در قسمت زنانه، آقا مرتضی در قسمت مردانه😌. وقتی وارد تالار شدیم، آقا مرتضی رو به مهمانان گفت: برای تعجیل در #ظهور حضرت، صلوات بفرستید🌹. ما اولین عروس و دامادی بودیم که قبل از آمدن مهمان ها در تالار حضور داشتیم. دلمان نمی خواست مهمان ها معطل شوند.🍃
شهید مدافـع حـرم مرتضے زارع🌹
#سالروزشهـادت🕊
@modafeaneharaam
🏮 #تلنگر
"آب را گل نکنید...
شاید این آب روان، میرود پای سپیداری..."
صبر کن ای سهراب!
صد سپیدار فدایِ اشکِ نوزادان باد!
#آب را گِل نكنید...
شاید از دور #علمدار مهدی
مَشکِ طفلان بر دوش، غم و غصه بر دل؛
می رسد تا كه از این آبِ روان،
پُر كند مَشکِ تهی، بِبَرَد جرعه آبی برساند به یمن
تا علی اصغرِ بی شیرِ #یمن
نفسش تازه شود و بخوابد آرام...
آب را گل نكنید...
@modafeaneharaam
یک بار در خیابان به همراه همسرم بودم که دیدم آقا مهدی یک جاروی بزرگ شهرداری دستش گرفته و دارد خیابان را جارو می زند😳. علت را که جویا شدم گفت که پشت نیسانش بار شیشه داشته ، موقع حرکت، شیشه ها شکسته و خرد شده اند😣. کف خیابان ریخته اند.
من به آقا مهدی گفتم: ولش کن ! آبرومون می ره😞، خود شهرداری میاد تمیز می کنه ولی به حرفم توجهی نکرد و بعد از اینکه خیلی اصرار کردم،
گفت: اگه این شیشه ها توی لاستیک ماشین مردم فرو بره، #حقالناس گردنمه و فردای قیامت آبرومون می ره.☝️👌"
شهیـد مدافـع حـرم مهـدے قاضےخانے🌺🍃
#سالروزشهــادت🕊🕊🕊
@modafeaneharaam
شب میلاد حضرت ابوالفضل(ع) بود☺️😍 آقا سید مجتبی شخصی رو دستگیر و مقداری طلا و جواهرات سرقتی ازش گرفته بود...
سید به عنوان مسول عملیات حوزه بسیج شروع کرد به نصیحت کردنش👌 که این مال دزدی چ تاثیرات بدی رو زندگی و فرزندت داره و ... 😔
شخص تحت تاثیر صحبتها،مهربانی و شخصیت سید مجتبی قرار گرفت و گریه میکرد.... در نهایت زنگ زدیم به صاحب منزل سرقت شده اومد و گفت طلا و جواهرات رو بهم بدهید من ازش شکایتی ندارم....🍃
خلاصه سید به سارق گفت که آزادت میکنم که بری🙂
شخص که از صحبتهای سید تحت تاثیر قرار گرفته و فهمید شب میلاد حضرت ابوالفضل است اصرار داشت که دست سید رو ببوسه 😁 سید اجازه نمیداد☝️
سید قران کوچکی از جیبش دراورد
و گفت این رو ببوس و در پناه قرآن برو ... ☺️👌
خاطره از شهید مجتبی ابولقاسمی
#سالروز_شهادت
@modafeaneharaam