بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
[کرامتی: مطلب امروز در عین سخت بودن فهم محتوا، بسیار بسیار مهم است چون جواب شبههای مهم (چرا چند همسری در اسلام رواست.]
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
و إن خفتم ألاّ تقسطوا في اليتامي فانكحوا ما طاب لكم من النساء مثني و ثلاث و رباع فإن خفتم ألاّ تعدلوا فواحدة أو ما ملكت أيمانكم ذلك أدني ألاّ تعولوا (3)
برخي مردان به طمع تصاحب ثروت دختران يتيم با ايشان ازدواج مي كردند؛ ولي حقوق ايشان را در مهريه، تأمين هزينه هاي زندگي و مانند آن رعايت نمي كردند؛ و گاه پس از تصاحب اموالشان آنان را از خانه بيرون مي كردند، در حالي كه نه مالي براي آن ها مانده بود كه خود را اداره كنند و نه ديگر كسي به ازدواج با ايشان رغبت مي كرد.
قران كريم در ستيز با اين گونه روش هاي ظالمانه، با تعبيرهايي قهرآميز مردم را از تصرف ظالمانه در اموال ايتام و تضييع حقوق آنان بازداشته و در محور نخست اين آيه نيز در حكمي ارشادي و ترتيبي ـ و بالاتر از حكم حفظ اموال يتيم، بدان لحاظ كه اهميت حفظ پيوند با يتيمان از نظر روحي و عاطفي بيش از حفظ اموال است ـ عدم جواز ازدواج با دختران يتيم در صورت ترس عقلايي از عدم رعايت قسط و عدل درباره حقوق آنان را مطرح فرموده است؛ بدين معنا كه اگر كسي به عدم ارتكاب خلاف قسط و عدل، علم يا اطمينان ندارد، به ازدواج با دختران يتيم نينديشد و از آن بپرهيزد و با زنان و دختران پاك و حلال غيريتيم ازدواج كند. زن و شوهر حقوق مالي و اخلاقي متقابلي دارند و در صورت ازدواج با دختران يتيم نيز بايد اين حقوق رعايت شوند.
جزاي شرط (إن خِفتُم... ) جمله «فلا تنكحوهن» است كه حذف و جمله (فَانكِحوا ما طابَ لَكُم مِنَ النِّساء) جايگزين آن شده است.
منظور از (اليَتامي) در اين آيه، دختران بالغ اند؛ نه خردسالاني كه قابليت ازدواج ندارند. واژه «يتيم» در لغت بر بالغ نيز اطلاق مي شود، همان گونه كه بر اساس علاقه «ما كان»، به كسي كه در گذشته يتيم بوده و اكنون بالغ است يتيم مي گويند. البته يتيم بالغ در حكم غيريتيم است.
محور دوم، جواز ازدواج دائمي با دو يا سه يا چهار زن، در صورت توانايي مرد بر رعايت عدالت بين همسران است؛ وگرنه معذور نخواهد بود: (فَانكِحوا ما طابَ لَكُم مِنَ النِّساءِ مَثني وثُلاثَ ورُباعَ فَإن خِفتُم ألاَّتَعدِلوا فَواحِدَة). يك همسر به گفتن نياز نداشت، افزون بر آنكه ذيل آيه، آن را در صورت هراس عقلايي از عدم رعايت عدالت بين همسران بيان كرده است: (فَإن خِفتُم ألاَّ تَعدِلوا فَواحِدَة).
امر «فَانكِحوا» چون به دنبال توهّم حظر آمده است بر جواز و رفع حظر دلالت مي كند نه وجوب.
اصل نكاح و نيز تعدد آن در صورت وثوق به اجراي عدالت، جايز است نه واجب؛و همانند تحليل اصل نكاح كه ضرورتي اجتماعي است، تجويز تعدد ازواج نيز امري است ضروري، زيرا: 1.نيروي شهوت جنسي در مردان بيش از زنان است و بايد از راه درست ارضا گشته و نبايد آنان را به تعدي و فجور و فحشا بكشاند. 2.در حوادث، جنگ ها و جنايات، مردان بيش از زنان قرباني مي شوند. 3.آمادگي مرد براي توليد مثل، سال ها بيش از زنان است. 4.رشد فكري، بلوغ جنسي، آمادگي و صلاحيت براي ازدواج در دختران زودتر از پسران است و از اين رو شمار دختران آماده ازدواج بيش از پسران است؛ همچنين بايد توجه داشت: 1.اسلام بنيان زندگي و جامعه اسلامي را بر عقل نهاده است و نه فقط بر عاطفه؛ و تربيت اسلامي زن را به گونه اي مي پروراند و غيرت غريزي و طبيعي احتمالي او را با فطرتْ تعديل و هماهنگ مي كند كه از تعدد زوجات با رعايت كامل قسط و عدل نمي رنجد و عواطف او جريحه دار نمي گردد. 2.معيار ارزيابي و كرامت در اسلام، تقواست[1]
نه تعدد زوجات و مانند آن، تا به استناد جواز آن، ارزش يك مرد برابر چند زن پنداشته شود. ازدواج، خريد و فروش نيست كه دو طرف معامله از نظر قيمت و تعداد با هم سنجيده شوند.
ازدواج با زناني جائز است كه «طيّب» يعني حلال باشند: (فَانكِحوا ما طابَ لَكُم مِنَ النِّساء). مراد آيه، زن مرغوب (زيبا) نيست، زيرا منظور از «طيّب»، حلال است، در مقابل خبيث كه همان حرام است.
منظور از «ما» در اين جمله، جنس زنان حلال است نه ذات آن ها، و چون سخن از وصف است نه ذات ( (فَانكِحوا ما طاب) يعني «فانكحوا الطيّب» ) و وصف، كاربرد «ما» را ايجاب مي كند، در اين آيه به زنان بي احترامي نشده است، افزون بر اينكه در قرآن واژه «ما» درباره ذوي العقول، بلكه درباره خداي سبحان نيز به كار رفته است.
«واو» عطف در (مَثني وثُلاثَ ورُباعَ) ناظر به تنويع است و چندهمسري ها را چند صنف و قسم مي كند؛ همچنين برخلاف حرف عطف «أو» كه بر تخيير ابتدايي فقط دلالت دارد، ناظر به جواز اجتماع معطوف و معطوف عليه است؛ بدين معنا كه هر كه دو همسر دارد در صورت داشتن شرايط مي تواند در شمار كساني درآيد كه سه يا چهار همسر دارند.
ادامه دارد👇
===========
[1]ـ سوره حجرات، آيه 13.
اين آيه در مقام تحديد است، از اين رو عدد مزبور مفهوم دارد. احاديث معتبر نيز عهده دار حرمت ازدواج بيش از چهار زن آزادند. تعبير آيه شريفه نيز دو تا دو تا، سه تا سه تا و چهار تا چهار تاست؛ نه دو تا و سه تا و چهار تا كه جمع آن ها نُه بشود.
هر مسلماني در هر كاري بايد عدالت را رعايت كند. به لحاظ اهميت ويژه تشكيل خانواده، هركس قصد ازدواج دارد و به ويژه كسي كه خواهان ازدواج متعدد است، افزون بر عدالت عمومي (انجام واجبات و ترك محرمات) بايد عدالت بين همسران را نيز پاس بدارد و چون عدالت شرط تحصيلي است نه حصولي، هر كه توان تحصيل عدالت را نداشته باشد حق ندارد ازدواج متعدد انجام دهد: (فَإن خِفتُم ألاَّ تَعدِلوا فَواحِدَة). رعايت عدالت و رفتار يكسان با همسران در محدوده ماديات و حقوق همسري، مانند تأمين هزينه زندگي، مسكن، پوشاك و مراعات امور زناشويي (نه در گرايش و محبت هاي قلبي) به هزينه كردن مطابق با شئون زن و به مقدار متعارف است؛ يعني از حدِّ معروف (عقل و نقل پسند) و متعارف كمتر نباشد. رعايت عدالت و رفتار يكسان با همسران متعدد، در امور مادي، مقدور و مورد تكليف است؛ ولي محبت قلبي چون در اختيار انسان نيست تكليفي هم به آن تعلق نگرفته است.
محور سوم آيه اين است كه در صورت عجز از رعايت حقوق يك زن آزاد، به نكاح با كنيزان مملوك اكتفا شود كه حقوق كمتري دارند؛ وگرنه در اين آيه به ذكر كنيزان نياز نبود. تقديم كلمه (فَواحِدَة) نيز براي بيان مقدم بودن زنان آزاد بر كنيزان است. البته شوهر بايد حقوق كنيز را نيز رعايت كند.
گفتني است مالك كنيز شدن در حكم عقد نكاح است و ازدواج با كنيزان درباره مالك وي مطرح نيست.
جمله (فَإن خِفتُم ألاَّتَعدِلوا فَواحِدَة أو ما مَلَكَت أيمانُكُم) بدين معناست كه اگر توان رعايت عدالت را نداريد با يك همسر آزاد يا يك كنيز ازدواج كنيد نه بيشتر، زيرا در اين فرض، بر شما تعدد زوجات جايز نيست؛ خواه همه آن ها آزاد باشند يا كنيز يا آميخته اي از هر دو.
قرآن كتاب هدايت و تربيت بشر است و از اين رو قوانين جامعه را با احكام اخلاقي هماهنگ كرده است. بر همين اساس، ذيل اين آيه، پيشگيري از انحراف و به ستم گراييدن افراد را حكمت تشريع احكام ياد شده بيان مي كند: (ذلِكَ أدني ألاّتَعولوا).
تسنيم ج 17 صص 237 تا 241
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#فرق_کلمات
فرق سُبُّوح و قُدُّوس
خدا سبوح است، يعنی از اسمای قبیح پیراسته است.
خدا قدوس است، یعنی از اسمای حسن هم مُنَزَّه است.
برگرفته از تسنيم 279/31
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#کلمات_تغییریافته
آخوند
کلمهی آخوند در اصل آقا خوانده بوده است از اولی «قا» و از دومی «ا».
توضیح: شنیدهایم که گاهی به جای اینکه بگویند آقا سید یا آقا شیخ، میگویند آسید سا آشیخ.
خوانده را هم گاهی خونده تلفظ میکنند. لذا عبارت آخوند درست شده است.
محمدرضا کرامتی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♻️ قضاوت با شما / کدام خاطره واقعی است؟
👈 کانال حمید رسایی:
eitaa.com/rasaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎺🎺استاندار خراسان شمالی مرز های... [کرامتی به جای مکتوب، سه نقطه گذاشت احتراما للقائل] رو یه تنه درنوردیده 👇
〽️بهمن نوری استاندار خراسان شمالی: آقای پزشکیان ما مطالبهای از شما نداریم ما از شما هیج نمیخواهیم الا خودتان!
شما که باشید انصاف هست شما که باشید جوانمردی هست
جمعیت اندک حاضر: تشویق😐
┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
یکی از بزرگواران شاخص استان ما (خراسان شمالی) این مرقومه را برایم ارسال کردهاند. عینا تقدیم شما میگردد:
خدایا ببخش مارا
به کجارسیده ایم که همه نعمت ها رادر وجود یک انسان نسبی می بینیم .
آقای مرد سیاسی مهمان شده در ولایتمان این بود رسم دفاع از مردم مهمان دوست خراسان شمالی؟ مردمی که وفاق را قرنهاست معنی کرده اند ، مردمی که با تمام تفاوت های قومیتی ،زبانی ، دینی ،نژادی و... قرن هاست
درآرامش ،وفاقی که امروزه شعار شما و... شده آن واژه زیبا را به منصه حضور رسانده اند.
فهمیدم که ما وگذشتگان ما را نشناخته اید .
دوستانتان باید مشق های زیادی به شما می گفتند ودیکته های فراوانی ازشما می گرفتند.
باسلام 💐🤲
خداقوت
همت شما ذخیره آخرت شما باشد. انشاالله
این متن را در مقابل صحبت های استاندار حضور آقای پزشکیان ایراد نموده اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در عجبم ار کسانی که این صحنه را دیدند اما باز هم از پزشکیان دفاع میکنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
و اتوا النساء صدقاتهنّ نحلة فإن طبن لكم عن شي ءٍ منه نفساً فكلوه هنيئاً مريئاً (4)
هر شوهري بايد مهريه را به همسرش بپردازد، زيرا جزو حقوق مالي زن و از آنِ اوست و عقد نكاح سبب تملك آن است؛ هرچند تا پيش از آميزش، نصف آن به شكل ملك متزلزل است.
مهريه تصديق كننده نكاح و نشان صداقت و وفاداري است، از اين رو آن را «صداق» گويند. واژه «نحله» نيز به معناي عطيه رايگان است و تعبير از «مهريه» به «نحله» نيز از آن روست كه مهريه عطيه اي الهي است كه خداوند سبحان بر مردان واجب كرده است تا رايگان به زنان هديه كنند.
تعبير لطيف «صداق» و «نحله» نشان ادب و حيا در كلام الهي و نيز تكريم و تجليل زنان و ناموس آنان است تا كسي نپندارد امر مقدس ازدواج نوعي خريد و فروش است و زن خود را در ازاي مهريه در اختيار شوهر مي گذارد. بضع زن و ناموس مرد متعلق به خداست و در نكاح، زن چيزي را به شوهر تمليك نمي كند تا مهريه عوض آن باشد. مهريه ركن عقد و مانند عوض در بيع نيست و شوهر عوض آن مالك چيزي نمي شود.
در فضاي دوران جاهلي كه گاهي شوهران براي فرار از پرداختن حقوق مالي همسران يا بازپس گرفتن آن ها زنان را مي آزردند، خداي سبحان مردان را از اين كار زشت بازداشته[1]
و پس از امر به پرداخت كامل و محترمانه حقوق زنان: (وآتوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحلَة)، به شوهران مي فرمايد: اگر همسران با رضايت قلبي خود و بي هيچ گونه شك و شبهه اي در دل، مقداري از مهريه يا همه آن را ببخشند براي شوهر حلال و گواراست: (فَإن طِبنَ لَكُم عَن شي ءٍ مِنهُ نَفساً فَكُلوهُ هَنيئاً مَريئا).
بخشش گاهي با رضايت عميق قلبي همراه نيست و بر اثر عواطف و احساسات زودگذر است، از اين رو مي فرمايد: اگر بخشش زنان با رضايت قلبي و طيب نفس بود.... حرف «عن» نيز كه براي تجاوز به كار مي رود نشان گذشت و رضايت واقعي همسر است.
اگر «من» در (مِنه) براي تبعيض باشد، تذكري به زنان است كه همه مهريه خود را نبخشند.
امر (فَكُلوه) چون عقيب توهم حظر آمده است اباحه تصرف را مي رساند نه وجوب آن را. مراد از «اكل» نيز مطلق تصرف است.
تسنيم ج 17 صص 305 و 306
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#شُبُهات
[11] لازمهي حكومت داشتن دين، دنيايي كردن دين است كه با زُلالي و قداست دين نمي سازد.
پاسخ: پاسخ اين اشكال هم به طور ضمني در پاسخ به اشكال قبل بازگو شد كه دين هرگز تك بُعدي و يك ضلعي و ناقص نيست. دين، وقتي كامل است كه براي تعليم و تزكيهي انسان باشد و انسان نيز حقيقتي سائر و سالك است كه از نشئهي «تراب» به سوي نشئهي «لقاء رب الارباب» مي رود: (يا أيها الإنسان إنّك كادحٌ إلي ربّك كدحاً فملاقيه)[1]
و دين بايد اين انسان كادح و سائر را در همهي نشئآت تغذيه كند و ذات اقدس اله كه دنيا و آخرت از آنِ اوست: (فللّه الاخرة والاولي)[2]
، ديني فرستاده است كه هم دنياي انسان را تأمين مي كند و هم آخرت او را. خداي سبحان، دعا و درخواست مرداني كه حسنهي دنيا و حسنهي آخرت را با يكديگر مي خواهند تأييد مي فرمايد: (ومنهم من يقول ربنا اتنا في الدنيا حسنة وفي الاخرة حسنة وقنا عذاب النار)[3]
؛ چرا كه دنيا، مزرعهي آخرت است: «الدنيا مزرعة الاخرة»[4]
و بدون «حسنهي دنيا» نمي توان به «حسنهي آخرت» رسيد.
بنابراين، دين الهي، به دنيا توجّه دارد ولي اين توجه داشتن به دنيا غير از دنيايي شدن دين است. دنيائي محض بودن نكوهيده است؛ چنانكه در آيهي (فمن الناس من يقول ربنا اتنا في الدنيا وما له في الاخرة من خلاقٍ)[5]
، به مذمّت آن اشاره شد.
===========
[1]ـ سورهي انشقاق، آيهي 6.
[2]ـ سورهي نجم، آيهي 25.
[3]ـ سورهي بقره، آيهي 201.
[4]ـ بحار؛ ج 67، ص 225 (باب 54).
[5]ـ سورهي بقره، آيهي 200.
جوادی آملی، ولايت فقيه صص 343 و 344
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#سؤال
سلام عليكم.
سؤال سخت (برای عربیدوستان)
در کریمهی 47 ابراهیم عليه السلام (فلا تحسبن اللهَ مخلفَ وعدِهِ رسلَهُ) چرا کلمات الله، مخلف و رسل منصوباند؟
مهلت جواب: 24 ساعت دیگر.
جواب، أَسَدّ (محکمتر) و أَخْصَر (کوتاهتر) باشد.
اگر مایلید، نام خود و نام شهر خود را مرقوم فرمایید.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
💢مراسم محوری پاسداشت یوم الله ۹دی، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت با سخنرانی حجتالاسلام طیبی فر، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران
📌 یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ ، ساعت ۹:۳۰صبح
📌حرم امامزاده سیدعباس (ع) بجنورد.
#بصیرت
#روز_بزرگداشت_۹دی
🔹کانالهای ارتباطی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خراسان شمالی 👇
🆔 کانال ایتا 🌐 پایگاه اطلاع رسانی شورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرزهای تملق و چاپلوسی جابجا شد
من جای پزشکیان بودم این استاندارو برکنار میکردم
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
دکتر محمدرضا کرامتی
مرزهای تملق و چاپلوسی جابجا شد من جای پزشکیان بودم این استاندارو برکنار میکردم #حسین_دارابی | عضوش
اگه جای پزشکیان بودی اصلا نباید نامزد ریاست جمهوری میشدی چون توان لازم را برای این مسؤولیت نداشتی.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
و لا تؤتوا السفهاءَ أموالكم التي جعل الله لكم قياماً و ارزقوهم فيها و اكسوهم و قولوا لهم قولاً معروفاً(5)
در مخاطب اين آيه دو احتمال است:
1. خداوند سبحان به اولياي سفيهان مي فرمايد: اموال سفيهان را كه در اختيار شماست تا رفع سفاهتشان به آنان نسپاريد.
جملات (وارزُقوهُم فِيها واكسوهُم) قرينه اند كه (أموالَكُم) يعني ثروت هاي سفيهان كه در اختيار اولياست و به همين مناسبت كه اموال در اختيار اولياست، (أموالَكُم) گفته شد نه «أموالهم».
2. آيه به عموم مسلمانان و جامعه اسلامي مي فرمايد: اموال شخصي خود، سفيهان يا بيت المال را در اختيار سفيهان نگذاريد.
شايد راز آوردن (أموالَكُم) نيز اين باشد كه همه مال براي كل جامعه اسلامي است، زيرا جامعه مانند فرد، داراي شخصيت حقوقي است و مجموع ثروت ها براي مجموع افراد، يعني براي جامعه است و از همين رو استفاده از ثروت شخصي هنگامي مجاز است كه با منافع جامعه تزاحمي نداشته باشد، بنابراين، چون اموال از آن جامعه است آيه به جامعه خطاب مي كند و آنان را به حفظ و بهره برداري مناسب از ثروت جامعه فرا مي خواند.
طبق تعليل و جمله وصفي (الَّتي جَعَلَ اللهُ لَكُم قِياماً) مال و ثروت مايه قوام و استواري و ايستادگي اقتصادي فرد و جامعه و مانند ستون فقرات اجتماع است و با نابودي اقتصاد جامعه همه افراد آن به خطر مي افتند و زمين گير مي شوند، از اين رو همگان موظف اند از دادن آن به سفيهان بپرهيزند و هيچ كس نبايد مال خود، سفيه يا بيت المال را در اختيار سفيهان بگذارد، زيرا آن را هدر داده و اسباب تبذير آن را فراهم مي كند و هر كه اموالي را به سفيه بسپارد و آن اموال به هدر رود، افزون بر حرمت تكليفي، ضَمان نيز دارد و بايد تبذير اموال را جبران كند.
سفاهتِ[1]
مادي از عوامل حجر مالي و ممنوع شمرده شدن شخص از تصرف در اموال خويش است و هر زمان اين سفاهت به رشد اقتصادي بدل گردد حجر برطرف مي شود و كسي به لحاظ اقتصادي رشيد است كه اموال خود را در سرمايه گذاري هاي مناسب به كار مي گيرد و از مصرف بي جا مي پرهيزد.
سرپرستان سفيهان موظف اند ـ به عنوان مجاري رزق الهي ـ هزينه هاي زندگي سفيهان را تأمين كنند: (وارزُقوهُم فِيها واكسوهُم). مراد از خوراك و پوشاك در اين جمله، همه هزينه هاي زندگي سفيهان است و ذكر خصوص اين دو از آن روست كه مهم ترين هزينه هاي زندگي آنان محسوب مي شوند.
برخي مفسران از كلمه (فِيها) در جمله مزبور استفاده كرده اند كه ولي سفيه بايد اموال او را در تجارت و سرمايه گذاري به كار گيرد و زندگي او را از درآمد و سود آن اموال تأمين كند؛ نه آنكه از اصل ثروت او هزينه كند تا
===========
[1]ـ «سَفَه» خفّت و سبكي است و به انسان سبك مغز «سفيه» مي گويند، زيرا از حق و عقل كه وزين و سنگين اند بي بهره اند (ر.ك: مفردات، ص414، «س ف ه» ).
سرمايه اش به تدريج تمام و سفيه نيازمند ديگران گردد.[1]
سفيه در مسائل مالي محجور و نيازمند نگهبان و سرپرست است؛ ولي در مسائل عاطفي و اجتماعي به مقدار خود ادراك دارد و بايد محترم شمرده شود. رعايت ادب از حقوق انساني در اسلام است و درباره همگان، خواه مسلمان يا نامسلمان، بايد رعايت شود؛ ليكن توصيه خاص درباره سفيهان از آن روست كه اولاً خودداري از دادن مال آنان به خود آن ها مايه دلخوري و رنجوري است، از اين رو سرپرستان سفيهان كه مسئول تربيت آنان اند بايد با گفتار نيكو مسئله را برايشان توجيه كنند تا ناراحت نشوند. ثانياً مشكل رواني و كمبود عاطفي دارند، از اين رو بايد در همه گفتارها و كردارها با آنان رفتار نيك و محبت آميز داشت. تعبير به «قول»: (وقولوا لَهُم قَولاً مَعروفا) از آن روست كه بارزترين كار انسان گفتار اوست.
تسنيم ج 17 صص 320 تا 322
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج #گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه و لا تؤتوا السفهاءَ أموالكم
بر اساس احتمال دوم (مخاطب آیه کیست؟) هم منصوب کنندگان وظیفه دارند افرادی را منصوب کنند که امین بیت المال باشند و کاردان و هم مردم وظیفه دارند به افراد لایق، توانمند و امين رأی دهند تا مُنتخَبان، عدالت و اولویتبندی را رعایت کنند.
محمدرضا کرامتی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#دانستنی
کیفر بودن مقام برای مجرمان
انسان تا زنده است، در بوته امتحان است، بنابراين سِمَت يا مقام برای بعضی ابتلای الهی و برای برخی زمینه سقوط است: برای انسان عادی و صالح آزمون الهی است و برای فاسد و تبهکار کیفر و ابزاری برای بهتر در هم کوبیدن او.
تسنیم 91/27 (تفسیر کریمهی 123 أنعام)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#دانستنی
مقصود از اینکه «کسی جز خداوند نمیداند که در ارحام چیست»، این است که این آگاهی بالذات ممکن نیست؛ اما بالعرض امکان دارد، چنانکه خداوند از راه فرشتگان، مریم عليها السلام را از غیب آگاه ساخت و آن حضرت از راه وحی الهی به غیب علم یافت که پسری خواهد زاد که... .
تسنیم 213/24 پانوشت 3 (تفسیر کریمهی 110 مائده)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
#سؤال سلام عليكم. سؤال سخت (برای عربیدوستان) در کریمهی 47 ابراهیم عليه السلام (فلا تحسبن اللهَ
جوابی که کرامتی درست میداند:
الله، منصوب است چون مفعول اول لا تحسبن است.
مخلف، منصوب است زیرا مفعول دوم لا تحسبن است.
رسل، منصوب است به سبب اینکه «مفعولٌ بِهِ» وَعْد است.
شرح مورد آخر: وَعْد، مصدر است. مصدر، شِبْه فعل است. شبه فعل در عمل کردن، مانند فعل است. فعلِش (مثلاً وَعَدَ) متعدی است یعنی مفعول میگیرد. پس مصدرش هم مفعول میگیرد.
چهار نفر از مخاطبان محترم مورد اول و دوم را از این سه مورد درست جواب دادهاند و مورد سوم را مفعول مخلف دانستهاند اما به نظر این حقیر چنین نیست. اگر این چهار بزرگوار بفرمایند که جواب سومی را از کجا آوردهاند، مسرور میشوم.
از این چهار نفر متشکرم و امیدوارم خدا وعده حسنا به ایشان بدهد (وقتی وعده داد، إن الله لا يخلف الميعاد)
لطفا ارسال کنندگان محترم، جوابشان را حذف نکنند.
محمدرضا کرامتی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
اطلاعیه جلسهی تِلاوت و توضیح آیات قرآن کریم جلسهی «تلاوت قرآن حکیم توسط شرکتکنندگان محترم» و
#جلسه_قرآن 6 (8 دی 1403) برگزار شد.
توضیح تا آیه 6 سوره بقره
تلاوت تا آیه 101 سوره بقره
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبروی استان در سطح المپیک رفت
کرامتی: نه عبارات فرد پشت تریبون رفته مقبول من است و نه عبارت طنز «پاچهخواری مایه پیشرفت».
کاش پزشکیان رفتاری مثل امامان انقلاب اسلامی انجام میداد و چنین گفتارهایی رو تقبیح میکرد. چون اگر با چنین گفتار و رفتارهای ناپسند مقابله نشود، کمکم جزئی از فرهنگ رایج بین افراد (مثل جمشید گریوانی) یا مسؤولان دانی (مثل بهمن نوری استاندار خراسان شمالی) با مسؤولان عالی (مثل پزشکیان) میشود.
اگر پزشکیان با «ما از شما چیزی نمیخواهیم» بهمن نوری و «تو گوش و چشم و زبان مایی» جمشید گریوانی مقابله کرده است، من خبر ندارم چون در جلسهی مذکور نبودم.
امام خمینی در مقابل تمجیدهای عالم باتقوا و مشهور مرحوم آية الله مشکینی واکنش نشان داد و کلمات بر زبان جاری شده ایشان را نپسندید.
امام خامنهای هم وقنی در سرودی به مناسبت سوم شعبان (روز پاسدار) که خطاب به ایشان میگفتند سرور من (یا سرور ما) خامنهای، نپسندید که به ایشان سرور گفته شود و فرمود من متأذی میشوم.
درود بر شهید رئیسی که وقتی هنرمندی تصویر ایشان را کشیده و به ایشان تقدیم کرد در عین تشکر از آن هنرمند، قریب به این مضمون فرمود تصویر آقا را میکشیدید من یک طلبهام.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
🗃️ #مرور | این هفته در نو+جوان چه گذشت؟
😇 مروری کوتاه بر منتخبی از مطالبی که شما دیدید و پسندیدید
✅ شما میتوانید نسخه باکیفیت این محصولات را به آسانی از سایت یا نرمافزار موبایلی نو+جوان دریافت کنید.👇
🌐 صفحه اصلی سایت
➡️ nojavan.khamenei.ir
😎 #ماموریت | پیغمبری که مادر شد
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25009
🖼️ #دیدنی | مصیبتِ ضعف
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25000
🖼️ #دیدنی | افزایش مقاومت
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=24999
🖼️ #دیدنی | مدال جنایت
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25007
🖼️ #دیدنی | مثل مرد باش!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=17672
🎧 #شنیدنی | پس از احد
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=19702
😁 #شوخی | دریای مهربانی
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=18183
🎥 #تماشایی | عقب نیفتی!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=24239
🎧 #شنیدنی | از ترس نترس
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=19718
🖼️ #دیدنی | تیرِ ترس
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25018
🎥 #تماشایی | بدبختِ صهیونی!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25024
🖼️ #دیدنی | بچهها به گوش!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25016
🖼️ #دیدنی | اولِ اول باشه
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25017
📣 #به_روز_با_آقا | اول، نمازِ اولِ وقت
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25026
🖼️ #دیدنی | معلم دوستداشتنی
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25022
🎥 #تماشایی | دست در دست
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23936
🎥 #تماشایی | و حالا جوانان...
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=21545
🖼️ #دیدنی | ناگهان مردم
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=19560
⬅️ نصب یا بروزرسانی #نرمافزار_موبایلی نو+جوان
↪️ http://cafebazaar.ir/app/?id=com.rayanehsabz.nojavan&ref=share
💎 #سفیر نو+جوان باشید و این محصولات را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش امام خمینی به سخنان خطیب توانا و مشهور، فخرالدین حجازی.
✍ کاش به سیره ی نورانی امام ره بازگردیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
وابتلوا اليتامي حتّي إذا بلغوا النكاح فإن انستم منهم رشداً فادفعوا إليهم أموالهم و لا تأكلوها إسرافاً و بداراً أن يكبروا و من كان غنياً فليستعفف و من كان فقيراً فليأكل بالمعروف فإذا دفعتم إليهم أموالهم فأشهدوا عليهم و كفي بالله حسيباً (6)
يتيمان همانند سفيهان محجورند و تصرف آنان در اموالشان نافذ نيست. براي رفع حجر و استرداد اموال يتيمان ـ كه شرط آن (استرداد) رسيدن به سن بلوغ و نيز رشد اقتصادي آنان است ـ بايد آنان را آزمود و رشد اقتصادي آن ها را سنجيد و چون با يك بار امتحان به رشد اقتصادي كسي اطمينان پيدا نمي شود، بايد آزمايش بارها در ميدان عمل و همراه با انس و مهرباني انجام شود. اين آزمون كه در هر عصر و مصر و نسلي و نيز نسبت به پسر و دختر متفاوت است بايد قبل از بلوغ جنسي باشد تا محجوريت پس از بلوغ لازم نيايد: (وابتَلوا اليَتامي حَتّي إذا بَلَغوا النِّكاحَ فَإن آنَستُم مِنهُم رُشدا... ).
مهم ترين نشانه بلوغ جنسي، سنّ احتلام است[1]
؛ ليكن طبق ظاهر آيه مورد بحث، معيار، بلوغ نكاح و توان ازدواج است نه احتلام.
به لحاظ تناسب حكم و موضوع: 1. مراد از (رُشدا) رشد اقتصادي (در برابر سفاهت اقتصادي) است نه رشد معنوي (در قبال غي و گمراهي و فسق)، بنابر اين، رشيد اقتصادي كه سفاهت معنوي دارد محجور نيست. 2. در اموال فراوان، شرط تحويل اموال يتيمان كمال رشد است نه صِرف اصل رشد؛ اما در موارد عادي، رشد اقتصادي في الجمله (توانايي تأمين اقتصادي و مسائل معيشت) كافي است. نكره بودنِ (رُشدا) شايد براي بيان همين تناسب بين رشد و مقدار ثروت و نيز عدم لزوم رسيدن يتيم به همه مراحل رشد اقتصادي باشد.
امر به پرداخت اموال يتيمان: (فَادفَعوا إلَيهِم أموالَهُم) چون به دنبال نهي (ولاتُؤتوا السُّفَهاءَ أموالَكُم)[2]
آمده است تنها اباحه و جواز پرداخت را مي فهماند نه وجوب را؛ يعني فقط اعلام به يتيم ـ كه اموالي نزد سرپرست دارد ـ و رفع مانع ـ كه بتواند تصرف كند ـ كافي است.
حرف «فاء» تفريع در (فَادفَعوا إلَيهِم أموالَهُم) قرينه اي بر فوريت مفاد اين امر است؛ يعني به محض حصول بلوغ و رشد، اعلام به يتيم و پرداخت اموال در صورت مطالبه، بر ولي واجب است.
دست اندازي به اموال يتيم حرمت شديد دارد. بر همين اساس خداوند سبحان مي فرمايد: (ولاتَأكُلوها إسرافاً وبِداراً أن يَكبَروا). مفاد اين جمله، اباحه اصل تصرف و نهي از اسراف نيست، زيرا اسراف در اموال خود انسان نيز
===========
[1]ـ سوره نور، آيه 59.
[2]ـ سوره نساء، آيه 5.
حرام است. جمله (إسرافاً وبِداراً أن يَكبَروا) علت نهي (ولاتَأكُلوها) نيست، بدين معنا كه به سبب اسراف بودن يا شتابزدگي مال آنان را نبايد خورد، بلكه قيد «اكل»[1]
و مراد آن است كه شما به مال يتيم تعدّي و تجاوز نكنيد كه صرف تعدّي به مال يتيم، اسراف و حرام است و در مواردي كه اموالتان با اموال يتيم مخلوط است، به بهانه اعتراض احتمالي يتيمان پس از بزرگ شدنشان، شتاب زده به سود خود تفكيك نكنيد تا مرغوب را براي خود برداريد و نامرغوب را براي او بگذاريد تا پس از بلوغ، مشمول مرور زمان شود و يتيم اعتراض نكند.[2]
آيه مورد بحث در ادامه، ولي را به عفت ورزي شديد و دوري جستن از اموال يتيم سفارش كرده و مي فرمايد: اگر سرپرست يتيمان غني است عفت بورزد و از برداشت اجرت خودداري كند: (ومَن كانَ غَنِيّاً فَليَستَعفِف). البته گرفتن اجرت كار، مشروط به فقر نيست و لازم توانگر بودن نيز رايگان كاركردن نيست. امر (فَليَستَعفِف) نيز دستور اخلاقي و ارشادي و استحبابي است و بر وجوب دلالت ندارد، زيرا در مقابل مي فرمايد: اگر سرپرست يتيم، تهيدست و نيازمند باشد مي تواند اجرت كارش را از اموال يتيم به نحو شايسته برداشته و از اموال يتيم ارتزاق (نه صرف خوردن) و به اندازه حق خود از آن مصرف كند: (ومَن كانَ فَقِيراً فَليَأكُل بِالمَعروف). البته در صورتي كه كاري براي يتيمان انجام دهد؛ يا اموال آن ها را با تجارت و مانند آن به كار گيرد؛ يا براي حفظ اموال ايشان رنجي بكشد تا در برابر كارهاي ياد شده استحقاق اجرت را داشته باشد.
===========
[1]ـ «اكل» كنايه از مطلق تصرف است. چون «خوردن» بارزترين نوع تصرف در مال است، از آن به «اكل» تعبير شده است.
[2]ـ قيد اَن يَكبَروا براي منفي است نه نفي. در واقع چنين است: «حذراً أن يكبروا فلا يدعوكم أن تأكلوا»؛ يعني مبادا بزرگ شوند و بفهمند و اعتراض كنند.
معناي (فَليَأكُل بِالمَعروف) اين نيست كه سرپرست يتيم با صرفه جويي در مال خود، از مال يتيم صرف نظر كند، بلكه به اين معناست كه به اندازه كاركرد خود از مال يتيم اجرت بگيرد نه بيشتر.
پس از بلوغ جنسي و رشد اقتصادي يتيم، اموالش را بايد در حضور شاهد به او بازگرداند: (فَإذا دَفَعتُم إلَيهِم أموالَهُم فَأشهِدوا عَلَيهِم)، زيرا حضور شاهد افزون بر دفع اتهام از
ادامه دارد 👇
سرپرست يتيم، همچنين جلوگيري از ادعای بیمورد يتيم در آينده، در صورت منازعه و مراجعه به محكمه نيز قيام بيّنه به خصومت پايان مي دهد و هرچند سخن ولي يتيم با سوگند نيز ثابت مي شود، بيّنه شرعي به سخن وي استحكام بيشتري مي بخشد.
دستور شاهد گرفتن، حكم ارشادي و استحبابي است.
قرآن كريم كتاب نور و هدايت است، از اين رو براي هدايت جامعه، همراه بيان احكام فقهي و حقوقي با اشاره به ريشه اساسي همه مسائل يعني توحيد، مي فرمايد: حسابگر واقعي خداست و همه كارها نزد خداي دانا و حسابگر و آگاهِ به همه چيز، حاضر است و حسابرسي مي شود: (وكَفي بِاللهِ حَسيبا)؛ تا كسي نپندارد با شهود و مدارك صوري مي توان اموال ايتام را تصاحب كرد و از منظر حق تعالي نيز مخفي مي ماند.
تسنيم ج 17 صص 356 تا 359
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
نقش هاشمی در فتنه 88 از زبان مورخ ارجمند دکتر سید حمید روحانی https://iranemoaser.ir/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%AD%D9%85%D9%8A%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D9%85%D8%B3%D8%A6/
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
للرجال نصيبٌ ممّا ترك الوالدان و الأقربون و للنساء نصيبٌ ممّا ترك الوالدان و الأقربون ممّا قلّ منه أو كثر نصيباً مفروضاً (7)
اين آيه از آيات محوري قرآن كريم درباره احكام عمومي ارث و در حكم قانون اساسي و اصل جامع ارث است، زيرا در مقام بيان كلي مسئله ارث بري هر يك از زن و مرد و محروم نبودن هيچ يك، از ارث است. در عصر جاهلي، محروميت زنان از ارث، امري پذيرفته شده بود. اين آيه مسئله ارث بري مرد و زن را در دو جمله مستقل آورده است تا آشكارا و قاطع با رسم و سنت جاهلي، يعني محروم بودن زن از ارث مبارزه كند، زيرا در كارهاي بسيار مهم تنها قانون و خطاب كلي كارساز نيست.
معيار و اصل جامع ارث اين است كه ميراث ميت به كساني كه رابطه ميلادي با او دارند، يعني فرزندان او و نيز كساني مي رسد كه نسبت متوفا به آنان از ديگران نزديك تر است: (لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الوالِدان والأقرَبونَ ولِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الوالِدان والأقرَبون) و افراد ديگر از آن سهمي ندارند، هرچند از اقوام نزديك باشند.
مراد از «رجال» در اين آيه، جنس مذكر و مراد از «نساء» جنس مؤنث است و همه افراد آن جنس، از كوچك و بزرگ را دربر مي گيرد. ارث بري زن از شوهر، از آيات ديگر استفاده مي شود.
آيه، محور تقسيم ارث را «ولادت» و «قرابت و رحامت» و نيز زن و مرد را يكسان مشمول قانون ارث مي داند ـ تساوي زن و مرد در برابر قانون ارث، غير از تساوي آن ها در ارث است ـ از همين رو اين آيه، دليل بطلان حكم تعصيب[1]
است.
«رحامت و قرب» شامل «ولادت» نيز مي شود؛ ليكن براي بيان اهميت ولادت، اين عنوان جداگانه آمده و ذكر (الأقرَبون) بعد از (الوالِدان) ـ كه ذكر عام بعد از خاص است ـ مبيّن آن است كه دو عنوان عامل وراثت اند: «ولادت» و «رحامت و قرب»، يعني وارث و مورّث يا بايد رابطه والدي و ولدي داشته باشند؛ يا به اصلي جامع مانند جدّ منتهي شوند.
كلمه (الوالِدان) مطلق است و شامل جدّ نيز مي شود و با نص خاص تقييدپذير است كه با زنده بودن پدر به جدّ ارث نمي رسد. كلمه (الأقرَبون) نيز مؤيّد اين تقييد است. (الأقرَبون) محدوده عرفي دارد كه در آيات ديگر و روايات آمده است كه وارثان را به سه طبقه قسمت مي كند و با بودن طبقه مقدم به طبقه بعدي ارث نمي رسد.
تصريح به (الوالِدان والأقرَبون) و تكرار آن در جمله دوم، با امكان اكتفا به ضمير، يا به سبب اهميت است يا خصيصه مورد.
===========
[1]ـ برخي از فقهاي اهل سنت مي گويند اگر اموال متوفّا بيشتر از سهام مقدّر باشد، مقدار اضافه را بايد به عصبه (بستگان ذكور و پدري متوفّا) داد (المحلّي، ج9، ص256) .
اموال ميت بايد طبق بيان الهي ميان وارثان قسمت شود؛ خواه ميراث، مال اندك باشد يا فراوان: (مِمّا قَلَّ مِنهُ أو كَثُر). اين صراحت و عموميت، هرگونه تبعيضي را نفي و از هر تبعيضي جلوگيري مي كند و نمي توان به بهانه كم بودن اموال ميت، زنان يا مردان را از ارث محروم كرد؛ يا با ادعاي اختصاص قانون ارث به ثروتمندان، افراد كم درآمد را از اين قانون مستثنا كرد.
سهام بيان شده براي بازماندگان متوفّا، نزد حق تعالي قطعي و لازم است و كسي حق تخلف از آن را ندارد: (نَصيباً مَفروضا). اين جمله تنها سفارش اخلاقي نيست تا الزام آور نباشد و بتوان با تفريط، حقوق زنان را از ارث ناديده گرفت؛ يا با افراط ادعا كرد كه زن و مرد يكسان از ميت ارث مي برند.
تسنيم ج 17 صص 390 تا 392
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402