eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
291 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
به نام خدا #بدون_تو_هرگز قسمت 5⃣3⃣ 💫 برای آخرین بار این بار هم موقع تولد بچه ها علی نبود ...
به نام خدا قسمت 6⃣3⃣ 💫 اشباح سیاه حالم خراب بود ... می رفتم توی آشپزخونه ... بدون اینکه بفهمم ساعت ها فقط به در و دیوار نگاه می کردم ... قاطی کرده بودم ... پدرم هم روی آتیش دلم نفت ریخت ... برعکس همیشه، یهو بی خبر اومد دم در ... بهانه اش دیدن بچه ها بود ... اما چشمش توی خونه می چرخید ... تا نزدیک شام هم خونه ما موند ... آخر صداش در اومد ... - این شوهر بی مبالات تو ... هیچ وقت خونه نیست ... به زحمت بغضم رو کنترل کردم ... - برگشته جبهه ... حالتش عوض شد ... سریع بلند شد کتش رو پوشید که بره... دنبالش تا پای در رفتم اصرار کنم برای شام بمونه ... چهره اش خیلی توی هم بود ... یه لحظه توی طاق در ایستاد ... - اگر تلفنی باهاش حرف زدی ... بگو بابام گفت ... حلالم کن بچه سید ... خیلی بهت بد کردم ... دیگه رسما داشتم دیوونه می شدم ... شدم اسپند روی آتیش ... شب از شدت فشار عصبی خوابم نمی برد ... اون خواب عجیب هم کار خودش رو کرد ... خواب دیدم موجودات سیاه شبح مانند، ریخته بودن سر علی ... هر کدوم یه تیکه از بدنش رو می کند و می برد ... از خواب که بلند شدم، صبح اول وقت ... سه قلوها و دخترها رو برداشتم و رفتم در خونه مون ... بابام هنوز خونه بود ... مادرم از حال بهم ریخته من بدجور نگران شد ... بچه ها رو گذاشتم اونجا ... حالم طبیعی نبود ... چرخیدم سمت پدرم... - باید برم ... امانتی های سید ... همه شون بچه سید ... و سریع و بی خداحافظی چرخیدم سمت در ... مادرم دنبالم دوید و چادرم رو کشید ... - چه کار می کنی هانیه؟ ... چت شده؟ ... نفس برای حرف زدن نداشتم ... برای اولین بار توی کل عمرم... پدرم پشتم ایستاد ... اومد جلو و من رو از توی دست مادرم کشید بیرون ... - برو ... و من رفتم .... ... @Modafeaneharaam
کربلایی : بِسمِ رَبَّ الشُهدا و الصِدیقین السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ‏ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ دلتنگم یا حسین(ع) دلتنگ یک نگاه کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع) محتاجم چون زهیر محتاج یک نگاه کی پاکم می کنی یا ثارالله(ع) می گیری عاقبت دستانم را می بوسم عاقبت دستانت را (( امیری حسین (ع) و نعم الامیر : حسین (ع) فرمانده من است و او برترین فرماندهان و امیران است . )) این عبارت زیباترین و عاشقانه ترین جمله ی زیبا بود برای من ، پس حسین(ع)جان با نگاهی ولایی مرا هم همچون زهیر سرباز و فدایی خود ساز 🌺نام جهادی⬅️ زهیر 🍀تولد ⬅️ ۱۰ تیر ۱۳۶۸ 🌸شهادت ⬅️۲۱دی۱۳۹۴ 🌺محل شهادت↘️↘️ @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam
🌍تورهای زیارتی _ سیاحتی ✈️ ❇️برگزار کننده تورهای 🌿🌸 مشایه 🌸🌿 👌نازلترین قیمت‌ها در مقایسه با همکاران لیست تورهای مشهد✅ لیست تورهای کربلا✅ لیست تورهای کیش✅ 💯کیفیت بی‌نظیر تورهای ما را ببینید👇 https://eitaa.com/joinchat/2118779098C782f09eeae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام رضا علیه السلام: اشک بر حسین علیه السلام گناهان بزرگ را فرو‌ میریزد. بحارالانوار ‎ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ ⓪② 🖤سپهبد شهید 🔊صوت منتشرنشده از سردار درباره واقعه کربلا، ۳۶سال پیش در عملیات کربلای یک @Modafeaneharaam
💢مهریه همسر سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی... 🔸آمد خواستگاری با یک جلد قرآن و مفاتیح رساله امام را قبلا آورده بود یک برگه بزرگ آورد بیرون و بسم الله گفت... 🔹شرایطش را نوشته بود همه اش از جبهه و ماموریت و مجروحیت و شهادت گفته بود و اینکه من با شرایط سخت حاج یونس بسازم تا با هم ازدواج کنیم شرط کرده بود مراسم عقد توی مسجد باشد... 🔸گفتم من فقط دوست دارم مهریه ام یک جلد قرآن باشد. 🔹گفت نه یک جلد قرآن نمی شود یک جلد قرآن با یک دوره کتاب های شهید مطهری... 🔸همه را دعوت کرده بود مسجد از سپاه کرمان هم آمده بودند دعای کمیل که تمام شد عاقد توی جمعیت دنبالم می گشت تازه فهمیدند مراسم عقد حاج یونس است... 🔹یک قدح آب آورد گفت روایت است هر کس شب عروسی اش پای زنش را بشوید و آبش را در خانه بریزد تا عمر دارند خیر و برکت از خانه شان نمی رود... 🔸به شوخی گفتم پاهای من کثیف نیست گفت مهم این است که ما به روایت عمل کنیم... 🔹سه روز قبل از محرم عروسی کردیم وضو گرفتیم و دعای کمیل توسل و زیارت عاشورا خواندیم... 🔸گفت من دعا می کنم تو آمین بگو اول شهادت دوم حج ناگهانی سوم اینکه بچه اولش پسر باشد و اسمش را بگذارد مصطفی همه اش مستجاب شد... ✍راوی خانم طاهره زنگی آبادی همسر سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی... @Modafeaneharaam
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽نماهنگ شهید شهید مدافع‌حرم «محمدرضا بیات» در هفتمین روز از بهمن‌ماه ۱۳۶۵ در تهران متولد شد. کودک آرامی که روز‌های ابتدایی عمرش با روز‌های اوج جنگ تحمیلی عراق مصادف شد. محمدرضا که وی را "علی" نیز خطاب می‌کنند، زمانی لب به سخن گشود که جنگ پایان یافت اما این پایانی برای وی نبود. او در جبهه دفاع از حرم برای همیشه سخن برای گفتن دارد. وی با رشادت و مردانگی‌های بسیار، کارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشت. سرانجام، این فرمانده رشید لشکر فاطمیون، ۲۴فروردین ۱۳۹۵ در العیس سوریه به شهادت رسید و پیکرش پس از پنج‌سال، در آذرماه۱۴۰۰ کشف شد و به وطن بازگشت. 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 @Modafeaneharaam
هنگام صحبت با نامحرم، سرش را پایین می انداخت، حجب و حیا در چهره اش موج می زد. وقتی برای کمک به مغازه ی پدرش می رفت، اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست می گرفت و سرش را بالا نمی آورد. می گفت: پدر جان لطفا شما جواب دهید! 🕊 @Modafeaneharaam