#قصه_دلبری
#قسمت_هشتاد_و_سوم
وقتی بهش اعتراض کردم که:این چه وضعیه برام درست کردی؟نوشت دارم یه نفری بار پنج نفر رو میکشم.
اهل قهر و دعوا نبودیم،یعنی از اول قرار گذاشت.درجلسه خواستگاری گفت چیزی به اسم قهر نداریم تو زندگیمون،نهایتا نیم ساعت.بحث های پیش پا افتاده را جدی نمیگرفتیم.قهر هایمان هم خنده دار بود.سر اینکه امشب برویم جلسه حاج منصور یا حاج محمود.خیلی که پا فشاری میکرد من قهر میکردم.میافتاد به لودگی و مسخره بازی.خیلی وقت ها کاری میکرد که نتوانم جلوی خنده ام را بگیرم،میگفت آشتی آشتی.و سر و ته قضیه را هم میآورد.اگر خیلی این تو بمیری هم از آن تو بمیری ها بود میرفت جلوی ساعت مینشست دستش را میگذاشتند زیر چانه اش و میگفت وقت گرفتن از همین الان شروع شد باید تا نیم ساعت آشتی میکردم .میگفت قول دادی باید پاشم بایستی. با این مسخره بازی هایش خود به خود قهر کردم تمام می شد
این آخری ها حرف های بودار میزد هروقت که تلگرامش روشن میشد آنقدر حرف برای گفتن داشتم که به بعضی از حرفهایش دقت نمی کردم .می نوشت من یه عمر که شرمندتم،شرمندگی ام جواب نداره، امام زمانم کار داده بهم، به خدا گیر افتادم منوحلال کن، منو ببخش ،تو رو خدا ،خواهش می کنم. ماموریت های قبلی هم میگفت ولی شاید در کل سفرش یکی دو بار .این دفعه در هر تماس تلگرامی یا تلفنی چندین بار این کلمات را تکرار میکرد.
ادامه دارد...
@MohammadHossein_MohammadKhani
❌کپی و نشر ممنوع❌
#تلنگرانہ🌱
✍این روزها ...
👌ســـــعے ڪن
#مـــــدافع قـــــ❤️ـــــلبت باشے
ازنـــــفوذ شـــــیطان🐲که باچه کسی چت
می کنی مطمئنی نامحرم نیست
☘شاید سخت تر از مدافع حـــــرم بودن مدافع قــــــلب شدن باشد
♥️" الْقَـــــلْبُ حـــــَرَمُ اللَّه "ِ
#قـــــلب،حرم خـــــ❣ـــــداوند متعال است
🍂پس درحـــــرم او
غیر او را ســـــاڪن نڪن‼️
الا بذڪر الله تطمئن القـــــلوب
شهیدمحمودرضابیضایی
شهداراباذکرصلوات یاد کنید
@MohammadHossein_MohammadKhani
بعضی وقتها هیچکس
مثلِ خدا 🙃
به فکر آدم نیست 🌿
حاج آقا سعادتفر میگفت:
قبل از اینکه شما از خدا یاد کنید
خدا از شما یاد کرده 🙂
که به یاد خدا افتادید....
#حاجحسینیکتا ♥️
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
@MohammadHossein_MohammadKhani
~🕊
هرکیآرزوداشتهباشه
خیلیخدمتکنه #شهید میشه...!
یهگوشهدلتپابده،
شهدابغلتمیکنن...:)
ـ مابهچشمدیدیماینارو...
ـ ازاینشهدامددبگیرید...
ـ مددگرفتنازشهدارسمه...
دستبذارروخاڪقبرشهیدبگو...
حُسینعبهحقاینشهید،
یهنگاهبهمابکن...
#حاجآقاپناهیان
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
🌹یازهرا🌹
🌷🍃🌷🍃
@MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ
💠داستان یکی از کرامات #شهید_محمدخانی که کمتر شنیده شده
🎤از لسان
#حجت_الاسلام_حسین_حیدری
🔹بـه مـنـاسـبـت سـالگرد شـهـادت شـهـید مـحـمـدحـسـین مـحـمـدخـانـی (عـمـار)
😔آری شـهـدا زنــده انــد
حـتــی زنــده تــر از مــا...
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#شهیدان_زنده_اند
#حاج_عمار
#شهید
@MohammadHossein_MohammadKhani
■[ #رنگچادࢪم 🖤🔗 ]■
□وقتےمشڪےمد باشھ:خوبھ! 🐚🌊
□وقتےࢪنگعشقھ:خوبھ! 🌚🥀
□وقتےࢪنگڪتو شلواࢪ باشھ:باڪلاسھ!💨 🚜
□وقتےلباسهاےشبتومهمونےهامشڪےباشھباکلاسھ! 🌧🔗
□اما؛وقتیࢪنگچادࢪمنمشڪےشد، 🖤✨
افسࢪدگےمےآوࢪد! 🙊💔
□دنبالحدیثوࢪوایتمےگࢪدندڪھࢪنگمشڪےمڪࢪوهھ! 🍇🌱
□چࢪاحجابࢪامساوےباافسࢪدگےمےدانید؟!!! 🍂🥀
□دوستداࢪمچادࢪمدشود...💞👑
□مشڪےࢪنگعشقباشد؛🖤🔗
عشقبھخدا ..:)🌿✨
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#شهــادتـــــ🕊 ...
بالاترین درجهای است ڪہ
یک انسان میتواند به آن برسد
و با #خونش پیامی میدهد
به بازمانـدگان راهش ...
#التماس_دعای_شهـــــادت ❤️
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
🌹یازهرا🌹
•••♡☆♡•••
@MohammadHossein_MohammadKhani
•••♡☆♡•••
#دمیباشھدا🕊
«شھیدمحمدحسینمحمدخانی»
پس از شھادتش ، #حاجقاسم دربارهۍ #محمد حسین ( شھید محمد خانی) گفتند:
«من "همت" خودم را با اینشھید در منطقه پیدا کردم.»
+این سخن حاج قاسم منو یاد این جمله انداخت که:
«هرچیز کھ در جستن آنی، آنی :)»
#شهید_محمدحسین_محمدخانے
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
4_5949371711823555328.mp3
4.66M
دلتنگای کربلا گوش بدین...💔
🎤#رضا_نریمانی
#احساسی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@MohammadHossein_MohammadKhani
سالروز شهادت
شهید حسین رضایی
یک ماه قبل از آخرین ماموریتش، قرار بود به منزل پدرم برویم. وسط راه ماشین خراب شد، ما را گذاشت در اتوبوس و خودش رفت دنبال کارهای ماشین. بعد از یک هفته آمد دنبالم و به تهران رفتیم. مدام توی فکر بود و حرفی نمی زد، چایی و میوه برایش آوردم، نخورد و در سکوت به سر می برد.
تا اینکه گفت: خانم من میترسم یک حرفی بزنم و شما به من بدبین شوید. ادامه داد: این مرتبه که می خواستم به خانه بیایم. مثل همیشه می خواستم چند نفری را سوار کنم تا تنها نباشم. یک آقایی ایستاده بود. برایش چراغ زدم تا بیاید سوار شود، اما وقتی من ماشین را نگه داشتم یک خانم آمد سوار شد و اتفاقا جلو هم سوار شد و من خجالت کشیدم بگویم که عقب بشین و یا اصلا سوار نشو، من هم مدام چراغ می زدم تا کسانی دیگر را هم سوار کنم. آن خانم گفت: چرا اینقدر چراغ میزنی تا کسی دیگر را سوار کنی، من خودم پول همه کسانی را که می خواهی سوار کنی را میدهم. من بی توجه به حرف آن خانم چراغ میزدم و تند میرفتم. تا اینکه خانم سر صحبت را باز کرد و بعد از چند دقیقه ای از من یک درخواست نامشروع داشت. تازه آنجا بود که متوجه شدم آن زن با یک فکر و هدف خبیثانه ای سوار ماشین من شده است. خواستم از ماشین پیاده اش کنم، ولی پیاده نشد. تا اینکه تهدید کردم اگر پیاده نشوی به اولین پلیس راه که رسیدیم تو را تحویل می دهم. تا این حرف را زدم ترسید و از ماشین پیاده شد. حس سبک شدن داشتم. بعد از اینکه این قضیه را برای من تعریف کرد، مدام با خودش صحبت می کرد، می گفت: اگر به گناه می افتادم جواب دوستان شهیدم را چه می دادم، جواب تو را چه می دادم، فردا
سالروز شهادت
شهید حسین رضایی
یک ماه قبل از آخرین ماموریتش، قرار بود به منزل پدرم برویم. وسط راه ماشین خراب شد، ما را گذاشت در اتوبوس و خودش رفت دنبال کارهای ماشین. بعد از یک هفته آمد دنبالم و به تهران رفتیم. مدام توی فکر بود و حرفی نمی زد، چایی و میوه برایش آوردم، نخورد و در سکوت به سر می برد.
تا اینکه گفت: خانم من میترسم یک حرفی بزنم و شما به من بدبین شوید. ادامه داد: این مرتبه که می خواستم به خانه بیایم. مثل همیشه می خواستم چند نفری را سوار کنم تا تنها نباشم. یک آقایی ایستاده بود. برایش چراغ زدم تا بیاید سوار شود، اما وقتی من ماشین را نگه داشتم یک خانم آمد سوار شد و اتفاقا جلو هم سوار شد و من خجالت کشیدم بگویم که عقب بشین و یا اصلا سوار نشو، من هم مدام چراغ می زدم تا کسانی دیگر را هم سوار کنم. آن خانم گفت: چرا اینقدر چراغ میزنی تا کسی دیگر را سوار کنی، من خودم پول همه کسانی را که می خواهی سوار کنی را میدهم. من بی توجه به حرف آن خانم چراغ میزدم و تند میرفتم. تا اینکه خانم سر صحبت را باز کرد و بعد از چند دقیقه ای از من یک درخواست نامشروع داشت. تازه آنجا بود که متوجه شدم آن زن با یک فکر و هدف خبیثانه ای سوار ماشین من شده است. خواستم از ماشین پیاده اش کنم، ولی پیاده نشد. تا اینکه تهدید کردم اگر پیاده نشوی به اولین پلیس راه که رسیدیم تو را تحویل می دهم. تا این حرف را زدم ترسید و از ماشین پیاده شد. حس سبک شدن داشتم. بعد از اینکه این قضیه را برای من تعریف کرد، مدام با خودش صحبت می کرد، می گفت: اگر به گناه می افتادم جواب دوستان شهیدم را چه می دادم، جواب تو را چه می دادم، فردای قیامت چه کار می کردم. و شاید مزد شهادت به خاطر فرار از گناه بود که خداوند به حسین من داد.
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
#دلنوشته💔
☝️🏻میگنچرامیخواهیشهــیدشی؟!
میگمدیدیدوقتـییھمعلّمودوستداری
خودتومیڪشـیتوڪلاسشنمره²⁰بگیری
ولبخندرضایتشدلتوآبڪــنھ ؟!
منمدلمبرالبخندخدامتـنگشده(:"
مـیخامشاگرداولڪلاسششم🖤
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@MohammadHossein_MohammadKhani
🍃🕊
لحظه ای با #شــهدا
خیلی سخته اون لحظات !
که آدم می خواد شهید بشه
خدا ازش می پرسه ببرمت یا نبرمت ؟🤔
کنده میشی از دنیا ❤):
اون وقته که مثل فیلم تمام لحظات شیرین زندگی جلوی چشمات رد میشه☘
خوش به حال شهــــدا 😔
🍃🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #خیمه_روایت
#ویژه
🕘 دقایقی با عمار
🎙روایت شهید محمدخانی از زبان دوستان و خدام هیئت علمدار حسین دارالعباده یزد
🔹بـه مـنـاسـبـت سـالگرد شـهـادت شـهـید مـحـمـدحـسـین مـحـمـدخـانـی (عـمـار)
🔅کاری از گروه هنری حاج عمار وابسته به هیئت علمدار حسین دارالعباده یزد
---:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:---
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#گروه_هنری_حاج_عمار
#شهیدان_زنده_اند
#حاج_عمار
#شهید
@MohammadHossein_MohammadKhani
#معرفی_شهید🦋
🌹نام شهید:محمد حسن (رسول) خلیلی
💐تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۹/۲۰ تهران
🌺تاریخ شهادت: ۱۳۹۲/۸/۲۷ حلب
🌱نام پدر: رمضانعلی
🌸وضعیت تاهل : مجرد
🌻مزار شهید : بهشت زهرا (سلام الله علیها)
🥖شغل: دانشجوی رشته مدیریت
🏹تخصص:تخریب - تاکتیک - جنگ های نامنظم
🌻سمت:تخریبچی
📖کتاب شهید:رفیق؛مثل رسول
☀️ خصائص:بسیار خوش رو و شوخ طبع ، اهل تفریح و گردش خصوصا با دوستانش ، ورزشکار ، عاطفی ، دل رحم ، دلسوز دیگران و پیگیر برای حل مشکلاتشان ، بخشنده ، سر به زیر و با حیا ، با غیرت ، هیاتی ، مطیع رهبر ، نظامی متخصص و..
🔸علایق: کارهای هیجانی و پر استرس ، ورزش (جودو ، کاراته ، کوهنوردی و راپل) ، خوشنویسی ، نقاشی ، طراحی ، سفر ، زیارت اهل بیت علیهم السلام و شهدا ، خدمت به شهدا حتی با رنگ آمیزی قبورشان ، شرکت در مجالس اهل بیت (ع) و...
🌸فرازی از وصیت نامه:
من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه بسیار است. فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا.
🌷شادی روح شهید صلوات
این پست ویژه کسانی هست که هنوز
#رفیق_ناب ندارن✨🌱
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
🌺روایتی از زندگی شهید🌺
قبل از رفتنش وصیت نامه هم نوشته بود. چطور این قدر به شهادتش اطمینان داشت؟ چه وصیتهایی کرده بود؟
او وصیتش را ابتدا شفاها به من میگفت. چون وصیتنامه نوشتن برایش مقداری سخت بود. ولی من به او میگفتم که باید بنویسی (شوخیهای اینطوری باهم داشتیم) میگفتم این راهی که تو میروی خطر دارد اگر اتفاقی برایت بیفتد باید وصیتنامه داشته باشی. میگفت من که زبانی همه چیز را برای شما گفتم. اما من میگفتم یک موقع آدم چیزهایی را فراموش میکند و زبانی فایده ندارد. خلاصه او را راضی کردم وصیتهایش را بنویسد . پس از شهادتش از گوشه و کنار میشنویم که چقدر به اطرافیانش کمک کرده و طلب دارد.وقتی آماده رفتن شد، چیزهایی را روی کاغذ نوشت و به من داد و رفت. آمادگی عجیبی پیدا کرده بود. شب تا صبح بیدار بود و در حال نوشتن. حتی وصیت تصویری هم با پسرخالهاش داشته و جلوی دوربین صحبت کرده اما چون بغضش گرفته نتوانسته بیشتر از پنج دقیقه صحبت کند. بدهیهایش را صاف کرد، در وصیتنامهاش اصلاً از طلبهایش چیزی ننوشته است و فقط به صورت زبانی به من گفت که اگر من برگشتم که هیچ اگر برنگشتم چنانچه بدهکارها بضاعت مالی داشتند و خودشان آوردند بدهند که دادند و گرنه شما کاری نداشته باشید. ما پس از شهادتش میشنویم که چقدر به اطرافیانش کمک کرده و چقدر طلب دارد.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم رسول خلیلی
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
سوره آل عمران آیه 195
"فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ"
آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند جهاد کردند و کشته شدند، همانجا بدی های آنان را می پوشانیم و آنان را به بهشت هایی که زیر درختان آن نهرهای اب جاری و روان است، داخل می کنیم و این پاداشی است از جانب خدا.
با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و مهربان که در حق بنده حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشته است و سلام و دورد به محضر صاحب العصر و الزمان (عج) و روح پاک امام راحل (ره) و رهبر عالم تشیع و اسلام قائدنا آیت الله سید علی خامنه ای (مدظله العالی) و روح پاک تمامی شهدای اسلام به خصوص سیدالشهداء ابا عبدالله الحسین (ع) که جان ها همه فدای آن بزرگوار.به موجب آیه شریفه "کل نفس ذائقه الموت" تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس باری تعالی می باشد.این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن.....
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossain_MohammadKhani
🌸معرفی کتاب شهید🌸
نام کتاب:رفیق مثل رسول💔
🌹نگاهی به زندگی و خاطرات مدافع حرم شهید محمدحسین(رسول)خلیلی🌹
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
شهید مدافع حرم شهید نوید صفری
متولد۶۵/۴/۱۶
شهادت۹۶/۸/۱۸
توصیه شهید مدافع حرم شهید نوید صفری به خواندن زیارت عاشورا
زیارت عاشورا را بخوانید و ازطرف من به ارباب ابراز ارادت کنید.حتما هرکجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.»
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
بوے شهدا را نمیدهد شهر ما!!
از اسم شهـــ🌹ــیدان فقط نام حک شده
آنها در اول کوچه ها مانده...
مگر نه اینکه برای🌷
حفظ ناموس،وطن و حجاب و عفاف
شهــ🌹ــید دادیم!!؟
#برادرم_نگاهت_خواهرم_حجابت🌷
@MohammadHossein_MohammadKhani