eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۴ام محرم الحرام 🏴سال ۱۴۳۷ ✨تقریبا لحظه‌های بین الطلوعین بود که دستور اومد بزنید. به عمار ❤️گفتم: آفتاب☀️ داره میزنه... عمارم گفت: می‌زنیم و روی آفتاب🌤 رو کم می‌کنیم... زد! روی آفتاب رو کم کرد...!✨ سالروز 🕊 قمری و آسمونی شدنتم مبارک باشه داداش... . . 🌹 🌷یازهـرا🌷 @MohammadHossein_MohammadKhani
🌸شهیدمحمدحسین محمدخانی🌸 شهیدمدافع حرم 🌹 شهيد مرتضي💕 يا همون حسين قمي فرمانده آقا محسن حججي بود روز اسارت آقا محسن مرتضي شهيد شد كه به گفته همه همرزماشون اگه مرتضي شهيد نشده بود محسن اسير نميشد😔 مرتضي🕊 اصلا اينجا نبود الان ١١ سال همش اونور بود با اينكه تازه ازدواج كرده بود و تازه خدا بهش يه پسر داده بود البته زمان شهادتشون همسرشون ٥ ماه باردار بودن كه مرتضي حتي پسرشو نديد 💔 مرتضي نيروهاي حيدريون وزينبيون بود به گفته حاج قاسم ❤️حسين قمي دست راست من بود با دروغ بيگانه بود از غيبت متنفر نماز شبش هيچ وقت ترك نميشد تا اونجا كه همسرشون ميگفتن دوست ندارم نماز شب بخوني نماز شب💫 بخوني شهيد ميشي ❗️ بعد مرتضي ديگه نماز شب📿 نميخوند خیلی به حرف همسرشون گوش میدادن، وقتي همسرشون علت نماز شب نخوندنشونو پرسيد در جواب ايشون مي گفتن تو خونه ما من كاري نمي كنم كه شما نارحت شي😊 🍁هميشه معتقد بود من برا جهاد ميرم نه شهادت👌 اونقدر مبارزه ميكنم تا تكفيريهاي بيشتريو از بين ببرم، به سراحت ميگفت من يكي از ياران امام زمان هستم يدونه آرم داشت كه روي تمامي لباس هاش بود همان آرم٣١ كه از خودش دور نميكرد✨ ٣ سال ازدواج كرده بود ودر اين سه سال رو هم ٤ ماه ايران نبود 😔 ┄┅┅✿❀ 🏴 💔🏴 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
معرفی_کتاب 🔔 کتاب⬅️ و به قلم⬅️ انتشارات⬅️ برشی از کتاب👇👇👇 «به خالدیه که رسیدیم، شهر خالی بود. همه‌ خوش حال بودن که تموم شد. اون‌ها چیزی به نام [تک تیراندازِ انتحاری] دارن. انتحاري نه به اين معنا كه به خودش مواد منفجره بسته كه خودشو بتركونه. اون‌ها دو تا تک‌تیرانداز می‌ذارن و‌ کل شهررو خالی می‌کنن. به اون‌ها می‌گن: شما تا آخر بمون، حتی اگه کشته شدی! تو بعضی مواقع، همین دو تا تک تیرانداز باعث می شن ما برگردیم. دقیقا همین اتفاق برای ما افتاد. یه تک‌تیرانداز و یه تیربارچی گذاشته بودن که همین‌ها تونستن نصف خالدیه رو بگیرن. با خیال راحت وسط خیابون ایستاده بودیم. به لحظه دیدم صدایی میاد و آسفالت زیر پام کنده می‌شه. نگو که تیر و تیرتراش رو به آسفالت بستن! در اون‌جا (امیر سیاوشی) و (اسماعیل کریمی) شهید شدن.» _محمد‌علی جعفری برای نوشتن از شهید محمدحسین محمدخانی (قصه‌ی دلبری، و عمار حلب) نیاز دارد به خاطراتی که دست اول باشند. به خاطراتی که از هم‌رزمان نزدیک شهید روایت شوند. و این نیاز سرآغازی می‌شود تا ایشان به سوریه برود.تا بتواند اطلاعات دقیق و صحیح‌تری از شهید محمد‌حسین محمد‌خانی به دست بیاورد. جاده‌ی یوتوب از این سفر و اتفاق‌هایش می‌گوید. ❤️یازهرا ❤️‌ 🆔 @MohammadHossein_MohammadKhani
❤🍃 نکند فکر کنی در دل من "یاد" تو نیست گوش کن "نبض دلم" با تو یکی ست 🌱❤️ یازهرا ❤️🌱 🆔 @MohammadHossein_MohammadKhani 🔷🔸