#تمثیلات
سؤال 3 : آيا خدا به عبادات ما نياز دارد كه فرمان داده نماز
بخوانيم و رو به كعبه بايستيم؟
پاسخ : اگر همۀ مردم رو به خورشيد خانه بسازند چيزى به خورشيد اضافه نمىشود و اگر همه مردم پشت به خورشيد خانه بسازند، چيزى از خورشيد كم نمىشود.
خورشيد نيازى به مردم ندارد كه رو به او كنند، اين مردم هستند كه براى دريافت نور و گرما بايد خانههاى خود را رو به خورشيد بسازند.
خداوند به عباداتِ مردم نيازى ندارد كه فرمان داده نماز بخوانند. اين مردم هستند كه با رو كردن به او از الطاف خاص الهى برخوردار مىشوند و رشد مىكنند.
قرآن مىفرمايد: اگر همۀ مردم كافر شوند، ذرّهاى در خداوند اثر ندارد، زيرا او از همۀ انسانها بىنياز است. «اِن تكفروا انتم و مَن فى الارض جيمعاً فانّ اللّه لغنىٌّ حميد» (ابراهیم عليه السلام 8)
قراءتی، تمثیلات، صص 16 و 17
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
سؤال 4
چرا صالحان، گرفتار مشكلات هستند و مجرمان
و گنهكاران، در رفاه به سر مىبرند؟
پاسخ : از آنجا كه خداوند اولياى خود را دوست دارد، لذا اگر خلافى كنند، فوراً آنان را با قهر خود مىگيرد تا متذكّر شوند، چنانكه خداوند در قرآن مىفرمايد: اگر پيامبر سخنى را كه ما نگفتهايم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود مىگيريم: «لو تقوَّل علينا بعضَ الاقاويل لأخذنا منه باليمين» (حاقّه 44 و 45) و همچنين اگر مؤمنين خلافى كنند، چند روزى نمىگذرد مگر آنكه گوشمالى مىشوند. امّا اگر نااهلان خلاف كنند، خداوند به آنان مهلت مىدهد و هرگاه مهلت سرآمد، آنان را هلاك مىكند: «و جعلنا لمهلكهم مَوعداً» (کهف 59) و اگر اميدى به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قيامت به تأخير مىاندازد و به آنان مهلت مىدهد تا پيمانه شان پر شود. «انّما نُملى لهم ليزدادوا اثماً» (آل عمران 178)
به يك مثال توجه كنيد:
اگر قطرهاى چاى روى شيشه عينك شما بريزد، فوراً آن را پاك مىكنيد.
امّا اگر قطرهاى چاى روى لباس سفيد شما بچكد، صبر مىكنيد تا به منزل برويد و لباس خود را عوض كنيد.
و اگر قطرهاى روى قالى زير پاى شما بچكد، آن را رها مىكنيد تا مثلاً شب عيد به قالى شويى ببريد.
خداوند نيز با هركس به گونهاى رفتار مىنمايد و بر اساس شفّافيّت يا تيرگى روحش، كيفر او را به تاخير مىاندازد.
تمثیلات، صص 17 و 18
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
٥
سؤال : چگونه قبولى تمام كارها، مشروط به قبولى يك
عمل همچون نماز مىشود؟
پاسخ : پليس راهى را در نظر بگيريد كه از رانندهاى گواهينامۀ رانندگى مطالبه مىكند. اگر راننده، گواهينامه پزشكى، گذرنامه سياسى، پروانه ساختمان، كارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و يا هر مدرك ديگرى به او نشان دهد، پليس از او نمىپذيرد و تنها اگر گواهينامه رانندگى داشت اجازۀ عبور مىدهد و گرنه مانع او مىشود. در قيامت نيز شرط رسيدن به مقصد، گواهينامۀ نماز است كه اگر نباشد، هيچ عملى مورد قبول و نجاتبخش نيست.
قراءتی، تمثیلات، صص 18 و 19
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
سؤال : چگونه پاداش بعضى اعمال انسان، از حساب و
شماره مىگذرد؟
پاسخ : بر اساس روايات، تعداد نفرات در نماز جماعت هر چه بيشتر باشد، ثواب نماز بيشتر مىشود؛ تا آنكه عدد افراد حاضر در نماز جماعت، به ده نفر برسد كه در اين صورت پاداش آن بىشمار شده و كسى جز خداوند نمىداند.
چنانكه انسان، با يك انگشت مىتواند شماره تلفن بگيرد، با دو انگشت مىتواند سطل كوچكى را بلند كند، با سه انگشت كار بيشترى انجام مىدهد، تا اينكه به ده انگشت برسد كه در اين صورت، ديگر كار انسان محدوديّت ندارد و هركارى بخواهد مىتواند با اين ده انگشت انجام دهد و نوع كارهايش قابل حساب و شماره نيست.
قراءتی، تمثیلات، ص 19
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
سؤال ۷: آيا تشبيه بعضى انسانها به حيوان در قرآن،
جسارت و ناسزاگويى نيست؟
پاسخ : با نگاهى به منافع حيوانات و عملكرد بعضى انسانها، تشبيه «اولئك كالانعام بل هم اضلّ» ١ را حقّ و منطقى مىيابيم؛
گرانترين لباس انسان، ابريشم، از حيوانات است.
مهمترين غذاى انسان، شير و عسل و گوشت و ماست، از حيوانات است.
حيوانات وسيلۀ باركشى و شخم زدن و منبع درآمد و اشتغال هستند.
تمام كارخانههاى پشم ريسى، چرم سازى، لبنياتى و مرغدارى ودامدارىها كارشان به حيوانات وابسته است.
حيوانات بعضى معلّم بشرند. كلاغ، دفن مرده را به فرزند آدم و نسل او آموخت.
بعضى گزارشگر انبيا مىشوند؛ هدهد گزارش انحراف مردم سبأ را نزد حضرت سليمان آورد.
بعضى محافظ انبيا مىشوند؛ تار عنكبوت پيامبر اسلام را در غار حفظ كرد.
حيوانات قابل تربيت و آموزش هستند و لذا شكار سگى كه آموزش ديده حلال است. حتى حيوانات آزار دهنده مثل مار، تنها كسانى را مىگزند كه به آنها نزديك شده باشند.
با توجّه به مطالب فوق، آيا انسانهايى كه از دور مردم آزارى مىكنند و مناطق دور دست را بمباران و موشكباران مىكنند، از مار بدتر نيستند؟
افرادى كه شبانه روز براى مردم حيله و خدعه مىكنند و به خاطر رسيدن به هوسهاى بى انتهاى خود نسل انسان را به تباهى مىكشند، از حيوانات بدتر نيستند؟
آدمهايى كه يك تنه صدها پرونده جرم و جنايت دارند، از درّندهترين حيوانات پستتر نيستند؟
قراءتی، تمثیلات، صص 20 و 21
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
٨
سؤال : چگونه مىتوانيم حقايق را آن گونه كه هست،
ببينيم؟
پاسخ : قرآن مىفرمايد: «اتّقوا اللّه و يعلّمكم اللّه» ١ از خداوند پروا كنيد تا خداوند، حقيقت را به شما بياموزد.
تقوى به معناى دورى از انواع بدىها و زشتىهاست. [کرامتی: اگر حاج آقا قراءتی قصد ترجمه داشتهاند، ترجمهشون دقیق نیست چون فعل یعلّم، مرفوع است نه مجزوم]
آرى، افراد آلوده از درك بسيارى حقايق محرومند.
كسى كه تعصّب قومى، حزبى، نژادى و... دارد، حق را آنگونه كه هست نمىفهمد، مثل كسيكه عينك سرخ گذاشته و همه چيز را سرخ مىبيند و شلغم را لبو مىپندارد و اگر عينك سبز بگذارد، كاه را علف مىبيند.
اگر آيينه را صيقل دهيم، عكس را درست نشان مىدهد.
آئينه دل نيز بايد صيقلى باشد تا معارف را درك كند.
دلهاى كينه دار مثل ظرفهاى آلوده است كه اگر آب تميز هم در آن ريخته شود، آلوده مىشود.
گناه غبارى است كه نمىگذارد انسان واقع بين باشد.
قراءتی، تمثیلات، صص 21 و 22
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
٩
سؤال : آيا هر مسلمانى، مؤمن است يا آنكه ميان اسلام و
ايمان تفاوت است؟
پاسخ : در قرآن، يكجا مىخوانيم كه مردم وارد دين مىشوند: «يدخلون فى دين اللّه افواجا» ١ و در جاى ديگر به كسانى كه شعار ديندارى مىدادند گفته مىشود:
هنوز ايمان وارد دلهاى شما نشده است: «ولمّا يدخل الايمان فى قلوبكم» ٢ يعنى دين بايد وارد مردم شود.
آرى، ديندارى مراحلى دارد: مرحلۀ گرم شدن، مرحلۀ داغ شدن و مرحلۀ پخته شدن. هر گرم و داغى، سرد مىشود ولى هيچ پختهاى خام نمىشود.
ورود مردم در دين آسان است؛ هركس بگويد: « أشهد ان لا اله الاّ اللّه و أشهد انّ محمّداً رسول اللّه »، مسلمان است.
اين مرحله گرم شدن است. امّا بالاتر از گرم شدن، داغ شدن است. اصحاب پيامبر با احساس و هيجان داغى به جبههها مىرفتند و حاضر بودند در كنار پيامبر جان فشانى كنند. ولى قرآن به آنها مىگويد اگر دين داريد، خمس غنائم جنگى را بدهيد: «واعلموا انّما غَنمتُم من شىءٍ فانّ لِلّه خُمُسَه و للرّسول... انْ كنتم آمنتم باللّه» ١
آرى، كسانى كه شهادتين مىگويند و حتى در جبههها كنار پيامبر مىجنگند، ممكن است در مسايل مالى آسيبپذير باشند كه قرآن مىفرمايد: در كنار شهادتين و جبهه و نماز، حق خدا و رسول و فقرا را نيز بپردازيد. در اين مرحله است كه ايمان وارد قلب مىشود. قرآن فقط به گروه خاصّى مىفرمايد: «اولئك هُم المؤمنونَ حقّاً» ٢ مؤمنون واقعى گروه خاصّى هستند، ولى نسبت به گروهى كه منافقانه اظهار ايمان دارند، مىفرمايد: اينها مؤمن واقعى نيستند: «و مِن النّاس مَن يقول آمنّا بِاللّه و باليوم الآخر و ما هم بمؤمنين» ٣
قراءتی، تمثیلات، صص 22 و 23
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
سؤال : امر به معروف و نهى از منكر، وظيفۀ همه
مسلمانان است يا گروهى خاص؟
پاسخ : براى ماشينى كه در مسير يك طرفه بر خلاف همه رانندگى مىكند، دو نوع برخورد لازم است: يكى آنكه تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با كار او اعلام كنند، دوم آنكه پليس، راننده را جريمه كند.
قرآن نيز هم تمام مسلمانان را به امر به معروف و نهى از منكر سفارش كرده و فرموده است: «كُنتم خَيرَ امّة اخرِجَت للنّاس تَأمرون بِالمَعروف و تَنهَون عن المنكر» ۱شما بهترين امّتى هستيد كه جلوه كردهايد به شرط آنكه امر به معروف و نهى از منكر كنيد.
و در جاى ديگر مىفرمايد: از ميان شما مسلمين گروهى ويژه بايد مسئول امر به معروف و نهى از منكر شوند.
«ولتكن منكم امّة يَدعون الى الخير و يأمرون بالمعروف و يَنهون عن المنكر» ۲
(۱). سوره آلعمران، آيه ۱۱۰
(۲). سوره آلعمران، آيه ۱۰۴
قراءتی، تمثیلات، صص ۲۳ و ۲۴
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
سؤال : اينكه خداوند فقط كار افراد با تقوى را مىپذيرد،
سبب دل سردى و يأس افراد عادّى يا گناهكار نمىشود؟
پاسخ : اولاً اينكه قرآن مىفرمايد: «إنّما يَتقبّل اللّه من المتّقين» ۳، تقوا درجاتى دارد. به همين دليل، كلمۀ ( أتقىٰ ) يعنى با تقواتر، در قرآن آمده است: «انّ أكرمكم عند اللّه أتقاكم» ۴ و اكثر افراد عادّى و خلافكار هم مرحلهاى از تقوى را دارا مىباشند و گرنه هيچ كار خيرى
(۱). سوره آلعمران، آيه ۱۱۰
(۲). سوره آلعمران، آيه ۱۰۴
3. مائده 27
4. حجرات 13
#تمثیلات
سؤال : بشر چه نيازى به كتاب آسمانى دارد؟
پاسخ : تمام كارخانجات دنيا براى توليدات خود دفترچۀ راهنما تهيّه و در كنار محصولات به مشتريان ارائه مىدهند. اين دفترچهها مشتريان را راهنمايى مىكند كه چگونه از آن كالا بهرهمند شوند.
نويسنده اين دفترچهها كيست؟ آيا جز طراح و سازنده، فرد ديگرى صلاحيّت نوشتن آن را دارد؟ هرگز!
ما نیز سازنده و آفريدگار داريم كه براى راهنمايى ما، دفترچهاى به نام قرآن نازل كرده است و ديگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زيرا فقط سازنده مىداند كه چه ساخته و تنها اوست كه به تمام زوايا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهرهگيرى صحيح و آفات و موانع رشد آن را مىداند: «ألاٰ يَعلم مَن خَلق و هو اللّطيفُ الخَبير» [ملک 14]
كسانى كه به جاى قانون خداوند به سراغ قوانين بشرى مىروند مانند كسانى هستند كه دفترچه راهنماى سازنده را كنار گذاشته و از ديگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مىكنند.
قراءتی، تمثیلات، ص 26
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
سؤال : چه كنيم تا در دنيا راحت زندگى كنيم؟
پاسخ : قرآن مىفرمايد: «لِكَيلا تَأسوا علىٰ ما فاتكم و لا تفرحوا بما آتاكم» ۱ آن گونه باشيد كه اگر چيزى را از دست داديد، تأسّف نخوريد و اگر چيزى به شما دادند، شاد نشويد. راستى آيا مىشود انسان اينگونه متعادل باشد كه دادنها و گرفتنها در او اثرى نگذارد؟
كارمند بانك، يك روز مسئول دريافت پول مردم مىشود و روز ديگر مسئول پرداخت پول به مردم مىشود. نه آن روزى كه پول مىگيرد خوشحال است و نه آن روزى كه مىپردازد، ناراحت. زيرا او مىداند هر دو روز، امانتدارى بيش نبوده است.
مثالى ديگر:
براى لاستيك تراكتور، حركت در زمين هموار و غير هموار يكسان است، ولى براى لاستيك دوچرخه، تفاوت دارد.
نشستن و برخاستن يك گنجشك، روى شاخه گل اثر مىگذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد.
آری، انسانهاى بزرگ به خاطر سعه صدرى كه دارند، مسايل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد.
امام حسين عليه السلام ظهر عاشورا در برابر دهها تير كه به سويش رها شد و دهها داغى كه ديد، نمازِ با حال و
(۱). سوره حديد، آيه ۲۳
خشوعى خواند، در حالى كه كوچكترين حركت، ما را از نماز يا خشوع باز مىدارد.
قراءتی، تمثیلات، صص 28 و 29
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#تمثیلات
سؤال 14: چرا در اسلام، ارزش عمل به نيّت آن است و
قبولى عمل به قصد قربت و اخلاص وابسته است؟
پاسخ : در كارهاى دنيوى نيز ارزش كارها، به نيّت آنها بستگى دارد. به اين مثالها توجّه كنيد:
جرّاح و چاقوكش هر دو شكم پاره مىكنند، امّا كار جراح، خدمت است و كار چاقوكش جنايت.
همين جرّاح مىتواند براى پول كار كند و مىتواند براى نجات يك انسان كار كند، هر كدام از اين هدفها نيز ارزش مخصوص به خود دارد.
مثالى ديگر:
يك ليوان آب را به سه نفر عرضه مىكنيم؛ يكى نمىخورد، چون ميل ندارد، ديگرى نمىخورد چون قهر كرده است، سومى نمىخورد و مىگويد: نفر چهارم از من تشنهتر است، آب را به او بدهيد! اين سه نفر، در ننوشيدن آب يكسانند ولى به خاطر آن كه هدفهاى آنها متفاوت است، ارزش كارشان نيز تفاوت دارد.
در اسكناسها نخى است كه نشانۀ اصالت اسكناس و وسيله جدايى اسكناس اصلى از قلابى است، در عبادات نيز بايد ريسمانى محكم ميان بنده و خدا باشد كه همان قصد قربت و اخلاص است. اگر آن نخ نباشد يا پاره شود، رابطه انسان با خدا قطع و عمل مقبول نيست.
قراءتی، تمثیلات، صص 28 و 29
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402