eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی خیلی طلب حلالیت می کرد،با تشر می‌گفتم به جای این ننه من غریبم بازی پاشو بیا. از آن آدم هایی نبود که خیلی اسم امام زمان را بیاورد،ولی در ماموریت آخر قشنگ می‌نوشت:واقعا اینجا حضور دارن،همونطور که امام حسین شب عاشورا دستشون رو گرفتند و جایگاه یارانشون رو نشان دادن،اینجا هم واقعا همون جوریه.اینجا تازه میتونی حضورشون رو پررنگ‌تر حس کنی. در کل ۲۹روزی که در منطقه بودم سه بار زنگ زد.آنجا اینترنت نداشتم و ارتباط اینترنتی مان هم قطع شد.خیلی محترمانه و مؤدمانه صحبت می کرد و مشخص بود کسی پهلویش هست که راحت نبود.هیچ وقت اینقدر مؤدب ندیده بودمش. گاهی که دلم تنگ میشود دوباره به پیام هایش نگاه می کنم.میبینم آن موقع به من همه چیز را گفته ولی گیرایی من ضعیف بوده و فهوای کلامش را نگرفته ام.از این واضح تر نمی‌توانست بنویسد: قبل از اینکه من شهید بشم،خدا به تو صبر و تحمل میده. مطمئنم تو و امیر حسین سپرده شدین دست یکی دیگه. سفرم افتاده بود در ایام محرم.خیلی سخت گذشت،از طرفی بلاتکلیف بودم که چرا اینقدر امروز و فردا میکند،از طرفی هم هیچ کدام از مراسمات آنجا به دلم نمی‌چسبید. زمان خاصی داشت ،بیشتر از دو ساعت هم طول نمی‌کشید.سال های قبل با محمد حسین محرم و صفر سرمان را می‌زدی هیأت بود تهمان را میگرفتی هیأت.عربی نمیفهمیدم،دست و پا شکسته فراز های معروف مقتل را متوجه می‌شدم.افسوس می‌خوردم چرا تهران نماندم،ولی دلم را صابون میزدم برای اربعین. ادامه دارد...