eitaa logo
معین 🇵🇸🖤
685 دنبال‌کننده
321 عکس
56 ویدیو
21 فایل
﷽ ✍️ گاهی دل دست به قلم می‌شود و بـه روے کاغذ خوش‌رقصے می‌کند : #معین _ معین ؟! : یارے کنندهــ. •| امید است معینِ معینِ جهانیان باشیم . . . https://daigo.ir/secret/SeyedMoein حرفامون : @Mosahebat_Shagerdha «صرفا جهت آرشیوِ سیاهی‌های کاغذ...»
مشاهده در ایتا
دانلود
••• : شـهـر از عمـل پـر است ، ولی از اخلاص تهے . . .
🔰 ⚠️ اعـتـیـاد بــه گـوشـی هـمـراه ، افـسـردگـی مـیـاره ؛ و یـکـی از بـهـتـریـن داروهـای ضدافسردگے ، مطالعه کتابه . . . مطیعی @MeysamMotiee
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
••• حـقـیـقـتـاً لـذت‌بخش و برای شخص من ، نـوسـتـالـژی . . . 🎙️ | امـیـدوارم لذت ببرید ✨
هدایت شده از معین 🇵🇸🖤
_ اعـتـراف می‌کـنـم از دلِ سـنـگِ خـودم ، توقع نداشتم به این زودی تنگ بشه . . . 💔
نمی‌دونم ؛ شـایـد عـلـت آرامـشِ مـاه ، ایـنـه کـه یادآوره . . . یادآورِ خـاطـرات ؛ شب‌هایی کـه بهمون خیره شده بود و قـدم می‌زدیـم . . . زیـر نـور مهتاب ، به سمت حضرت ماه ، قمـ🌙بنےهاشمـ . . .
مـاهِ مـن ! می‌‌دانـم تـو می‌دانے ، مـن بـراے دلِ خـود می‌گـویـم . . . •••
در کـوچـه‌پـس‌کـوچـه‌های آسـمـان ، لـابـه‌لـاے ابـرها و مـابـیـن ستاره‌ها ، بـه دنـبـال تـو می‌گردم . . . پـیـدایـت می‌کنم و کـنـارِ خـود می‌نشانم ؛ چـشـم‌هایم را بـه چشم‌هایت گـره می‌زنم ؛ و تـو ، تـمامـاً گـوش می‌شوی بـرای فریاد چشمانِ مـن ! ننـوشتـه‌هایم را خوانده‌ای و نـگفتـه‌هایم را شنیده‌ای . . . مـاهِ مـن ! می‌‌دانـم تـو می‌دانے ، مـن بـراے دلِ خـود می‌گـویـم . . . مانند بـرکـه‌ای کـوچـک ، هـرشـب در آغـوشـت می‌کشم امّـا ، فـاصـلـه مـن تـا تـو ، از زمـیـن است تا آسـمـان ! بـیـا ؛ دسـت مـرا بـگـیـر و بـا خودت بـبـر . . . «مـاهِ مـن !» جـمـعـه ۱۴ مهر ، تکمیل شـده در ایـوان مـقـصـورة
بـاز هـم زلـزلـه در مـشـهـد . . . نـمـاز آیـات فـرامـوش نـشـه ✨
مُـوتُـوا بِـغَـيْـظِـكُـمْ . . . [ سَنُصَلّے في‌القُـدس ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حضرت عشق : امروز رژیـم صـهـیـونیـسـتی لـبـریـز از کـیـنـه و غـیـظ اسـت و قـرآن می‌فرماید مـوتوا بـغـیـظـکم! / بـعـون الله ایـن «قـل مـوتـوا بغیظکم» در مورد رژیم صـهـیـونـیـستـی در حال تحقق است . . .⌛ ۱۴۰۲/۰۷/۱۱ 🇵🇸 @khamenei_ir
مـاهِ مـن امـا ، دور و دورتـر می‌شود ؛ تـمـام کوچه‌پس‌کوچه‌های آسـمـان را هـم کـه بـه دنبالش راه بیفتم او مـرا پـس می‌زنـد ! بـودنـش را تـمـنّـا می‌کنـم حتے برای لحظه‌ای ؛ امـا نیست ، مـدت‌هاست کـه دیگر مـثـل قـبـل همسفرم نمی‌شود . . . هـرچـنـد ، او تقصیری ندارد ؛ مـانـع ، چیز دیگری‌ست ! اما مـن بـه خیال ِ دیـدن دوباره‌ی او ، هرشب و هرثانیه با آسمان شـب گلـاویز می‌شوم . . . اگـر از مـن ، منے باقی ماند ، روزی بـه او خواهم گفت کـه چه شب‌هایے را بـه انتظارش نشسته‌ام ! قـدر بدانید مـاهِ شب‌های تـارتـان را آن‌هـا هـم روزی رفتنے می‌شوند . . . ✍️