🔸 انتشار مقاله "التاريخ المقدس ومكانته في تطور تدوين التاريخ في الحوزات العلمية في القرن الماضي"
مقاله "التاریخ المقدس و مکانته فی تطور تدوین التاریخ فی الحوزات العلمیة فی القرن الماضی" در شماره دوم سال سوم دوفصلنامة التاریخ و الحضارة الاسلامیة؛ الرؤیة المعاصرة (شماره پیاپی ۷، تابستان و پاییز ۱۴۴۵ ق./ ۲۰۲۳ م.، صص ۹ ـ ۲۸) منتشر شده است. چکیده این مقاله چنین است:
التاريخ المقدس هو فرع من فروع تدوين التاريخ يتم اختيار موضوعه بناءً على المفاهيم الدينية وتعاليم الكتب السماوية أو فيما يتعلق بها، ومن خلال مراجعة التفسيرات المختلفة له يمكن اعتباره تاريخ الهداية الإنسانية المبني على الدين ولوازمه وملحقاته. إن التاريخ الشائع في الحوزات العلمية مع التركيز على الحوزة العلمية في قم خلال المائة عام الأخيرة هو مصداق واضح للتاريخ المقدس، ولكن في العقود الثلاثة الأخيرة كانت هناك رغبة وإمكانية للتعامل مع فروع التاريخ الأخرى في الحوزة العلمية. ومن خلال سرد خصائص التاريخ المقدس في الحوزات العلمية وتنوع الكتابات التي تندرج تحته، فإن هذا المقال يلقي نظرة على عوامل ونتائج التعامل مع فروع التاريخ الأخرى في الحوزات العلمية في العقود الأخيرة، ويبين أن الجهود المتزايدة التي يبذلها أنصار التاريخ المقدس لإعادة الحوزة إلى نطاق التاريخ المقدس، بكل قيمته وفائدته، لها عواقب مثيرة للقلق.
متن کامل مقاله به پیوست در دسترس است.
۱ تیر ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
التاریخ المقدس.pdf
439.8K
مربوط به یادداشت بالا
متن کامل مقاله "التاريخ المقدس ومكانته في تطور تدوين التاريخ في الحوزات العلمية في القرن الماضي"
@MohsenAlviri
🔻 اکران و تحلیل و بررسی فیلم #مصائب_مسیح در #سینما_اندیشه با حضور #حجتالاسلام_دکتر_الویری
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
🎙از سلسله نشست های اکران و تحلیل و بررسی و ایده پردازی #تولید_فیلم از دیدگاه اندیشه اسلامی
🔹مضمون فیلم: مسیحیت
⏰زمان: پنجشنبه ۷ تیرماه
اکران: ساعت ۱۰ صبح
تحلیل و بررسی فیلم: بعد از نماز ظهر و عصر
🏢 محل اکران: قم، خیابان شهدا(صفائیه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه، سالن نمایش
@MohsenAlviri
سالروز رویداد بزرگ مباهله گرامی باد.
🔹 به بهانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ـ بخش اول
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (حجرات ـ ۱۰)
بر پایه آموزههای دینی مؤمن بودن و در جبهه حق بودن به مفهوم بری بودن از هر اشتباه و خطا نیست، و چه بسیارند کسانی که به عنوان یک مسلمان پیرو مکتب اهل بیت علیهم السلام مرتکب خطاها یا گناهانی کوچک و بزرگ از عرصه شناخت تا رفتار میشوند.
نصیحت، خیرخواهی نسبت به یکدیگر، کمک فکری، تبیین، موعظه، ارشاد و مانند آن که جایگاهی بلند در آموزههای اخلاقی اسلامی دارد، همگی بر این پیشفرض استوار است که چه بسا یک مؤمن معتقد هم دچار اشتباه شود و لذا نیازمند راهنمایی و خیرخواهی و مانند آن است. پیشفرض آیه شریفه دهم سوره مبارکه حجرات هم که مخاطبان خود را به آشتی دادن برادران دینی فرا میخواند، همین است که چه بسا دو برادر یا دو جریان که هر دو موصوف به ایمان هستند، هر دو و یا یکی از آن دو، سخن یا رفتار نادرستی داشته باشد که موجب اختلاف و درگیری منجر به کشتن یکدیگر (حجرات، ۹) در جامعه دینی شود.
یعنی حتی خطاهایی تا این اندازه بزرگ هم موجب بیرون رانده شدن از دایره ایمان نیست. از یاد نبریم که مؤمن دور از هر خطا و کاستی در عرصه شناخت و رفتار، امام معصوم علیه السلام است. همین تحلیل در باره ارزشهای ثانویه مانند انقلابی بودن صدق میکند. این گونه نیست که فرد یا جریانی صرفا به دلیل رفتاری که ما آن را انقلابی نمیدانیم و یا حتی به دلیل ارتکاب یک خطا از دایره انقلابی بودن بیرون گذاشته شود. وقتی در باره ایمان که بنیادیترین معیار سنجش و ارزیابی انسانهاست قرآن میگوید به دشمنی که در میدان جنگ اظهار اسلام کرد نگویید که مؤمن نیستی (نساء، ۹۴)، به طریق اولی در سلب ارزشهایی مانند انقلابی بودن از کسانی که خود را در جبهه انقلاب میدانند و پیشینه آنها هم گواه این ادعاست، باید احتیاط کرد.
یکی از چالشهای اخلاقی در عرصه انتخابات که اکنون به فراوانی دیده میشود، مطلقنگریهایی زیر پوشش دین است که با آموزههای دینی سازگار به نظر نمیرسد.
خودحقپنداری به گونهای که خود را حق مطلق و جانب دیگر را شر مطلق بدانیم، آشکارا بر خلاف آموزه های دینی است، همان گونه که یافتن یک خطا یا کاستی موهوم یا واقعی در طرف مقابل و آن را بهانهای برای بیرون نهادن او از دایره ارزشها قرار دادن ناسازگار با آموزههای دینی است. هیچ یک از دو نامزد راه یافته به دور دوم انتخابات و جبهه پشتیبان آنها، خیر مطلق نیست و هیچ کدام هم شر مطلق نیست، هر دو ممکن است خطاهایی داشته باشند؛ حال اگر یک جریان به نام دین و به بهانه این خطاها خود را خیر مطلق و طرف مقابل خود را شر مطلق بداند بر خلاف آموزههای دینی رفتار کرده است. به همین ترتیب، این تلقی که عدهای خود را جبهه انقلاب به صورت مطلق بدانند و طرف مقابل خود را که از قضا پیشینهای درخشانتر در بذل جان و مال در راه انقلاب دارد، خارج از جبهه انقلاب بشمرند، سخنی قابل دفاع نیست.
بر این پایه، یکی از معیارهای داوری در باره دو نامزد همین است که ببینیم آنها تا چه اندازه با وجود احتمال خطا در طرف مقابل از متهم ساختن آنها به خروج از دایره ارزشهای دینی و انقلابی پرهیز میکنند.
۱۱ تیر ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔸 به بهانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ـ بخش دوم: رأی پاک؛ رأی ناپاک
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ... (اعراف، ۹۶)
اگر مردمان آبادیهای ایمان میآوردند و پروا داشتند، برکاتی از آسمان و زمین بر آنها میگشودیم ...
برکت به مفهوم بازدهی بیش از حد متعارف و یا کارکردی فراتر از حد انتظار یکی از مهمترین آموزههای دینی است که در دنیای پیشامدرن با زندگی مردم در هم آمیخته بود و اکنون به نظر میرسد یکی از بیگانهترین مفاهیم حتی در بین دینداران است. در منابع دینی ما، رفتارهایی مانند ایمان همراه با عمل صالح (آیه ۹۶ سوره مبارکه اعراف)، و یا عدالتورزی (بالعدل تتضاعف البرکات) مایه برکت و در برابر آن رفتارهایی مانند گناه و خیانت و تکذیب پیامبران موجب کاهش و یا از بین رفتن برکت است. چیستی و عوامل ایجاد کننده و تضعیف کننده برکت به راستی شایسته بازخوانی از ابعاد مختلف است.
برکت دادن خدا و برکت یافتن کارها و سرمایهها امری ماورائی است و عقل جزءنگر حسابگر بشری از درک چرایی و فرایند آن ناتوان است؛ این که چرا و چگونه ایمان و پرواپیشگی موجب فرو ریختن برکت از آسمان میشود بر ما پوشیده است ولی تجربه همگی ما نشان میدهد که این سخن سخنی گزاف نیست و به یقین شواهدی برای آن در تجربه زیسته خود سراغ داریم.
دور از ذهن نیست که گفته شود چه بسا یکی از عوامل به نتیجه نرسیدن طرحهای ترویج ارزشهای اخلاقی در دهههای گذشته، با وجود خوب بودن برنامهها، آمیختگی اقدامات اجرایی آن با انواع رفتارهایی است که به هر دلیل مورد تأیید شرع نبوده و در نتیجه اجرای این طرحها برکتزدا بوده است.
رأی دادن در انتخابات، یک ابزار برای تحقق یک هدف مقدس یعنی مشارکت در سرنوشت و برگزیدن یک خدمتگزار برای مردم در چارچوب نظام اسلامی است. اگر این ابزار با حرام آمیخته شود برکت آن در معرض تهدید قرار میگیرد و اگر پاکیزه و منزه باشد برکت خواهد یافت. آمیختگی با حرام در اموری مختلف مصداق مییابد، مانند استفاده از امکانات دولتی و عمومی برای تبلیغ نامزد موردنظر خود، توزیع ناعادلانه امکانات عمومی برای تبلیغات نامزدها، سوق دادن رأی مردم به یک نامزد با تطمیع و فریب، کوشش برای تخریب شخصیت رقیب با تهمت و دروغ، و پرداختن به امور شخصی غیرمرتبط با صلاحیت فرد. از بین رفتن برکت هم میتواند مصادیق مختلفی داشته باشد؛ همچون: متقاعد نشدن مخاطب، بروز عوامل بیرونی بر باددهنده کوشش انتخاباتی، شکننده بودن همراهی مخاطب، و حتی ناموفق شدن و یا ناکام ماندن فرد منتخب.
سزاوار است خود و طرفداران نامزدها را در معرض این پرسش قرار دهیم که در مقام تبلیغ مردم و کشاندن آنها به پای صندوق رأی و به ویژه برای متمایل ساختن آنها به یک نامزد و یا دلسردکردن آنها نسبت به یک نامزد دیگر، کنش انتخابی ما تا چه اندازه برکتزا و یا برکتزداست؟ طلبه یا غیرطلبهای که پای در فعالیت انتخاباتی گذاشته است و مشتاق است به نتیجه مطلوب برسد صرف نظر از مسؤول بودن نسبت به سخن و رفتار خود در پیشگاه خداوند متعال، سزاست مدام این پرسش را از خود داشته باشد که آیا به راستی خود را دور از انواع گناهان زبانی و آلودگیهای مالی نگاه داشته است یا نه؟ آیا کنش تبلیغی انتخاباتی او برکتزا و یا برکتزداست؟ و اگر در تحلیلی صادقانه دریافت که رفتار او آمیخته با حرام است، انتظار نداشته باشد که به نتیجه مطلوب برسد. این گونه افراد حتی اگر در کوتاه مدت، به آن چه میخواهند دست یابند، دست تقدیر الهی در زمانی دیگر جزای کژاندیشی و کژرفتاری آنها را خواهد داد و چه تجربیات عبرتآموزی در این باره وجود دارد!
یکی دیگر از شاخصههای ارزیابی دو نامزد و تصمیمگیری برای برتر نهادن یکی از آنها بر دیگری، همین است که ببینیم رفتار انتخاباتی آنها تا چه اندازه برکتزا و یا برکتزداست و رأی پاک و حلال و پاکیزه نزد کدام یک از آنها بیشتر است؟
۱۲ تیر ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔹 به بهانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ـ بخش سوم: آغاز اصلاح اجتماعی در مقیاس خرد
وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ (شعراء، ۲۱۴)
و خویشاوندان نزدیک خود را بیم و هشدار ده...
بر پایه روایتی که تفسیر فرات کوفی ذیل آیه ۲۱۴ سوره مبارکه شعراء آورده و نیز همسو با برداشت برخی از مفسران معاصر، فرمان بازتاب یافته در این آیه، در مرحله پایان دعوت محدود پیامبر صلی الله علیه و آله و در آستانه دعوت گسترده آن حضرت، از آن رو صادر شد که اصلاح اجتماعی نمیتواند یکباره و در سطح گسترده چهره بندد و مصلحان اجتماعی دینباور باید ابتدا آن چه را دنبال میکنند در مقیاسی خرد (در این جا خویشاوندان نزدیک) تجربه کنند و در حد توان آن را تحقق بخشند و سپس گستره آن را فراخی بخشند و بر پایه تجربیات به چنگ آمده، اصلاح در مقیاسهای بزرگ را پی بگیرند.
تجربه موفق در مقیاس خرد، سازکار اصلاح اجتماعی در مقیاسهای بزرگتر را از ابعاد مختلف، بسیار آسانتر میکند. به عنوان مثال، تردیدی نیست که اگر در چهل و پنج سال گذشته این توانایی را داشتیم که یک شهرک کوچک را به عنوان نمونهای از آرمانشهری که شعار آن را میدهیم بسازیم اکنون آن تجربه موفق خود زبان گویایی برای فراخواندن گسترده مردم به سوی نیکیها و خوبیها بود و نیازی به هزینه کردن زیاد برای این کار نبود، زیرا مردم خود به دنبال همسانسازی زیست خود با آن الگوی پیاده شده در آن شهرک بر می آمدند.
با این مقدمه، میتوان گفت یکی دیگر از معیارهای داوری در باره دو نامزد ریاست جمهوری امکانپذیری برنامههای آنها از منظری است که از این آیه شریفه برداشت میشود. برنامهای که قرار است در مقیاس ملی اجرا شود، ابتدا باید در سطح خرد و در سطح یک استان یا دست کم یک شهر و یا حتی یک روستا و یا لااقل یک محله و یا یک مجتمع مسکونی تجربه شده و کارآمدی و اثربخشی آن اثبات شده باشد. عرصه عمومی کشور عرصه آزمون و خطا نیست و آزمون و خطاهایی از این دست هزینههای جبرانناپذیر بر جامعه تحمیل میکند. برنامهریزیهای دور از واقعیت هر چقدر هم ادعا شود که دقیق است، مادام که پشتگرم به تجربه موفق اجرا در سطح خرد نباشد، تنها یک شعار زیباست که به راحتی نمیتوان چشم امید به اجرای موفق آن در سطح ملی داشت. برنامههای فاقد پشتوانه آزمایش شدن در سطح خرد، تفاوتی چشمگیر با همه حرفهای خوب کتابها و قوانین و سیاستها و سخنرانیها ندارد و همان گونه که زیبایی این سخنان چه بسا فاصلهای دراز با وضعیت عینی جامعه داشته باشد، این برنامههای به ظاهر زیبا هم در مرحله اجرا چه بسا همان فاصله را با آن چه در عمل محقق میشود، بیابد.
دوباره تأکید مینماید میزان پشتگرمی شعارهای انتخاباتی به تجربه اجرایی چه در داخل کشور و چه در خارج کشور یک معیار داوری و یک شاخص کمککننده به تصمیم انتخاباتی ما در روز ۱۵ تیر ۱۴۰۳ است.
۱۳ تیر ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔸 به بهانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ـ بخش چهارم: پیروی از گمان
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا (نجم، ۲۹)
و آنان به این آگاهی ندارند، از چیزی جز گمان خویش پیروی نمیکنند، و گمان هیچگاه [ ما ] از دست یافتن به حقیقت بینیاز نمیکند.
انسان غیرمعصوم نمیتواند همه رفتارهای خود را همواره بر آگاهی کامل و یقین مبتنی سازد و چه بسا در مواردی ظن خویش را راهنمای عمل قرار دهد. در مباحث روششناختی به دست آوردن احکام شرعی از متون اصلی دینی، حجم گستردهای از مطالب همراه با باریکبینیهایی خیرهکننده در باره گمانهای معتبر و چگونگی معیار قرار دادن آن برای رفتارهای دینی وجود دارد.
مرحوم علامه طباطبائی ذیل این آیه شریفه و بر پایه استناد به دیگر تفاسیر و فرهنگ واژگان قرآنی، گمان نکوهیده شده در این آیه را همسان توهم و یا دربردارنده توهم شمرده است. از این نوع گمانهای وهمآلود باید پرهیز کرد.
یکی از چالشهای جدی در ایام انتخابات و حکمرانی دولت نهم و دهم در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ مبنا قرار گرفتن و دامن زده شدن به اندیشهها یا شِبهاندیشههایی بود که ظاهر دینی داشت ولی هیچ یک از عالمان شناخته شده دینی که مرجعیت فکری و دینی متدینان را بر عهده داشتند آنها را به رسمیت نمیشناختند.
در آن سالها کوششی سازمانیافته برای تغییر مرجعیت فکری سنتی شیعیان اثنیعشری صورت بست که سوگمندانه به صورت نسبی به ثمر نشست. زمانی دراز طول کشید و هزینههای بسیاری تحمیل شد تا عالمانی که دل به شکفتگی فرهنگ اسلامی در آن دوره بسته بودند پی ببرند که نهال امیدشان را در خاکی آلوده نشاندهاند.
افسوس که هنوز فضایی برای نقد روشمند آن دوره و آن دور برداشتنها فراهم نیامده است.
یکی از مهمترین آموزههای دینی دگرگون شده در آن روزگار، آموزه بلند و حرکتآفرین و جامعهساز و امیدبخش مهدویت بود که تراز آن تا تولیگری و تصدیگری پرداخت یارانههای مردم فرو کاسته شد. صاحبان آن اندیشه یا شبهاندیشه همراه با یکی دو جریان فکری همسو با خود که در سالهای گذشته در سایه نشسته و خود را فربهتر کردهاند و به یُمن پشتیبانیهای گوناگون توانستهاند آثار قلمی گوناگونی هم منتشر کنند و دسترسی خود به تریبونهای عمومی را هم گسترش بخشند، اکنون خیز برداشتهاند که بار دیگر آفتابی شوند.
اگر در آن دوره، برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زمان تعیین میکردند، اکنون خود را آماده میکنند که این گمان وهمآلود را مطرح کنند که حضرت مهدی علیه السلام ظهور کرده است ولی هنوز تصمیم به قیام نگرفته است. این نوع اندیشهها و شِبهاندیشهها اگر برساختهای عامدانه نباشد، در بهترین صورت و خوشبینانهترین حالت، به این دلیل که پشتوانه تأیید علمای برجسته دینشناس را با خود همراه ندارد، مصداقی از توهم مهدویتشناسی به شمار میرود که باید از آن پرهیز کرد؛ هر چند در فضای رواج تفکرات آخرالزمانی در سطح جهانی، احتمال برساخته بودن آن را هم باید با دقت و احتیاط سنجید.
اگر اکنون بر خلاف فضای بسیار سنگین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲، با آزادی بیشتری میتوان زبان به نقد تفکر دینی حاکم در آن سالها گشود، و اگر بپذیریم آن تلقی از آموزههای دینی به ویژه مهدویت رهزن بوده است، آن گاه میتوانیم بگوییم یکی از معیارهای داوری در باره دو نامزد ریاست جمهوری، میزان دوری یا نزدیکی آنها به فکر دینی دولت نهم و دهم است. یکی از نامزدها همکار نزدیک و همراه رئیس دولت نهم و دهم و اصولا برآمده از دامن آن دولت است. این جریان هیچگاه از اندیشه و رفتار رئیس دولت نهم ودهم تبری نجسته است.
خطر این نگرشها فراتر از سطح منازعات سیاسی و حتی فراتر از سطح ملی است و بنیانهای فکری انقلاب بزرگ اسلامی و بلکه فراتر از آن، کیان مکتب اهل بیت علیهم السلام را نشانه رفته است. صدای پای بازگشت احتمالی آنها، باید هشداری برای جامعه دینی به ویژه مراجع بزرگوار و عالمان دینشناس باشد و نیز معیاری برای تصمیم انتخاباتی ما در روز جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳.
۱۳ تیر ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
🔹 به بهانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ـ بخش پنجم و پایانی: انتخاب اصلح
وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا (اسراء، ۳۶)
و پیروی مکن از آن چه بدان آگاهی نداری، همانا گوش و چشم و دل، همگی آنها باید در باره آن پاسخگو باشند.
تا ساعاتی دیگر زمان تعیین شده برای تبلیغات انتخاباتی به پایان میرسد و تا دو روز آینده رئیس جمهور جدید نیز از سوی مردم نیز برگزیده خواهد شد. در این میان، انتخاب ما همچون همه دیگر کنشهایمان رفتاری است که بر پایه انبوهی از گزارههای دینی باید نسبت به آن در پیشگاه خداوند و در آن سرا پاسخگو باشیم. از همین رو قرآن به صراحت ما را از پیروی کردن از چیزی که بدان آگاهی نداریم برحذر داشته است. ولی از سوی دیگر، اگر هر یک از ما برای شناخت اصلح صادقانه کوشیده باشد و بدون حب و بغض و پیشداوری و منفعتخواهیهای ناحق به یک انتخاب رسیده باشد، با آرامش خاطر و بدون واهمه از طعنهها و سرزنشها و القای گناه از سوی طرفداران نامزد رقیب میتواند رأی خود را به صندوق بیاندازد و امید پاداش الهی هم داشته باشد.
بر پایه چهار یادداشتی که پیش از این در همین باره منتشر شد، به باور بنده انتخاب آقای دکتر مسعود پزشکیان در برابر نامزد رقیب وی، انتخاب اصلح است. اصلح دانستن آقای پزشکیان به هیچ روی به معنای نبود نقطه ضعف در او و اندیشه و سلوک او و اطرافیان او نیست همان گونه که قطعا به معنی نبود نقطه قوت در اندیشه و سلوک نامزد رقیب و اطرافیان او هم نیست، همانگونه که در یادداشت نخست ذکر شد، هیچ یک از دو نامزد خیر مطلق و یا شر مطلق نیست، از این رو اصلح شمردن آقای پزشکیان به این معناست که اگر مجموع نقاط ضعف و قوت و دستاوردها و تهدیدها این دو نامزد را در کفه ترازوی سنجش شایستگی بگذاریم، در نگاهی کلی و در معدل کلی کفه ترازو به سود آقای پزشکیان سنگینی میکند.
منطق دفاع بنده از آقای دکتر پزشکیان دقیقا همان منطق دفاع از آقای مهندس میرحسین موسوی در برابر نامزد رقیب او در سال ۱۳۸۸ است، که بیش از آن که رأی به یک نامزد باشد رأی "نه به نامزد رقیب" بود. همان گونه که شناخت و تحلیل از نامزد رقیب آقای مهندس موسوی در آن دوره، برخاسته از شیندهها از این و آن نبود بلکه ریشه در شناخت مستقیم داشت، اکنون هم صرفنظر از همه آن چه در رسانههای گفته میشود تحلیل من از نامزد رقیب آقای دکتر پزشکیان ریشه در شناخت مستقیم دارد. همان گونه که استدلال اصلی بنده در آن دوره این بود که این فرد، فرد نظام نیست و نمیتوان به او امید بست، اکنون هم روح استدلال و استنتاج بنده بی کم و کاست همان است. همان گونه که آن زمان تحلیل بنده این بود که کژیهای احتمالی آقای میرحسین را میتوان فریاد زد ولی کژیهای طرف مقابل را که پوشش ارزشهای دینی و انقلابی دارد، نمیشود فریاد زد، اکنون هم دقیقا به همان ترتیب بر این باورم اگر کاستیها و کژیهایی در دولت آقای پزشکیان به چشم آید میتوان آن را فریاد کشید ولی برعکس در برابر کاستیهای و کژیهای دولت رقیب تنها میتوان خون دل خورد. همان گونه که آن زمان بارها و بارها گفته شد که یکی از اصلیترین اشکالهای این جریان مدعی ولایتپذیری، غیرباورمندی به ولایت فقیه به عنوان جوهره نظام اسلامی است، اکنون نیز همین احساس خطر وجود دارد؛ طرفه آن که این بار، حتی ارجاع ظاهری به منویات رهبری و شعار به سود ایشان در سخنان و گردهماییهای این مدعیان ولایتپذیری به چشم نمیخورد.
یادداشتی که در سال ۱۳۹۲ با اطلاع و اذن مرحوم آیتالله مهدوی کنی اعلی الله مقامه در نقد نوع تفکر آقای جلیلی و برخی از اطرافیان ایشان با نام "متدینان بی دین و چند خاطره از آیتالله مهدوی کنی" نوشته بودم و در خبر آنلاین منتشر شده بود (هنوز هم در دسترس است)، ادامه همان نگرانیها بود.
طبعا در صورت انتخاب آقای پزشکیان از سوی مردم، نگرانیهایی پدید خواهد آمد، مانند هنجارشکنیهای احتمالی برآمده از شکفتن بغض فروخفته کسانی که در پانزده سال گذشته احساس ستم داشتهاند، تداوم عدم پایبندی به ظواهر شریعت که در دولت سیزدهم در بدترین حالت پس از پیروزی انقلاب اسلامی درآمده است، افزایش طمعورزی دشمنان قسمخورده ما به کشور عزیزمان و دیگر نگرانیهایی از این دست، ولی همان گونه که ذکر شد اگر مجموعه این نگرانیها با مجموعه نگرانیهای برآمده از رأی آوردن نامزد رقیب سنجیده شود، به حکم خرد باید آقای پزشکیان را برتر نهاد.
انتخاب ما هر چه که باشد، بین خوب و خوبتر، بین بد و بدتر و یا بین خوب و بد، یک انتخاب در بین گزینههایی است که شورای نگهبان برایمان مشخص ساخته است و طبعا اعضای محترم آن شورا هم در عقاب و ثواب تصمیم ما شریک هستند.
۱۴ تیر ۱۴۰۳
@MohsenAlviri
بیانیه جمعی از فضلا، استادان و پژوهشگران حوزه علمیه قم در رابطه با مرحله دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
@MohsenAlviri