eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.7هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
14.9هزار ویدیو
321 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
با اینکه هیکل درشتی نداشت ولی از قدرت بدنی و آمادگی جسمانی خوبی برخوردار بود و در خیلی از تست های ورزشی از خیلی از جوونا هم جلو تر بود...👌 در اولین روزایی که رفته بودیم برا دفاع از حرم عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب (س) ، یکی از عرب ها که هیکل خوبی هم داشت ، برا اینکه ببینه آمادگی جسمانی ما چطوریه و ما رو یه محکی بزنه ، اومد پیش ما و گفت : کدوم یکیتون حاضرین که با من مسابقه ی نرمش شنا بدید؟ دوستان شهید به شهید عزیز آبادی می گفتن عزیز ، عزیز گفت بذارین من برم روی همین رو کم کنم... گفتیم ولش کن بابا...گفت نه بذارین برم... بالاخره رفتن برا مسابقه... شروع کردن با هم به شنا رفتن... این عربه تعدادی شنا که رفت خسته شد و افتاد... ولی عزیز همچنان شنا می رفت و ادامه می داد ...😊 عربه چشماش گرد شده بود و دهنش باز مونده بود از این همه قدرت بدنی و آمادگی جسمانی عزیز...😳 بالاخره ما رفتیم و به عزیز گفتیم بسه دیگه عزیز و دیگه نذاشتیم ادامه بده ، عربه با تعجب سوال کرد که شما همتون اینجوری هستین؟؟؟!!!... منم با خنده گفتم که این پیرمردمونه تازه.. #شهید_محمدحسین_عزیزآبادی🌹 #ایام_شهادت @Modafeaneharaam
چفيه مخصوصي داشت••• كه با آن اشكهايي را كه بر مصيبت اهل بيت مي گريست ، پاك مي كرد . گفت به اين چفيه دست نزنيد ، نياز به شستن ندارد .... گفت اين سند آبروي من نزد اباعبدالله الحسين و مادرشان حضرت زهراست ... باشد ، غنيمت و ذخيره شب اول قبرم .... ‌پدر جانم ●●● حضرت زهرا (س ) اشكهاي خالصانه ات بر حسينش را خريدار شد ، كه سر بر نيزه ات سند آبرويت گرديد .... و حالا آن چفيه گرانقيمت اشكهايت يادگاري است با ارزش براي ما .... پروردگارا، حـَوِل قلـوبنا به بکاءُ علی الحســـین #سردار_بی_سر #شهيد_جاويدالاثر #حاج_عبدالله_اسكندري #شهیدی_که_سرش_به_نیزه_ها_رفت #ایام_شهادت @Modafeaneharaam
ختم به نیت:🔰 💔 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مولا امیرالمومنین علیه السلام و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇 @ahmad_mashlab1115
ختم به نیت🔰 💔 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مولا امیرالمومنین علیه السلام و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇 @Ahmad_mashlab1115
📎هیچ منیتی در نفس‌اش نداشت. رشید قبل از ازدواج، به عضویت سپاه در آمده بود و در رشته های مختلف غواصی، چتر بازی، دریانوردی، دوره‌های تخصصی ویژه‌ای گذراند و همزمان تا مرحله کارشناسی ادامه تحصیل داد، ادامه خدمت در سپاه پاسداران باعث ارتقاء درجه ایشان تا سرهنگی گردید. ما هیچگونه اطلاعی از فعالیت ها و درجه او در سپاه نداشتیم و هر موقع از او سوال میکردیم که در سپاه چه کار میکنی میگفت: به کار نظافت جارو و تمیز کردن پادگان مشغولم😊. شهید عبدالرشید رشوند🌹 شهادت ۹/۶ #ایام_شهادت @Modafeaneharaam
📜 شعری که شهید مدافع حرم قبل از آخرین اعزام سرود 💠 پدر شهید پرهیزگار در مصاحبه‌ای گفته بود: هم‌رزمان فرزندم در مراسم اربعین او نقل می‌کردند، «اگر به لطف خداوند شهید پرهیزگار مقاومت و جانفشانی نمی‌کرد، جاده بوکمال به دست داعش می‌افتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز به تصرف آنها درمی‌آمد و خدا می‌داند برای بازپس‌گیری شهر چقدر باید خسارت می‌دادیم و شهید تقدیم می‌کردیم.» شهید پرهیزگار، بار آخر قبل از اعزام و شهادت، شعری را سروده و به فرزندش یاد داده بود که بخواند:👇 ☑️🔗 http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/3065 #ایام_شهادت @Modafeaneharaam
💢مسئول هیئت رزمندگان فاطمیون در سوریه که بود؟ یادی از شهید مدافع حرم فاطمیون حجت‌الاسلام سید رحمت‌الله موسوی🌹 #ایام_شهادت 👉🏼 tn.ai/2186600 @Modafeaneharaam
‍ 🍃سامرا و کوچه های ساکتش، حرم و غربتش ، مقدس و امام غائب از نظر، دل زائر و بغض ، دو رکعت نماز و ....همه را مدیون مدافعانی هستیم که با جانشان، امنیتِ جانمان را تأمین می کنند. آنان که به عشق هرجا زنگ خطری به صدا درآمد، جان بر کف حاضر شدند.🙂 🍃مهدی نوروزی از همان مدافعانی است که جسارت به حرم های سوریه، و ظلم به خانواده های شیعه را تاب نیاورد و برای دفاع راهی شد .👣 🍃شجاعتش باعث شد تا به او لقب بدهند. خط شکن بود و هرجا که نیروها در تنگنا بودند، چشم امیدشان به فرمانده بود تا خط محاصره را بشکند و همه چیز ختم به خیرشود🌴 🍃از دعای همسر در خطبه تا دعای مادر در زیر قبه به شهادتش ختم می شد. 🍃شب های جمعه از سامرا به می رفت. با بغض می خواند، روضه میخواند و گریه می کرد. شاید در ، محمد هادی اش رابه حسین سپرد و از او دل کند. 🍃بعد از زیارت در جست و جوی شهادت راه سامرا را پیش گرفت وآخر هم شهد نصیبش شد. آخرین نفس را به یگانگی معبود شهادت داد و و با ذکر شهید شد.🕊 🍃او رفت و حالا دل داغدار خانواده باقی مانده و حرف های عده ای که نمکِ روی است... و که سخت برای پدر است.... 🌺به مناسبت سالروز ✍نویسنده : منتظر 📅تاریخ تولد: 15 خرداد 1361 📅تاریخ شهادت: 20 دی 1393. سامرا 🥀مزار شهید : کرمانشاه @Modafeaneharaam
شهید📩 شهید برای من به صورت جداگانه نوشته بودند با این مضمون که🔻 سفارش کرده که به فکر خوشی ها باشم و بدی ها رو فراموش کنم و سختی ها را پشت سر بگذار. آروم باش مثل زینب که سختی ها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت. مثل کوه پشت سرمی گذاشت و خم به ابرو نمی آورد،تو هم مثل او باش قافله سالار زندگی مان تو هستی مراقب بچه هایمان باش تقوا و معنویت را در عمق وجود فرزندانمان قرار بده شهید 🌹 🕊 @Modafeaneharaam
دنیا را کنار می گذارم و می خواهم طوری کار کنم که فرمانده ام (حاج ) از من مأیوس نشود ... 🌷شهید مدافع حرم 🌷 @Modafeaneharaam
اولین شهید بسیجی مدافع حرم از استان کرمان است . این شهید ۳۱ ساله ،پنجم بهمن ۱۳۹۶ در منطقه صالحیه سوریه به شهادت رسیدند.از ایشان دو فرزند خردسال به یادگار مانده است.🌹 . . همسر شهید لنگری‌زاده : وقتی محمودرضا به دنیا آمد، همسرم به من پیغام داد که عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا می‌ترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابسته‌اش شوم. 😔 مدتی از اعزام غلامرضا به سوریه گذشته بود و او هنوز فرزند دومش را ندیده بود، تا این‌که تصمیم گرفتیم دیدار غلامرضا و محمودرضا در سوریه باشد، به وی گفتم: «به اتفاق بچه‌ها و مادرتان رهسپار سوریه هستیم» و او بسیار خوشحال شد و کار‌های سفر ما را از آن‌جا پیگیری کرد و گفت: «شما که به سوریه بیایید و برگردید، خبر شهادت من را خواهید شنید و این آخرین دیدار ما خواهد بود»، اما من حرف ایشان را جدی نگرفتم.و همانطور هم شد.💔 شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده🌹 🕊 @Modafeaneharaam
🌺اصلا تاكتيك عباس در واحد اطلاعات و عمليات،ملاقات با سران گروهك‌ها بود وبيشتر وقتش صرف رفت و آمدميان آنها مي‌شد.غالبا هم تنها مي‌رفت و بدون اسلحه.مثلا يك گردن كلفتي به اسم علي مريوان دارو دسته مسلح سي _ چهل نفري راه انداخته بود.عباس تصميم گرفت كه علي مريوان را وادار به تسليم كند. اراده كردو رفت پيش شان.اميدوار نبوديم زنده برگردد،جلويش را هم نمي‌توانستيم بگيريم.تصميم كه مي‌گرفت ديگرتمام بود.هرچه مي‌گفتيم بابا! اينها كه آدم نيستند، مي‌روي،سرت را برايمان مي‌فرستند،عين خيالش نبود. مدتي با آنها رفت و آمد مي‌كرد،با آنها غذا مي‌خورد،حتي كنارشان مي‌خوابيد! اينها عباس را مي‌شناختندكه كيست و چكاره است ولي بهش تو نمي‌گفتند.بالاخره علي مريوان و دارو دسته‌اش داوطلبانه تسليم شدند. دفترچه خاطره علي مريوان كه دست بچه‌ها افتاد ديدنديكجا درباره عباس نوشته:چند بار تصميم گرفتم او را از بين ببرم،ولي ديدم اينكار ناجوانمردانه‌اي است. عباس بدون اسلحه و آدم مي‌آيد. اينها همه حسن نيت او را نشان مي‌دهد.كار درستي نيست كه به او صدمه بزنم.... @Modafeaneharaam