هدایت شده از جرعه ناب
#عبدالله_بن_زبیر
مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْؤُومُ عَبْدُاللَّهِ.
حکمت ۴۵۳
زیبر از ما بود تا فرزندشومش عبدالله بزرگ شد
بنابر قول (شيخين) و (كفعمى)، در اين روز، ۱۵ جمادی الاخر سنه ۷۳، (عبدالله بن زبير) بقتل رسيد و (كفعمى) گفته كه در اين روز نيز (عبدالله بن زبير)، (كعبه) را منهدم كرد و از براى آن، دو در قرار داد كه يكى از داخل شوند و از در ديگر بيرون شوند و اين بود تا (عبدالملك) خانه را بحال اول برگردانيد.
(عبدالله بن زبير) مردى بخيل و لئيم و بد خلق و حسود بوده و با اميرالمومنين (ع) نهايت عدوات داشت و چهل روز خطبه خواند و صلوات بر سولخدا را كه در خطبه بايد ذكر شود، ترك كرد و گاه گاهى در خطبه هاى خود سب اميرالمومنين عليه السلام مينمود و (عائشه) او را بسيار دوست ميداشت بحديكه گفته اند بعد از (ابوبكر) هيچكس را مثل او دوست نميداشت
(مسعودى) در (مروج الذهب) نقل كرده كه جماعت بنى هشام را كه در (مكه) بودند كه از جمله ايشان (محمد حنفيه) بود در شعب محصور كرد و هيزم بسيارى جمع كرد و خواست ايشان را بسوازند كه ناگاه از جانب (كوفه) جماعتى كه (مختار) ايشان را فرستاد بود، بيامندند و هاشميين را خلاص كردند و خواستند (عبدالله) را بكشند كه او خود را بمسجدالحرام رسانيد و استار كعبه را گرفت و گفت: اناعائذالله.
(عبدالملك)، (حجاج ثقفى) را براى قتل (عبدالله زبير) به (مكه) فرستاد و خود با بقيه لشكر به جانب (شام) مراجعت كرد و (حجاج) با جنود و عساكر خويش به جانب (حجاز) شد و چند ماهى در (طائف) بماند، آنگاه وارد (مكه) شد و او نيز مثل (حصين نمير)، (ابن زبير) را محاصره كرد و منجنيق بر كوه (ابوقبيس) نصب كرد و پنجاه روز مدت محاصره او و بقولى مدت چهار ماه طول كشيد، تا بر (عبدالله زبير) ظفر يافتند و بضرب سنگ او را از پا در آوردند و سرش را ببريدند. (حجاج) سرش را براى (عبدالملك) فرستاد و بدنش را باژگونه بدار كشيد
(فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام/ نویسنده عباس قمی ؛ به کوشش صادق برزگر.ص۲۹۱)
https://eitaa.com/jorenab