🍃❤️🍃
ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمید خادم بودیم برا راهیان نور😊
جواد مسئول ما بود☺️
جواد همه را صدا کرد برا نماز صبح😄
با چک و لگد😹
به من میگفت بلند شد ابله و رو شکمم راه میرفت😇
اقا بلند شدیم رفتیم وضو گرفتیم وایسادیم نماز😌
تا همه خوندیم گفت خب بخوابید ساعت دو عه😅
ساعت ۲ نصف شب نماز صبح😳
آقا خوابید کف کانکس و میخندید ماهم اعصابا...😬
هیچی دیگه پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن😁😂
#خاطره_از_شهید_جواد_محمدی🎈
#راوی_رفیق_شهید
@modafeaneharaam
همیشه لبخند بر لبانت🙂
عشق در قلبت❤️
لطف در نگاهت😊
محبت در چهره ات😍
بخشش در رفتارت
و حق در زبانت جاری بود✌️
تولدت مبارک ای شهید🎂
#شهید_جواد_جهانی
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🍃❤️🍃 شهید مدافعحرمے که به عنایت بےبےزینب نارنجک دردستش عمل نڪرد...👇👇❤️
در عملیات آزاد سازی اطراف تدمر تصمیم بر این شد که از ارتفاعات کنار جاده ای که داعش از آنجا برای خود آذوقه و مهمات می بردند حمله صورت بگیره از اونجایی که فاطمیون همیشه در اول خط حضور دارند عملیات رو انجام دادن و چندین ارتفاع از جمله جبل المزار (امام زاده)ای که داعش اونجا رو با خاک یکسان کرده بود رو پس گرفتند.
و پس از تثبیت نیروهای دشمن داعشی حملات سنگینی رو انجام دادن و که در ارتفاع اول، سنگر اول مصطفی و همسنگرانش بودند.
به قدری حمله شدید بود که بچه ها رو زیر آتش 23 گرفته بودن که حتا نمیشد سر راست کرد.
به همین دلیل داعشی های تکفیری از ارتفاع بالا اومدن و نارنجک داخل سنگر «مصطفی» پرتاب کردن که منجر به شهادت خودش و سه تن از همرزمانش شد.
در سنگر دوم من بودم (جوان 17ساله)پشت پیکا شروع کردم به شلیک 7الی 8 تا از آنها را به درک واصل کردم
به هیچ وجه ترسی در دل نداشتم، ولی از شدت گرما و خستگی گلویم چنان خشک شده بود که نای حرف زدن نداشتم که ناگهان پیکای من قفل کرد.
در همین حین یکی از داعشی ها روی سرم ظاهر شد اسلحه را سمت من گرفت ماشهاش را کشید ولی انگار که اونم تیر تمام کرده بود.
لوله کلاشش رو گرفت و محکم و با قدرت تمام به ساق پام کوبید، منم فوری نارنجکی که تو دستم بود رو کشیدم که اگه بطرفم بیاد هم انو بدرک واصل کنم و هم خودم شهید بشم.
تا اون نارنجک رو تو دستم دید دستاشو بالا برد و شروع کرد به عقب رفتن و پا به فرار گذاشت.
همین جا بود که به لطف و عنایت خدا و حضرت زینب(س) نارنجک در دست من منفجر نشد.
صدایی از اون بیرون اومد مث خالی شدن باد تایر ماشین و منم فوری نارنجک رو انداختم و شروع کردم به دویدن به سمت نیروهای خودی.
@modafeaneharaam
🍃❤️🍃
+آســــــمان فــــرصت #پـــــــرواز بـــلنـد اســت،🍃
ولے قصه ایـــــن اســــــت کـــه
چـــه انــــدازه #ڪــبوتــر بـاشے...!👌🕊🕊
#شهـــــیدحــــججے👤✨
#پروفایل❤️
@modafeaneharaam
🍃❤️🍃
در طالع من نیست💔
ڪه نزدیڪ تو باشم😔
مےگویمت از دور دعا☝️
گـــر برساننـــد🕊🕊
#یاامامرئـــوف
استـــورے❤️
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتنودودو نیت ازدواج مدتی پیگیر
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتنودوسوم
سرنوشت
دهه محرم در سوریه بودیم🍃در "ریف حلب" دو سه شب گردان ما و چندشب گردان او به شکل دید و بازدید هیئت میگرفتیم🙂.این در بین گردانها رسم بود🍃.یک شب ما مهمان گردان او بودیم🤗.دو حلقه پشت هم تشکیل دادیم و مشغول عزاداری شدیم💔.ناگهان در تاریکی،شخصی را دیدم که آشنا آمد🙂.کمی خود را جابهجا کردم تا ببینم چه کسی است🤔. #محمدرضا بود🙂 به شدت ضجه میزد و گریه میکرد😔💔.ناگهان به دلم افتاد که او شهید🕊میشود،اما به خاطر روحیه شادا و پرنشاطش به فکرم خندیدم😃 و به خودم قبولاندم که به این زودیها شهید نمیشود🍃گفتم او ضد گلوله است☝️.اما سرنوشت چیز دیگری شد😔💔
راوی:همرزمشهید
#ادامهدارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ابووصال کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری #قسمتنودوسوم سرنوشت دهه محرم در س
ابووصال
کتاب طلبه دانشجو #شهید مدافعحرم #محمدرضادهقانامیری
#قسمتنودوچهارم
خواب نورانی
حدود دو تا سه نصفه شب خواب عجیبی دیدم☹️.خانهمان نورانی✨شده بود و من دنبال منبع نور بودم👀 .دیدم پنجره آشپزخانه تبدیل به در شده😕 و شهدا یکی یکی وارد خانهام شدند🙁.همه جا را پر کردند و با لباس نظامی و سربند🙁دست در گردن یکدیگر بهم لبخند میزنند🙂.مات نگاهشان کردم🙄 و متوجه شدم منبع نور از دوقاب عکس برادران شهیدم هست☺️ آن شب برادر شهیدم محمدعلی به خوابم آمد🙂و در حالتی روحانی سه بار به من گفت☝️☺️:نگران نباش #محمدرضا پیش ماست💔.آن شب تا صبح اشک ریختم و دعا خواندم😭.بعدها گفتند همان ساعت سه هواپیمای🛬 حامل پیکر #محمدرضا و بقبه شهدا رو زمین نشست😔💔
راوی:مادرشهید
#ادامهدارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#قــــــرار_شبــــانه🌺🍃 ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهدای_گمنام🌹 هــــدیــــه بـــه ح
جمـــــع ڪل صـــلواتـــــــ
❤️11436❤️
#قــــــرار_شبــــانه🌺🍃
ختــــم صـــلواتـــــ بـــه نیــــابت از #شهید_مدافع_حرم_جواد_جهانی
به مناسبت سالگرد تولدشون🌹
هــــدیــــه بـــه حضـــرت زهــرا (سلام الله علیها)
و براےســـلامتـــےو تعجــــیل
در ظهــور امـــام زمــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن
تا فرداشب
تعــداد صلواتـــ هاے خــود را بــه آیدے زیر بفـــرستین👇
🆔 @Jamandekarbala
#آمدنت ڪه قطعیست،
فقط ترس من اینست ڪه آنموقع من #نباشم..!😔
#گُـمـنـٰامـ_نِـوِشـتـ
❤️ #اللهـــمعجـــلالولیـــڪالفـــرج❤️
@modafeaneharaam
چند شب دیدم شهید بلباسی موقع خواب نیست...
برام جای سوال بود ؟؟
که چرا وقتی همه خوابند و موقع استراحتن ایشون نیستند....🍃
یک شب به صورت اتفاقی ساعت از دوازده شب گذشته بود ایشون رو دیدم....👀
شب ها وقتی بیشتر رزمنده ها خواب هستند💤
و درگیر کار نیستند....😴
ایشون میرفتند داخل کیسه ها رو پُر میکردند
و با ماشین کیسه ها رو جا به جا میکردند...👌
و مشغول سنگرسازی بودند....🍃
#شهید_محمد_بلباسی
@modafeaneharaam
🍃❤️🍃
❃↫هواهواےشهادتــ💔
دوباره زد به سرمـ
.
❃↫براےپر زدن
اڪنون دهید بال وپرمـ 🕊
.
❃↫خداڪندبنویسندنامـ ماراهمـ
فداییان زینبــ ❣ مدافعان حرمـ✌️
#شهید_حسین_معز_غلامی
قطعه50
#ردیف۱۱۶
@modafeaneharaam