eitaa logo
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
719 دنبال‌کننده
368 عکس
65 ویدیو
22 فایل
﷽ طلبه‌‌ای 👳🏻‍♂️ از سلالهٔ مادر 🌱 متعهد 💍 اهل قلم ✍️ از تبار امام رئوف 💛 _ معین ؟! : یارے کنندهــ. •| امید است معینِ معینِ جهانیان باشیم .. 🤠 شناس : @Pole_Moallagh 👤 ناشناس : https://daigo.ir/secret/SeyedMoein 💬 حرفامون : @Mosahebat_Shagerdha
مشاهده در ایتا
دانلود
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/5098 سلام عذرخواهی میکنم که بدون هیچ توضیحی این پیام رو فرستادم ؛ پدرم طی چند روز گذشته ، در مأموریتی دچار جراحت شدید از ناحیه پهلو و فرق‌سر شدند .. به آرزوی دیرینش رسید .. و به مقام رفیع شهادت نائل شد ... التماس دعا ___ سلام و نور ✨️ شهادت ! عجب تجارت سراسر سودی با خدای عالم .. شهادت پدر بزرگوارتون رو صمیمانه تبريک و تسلیت میگم اميدوارم زینتِ پدر باشید و خود عمه‌جان بهتون صبر زینبی بده ، حقيقتا داغ سنگین و سختیه .. اما خدمت‌تون عرض کنم که ، خدای عالم ، فرموده : من شخصا جای کسی رو که شهید شده تو خانوادش می‌گیرم .. ! از حالا شما دخترِ هستین و خدا قطعاً طور دیگه‌ای بهتون نگاه می‌کنه .. و شما هم از حالا طور دیگه‌‌ای با روضهٔ سه‌ساله می‌سوزید و می‌بارید .. خوش به سعادت‌تون ، خوشا به حال‌تون از حالا خیلی بیشتر منتظر نوشته‌هاتون هستیم و خوشحالیم و مفتخر به حضور فرزند شهید .. ازتون می‌خوام لطف کنید اسم پدر بزرگوارتون رو بهمون بگید ؛ همین‌ حافظان امنیت هستن که جون‌شون رو کف دست می‌گیرن و ما در آرامش زندگی می‌کنيم و قدرشون رو نمی‌دونیم !!! با مادر شهید زینال‌زاده که صحبت می‌کردم با بغض عجیبی می‌گفتن ، آقا معین ! اصلا عادی نمیشه .. دوریِ حسین اصلا عادی نمیشه ..💔 چقدر خانواده‌های شهدا هزینه میدن و چقدر ماها قدر نمی‌دونیم .. خدا بهتون صبر بده .. خدا بهتون اجر بده .. خیلی دعامون کنین ، خیلی زیاد .. ‌
https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/5109 سپاسگزارم ؛ ان شاءاللّه ، به لطف خدا .. ان شاءاللّه با دعای شما ان شاءاللّه که قسمت بشه .. از سربازان گمنام امام زمان(عج) بودند و ان شاءاللّه خواهند بود ؛ بنا به دلایلی نه این موضوع رسانه‌ای شده و نه خواهد شد ! معذورم از بیان فقط یکی القابی که کمتر کسی از بابا میدونستند رو میتونم بگم ؛ " اِبـنِ عـݪـے " این لقب رو فرمانده کل قوا در جلسه‌ای خصوصی به پدر داده بودند ..؛ نبودِ پدر ، هیچوقت عادی نمیشه :)! هیچوقت جای خالیش با هیچی پر نمیشه .. حتما ، همچنین .. https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/5110 سلام ؛ خیلی ممنونم ، ان‌شاءاللّه با دعای شما .. حتما ، همچنین .. ___ ای جانم به این غربتِ مادرانه .. چقدر غريبانه باید به دیگران دروغ گفت علت رحلت رو .. شهیدی که به روی سنگ مزارش ننوشته شهید ! چقدر زیبا از همه دارایی و اسم و رسم‌شون گذشتن و هیچکس هم اونها رو نخواهد شناخت .. ! الهی اجرتون محفوظ ، عمه‌جان بهتون صبر بده .. نه که عادی نمیشه ، همینه که خدا طور دیگه‌ای بهتون نگاه می‌کنه .. به‌زودی مشرف میشید خدمت حضرت آقا ! سلام حقیر رو برسونین ، بگین خيلی دعامون کنن ..‌ ‌
سیّدمعین 🇱🇧🇵🇸
پهلو .. فرق سر .. چه روضه‌های جان‌سوزی .‌.
با آمادگیِ قلبی بخونید ، روضه فراوان است .. ! https://eitaa.com/Moein_Ch/6057 ماجرا را از زبان دختری که پیکر دیده بگویم یا مادری که به اصرارش کفن را گشودند ؟! یا نه ؛ از زبان همسری بگویم که خودش کفن را با دستان لرزانش برای همیشه بست ؟! بلکه کمتر .. بلکه کمتر پسر ده ساله‌اش با بهت به قهرمان زندگی‌اش نگاه کند ! از پهلویی بگویم که گلوله خورده ؟! یا نه ؛ از فرقی بگویم که با قمه به دو نیم شده ؟! شاید هم باید از آرزویش یک شب جمعه کربلا بگویم ..! بگویم دوبار پای پیاده نجف تا کربلا را رفت ، اما نشد .. نشد که نشد شبِ جمعه مهمان یارش بماند ..! نمیدانم از بغضِ پسری بگویم که گوشۀ خانه بی سروصدا نشسته و مرا صدا می‌کند : + آجی _ جانم + میگم ، خونه چقد یجوریه ! _ چجوریه داداش ؟! + انگار هیچکس نیست ، اصا بابا نیست ، انگار هیچکی نیست .. ✍️
من فرداشب به امید خدا ان شاءاللّه کربلام ؛ می‌خوام به نیابت از هرکسی که شد زیارت عاشورا بخونم ، ان شاءاللّه که روبروی ضریح اگر نشد بین‌الحرمین .. هرکسی خواست یه اسم و نشونی بزاره توی این لینک https://daigo.ir/secret/4682558646 فقط تا فردا شب ساعت ۱۲ شب میتونم چک کنم .. دیرتر بشه ممکنه شرمندتون بشم ! التماس دعا ، ___ سلام و نور ✨️ خوشا به سعادت‌تون چه موقعی بهتر از شب جمعه ، چه جایی بهتر از کربلا .. شب شهادت مادر ، در محضر مادر ، حرم پسرش .. الله اکبر ! https://eitaa.com/Moein_Ch/743 https://eitaa.com/Moein_Ch/749 https://eitaa.com/Moein_Ch/2676 https://eitaa.com/Moein_Ch/2679 اگر تونستین ، این نوشته‌ها رو در زمان و مکان مناسبش بخونین و به یاد بنده و خانوادهٔ بنده هم باشین خیلی التماس دعا دارم ‌
✍️ نوشته‌ای از به خودم قول داده بودم روز فاطـمیہ‌ از عشاق مادر دم بزنم .. سخـتہ‌ ، مشخصات کـسے رو بیان کردن کہ‌ دیگـہ‌ نیست ! کـسے کہ‌ امسال هرجا برم دنبال ردپـایـے ازش بگـردم .. وقتـے مـراسمـے عازم بشـے ؛ دنبـال پـدرت بـگردے ! عـادت نداشـتہ‌ بـاش کہ‌ رانندۀ ماشین کـسے جز پـدرت بـاشہ‌ .. عـادت داشـتہ‌ باشے مـدام مـداحے مـورد علـاقۀ پـدرتو بـزارے ... سخـتہ‌ کـہ‌ گوشـیتو بزارے جـلو دسـت تو مـراسم .. هـر لـحظہ‌ منـتظـر ایـن بـاشے کـہ‌ بابات زنـگ بـزنہ‌ ؛ بگـہ‌ کـارے برام پیـش اومـده ، دختـرِ بابا اجـازه میده ؟! کلـا بابا کـم‌حرف بـود ... وقتی ایام فاطمیه میشد خیلی کـم‌حرف‌تر میشد ؛ وقـتے یهویـے توے این ایـام از خونـہ‌ میزد بیرون تو ایـام فاطمیہ‌ لـازم نبود بپرسـےکـجا ؟! مقصدش گلزار شهدا بود .. از وقتی مداحے کلیمینے منتـشر شـده بود ، وقت و بےوقـت گـوشش میـداد .. و از پـارسال مـداحے الـصلـاة الفـراق ! اللـہ‌ اکـبر از ایـن مداحے ... اللـہ‌ اکـبر بابا علـاقۀ عجـیبے بہ‌ حضـرت زهـرا داشـت ؛ علـاقۀ زیـادے هـم بہ‌ اسـم حضـرتِ مـادر ، بـہ‌ همیـن دلـیل اسـم دختـر اولـش و تنـها دختـرش رو فاطـمہ‌ گـذاشت .. خـودش گفت : اسـم تنـها دختـرم رو فاطـمہ‌ گـذاشتم ؛ کـہ‌ یـار بشـہ‌ ، یـارِ وفـادار ! کـہ‌ مثـل مـادرش فـدا عـلے و اولـادِ‌عـلے بشـہ‌ ! یـہ‌ خـاطره کـوتاه بگـم و بیـشتر از ایـن وقتـتون رو نمیگـیرم ؛ چـند سـال پیـش بود همیـن تنـها دختـرِ بابا ، یہ‌ اشتـباه کـرده بود ؛ بنظـر دختـرش نابخشـودنے بود ... قرار بود باهـم بـرن کتاب بخـرن ، تو راه باباش شـروع کرد بہ‌ حرف زدن : تو طـول زندگـیم ۲تا کـارو با هیچـکس نکـردم ، یکـیش این بود کـہ‌ هیچـوقت کسے رو قضـاوت نکـردم ! منـم شـرایط فاطـمۀ بابا رو مـوقع اشتـباهش نمیدونسـتم ، فقـط الـان بنظـرت هیـچ‌ راه دیگـہ‌اے نداشـت ؟! . . . من هرچـے خواستـم از خـدا و اهـل‌بیت گرفتم .. به لطـف خـدا از زندگـیم هم راضـےام ، از بچهـام راضـےام .. ولے من دوتـا آرزو دارم ، یکیـش آرزوے دوران بچگیـمہ‌ ... اونـم اینکـہ‌ شهـید بشـم ؛ [ یهـو رنگ از رخسـار دختـرش پـرید .. بـراے اولـین بـار بود کہ‌ داشـت مستقـیم این موضـوع رو از باباش میشـنید ! ] باباش در حـال راننـدگے ادامـه داد : کہ‌ مطـمئنم حتمـا بهـش میـرسم .. ینـے مـادرم منـو بہ‌ آرزوم میـرسونہ‌ ؛ آرزوے دومـم همیـن اینـہ‌ کہ‌ یہ‌ شـب جمـعہ‌ کـربلـا باشـم ..( آرزویـے کـہ‌ در زمـان حیـات بـرآورده نشـد ..! ) و درسـت گفت ! مـادرش فـرزندش رو .. پسـرِ عـلے رو (ابـن عـلے ) رو بـہ‌ ارزوش رسـوند و دسـت رد بہ‌ سینـہ‌ش نـزد ؛ همـون‌طور کـہ‌ دسـت رد بہ‌ سینـۀ هیچـکس نـزده ! امـروز حـاجت هـاتـون رو از مـادر سـادات کہ‌ چـی بگم ! از مـادر دو عالم بخـوایـد و مطـمئن باشیـد دسـت رد به سینـہ‌تون نمیـزنہ‌ .. اهالـےِ ایـن خـونہ‌ اهـلِ کَـرَمَـن ما رو هم از دعای خیرتون توی این روزا و شبا محروم نکنید ✍️ 🥀 ‌