eitaa logo
شعر | محسن علیخانی
1.2هزار دنبال‌کننده
538 عکس
57 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همه رفتند ولی باز چرا ما ماندیم؟! از صفای حرم و صحن و سرا جا ماندیم زائران کوله به دست از پی هم می‌رفتند... به خدا مسئله از ماست؛ اگر ما ماندیم کربلا ساحل دریای حسین است ولی حیف شد! ما همه در حسرت دریا ماندیم! پسری مثل من و هر که در اینجا مانده با خودش گفت چرا این همه ماها ماندیم؟! یک نگاهی به کف کوله خالی انداخت... زود فهمید چرا یکه و تنها ماندیم حسرتی هست اگر بر دل ما باور کن همه از کاهلی ماست که اینجا ماندیم همه‌ی آنچه که گفتم شده بُغضی که خدا همه رفتند ولی باز چرا ما ماندیم؟! @MohsenAlikhanySher
انتظار فرجش مایه دلداری ماست گر چه غیبت همه از فرط گنهکاری‌هاست غصه اینجاست که در اوج گرفتاری‌ها همگی غافل و او فکر گرفتاری ماست گره افتاده به کارش، به خداوند قسم! همه از ماست که بر ماست که آقا تنهاست انتظار فرج این نیست که اشکی ریزی اینکه یک گوشه نشینی به تماشا زیباست؟! اینکه حتی غم او گوشۀ ذهنت هم نیست یا دلت در طلب ماه رخش نیست، رواست؟ یا که مشغول به دنیا و هیاهو باشی یا که گوشت به در غیبت او نیست! سزاست؟! و ندانی و نپرسی که در این شهر شلوغ دیر شد آمدنش! وصل چه شد؟ یار کجاست؟! اینکه اندیشه کنی یار به ما محتاج است ساده‌لوحی است! نفهمیدن غم‌هاست! خطاست!! چاره در گریه اگر بود که او می‌آمد «به عمل کار برآید» که عمل شرط دعاست @MohsenAlikhanySher
•پادکست | شهرشلوغ •گوینده: •شاعر: محسن‌علیخانی ____ ___ ID: @Mr_Sayeh
InShot_۲۰۲۴۰۶۱۲_۱۴۵۲۰۵۹۲۶_12-06-24_14-52-54-666_60_12.mp3
2.88M
پادکست | شهرشلوغ •گوینده : •شاعر: محسن‌علیخانی _ ___ •||https://eitaa.com/Mr_Sayeh
«گویند کسان بهشت با حور خوش است» خیام نوشت: «آب انگور خوش است» بگذار کنار حور و انگور و بهشت! یک لحظهٔ با حسین محشور خوش است @MohsenAlikhanySher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودکی پشت در خانه‌ی او در می‌زد در شب حادثه بر سینه و بر سر می‌زد پدرش نام پسر را چه مکرر می‌گفت! درِ آن خانه‌ پسر سخت و مکرر می‌زد وارد خانه شد آن ماه سراسر از نور آه بر دست پدر بوسه سراسر می‌زد وای از لحظه جان دادن مولای غریب! از فراوانی سم، چنگ به بستر می‌زد اشک می‌ریخت پسر در غم هجران پدر طپش سینه‌ی او چندبرابر می‌زد تا ابد مکه در اندوه بمانَد آری! کعبه در حسرت آغوش حسن پر می‌زد... اینچنین نیست که این سلسله پایان یابد... کودکی پشت در خانه‌ی او در می‌زد @MohsenAlikhanySher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻حضرت سعدی علیه‌الرحمه در یکی از غزل‌های معروفشون می‌فرمایند👇 برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی 🔻مرحوم شهریار با بیت زیر، پاسخ زیبایی به ایشون میدن☺️👇 برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را 🔻حضرت آیت الله جوادی آملی در بیانی از قول یکی از روحانیون که امام جماعت یکی از مساجد بود، گفتند: در شعر «علی ای همای رحمت» استاد شهریار، به جای «برو ای گدای مسکین، در خانه علی زن» باید می‌‌گفت: مرو ای گدای مسکین، تو در سرای مولا که علی همیشه می‌زد در خانه گدا را شادی روح مرحوم شهریار فاتحه مع الصلوات 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺