فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرزهای تملق و چاپلوسی جابجا شد
من جای پزشکیان بودم این استاندارو برکنار میکردم
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
دکتر محمدرضا کرامتی
مرزهای تملق و چاپلوسی جابجا شد من جای پزشکیان بودم این استاندارو برکنار میکردم #حسین_دارابی | عضوش
اگه جای پزشکیان بودی اصلا نباید نامزد ریاست جمهوری میشدی چون توان لازم را برای این مسؤولیت نداشتی.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
و لا تؤتوا السفهاءَ أموالكم التي جعل الله لكم قياماً و ارزقوهم فيها و اكسوهم و قولوا لهم قولاً معروفاً(5)
در مخاطب اين آيه دو احتمال است:
1. خداوند سبحان به اولياي سفيهان مي فرمايد: اموال سفيهان را كه در اختيار شماست تا رفع سفاهتشان به آنان نسپاريد.
جملات (وارزُقوهُم فِيها واكسوهُم) قرينه اند كه (أموالَكُم) يعني ثروت هاي سفيهان كه در اختيار اولياست و به همين مناسبت كه اموال در اختيار اولياست، (أموالَكُم) گفته شد نه «أموالهم».
2. آيه به عموم مسلمانان و جامعه اسلامي مي فرمايد: اموال شخصي خود، سفيهان يا بيت المال را در اختيار سفيهان نگذاريد.
شايد راز آوردن (أموالَكُم) نيز اين باشد كه همه مال براي كل جامعه اسلامي است، زيرا جامعه مانند فرد، داراي شخصيت حقوقي است و مجموع ثروت ها براي مجموع افراد، يعني براي جامعه است و از همين رو استفاده از ثروت شخصي هنگامي مجاز است كه با منافع جامعه تزاحمي نداشته باشد، بنابراين، چون اموال از آن جامعه است آيه به جامعه خطاب مي كند و آنان را به حفظ و بهره برداري مناسب از ثروت جامعه فرا مي خواند.
طبق تعليل و جمله وصفي (الَّتي جَعَلَ اللهُ لَكُم قِياماً) مال و ثروت مايه قوام و استواري و ايستادگي اقتصادي فرد و جامعه و مانند ستون فقرات اجتماع است و با نابودي اقتصاد جامعه همه افراد آن به خطر مي افتند و زمين گير مي شوند، از اين رو همگان موظف اند از دادن آن به سفيهان بپرهيزند و هيچ كس نبايد مال خود، سفيه يا بيت المال را در اختيار سفيهان بگذارد، زيرا آن را هدر داده و اسباب تبذير آن را فراهم مي كند و هر كه اموالي را به سفيه بسپارد و آن اموال به هدر رود، افزون بر حرمت تكليفي، ضَمان نيز دارد و بايد تبذير اموال را جبران كند.
سفاهتِ[1]
مادي از عوامل حجر مالي و ممنوع شمرده شدن شخص از تصرف در اموال خويش است و هر زمان اين سفاهت به رشد اقتصادي بدل گردد حجر برطرف مي شود و كسي به لحاظ اقتصادي رشيد است كه اموال خود را در سرمايه گذاري هاي مناسب به كار مي گيرد و از مصرف بي جا مي پرهيزد.
سرپرستان سفيهان موظف اند ـ به عنوان مجاري رزق الهي ـ هزينه هاي زندگي سفيهان را تأمين كنند: (وارزُقوهُم فِيها واكسوهُم). مراد از خوراك و پوشاك در اين جمله، همه هزينه هاي زندگي سفيهان است و ذكر خصوص اين دو از آن روست كه مهم ترين هزينه هاي زندگي آنان محسوب مي شوند.
برخي مفسران از كلمه (فِيها) در جمله مزبور استفاده كرده اند كه ولي سفيه بايد اموال او را در تجارت و سرمايه گذاري به كار گيرد و زندگي او را از درآمد و سود آن اموال تأمين كند؛ نه آنكه از اصل ثروت او هزينه كند تا
===========
[1]ـ «سَفَه» خفّت و سبكي است و به انسان سبك مغز «سفيه» مي گويند، زيرا از حق و عقل كه وزين و سنگين اند بي بهره اند (ر.ك: مفردات، ص414، «س ف ه» ).
سرمايه اش به تدريج تمام و سفيه نيازمند ديگران گردد.[1]
سفيه در مسائل مالي محجور و نيازمند نگهبان و سرپرست است؛ ولي در مسائل عاطفي و اجتماعي به مقدار خود ادراك دارد و بايد محترم شمرده شود. رعايت ادب از حقوق انساني در اسلام است و درباره همگان، خواه مسلمان يا نامسلمان، بايد رعايت شود؛ ليكن توصيه خاص درباره سفيهان از آن روست كه اولاً خودداري از دادن مال آنان به خود آن ها مايه دلخوري و رنجوري است، از اين رو سرپرستان سفيهان كه مسئول تربيت آنان اند بايد با گفتار نيكو مسئله را برايشان توجيه كنند تا ناراحت نشوند. ثانياً مشكل رواني و كمبود عاطفي دارند، از اين رو بايد در همه گفتارها و كردارها با آنان رفتار نيك و محبت آميز داشت. تعبير به «قول»: (وقولوا لَهُم قَولاً مَعروفا) از آن روست كه بارزترين كار انسان گفتار اوست.
تسنيم ج 17 صص 320 تا 322
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج #گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه و لا تؤتوا السفهاءَ أموالكم
بر اساس احتمال دوم (مخاطب آیه کیست؟) هم منصوب کنندگان وظیفه دارند افرادی را منصوب کنند که امین بیت المال باشند و کاردان و هم مردم وظیفه دارند به افراد لایق، توانمند و امين رأی دهند تا مُنتخَبان، عدالت و اولویتبندی را رعایت کنند.
محمدرضا کرامتی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#دانستنی
کیفر بودن مقام برای مجرمان
انسان تا زنده است، در بوته امتحان است، بنابراين سِمَت يا مقام برای بعضی ابتلای الهی و برای برخی زمینه سقوط است: برای انسان عادی و صالح آزمون الهی است و برای فاسد و تبهکار کیفر و ابزاری برای بهتر در هم کوبیدن او.
تسنیم 91/27 (تفسیر کریمهی 123 أنعام)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#دانستنی
مقصود از اینکه «کسی جز خداوند نمیداند که در ارحام چیست»، این است که این آگاهی بالذات ممکن نیست؛ اما بالعرض امکان دارد، چنانکه خداوند از راه فرشتگان، مریم عليها السلام را از غیب آگاه ساخت و آن حضرت از راه وحی الهی به غیب علم یافت که پسری خواهد زاد که... .
تسنیم 213/24 پانوشت 3 (تفسیر کریمهی 110 مائده)
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
#سؤال سلام عليكم. سؤال سخت (برای عربیدوستان) در کریمهی 47 ابراهیم عليه السلام (فلا تحسبن اللهَ
جوابی که کرامتی درست میداند:
الله، منصوب است چون مفعول اول لا تحسبن است.
مخلف، منصوب است زیرا مفعول دوم لا تحسبن است.
رسل، منصوب است به سبب اینکه «مفعولٌ بِهِ» وَعْد است.
شرح مورد آخر: وَعْد، مصدر است. مصدر، شِبْه فعل است. شبه فعل در عمل کردن، مانند فعل است. فعلِش (مثلاً وَعَدَ) متعدی است یعنی مفعول میگیرد. پس مصدرش هم مفعول میگیرد.
چهار نفر از مخاطبان محترم مورد اول و دوم را از این سه مورد درست جواب دادهاند و مورد سوم را مفعول مخلف دانستهاند اما به نظر این حقیر چنین نیست. اگر این چهار بزرگوار بفرمایند که جواب سومی را از کجا آوردهاند، مسرور میشوم.
از این چهار نفر متشکرم و امیدوارم خدا وعده حسنا به ایشان بدهد (وقتی وعده داد، إن الله لا يخلف الميعاد)
لطفا ارسال کنندگان محترم، جوابشان را حذف نکنند.
محمدرضا کرامتی
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
اطلاعیه جلسهی تِلاوت و توضیح آیات قرآن کریم جلسهی «تلاوت قرآن حکیم توسط شرکتکنندگان محترم» و
#جلسه_قرآن 6 (8 دی 1403) برگزار شد.
توضیح تا آیه 6 سوره بقره
تلاوت تا آیه 101 سوره بقره
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
May 11
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آبروی استان در سطح المپیک رفت
کرامتی: نه عبارات فرد پشت تریبون رفته مقبول من است و نه عبارت طنز «پاچهخواری مایه پیشرفت».
کاش پزشکیان رفتاری مثل امامان انقلاب اسلامی انجام میداد و چنین گفتارهایی رو تقبیح میکرد. چون اگر با چنین گفتار و رفتارهای ناپسند مقابله نشود، کمکم جزئی از فرهنگ رایج بین افراد (مثل جمشید گریوانی) یا مسؤولان دانی (مثل بهمن نوری استاندار خراسان شمالی) با مسؤولان عالی (مثل پزشکیان) میشود.
اگر پزشکیان با «ما از شما چیزی نمیخواهیم» بهمن نوری و «تو گوش و چشم و زبان مایی» جمشید گریوانی مقابله کرده است، من خبر ندارم چون در جلسهی مذکور نبودم.
امام خمینی در مقابل تمجیدهای عالم باتقوا و مشهور مرحوم آية الله مشکینی واکنش نشان داد و کلمات بر زبان جاری شده ایشان را نپسندید.
امام خامنهای هم وقنی در سرودی به مناسبت سوم شعبان (روز پاسدار) که خطاب به ایشان میگفتند سرور من (یا سرور ما) خامنهای، نپسندید که به ایشان سرور گفته شود و فرمود من متأذی میشوم.
درود بر شهید رئیسی که وقتی هنرمندی تصویر ایشان را کشیده و به ایشان تقدیم کرد در عین تشکر از آن هنرمند، قریب به این مضمون فرمود تصویر آقا را میکشیدید من یک طلبهام.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
🗃️ #مرور | این هفته در نو+جوان چه گذشت؟
😇 مروری کوتاه بر منتخبی از مطالبی که شما دیدید و پسندیدید
✅ شما میتوانید نسخه باکیفیت این محصولات را به آسانی از سایت یا نرمافزار موبایلی نو+جوان دریافت کنید.👇
🌐 صفحه اصلی سایت
➡️ nojavan.khamenei.ir
😎 #ماموریت | پیغمبری که مادر شد
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25009
🖼️ #دیدنی | مصیبتِ ضعف
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25000
🖼️ #دیدنی | افزایش مقاومت
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=24999
🖼️ #دیدنی | مدال جنایت
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25007
🖼️ #دیدنی | مثل مرد باش!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=17672
🎧 #شنیدنی | پس از احد
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=19702
😁 #شوخی | دریای مهربانی
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=18183
🎥 #تماشایی | عقب نیفتی!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=24239
🎧 #شنیدنی | از ترس نترس
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=19718
🖼️ #دیدنی | تیرِ ترس
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25018
🎥 #تماشایی | بدبختِ صهیونی!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25024
🖼️ #دیدنی | بچهها به گوش!
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25016
🖼️ #دیدنی | اولِ اول باشه
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25017
📣 #به_روز_با_آقا | اول، نمازِ اولِ وقت
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25026
🖼️ #دیدنی | معلم دوستداشتنی
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25022
🎥 #تماشایی | دست در دست
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23936
🎥 #تماشایی | و حالا جوانان...
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=21545
🖼️ #دیدنی | ناگهان مردم
↪️ nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=19560
⬅️ نصب یا بروزرسانی #نرمافزار_موبایلی نو+جوان
↪️ http://cafebazaar.ir/app/?id=com.rayanehsabz.nojavan&ref=share
💎 #سفیر نو+جوان باشید و این محصولات را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش امام خمینی به سخنان خطیب توانا و مشهور، فخرالدین حجازی.
✍ کاش به سیره ی نورانی امام ره بازگردیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
وابتلوا اليتامي حتّي إذا بلغوا النكاح فإن انستم منهم رشداً فادفعوا إليهم أموالهم و لا تأكلوها إسرافاً و بداراً أن يكبروا و من كان غنياً فليستعفف و من كان فقيراً فليأكل بالمعروف فإذا دفعتم إليهم أموالهم فأشهدوا عليهم و كفي بالله حسيباً (6)
يتيمان همانند سفيهان محجورند و تصرف آنان در اموالشان نافذ نيست. براي رفع حجر و استرداد اموال يتيمان ـ كه شرط آن (استرداد) رسيدن به سن بلوغ و نيز رشد اقتصادي آنان است ـ بايد آنان را آزمود و رشد اقتصادي آن ها را سنجيد و چون با يك بار امتحان به رشد اقتصادي كسي اطمينان پيدا نمي شود، بايد آزمايش بارها در ميدان عمل و همراه با انس و مهرباني انجام شود. اين آزمون كه در هر عصر و مصر و نسلي و نيز نسبت به پسر و دختر متفاوت است بايد قبل از بلوغ جنسي باشد تا محجوريت پس از بلوغ لازم نيايد: (وابتَلوا اليَتامي حَتّي إذا بَلَغوا النِّكاحَ فَإن آنَستُم مِنهُم رُشدا... ).
مهم ترين نشانه بلوغ جنسي، سنّ احتلام است[1]
؛ ليكن طبق ظاهر آيه مورد بحث، معيار، بلوغ نكاح و توان ازدواج است نه احتلام.
به لحاظ تناسب حكم و موضوع: 1. مراد از (رُشدا) رشد اقتصادي (در برابر سفاهت اقتصادي) است نه رشد معنوي (در قبال غي و گمراهي و فسق)، بنابر اين، رشيد اقتصادي كه سفاهت معنوي دارد محجور نيست. 2. در اموال فراوان، شرط تحويل اموال يتيمان كمال رشد است نه صِرف اصل رشد؛ اما در موارد عادي، رشد اقتصادي في الجمله (توانايي تأمين اقتصادي و مسائل معيشت) كافي است. نكره بودنِ (رُشدا) شايد براي بيان همين تناسب بين رشد و مقدار ثروت و نيز عدم لزوم رسيدن يتيم به همه مراحل رشد اقتصادي باشد.
امر به پرداخت اموال يتيمان: (فَادفَعوا إلَيهِم أموالَهُم) چون به دنبال نهي (ولاتُؤتوا السُّفَهاءَ أموالَكُم)[2]
آمده است تنها اباحه و جواز پرداخت را مي فهماند نه وجوب را؛ يعني فقط اعلام به يتيم ـ كه اموالي نزد سرپرست دارد ـ و رفع مانع ـ كه بتواند تصرف كند ـ كافي است.
حرف «فاء» تفريع در (فَادفَعوا إلَيهِم أموالَهُم) قرينه اي بر فوريت مفاد اين امر است؛ يعني به محض حصول بلوغ و رشد، اعلام به يتيم و پرداخت اموال در صورت مطالبه، بر ولي واجب است.
دست اندازي به اموال يتيم حرمت شديد دارد. بر همين اساس خداوند سبحان مي فرمايد: (ولاتَأكُلوها إسرافاً وبِداراً أن يَكبَروا). مفاد اين جمله، اباحه اصل تصرف و نهي از اسراف نيست، زيرا اسراف در اموال خود انسان نيز
===========
[1]ـ سوره نور، آيه 59.
[2]ـ سوره نساء، آيه 5.
حرام است. جمله (إسرافاً وبِداراً أن يَكبَروا) علت نهي (ولاتَأكُلوها) نيست، بدين معنا كه به سبب اسراف بودن يا شتابزدگي مال آنان را نبايد خورد، بلكه قيد «اكل»[1]
و مراد آن است كه شما به مال يتيم تعدّي و تجاوز نكنيد كه صرف تعدّي به مال يتيم، اسراف و حرام است و در مواردي كه اموالتان با اموال يتيم مخلوط است، به بهانه اعتراض احتمالي يتيمان پس از بزرگ شدنشان، شتاب زده به سود خود تفكيك نكنيد تا مرغوب را براي خود برداريد و نامرغوب را براي او بگذاريد تا پس از بلوغ، مشمول مرور زمان شود و يتيم اعتراض نكند.[2]
آيه مورد بحث در ادامه، ولي را به عفت ورزي شديد و دوري جستن از اموال يتيم سفارش كرده و مي فرمايد: اگر سرپرست يتيمان غني است عفت بورزد و از برداشت اجرت خودداري كند: (ومَن كانَ غَنِيّاً فَليَستَعفِف). البته گرفتن اجرت كار، مشروط به فقر نيست و لازم توانگر بودن نيز رايگان كاركردن نيست. امر (فَليَستَعفِف) نيز دستور اخلاقي و ارشادي و استحبابي است و بر وجوب دلالت ندارد، زيرا در مقابل مي فرمايد: اگر سرپرست يتيم، تهيدست و نيازمند باشد مي تواند اجرت كارش را از اموال يتيم به نحو شايسته برداشته و از اموال يتيم ارتزاق (نه صرف خوردن) و به اندازه حق خود از آن مصرف كند: (ومَن كانَ فَقِيراً فَليَأكُل بِالمَعروف). البته در صورتي كه كاري براي يتيمان انجام دهد؛ يا اموال آن ها را با تجارت و مانند آن به كار گيرد؛ يا براي حفظ اموال ايشان رنجي بكشد تا در برابر كارهاي ياد شده استحقاق اجرت را داشته باشد.
===========
[1]ـ «اكل» كنايه از مطلق تصرف است. چون «خوردن» بارزترين نوع تصرف در مال است، از آن به «اكل» تعبير شده است.
[2]ـ قيد اَن يَكبَروا براي منفي است نه نفي. در واقع چنين است: «حذراً أن يكبروا فلا يدعوكم أن تأكلوا»؛ يعني مبادا بزرگ شوند و بفهمند و اعتراض كنند.
معناي (فَليَأكُل بِالمَعروف) اين نيست كه سرپرست يتيم با صرفه جويي در مال خود، از مال يتيم صرف نظر كند، بلكه به اين معناست كه به اندازه كاركرد خود از مال يتيم اجرت بگيرد نه بيشتر.
پس از بلوغ جنسي و رشد اقتصادي يتيم، اموالش را بايد در حضور شاهد به او بازگرداند: (فَإذا دَفَعتُم إلَيهِم أموالَهُم فَأشهِدوا عَلَيهِم)، زيرا حضور شاهد افزون بر دفع اتهام از
ادامه دارد 👇
سرپرست يتيم، همچنين جلوگيري از ادعای بیمورد يتيم در آينده، در صورت منازعه و مراجعه به محكمه نيز قيام بيّنه به خصومت پايان مي دهد و هرچند سخن ولي يتيم با سوگند نيز ثابت مي شود، بيّنه شرعي به سخن وي استحكام بيشتري مي بخشد.
دستور شاهد گرفتن، حكم ارشادي و استحبابي است.
قرآن كريم كتاب نور و هدايت است، از اين رو براي هدايت جامعه، همراه بيان احكام فقهي و حقوقي با اشاره به ريشه اساسي همه مسائل يعني توحيد، مي فرمايد: حسابگر واقعي خداست و همه كارها نزد خداي دانا و حسابگر و آگاهِ به همه چيز، حاضر است و حسابرسي مي شود: (وكَفي بِاللهِ حَسيبا)؛ تا كسي نپندارد با شهود و مدارك صوري مي توان اموال ايتام را تصاحب كرد و از منظر حق تعالي نيز مخفي مي ماند.
تسنيم ج 17 صص 356 تا 359
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
نقش هاشمی در فتنه 88 از زبان مورخ ارجمند دکتر سید حمید روحانی https://iranemoaser.ir/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D8%AD%D9%85%D9%8A%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D9%85%D8%B3%D8%A6/
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
للرجال نصيبٌ ممّا ترك الوالدان و الأقربون و للنساء نصيبٌ ممّا ترك الوالدان و الأقربون ممّا قلّ منه أو كثر نصيباً مفروضاً (7)
اين آيه از آيات محوري قرآن كريم درباره احكام عمومي ارث و در حكم قانون اساسي و اصل جامع ارث است، زيرا در مقام بيان كلي مسئله ارث بري هر يك از زن و مرد و محروم نبودن هيچ يك، از ارث است. در عصر جاهلي، محروميت زنان از ارث، امري پذيرفته شده بود. اين آيه مسئله ارث بري مرد و زن را در دو جمله مستقل آورده است تا آشكارا و قاطع با رسم و سنت جاهلي، يعني محروم بودن زن از ارث مبارزه كند، زيرا در كارهاي بسيار مهم تنها قانون و خطاب كلي كارساز نيست.
معيار و اصل جامع ارث اين است كه ميراث ميت به كساني كه رابطه ميلادي با او دارند، يعني فرزندان او و نيز كساني مي رسد كه نسبت متوفا به آنان از ديگران نزديك تر است: (لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الوالِدان والأقرَبونَ ولِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الوالِدان والأقرَبون) و افراد ديگر از آن سهمي ندارند، هرچند از اقوام نزديك باشند.
مراد از «رجال» در اين آيه، جنس مذكر و مراد از «نساء» جنس مؤنث است و همه افراد آن جنس، از كوچك و بزرگ را دربر مي گيرد. ارث بري زن از شوهر، از آيات ديگر استفاده مي شود.
آيه، محور تقسيم ارث را «ولادت» و «قرابت و رحامت» و نيز زن و مرد را يكسان مشمول قانون ارث مي داند ـ تساوي زن و مرد در برابر قانون ارث، غير از تساوي آن ها در ارث است ـ از همين رو اين آيه، دليل بطلان حكم تعصيب[1]
است.
«رحامت و قرب» شامل «ولادت» نيز مي شود؛ ليكن براي بيان اهميت ولادت، اين عنوان جداگانه آمده و ذكر (الأقرَبون) بعد از (الوالِدان) ـ كه ذكر عام بعد از خاص است ـ مبيّن آن است كه دو عنوان عامل وراثت اند: «ولادت» و «رحامت و قرب»، يعني وارث و مورّث يا بايد رابطه والدي و ولدي داشته باشند؛ يا به اصلي جامع مانند جدّ منتهي شوند.
كلمه (الوالِدان) مطلق است و شامل جدّ نيز مي شود و با نص خاص تقييدپذير است كه با زنده بودن پدر به جدّ ارث نمي رسد. كلمه (الأقرَبون) نيز مؤيّد اين تقييد است. (الأقرَبون) محدوده عرفي دارد كه در آيات ديگر و روايات آمده است كه وارثان را به سه طبقه قسمت مي كند و با بودن طبقه مقدم به طبقه بعدي ارث نمي رسد.
تصريح به (الوالِدان والأقرَبون) و تكرار آن در جمله دوم، با امكان اكتفا به ضمير، يا به سبب اهميت است يا خصيصه مورد.
===========
[1]ـ برخي از فقهاي اهل سنت مي گويند اگر اموال متوفّا بيشتر از سهام مقدّر باشد، مقدار اضافه را بايد به عصبه (بستگان ذكور و پدري متوفّا) داد (المحلّي، ج9، ص256) .
اموال ميت بايد طبق بيان الهي ميان وارثان قسمت شود؛ خواه ميراث، مال اندك باشد يا فراوان: (مِمّا قَلَّ مِنهُ أو كَثُر). اين صراحت و عموميت، هرگونه تبعيضي را نفي و از هر تبعيضي جلوگيري مي كند و نمي توان به بهانه كم بودن اموال ميت، زنان يا مردان را از ارث محروم كرد؛ يا با ادعاي اختصاص قانون ارث به ثروتمندان، افراد كم درآمد را از اين قانون مستثنا كرد.
سهام بيان شده براي بازماندگان متوفّا، نزد حق تعالي قطعي و لازم است و كسي حق تخلف از آن را ندارد: (نَصيباً مَفروضا). اين جمله تنها سفارش اخلاقي نيست تا الزام آور نباشد و بتوان با تفريط، حقوق زنان را از ارث ناديده گرفت؛ يا با افراط ادعا كرد كه زن و مرد يكسان از ميت ارث مي برند.
تسنيم ج 17 صص 390 تا 392
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#دین_از_سیاست_جدا_نیست
#صاحبان_این_سخنان_غلط_در_کدام_جبهه_بودند_یا_هستند؟ 4
فرامرز شکوری: ارادهی مردم همان ارادهی خداست و انتخاب مردم همان انتخاب خداست. لذا دموکراسی غربی با دین سازگار است.
هفتهنامه آبان شهریور 77
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#خصال_نشانهی_کمال_مؤمن
45- قليل الزلل؛ لغزش هاي او كم است، اگر چه امكان دارد گاهي بر اثر جهل، فراموشي يا... پايش بلغزد.
46- حركاته أدب؛ حركاتش مؤدّبانه است و گران مايه ترين سرمايهي انسان، يعني ادب را كاملاً رعايت مي كند: «لا ميراث كالأدب»[1].
از خدا جوييم توفيق ادب
بي ادب محروم گشت از لُطف ربّ
بي ادب تنها نه خود را داشت بَد
بلكه آتش در همه آفاق زد[2]
و كلامه عجب؛ گفتارش شگفت آور است؛ زيرا معارف نغز و معاني پر مغز و آموزنده را به همراه دارد.
===========
[1]ـ نهج البلاغه، حكمت 54.
[2]ـ مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 78.
ادب فنای مقربان ج 1 ص 285
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بهبهانۀ پیام اخیر رهبر انقلاب به اجلاس سراسری نماز؛
🔺قرائتیِ ما
موارد زیر تنها برخی از عناوین و اوصافی است که رهبر بزرگوارمان در طول سهدهه برای استاد قرائتی به کار بردهاند:
▫️عالم مجاهد، روشنبین، بزرگوار، خستگیناپذیر و بااخلاص
▫️روحانی صادق، ثابتقدم، خدمتگزار، آگاه، دلسوز، پرهیزگار، پارسا، پرانگیزه و گرانقدر
▫️مرد شایسته، استوار، عزیز و محترم
اما آنچه مهمتر از این تجلیلهاست، ویژگیهایی است که رهبر حکیم و حقگوی انقلاب ـ به مناسبتهای مختلف ـ برای استاد قرائتی برشمرده و بهواسطۀ آن ویژگیها به تجلیل ایشان میپردازند:
۱. اهل اقدام برای پُرکردن خلأهاست، نه اهل موازیکاری.
۲. اهل تمرکز برای تحقق یک هدف است، نه اهل پراکندهکاری.
۳. اهل دلسوزی و عشقورزی است، نه اهل رفع تکلیف ظاهری.
۴. اهل ابتکار و نوآوری است، نه اهل کارهای کلیشهای.
۵. اهل جدّ و جهد و همت است، نه اهل کمفروشی.
۶. اهل پیگیری و خستگیناپذیری است، نه اهل سستی و کاهلی.
۷. اهل صفا و خلوص است، نه اهل جلوهگری و خودنمایی.
🔹و دقیقا از همین روست که استاد قرائتی، به تعبیر رهبر انقلاب، «یک نمونۀ بسیار خوب و درسآموز» یا به عبارت دیگر یک #الگو است؛ و اساسا سرّ اینکه آقا، برخلاف دأب خود و علیرغم همۀ محاذیری که دارند، اینگونه استاد قرائتی را در زمان حیاتش مورد تجلیل قرار میدهند نیز همین مسئلۀ الگوسازی از شخصیت ایشان برای همۀ دلدادگان دین و انقلاب، خصوصا طلبههاست؛ آن هم در روزگارِ #اولویت_تبلیغ!
🔸الغرض، استاد قرائتی ـ که به تصریح رهبر انقلاب، از «موهبتهای خاص الهی» برخوردار است ـ طوری نظر نائب حضرت ولیعصر ارواحنا فداه را جلب کرده که در قابی کمنظیر، این معلم قرآن را کنار خود نشانده و از او با عنوان «قرائتیِ ما» یاد میکنند؛ خوشا به حالش! / حجت الاسلام سید محمدحسین دعائی
🌐 Voice Of Howzeh
🆔 @sedayehowzeh
🔵 #پایگاه_خبری_دعوت
🌐 @Dawat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
و إذا حضر القسمة أُولوا القربي و اليتامي و المساكين فارزقوهم منه و قولوا لهم قولاً معروفاً(8)
آيه شريفه براي ايجاد همبستگي و استحكام نظام خانواده و محترم شمرده شدن عواطف پاك ارحام نيازمند، يتيمان و مستمندان، به وارثان (نه كسي كه در آستانه مردن است) سفارش مي كند كه هرگاه خويشاوند، يتيمان و مستمندان هنگام تقسيم ميراث حضور يافتند آنان را نيز از ميراث متوفّا ـ از ميراث مقسوم يا از مال به جا مانده از متوفّا ـ بهره مند كنند تا به توقع خانوادگي و نياز مستمندان پاسخ مثبت داده باشند: (وإذا حَضَرَ القِسمَةَ اُولوا القُربي واليَتامي والمَساكينُ فَارزُقوهُم مِنه). حضور اين افراد به اميد دريافت كمك مالي است و محروم كردن آنان شايسته نيست. البته در صورت وجود وارثان صغير يا غايب يا محجور ديگر، پس از تقسيم ميراث، تنها افراد بالغ و حاضر و غير محجور مي توانند از سهم خود به نيازمندان كمك كنند.
مراد از (اُولوا القُربي) در اين آيه، ارحامي است كه وارث ميت نيستند و نيازمندند و مراد از (اليَتامي والمَساكين) مطلق يتيمان و نيازمندان است، از بستگان باشند يا غير آنان. تقديم «يتيم» بر «مسكين» در اين آيه براي نيازمندي شديد يتيم به عطا و عطوفت است.
امر (فَارزُقوهُم مِنه) بر وجوب دلالت نمي كند و بهره مند كردن گروه هاي ياد شده از ميراث، مستحب است نه واجب. قيد حضور: (وإذا حَضَرَ القِسمَة) و ذكر نكردن سهم معيّن از ميراث، نشان از لزومي نبودن اين حكم[1]
، بلكه اخلاقي بودن آن است. حضور اين افراد هنگام تقسيم ميراث، زمينه رجحان را فراهم مي كند.
انسان متمكن نيازي ندارد در تقسيم ميراث ديگران حضور يابد؛ ولي ارحام نيازمند شايد براي دريافت كمك مالي بيايند و چون برخي وارثان ممكن است با سخنان خود خاطر آنان را آزرده كنند قرآن كريم فرمان مي دهد آنان را نرنجانده و با گفتار شايسته و نيك با آن ها سخن گفته شود: (وقولوا لَهُم قَولاً مَعروفا)، هم در مواردي كه وارثان به علت يا عللي به حاضران چيزي نمي دهند و هم در مواردي كه به آنان چيزي مي دهند ولي با كراهت، كه آيه مي فرمايد: با رضايت و رفتار خوب و بدون تحقير و منت گذاردن بدهيد تا كريمانه از آن جا بروند.
تسنيم ج 17 صص 420 و 421
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#نورگیری_از_مصباح
نظر استاد مصباح یزدی در مورد علامه طباطبایی
به خاطر دارم كه روشندلى در محضرشان با چشمانى اشكبار آهسته مىگفت:
«در شگفتم كه چگونه زمين سنگينى چنين مردانى را تحمل مىكند.»
در طول سى سال كه افتخار درك محضر آن بزرگوار را داشتم هرگز كلمه «من» از ايشان نشنيدم در عوض عبارت «نمىدانم!» را بارها در پاسخ به سؤالات از وى شنيدهام. همان عبارتى كه افراد كممايه از گفتن آن عار دارند ولى اين درياى پرتلاطم علم و حكمت از فرط تواضع بر زبان جارى مىساخت و جالب اينكه، به دنبال آن پاسخ پرسش را به صورت احتمال و يا عبارت «به نظر مىرسد» بيان مىكرد. از جمله خصال بارز اين بزرگمرد روحانى اشتياق و خضوع زايدالوصفى بود كه نسبت به خاندان رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) از خود بروز مىداد و تلاشهاى شبانهروزى علمى، او را از توسّل و عرض ادب به پيشگاه مقام رسالت و ولايت بازنمىداشت و موفقيت خويش را مرهون همين توسّلها مىدانست و آنچنان به بيانات عترت نبى اكرم(عليهم السلام) احترام مىگذاشت كه حتى در برابر روايات مرسل و داراى سند ضعيف هم به احتمال اينكه از بيت عصمت صادر شده باشد، رفتار احترامآميزى داشت و برعكس كوچكترين و كمترين سوء ادب و كژانديشى را نسبت به اين دودمان پاك و مكتب پرافتخار تشيع، قابل اغماض نمىدانست.
آخر مگر محبت به اين خاندان اجر رسالت و راه خدا نيست.(1) و مگر ايشان همان كسانى نمىباشند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آنان را همرديف قرآن
1. اشاره دارد به آيه: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى (شورى(42)، 23).
كريم قرار داد(1) و مگر ايشان بزرگترين نعمتهاى خدا در ميان جوامع انسانى نمىباشند كه بايد بزرگترين سپاس را در خصوص آنان به جاى آورد.
علامه كتاب حديث را مىبوسيد، مدتى در جلسات شبهاى پنجشنبه و جمعه، احاديث و ادعيه معتبر را مىخواندند و شرح مىدادند كه متأسفانه اين بحثها ضبط نشده مگر اينكه برخى شاگردان از آنها يادداشتبردارى كرده باشند.
ايشان به قدرى براى جوامع روايى احترام قائل بود كه اجازه نمىداد كتاب بحارالانوار در جايى قرار گيرد كه نوعى بىاحترامى به آن تلقّى گردد. البته بر بعضى مجلدات اين كتاب حاشيه نوشت و در اصلاح و منقح نمودن برخى مندرجات جلد اول تا هفتم بحار كوشيد ولى عدهاى بر عليه وى جوّسازى كردند و چنين شايع نمودند كه علامه طباطبايى درصدد تخريب شخصيت علامه مجلسى مىباشد و لذا از برخى نقاط نامههايى دريافت نمود كه چنين تلاشى را پى نگيرد و او هم ديگر نتوانست اين پژوهش را ادامه دهد.(2)
علامه به مجالس عزادارى براى خاندان عترت به خصوص خامس آلعبا توجه ويژهاى نشان مىداد و همچون افراد عادى در اين مراسم
1. قال رسول الله: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللهِ وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا. (ميرحامد حسين در كتاب عبقاتالانوار اين حديث را با ذكر سند نقل كرده است).
2. ديدار آيتالله مصباح با دكتر اعوانی (2 بهمن 1382)
حضور مىيافت و مىگفت اين كتيبههاى سياه كه بر در و ديوار حسينيه نصب شده است، قادرند ما را شفاعت كنند و در آن محافل چنان مىگريست كه دانههاى درشت اشك از ديدگانش بر گونههاى او جارى مىگشت، هنگامى كه نام مبارك يكى از ائمه طاهرين بر زبان مىآمد تواضع و ادب در سيمايش مشهود مىگرديد، هر سال تابستانها به آستان قدس رضوى در مشهد مىرفت و در جوار حرم مطهر به تضرع و زارى مىپرداخت. در ماه رمضان روزه خود را با بوسه زدن بر ضريح مقدس حضرت فاطمه معصومه(عليها السلام) در قم افطار مىكرد، آنگاه به سوى خانه مىرفت.(1)
1. جرعههاى جانبخش (اقتباس از فصل هفتم).
مصباح یزدی، تماشای فرزانگی و فروزندگی ص مجهول
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#دعای_مکارم_الأخلاق 6
اللَّهُمَّ لا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّى إِلا أَصْلَحْتَهَا، وَ لا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلا حَسَّنْتَهَا، وَ لا أُكْرُومَةً فِيَّ نَاقِصَةً إِلا أَتْمَمْتَهَا.
خداوندا! در من هيچ خُلق ناشايست نگذار مگر آن را شايسته گردانى و هيچ عيبى كه بدان مرا سرزنش كنند در من نماند مگر آن را نيكو كنى، و فضيلتى ناقص نباشد، مگر آن را به كمال رسانى.
صحیفه سجادیه
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
دکتر محمدرضا کرامتی
جوابی که کرامتی درست میداند: الله، منصوب است چون مفعول اول لا تحسبن است. مخلف، منصوب است زیرا مفعو
سلام عليكم
در مورد جواب چهار نفر از اعضای محترم کانال در مورد علت منصوب بودن رسل در کریمهی 47 ابراهیم عليه السلام، تحقیق کردم اکثریت (افراد+منبع) قائل به صحت جواب این چهار بزرگوار بودند و اقلیت هم معتقد به صحت نظر حقير بودند.
بنده با اینکه اکثریت را معیار حقانیت نمیداند، اما احتمال قوی میدهم که نظر آن چهار بزرگوار صحیح باشد. البته به قول استاد بزرگوارمان دکتر مرتضی ایروانی نجفی، احتمال صحت هر دو نظر وجود دارد. گرچه نظر منصوب بودن به خاطر مفعول بودن مخلف دلچسبتر است.
عین فرمایش مکتوب استاد عزیزمان در مقطع دکتری دانشگاه فردوسی مشهد، استاد ایروانی (استاد عرب زبانِ متخصص در ادبیات عربی) این است:
سلام علیکم هر دو اعراب معنای صحیح نشان می دهد.ولی با تصور اخلف به عنوان دو مفعولی و وعد به حکم مفعول اول و رسله مفعول دوم بیشتر به دل می چسبد.والله العالم
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
#گزیده_تفسیر_سوره_نساء_آیه
و ليخش الّذين لو تركوا من خلفهم ذرّيّة ضعافاً خافوا عليهم فليتّقوا الله و ليقولوا قولاً سديداً (9)
علاقه به فرزند و نوه و خواستن آسايش آن ها و انزجار از رنج آنان فطري است. قرآن حكيم با توجه دادن به اين اصل فطري هشدار مي دهد كه اگر كسي در وصيت، توزيع ميراث يا حالت هاي ديگر به نحوي به يتيم بي پناه ستم رواداشت، فرزندان به جا مانده وي نيز مشمول چنين ظلم نابجايي خواهند بود و آن ترس احتمالي از سرنوشت تلخ نسل آينده، به هراس فعلي و قطعي بدل خواهد شد.
ترس مزبور عقلايي است، از اين رو خداوند سبحان آن را امضا كرده است؛ يعني بايد بترسند؛ و چون در بسياري از مردم، انذار بيش از تبشير اثر دارد، عنصر محوري اين آيه و آيه بعد را انذار تشكيل داده و به همگان، به ويژه كساني كه اموال يتيمان در اختيار آن هاست هشدار مي دهد كه اگر حقوق يتيم را رعايت نكنند، عذاب دنيايي (تعدي به اموال و حقوق يتيمان آنان و در نتيجه فقر و گرسنگي آن ها) و عذاب اخروي تهديدشان مي كند و اين دو خطر و عذاب، فرجام دو عمل آن هاست: 1. ظلم به يتيم كه عذابش آتشخواري و سوختن به آتش جهنّم است. 2. رنجاندن اولياي يتيم، چون پس از مرگ تا هنگام برپايي قيامت، انسان ها از رنج فرزندانشان در دنيا با خبر و متأثر مي شوند.
از آنجا كه «ذرّيه»، هم فرزندان بلافصل و هم نوادگان را شامل مي شود، وعيد آيه كساني را كه فرزند خردسال بلافصل ندارند نيز تهديد مي كند: (وليَخشَ الَّذينَ لَو تَرَكوا مِن خَلفِهِم ذُرِّيَّةً ضِعافاً... )، چنان كه با افراد عقيم نيز افزون بر بيان از راه تعليل و برهان عقلي ـ كه عمل هركس زنده است و با او پيوند مستقيم دارد ـ از راه تمثيل سخن مي گويد كه خودتان را در موقعيت كساني بگذاريد كه فرزنداني صغير به جا گذاشته اند، پس با احساس نگراني براثر تصور رنج خود از تصاحب ظالمانه اموال آنان پس از مرگ شما، به حقوق يتيمان تعدّي نكنيد.
گرفتار شدن فرزندان بر اثر ظلم پدران به يتيمان مردم، با آياتي همچون (ولاتَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ إلاّعَلَيها ولاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري)[1]
منافاتي ندارد، زيرا اعمال انسان افزون بر زنده و جاويد بودن، به فاعل خود مرتبط و از او جداناشدني اند و از سويي نسل گذشته، حال و آينده يك خانواده براثر وحدت رحامت، خون، غذا و... يك واقعيت و يك سلسله به شمار مي روند و در حقيقت فرزند ادامه وجود عنصري پدر و مادر است، از همين رو هم اعمال گذشتگان در فرزندانشان ظاهر مي شود و هم اعمال فرزندان براي گذشتگان اثر دارد و نيز براثر همين اشتراك و پيوند، انسان پس از مرگ نيز به سرنوشت ذرّيه خود حسّاس است و از لذّت آنان شاد مي شود و از اندوهشان مي رنجد.
اثرگذاري ظلم والدين بر فرزند، به معناي روا بودن ستم به آن فرزند و
===========
[1]ـ سوره انعام، آيه 164.
محروميت او از اجر و حق شكايت نيست. او براي تحمّل ستم مأجور است و پدر كيفر گناه خود را خواهد ديد و رنج فرزند، عذابي ديگر براي اوست.
مراد آيه اين نيست كه با ستم والدين، ظلم در جامعه سنت مي شود، در نتيجه فرزندان او نيز چون در همان جامعه زندگي مي كنند طبعاً از اين سنت سيئه متأثر مي شوند، بلكه نفس ظلم والدين بر فرزندان اثر دارد، هرچند سنت نشود. از سوي ديگر، اگر ظلم سنت شود تنها به فرزندان ظالمان ستم نمي شود، بلكه همگاني مي گردد، حال آنكه آيه تهديد ويژه درباره ايتام ستمگران است نه عموم جامعه، هرچند بر ديگران نيز اجمالاً اثر دارد.
بايد از خدا درباره يتيمان پروا كرد و سخن درست و متقن گفت: (فَليَتَّقوا اللهَ وليَقولوا قَولاً سَديدا) و چون (قَولا) فعل را نيز شامل مي شود، (وليَقولوا قَولاً سَديدا) يعني در مورد اموال يتيمان، دقيق و درست و محكم كار كنيد؛ مبادا به حقوق آنان تجاوز كنيد و حقشان را نپردازيد يا با آن ها رفتار ناشايست داشته باشيد.
فرمان به «تقوا» و «قول سديد» تأكيدي است بر نهي برگرفته از صدر آيه: (وليَخشَ الَّذين... ).
تسنيم ج 17 صص 432 تا 434
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#نقد_سخنان_رایج
من میاندیشم، پس هستم.
[کرامتی: سخن مذکورِ مشهورِ دِکارت، مورد نقد علامه شهید مطهری قرار گرفته است] 👇
پس اینکه «من هستم» روی حس مخصوص خود آگاهی بدیهی است و قابل استدلال نیست، دانشمندان استدلالات خود را متوجه بیان حقیقت «من» یا «خود» نمودهاند نه بیان اصل وجود «من» زیرا وجود من یک امر بدیهی است.
از اینجا واضح میشود که استدلال معروف دکارت از راه فکر و اندیشه بر اینکه «من هستم» که به عبارت مخصوص ادا میشود «من میاندیشم پس هستم» مخدوش است زیرا هستی هر کسی مانند خود اندیشیدن، بدیهی است بلکه بدیهیتر است زیرا آگاهی از اندیشیدن با اضافه به میم (میاندیشم) فرع بر آگاهی و شعور به خود است.
استاد مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 1، ص122
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#مفردات_قرآن
سورهی بلد
" حل" مانند كلمه" حلول" به معناى اقامت و استقرار در مكان است، و مصدر در اينجا به معناى اسم فاعل (حلول كننده) است.
" كبد" به معناى رنج و خستگى است.
" لبد" به معناى بسيار است.
" نجد" به معناى راهى است به سوى بلندى، و مراد از" نجدين" راه خير و راه شر است و اگر راه خير و شر را نجد خوانده، براى اين بوده كه هر دو مستلزم رنج و مشقت است.
" اقتحام" به معناى داخل شدن به سرعت و با فشار و شدت در چيزى است، و كلمه" عقبة" به معناى راه سنگلاخى و دشوار است كه به طرف قله كوه منتهى مىشود، و" اقتحام عقبه" اشاره است به انفاقهايى كه براى انفاقگر بسيار دشوار باشد.
{" فَكُّ رَقَبَةٍ"} يعنى آزاد كردن برده.
" مسغبة" به معناى گرسنگى و قحطى است، و كلمه" مقربة" به معناى قرابت نسبى است، و كلمه" متربة" از ماده" تراب" (خاك) گرفته شده و معنايش خاكنشينى از شدت فقر است.
و معناى آيه اين است كه: انسان مورد بحث به هيچ عقبهاى قدم ننهاد، نه بندهاى آزاد كرد، و نه در روز قحطى طعامى داد، نه به يتيمى خويشاوند، و نه به مسكينى خاكنشين.
{" عَلَيْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ"} يعنى آتشى مستولى بر آنان است كه از هر سو احاطهشان مىكند.
ترجمه تفسیر المیزان ج 20 صص 484 تا 492
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #ببینید | دلها و چشمها، مجذوب و مبهوت سخنان ایشان بود...
💠 گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده آیتالله محمدتقی مصباح یزدی (رضوان الله علیه)
۱۴۰۱/۱۰/۰۵
📱 @mesbahyazdi_ir
15.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنجره متفاوتی به چند حضور شهید سلیمانی در برخی دیدارها و برنامههای خاطرهانگیز با رهبر انقلاب
🔺https://eitaa.com/shahab_sagheb
17.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادی کنیم از کسانی که اهل مذاکره با آمریکا بودن 😏
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402