eitaa logo
شعر | محسن علیخانی
1.2هزار دنبال‌کننده
538 عکس
57 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جامانده‌ایم... در پس غم‌های بیشمار دلتنگِ راه و جاده؛ قدم‌های بیشمار امسال باز قسمت من آه و حسرت است من مانده‌ام میان عدم‌های بیشمار شاعر کمی درون خیالش که غرق شد؛ مشغول شد به درد و الم‌های بیشمار؛ ناگاه در میانه‌ی شعرش گریز زد! از داغ‌ها نوشت و ستم‌های بیشمار زینب چگونه این همه منزل پیاده بود؟! جان‌ها فدای زخم و ورم‌های بیشمار این راه بی نهایتِ بانوی ما چقدر سخت است و پر ز پیچش و خم‌های بیشمار؟! حقا که هر مصیبت او نانوشتنی است با صد هزار سطر و قلم‌های بیشمار رفتند زائران به زیارت ولی ببین جامانده‌ایم در پس غم‌های بیشمار https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
در مذهب ما باده حرام است و لیکن یک باده حلال است که آن است https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
از فرش تا به عرش تو بسیار فاصله است دوش نبی کجا و خدا کربلا کجا؟! https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
مردی که به سن و سال بالایی نیست آن دل که شجاع نیست دریایی نیست ققنوس شدی! به قلب آتش زده‌ای! ققنوس هم اینقَدَر تماشایی نیست! https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
همه رفتند زیارت وَ فقط ما ماندیم از صفای حرم و صحن و سرا جا ماندیم زائران کوله به دست از پی هم می‌رفتند... به خدا مسئله از ماست؛ اگر ما ماندیم کربلا ساحل دریای حسین است ولی حیف شد! ما همه در حسرت دریا ماندیم! پسری مثل من و هر که در اینجا مانده با خودش گفت چرا این همه ماها ماندیم؟! یک نگاهی به کف کوله خالی انداخت... زود فهمید چرا یکه و تنها ماندیم حسرتی هست اگر بر دل ما باور کن همگی پشت در خانه‌ی زهرا ماندیم همه‌ی آنچه که گفتیم، درست است ولی همه رفتند زیارت وَ فقط ما ماندیم... https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
کودکی پشت در خانه‌ی او در می‌زد در شب حادثه بر سینه و بر سر می‌زد پدرش نام پسر را چه مکرر می‌گفت! درِ آن خانه‌ پسر سخت و مکرر می‌زد وارد خانه شد آن ماه سراسر از نور آه بر دست پدر بوسه سراسر می‌زد وای از لحظه جان دادن مولای غریب! از فراوانی سم، چنگ به بستر می‌زد اشک می‌ریخت پسر در غم هجران پدر طپش سینه‌ی او چندبرابر می‌زد تا ابد مکه در اندوه بمانَد آری! کعبه در حسرت آغوش حسن پر می‌زد... اینچنین نیست که این سلسله پایان یابد... کودکی پشت در خانه‌ی او در می‌زد @MohsenAlikhanySher
قم با وجود حضرت معصومه قم شده است ورنه کویر خشک کجا؟ شهر قم کجا؟! https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
از چهرهٔ زیباش خدایا توبه! از قامت رعناش خدایا توبه! او قهقهه می‌زد و دلم غش می‌رفت از حجم اداهاش خدایا توبه! https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
ای درّ عقیقم! شده‌ای پا به رکابم تا گم نشوی سخت گرفتار تو هستم https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیزر | شعرخوانی اخوی بزرگوارم آقا اسماعیل علیخانی شاعر رفته سردار نفس تازه کند برگردد... https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
آمد به دنیا زینتِ شب‌های تارش زینب همان آرامشش؛ دار و ندارش آن شب علی چشمان نازش می‌درخشید از شوق جاری بود اشک از چشم یارش پاییز دیگر سردی‌اش معنا ندارد پر کرده حجم خانه را عطر بهارش گویا علی تکثیر می‌گردد همیشه وقتی که زینب می‌نشیند در کنارش زهرا اگر در بی‌قراری‌های او نیست زینب ولی آرامشش هست و ‌قرارش یادآور زهراست زینب پیش حیدر مخصوصا آن هُرم نگاه باوقارش حیدر اگر باب نبی در شهر علم است قطعا که زینب هست دائم پرده‌دارش بعد از علی هم باز دشمن می‌هراسید زینب به دستش بود نبض ذوالفقارش پیچیده در گوش زمانه خطبه‌‌ی او در پیشگاهش می‌کنم جان‌ را نثارش بر تارَک تاریخ شیعه می‌درخشد صبرش، وقارش، اعتقادش، اقتدارش https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
برخیز ز خواب و آسمان را بنگر هم مشتری و ستارگان را بنگر بیهوده مدان خلقت آیاتش را با دیده جان و دل جهان را بنگر https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f