eitaa logo
محسن الویری
353 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
12 ویدیو
318 فایل
این کانال برای اطلاع‌رسانی در باره رویدادها و بازتاب دادن دیدگاه‌های شخصی و نیز بازنشر پاره‌ای اطلاعات سودمند علمی ایجاد شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
مربوط به یادداشت بالا تصویر روی جلد کتاب درآمدی بر تفسیر تمدنی قرآن @MohsenAlviri
📢 جلسه پیش دفاع رساله دکتری با موضوع «دلالت‌های روایات امامان شیعه (علیهم السلام) در زمینه‌ی زیست فردی و اجتماعی پیامبران (علیهم السلام)» 🔸زمان: دوشنبه ۲ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ 🔸مکان: سالن جلسات علامه طباطبائی 🌱 @BouNews @MohsenAlviri
یاد شهیدان‌ دفاع مقدس و یاد شهیدان حزب الله لبنان گرامی باد. 🔹یادداشت‌های سفر ازبکستان ـ بخش اول از بیست قسمت مقدمه: پس از صفر و پیش از سفر ابتکار شایسته تقدیر دانشگاه باقر العلوم علیه السلام برای پشتیبانی از سفرهای علمی اعضای هیأت علمی به خارج از کشور، این بار زمینه‌ساز برنامه‌ریزی گروه تاریخ این دانشگاه برای سفر به ازبکستان شد. پیگیری‌های چند ماهه مدیر کل سخت‌کوش و پرتوان امور بین الملل دانشگاه جناب آقای دکتر سیدهادی ساجدی سرانجام این سفر را پس از پایان یافتن ماه صفر، در تاریخ ۱۸ تا ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ با حضور این افراد رقم زد: آقایان دکتر حبیب‌الله بابائی، دکتر کریم خانمحمدی، دکتر سیدهادی ساجدی، دکتر حامد قرائتی، آقای دکتر سیدمهدی حسینی (در مرحله پس از آزمون جامع و پیش از دفاع از رساله دکتری)، بنده و بانوان محترم دکتر زهرا روح‌الهی امیری، دکتر ناهید طیبی، دکتر راحله ضائفی، دکتر نرجس رودگر، دکتر فضه خاتمی‌نیا و دکتر اعظم وفائی. از همه این هم‌سفران گرامی برای همراهی‌های طول سفر و کمک به گردآوری و تکمیل اطلاعات و در اختیار قرار دادن تصاویر صمیمانه تشکر می‌کنم. هماهنگی‌های سفر و تبادل اطلاعات اولیه به روش مرسوم در یک گروه ایتایی صورت گرفت و در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۳ نیز جلسه‌ای نیز با حضور رئیس و معاونان محترم دانشگاه با همین هدف تشکیل شد.(تصویر شماره ۱) انتظار دوستان سازمان فرهنگ و ارتباطات برای سنجش زمینه‌های همکاری علمی و فرهنگی با کشورهای آسیای میانه با تأکید بر ازبکستان مأموریت نانوشته‌ای را متوجه این گروه کرده بود. گزیده‌ای از ۱۷ مقاله منتشر شده در شماره‌های مختلف فصلنامه تاریخ اسلام درباره ماوراء النهر، آسیای میانه و ازبکستان به کوشش آقای دکتر حامد قرائتی به عنوان تحفه‌ای علمی فراهم آمد که در طول سفر به شخصیت‌های مختلف اهدا شود. این اثر در وبگاه انتشارات دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام به نشانی زیر در دسترس است: https://pub.bou.ac.ir یکشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ / ۸ سپتامبر ۲۰۲۴ اعضای گروه به همراه هم و برای حضور به موقع در پرواز شماره ۳۰۵۵ ساعت ۰۶:۵۰ شرکت هواپیمایی زاگرس، پس از یک مراسم کوتاه معنوی بدرقه در ساعت یک بامداد از دانشگاه باقر العلوم علیه السلام راهی فرودگاه امام خمینی شدند. تشریفات پرواز بدون مشکل خاصی انجام شد و پرواز هم با حدود یک ساعت تأخیر ساعت ۰۷:۵۰ فرودگاه امام خمینی صورت گرفت. نام ازبکستان در کرانه جنوبی سیردریا (سیحون) با قوم ازبک پیوند خورده است، ولی این پیوند در پیشینه تاریخی این منطقه و این قبیله به چشم نمی‌خورد. نام دو رود بزرگ آمودریا (جیحون) و سیردریا (سیحون) و شهرهای کوچک و بزرگ این منطقه و شرح حال ساکنان اصلی آن (پیش از نامبردار شدن به ازبکها) از دوران هخامنشی و پیشروی اسکندر در سال ۳۳۱ م. در آسیای میانه تا پایان عصر ساسانی در دوره پیشااسلامی و در دوره اسلامی از سده نخست تا حمله مغولان به ایران در متون و منابع تاریخی کم و بیش یافت می‌شود و تاریخ پاره‌ای از حکومت‌های نیمه‌مستقل مانند سامانیان و غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان را جدای از تاریخ این دیار نمی‌توان مورد بررسی قرار داد و برعکس نیز تاریخ آسیای میانه را جدا از این حکومت‌ها نمی‌توان بررسید. قبایل گوناگون ترک‌تبار تقریبا همزمان با ظهور اسلام در نواحی مختلف و حتی شهرهای ایرانی‌نشین ماوراء النهر سکنی گزیدند. ورود عنصر ترک به جهان اسلام پس از فتوحات قتیبه بن مسلم باهلی (۹۶ ق.) و قدرت یافتن آن‌ها در عصر معتصم عباسی (حک ۲۱۷ ـ ۲۲۷ ق.) منشأ تحولاتی بسیار شد و مردان ترک‌تبار به جنگاوری و زنان ترک‌تبار به زیبایی شهره شدند و تشبیه معشوق به ترک جنگاور بخشی خواندنی از غزل فارسی را شکل داد، بررسی کاربردهای واژه ترک در ادب فارسی یکی از راه‌های آگاهی از سیر تحول نگاه مسلمانان و ایرانیان به پدیده ترکان به شمار می‌رود. مسعودی در مروج الذهب در وصف جیحون و مسیر آن، به گونه‌ای سخن گفته است که می‌توان حضور ترکان مسلمان را حتی در نیمه دوم قرن سوم هجری در این مناطق پذیرفت: ... و إليها يصب نهر فَرْغَانة و الشاش و يمر ببلاد الفاراب في مدينة جديس، و تجري فيه السفن إلى هذه البحيرة، و عليها مدينة للترك يقال لها المدينة الجديدة، و فيها المسلمون، و الأغلب من الأتراك في هذا الموضع الغُزيَّة، و هم بواد و حضر، و هذا الجنس من الاتراك هم أصناف ثلاثة ... (مروج الذهب، ج ۱، ص ۱۱۷) و رود فَرغانه و چاچ به دریاچه خوارزم می‌ریزد و رود جیحون از شهرهای منطقه فاراب در شهر جدیس عبور می‌کند، در این رود کشتی‌ها به سوی دریاچه خوارزم آمد و شد دارند، در این دریاچه شهری به نام شهر جدید ویژه ترکان قرار دارد که در آن مسلمانان می‌زیند. بیشتر ترکان این منطقه غُزّ تبار هستند که در بیابان و شهر زندگی می‌کنند و این گونه از ترکان خود بر سه گونه هستند... ۱ مهر ۱۴۰۳ @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا تصویر شماره ۱ ـ دیدار هیأت اعزامی به ازبکستان با رئیس و معاونان محترم دانشگاه @MohsenAlviri
به آسمان سپید پرکشیدن کارگران مظلوم از ژرفای قطعه‌ای سیاه از زمین طبس تسلیت باد 🔹 یادداشت‌های سفر ازبکستان ـ بخش دوم از بیست قسمت اغلب حاکمان این منطقه پس از سامانیان تاکنون ترک‌تبار بوده‌اند و همین امر، عامل اصلی گسترش و چیرگی فرهنگ ترکی همزمان با پیوستگی فرهنگ و زبان فارسی در این منطقه بوده است. تا پیش از قرن هفتم هجری ظاهرا نام ازبک و نامی از ازبک‌ها در منابع برده نشده است. پس از فروپاشی اردوی زرین مغولی، به تدریج یک هویت قومی تازه بر پایه انتساب به غیاث‌الدین محمد ازبک خان (۷۴۲ ق.) (ازبک Uzbek به‌ معنای‌ آقای‌ خود) از نوادگان باتو پسر جوچی و یکی از بزرگترین مقتدرترین فرماندهان مسلمان اردوی زرین شکل گرفت. حتی در زمان تیموریان (۷۷۱ ـ ۹۱۶ ق.) با وجود کاربرد زیاد نام ازبک و ازبکیان، این نام تداعی‌گر این منطقه نبود. لشکرکشی شیبک خان ازبک یا محمدخان شیبانی در سال ۹۰۶ ق. به شهر سمرقند و بیرون آوردن این منطقه از دست جانشینان تیمور و تصرف تدریجی تمامی ترکستان و ماوراء النهر و خراسان تا سال ۹۱۳ ق. برای نخستین بار به صورت رسمی بین نام این قبیله و این منطقه پیوند زد. تشکیل این دولت مستقل ازبک‌تبار برای نخستین بار در تاریخ، به این منطقه با وجود تنوع قومی ساکنان آن یک هویت قومی بخشید و ازبک.ها که حتی خلوص نژادی آنها هم به دلیل کثرت مهاجرت‌ها به این سرزمین، محل تردید است، به تدریج به عنوان ساکنان اصلی منطقه نام آن را با نام خود عجین ساختند. بیشتر میراث تاریخی این منطقه به پیش از هجرت و سکونت ازبک‌ها به این منطقه و به ویژه به عصر تیموریان برمی‌گردد. گرایش‌های مذهبی، فکری و مناسکی در آسیای میانه که جایگاهی بس بلند در تاریخ تمدن اسلامی دارد، پیوندی استوار با قوم ازبک ندارد و چهره‌های بلند آوازه‌ای مانند امام محمد بخاری (۲۵۶ ق.)، محمد خوارزمی (۲۳۳ ق.)، حکیم ترمذی (متوفای اوائل قرن چهارم هجری)، بوعلی سینای بخاری بلخی (۴۲۸ ق.)، ابوریحان بیرونی (بعد از ۴۴۲ ق.)، نجم‌الدین کبرای خوارزمی (۶۱۸ ق.)، بهاءالدین محمد نقشبند بخاری(۷۹۱ ق.) و بسیاری دیگر گواه ادب‌خیز بودن و عالم‌پرور بودن این دیار مستقل از ازبکان است. حتی برجسته‌ترین ادیب و وزیر عصر تیموری امیر علیشیر نوائی (۹۰۶ ق.) که در عصر سلطان حسین بایقرا (۹۱۱ ق.) کوششی فراوان برای پاس‌داشت و زنده‌داشت زبان ترکی جغتایی (گویش ترکی رایج نزد ازبکان) داشت و سروده‌ها و تألیفاتی با این زبان فراهم آورده بود، زاده هرات بود و ترک‌تبار نبود. با این همه، مقاومت ازبک‌ها در برابر سیطره روس‌های تزاری به ویژه در برابر باورهای مارکسیستی شوروی زبانزد است و در مقایسه با دیگر جمهوری‌های تحت سلطه مسکو، کمترین اثرپذیری را داشتند. ولی به هر حال سلطه روس‌ها بر این منطقه، پیامدهای منفی خود را داشت که ویرانی آثار دوره اسلامی، غارت مخازن نسخه‌های خطی و تغییر خط عربی فارسی رایج در این منطقه به روسی از جمله مهمترین آن‌هاست. پس از فروپاشی شوروی، ازبکستان در سال ۱۹۹۱م. به عنوان نخستین کشور استقلال خود را بازیافت و در دهم شهریور ۱۳۷۰ش./ اول سپتامبر ۱۹۹۱ م. تاشکند را به عنوان پایتخت خود معرفی و پرچم خود را در همان سال نخست استقلال، با مطالعه بسیار طراحی کرد. این جمهوری در یازدهم اسفند ۱۳۷۱/ دوم مارس ۱۹۹۱ به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. نشان ملی ازبکستان یک عقاب با بالهای افراشته است و "بالای سرعقاب یک ماه و ستاره دیده می شود. پشت سر عقاب تصویر طلوع خورشید، کوه، رودخانه و دشت دیده می شود. اطراف بال‌های عقاب نیز گیاه پنبه و خوشه های طلایی گندم قرار دارند." تفسیرهای مختلفی در باره رنگ‌های آبی و سفید و سبز و قرمز تشکیل دهنده پرچم ازبکستان و نیز وجود دارد و نیز علامت هلال و دوازده ستاره پنج‌پر که در سه ردیف پنج‌تایی و چهارتایی و سه‌تایی در سمت چپ بالای پرچم قرار دارد به گونه‌های مختلفی تفسیر شده است که معروفترین آن اشاره به تعداد ایالت‌ها (استان‌ها) این کشور بدون محاسبه تاشکند است. مقصد نخست ما شهر تاشکند بود. با توجه به اختلاف افق یک و نیم ساعته ما با ازبکستان و طول پرواز ۱۳۵ دقیقه‌ای حدود ساعت ۰۹:۱۰ به وقت ایران و ۱۰:۴۰ به وقت محلی وارد فرودگاه شهر تاشکند شدیم. (تصویر شماره ۲) دیدار اتفاقی با استاد علی دهباشی در فرودگاه براعت استهلال سفر ما شد. (تصویر شماره ۳). استاد دهباشی بخاراپژوهش خوش‌نام و پرآوازه و سردبیر فصلنامه بخارا (که تاکنون ۱۶۳ شماره آن منتشر شده) و فصلنامه سمرقند (که تاکنون شش شماره از آن منتشر شده) می‌باشند. آقای امیرسعید کرمی رایزن محترم فرهنگی ایران نیز به استقبال آمده بودند. تشریفات خروج از فرودگاه و هماهنگی‌های لازم (تصویر شماره ۴) برای انتقال این کاروان دوازه‌نفره به میهمان‌سرای نور در کوچه سَر خُم دان (تصویر شماره ۵) در نزدیکی بازار چهار سو تا ساعتی پس از اذان ظهر طول کشید. ۲ مهر ۱۴۰۳ @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا تصویر شماره ۲ ـ در آستانه فرود در فرودگاه تاشکند @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا تصویر شماره ۳ ـ دیدار با استاد علی دهباشی و رایزن فرهنگی ایران در فرودگاه تاشکند @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا تصویر شماره ۴ ـ نمای کلی بیرونی فرودگاه تاشکند @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا تصویر شماره ۵ ـ سر در ورودی کوچه سر خُم دان، محله به معنای کوچه است و تعداد قابل توجهی از کوچه‌ها در ازبکستان سر در مشابه این کوچه دارند. @MohsenAlviri
🔹 یادداشت‌های سفر ازبکستان ـ بخش سوم از بیست قسمت تاشکند Tashkent پایتخت ازبکستان یکی از بزرگترین شهرهای آسیای میانه است. اصطلاح آسیای میانه آن گونه که آقای دکتر محمدامیر شیخ نوری در کتاب "تاریخ اسلام در آسیای مرکزی تا حمله مغول" (پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۸) به خوبی توضیح داده است از سوی روس‌ها و بر پایه دوری و نزدیکی این مناطق به روسیه نامگذاری شده و رواج یافته است (ص ۲۶) و مانند تعبیر نادرست خاورمیانه بهتر است نامی مناسب مانند ماوراء النهر (یا: فرا رودان) جایگزین آن شود. تا پیش از ۱۲۸۲ ق. / ۱۸۶۵ خبری از تاشکند در منابع نیست ولی بر اساس اطلاعات موجود در مدخل‌های ذی‌ربط در دائره‌المعارف‌ها از همین منطقه با نام‌های دیگری مانند سرزمین یونی، سرزمین چوچی یا چوشی یا به اختصار شی یا چاچ یا شاش یاد شده است. احتمال‌های مختلف در باره مفهوم لغوی تاشکند را هم باید در همین مدخل‌های دائره المعارف‌ها جستجو کرد ولی پسوند "کند" یا "کنت" به معنای روستا که در نام شهرها و روستاهای زیادی در آن منطقه به چشم می‌خورد قابل انکار نیست. نام تاشکند با دو نام چاچ و بنکث پیوند دارد و به عبارتی دیگر شهر تاشکند ادامه یکی از این دو و یا در همکرد این دو شهر است. سکه‌های ضرب شده در شهرهای چاچ (الشاش) و بنکث که در تاشکند یافت شده است و به ویژه وجود قبر ابوبکر محمد قفال الشاشی (۳۶۵ ق.) بزرگترین فقیه شافعی زمانه خود در تاشکند کنونی از قرائن مهم این ادعاست. در منابع مربوط به فتوحات به ملک الشاش اشاره شده است. بخشی دیگر از این شهر احتمالا اشتاخنج (الاعلاق النفیسه، ص ۲۹۴؛ البلدان الیعقوبی، ص ۱۲۵) و یا إِشتِخَن (معجم البلدان، ذیل همین مدخل) نام داشته که بعید نیست نام تاشکند کنونی برگرفته از همان باشد. منطقه الشاش یک چند مرز جهان اسلام و دار الکفر ترکان به شمار میرفته است. شهر تاشکند بعد از ۹۰۸ ق. در قلمرو ازبک‌ها قرار گرفت. ولی پس از مرگ شیبانی خان اقوام دیگر هم بر این شهر حکم رانده‌اند. تاشکند در سال ۱۸۶۵ م. زیر سیطره روس.های تزاری قرار گرفت و مرکز فرمانداری کل تازه تأسیس ترکستان شد، با آمدن بلشویک‌ها مدتی سمرقند به جای تاشکند مرکز ترکستان شد ولی در سال ۱۹۳۰ م. / ۱۳۰۹ ش. بار دیگر جایگاه پایتختی و در امور سیاسی و فرهنگی مرکزیت یافت. تاریخ قرن بیستم و بیست و یکم تاشکند و تحولات شهری و صنعتی آن با جزئیات قابل توجه در مدخل‌های دائره المعارف‌ها ذکر شده است. سه رویداد شایسته ذکر دیگر در باره تاشکند چنین است: - زمین لرزه بزرگ ۷ اردیبهشت ۱۳۴۵ ش./ ۲۶ آوریل ۱۹۶۶ م. که تقریبا یک سوم کل شهر در آن کشته شدند. - بازگرداندن قرآن موسوم به قرآن عثمان در سال ۱۳۶۸ش / ۱۹۸۹م. از سوی اداره امور مسلمانان تاشکند از کتابخانه موزه ارمیتاژ انتقال یا کوچ برخی از یهودیان در ایام جنگ جهانی دوم به این شهر - اولین بازدید ما در نخستین شب اقامت در تاشکند، قدم زدن در خیابان‌های اطراف میهما‌ن‌سرا و میدان چهارسو و بازدید از بخش‌هایی از مدرسه کوکالداش بود. بنای اولیه این مدرسه در قرن شانزدهم میلادی / قرن دهم هجری در عصر شیبانیان در ایام حکمرانی عبدالله خان دوم (۱۰۰۶ ق.) برادرزاده شیبک‌خان و آخرین حکمران (و به قول تاجیک.های ازبکستان: حُکم‌دار) شیبانی به افتخار برادر ناتنی‌اش کولبابا ساخته شده است و نام مدرسه نیز به نام او پیوند دارد. مدرسه ۳۸ حجره و یک مسجد دارد. این مدرسه که در قرن هجدهم میلادی از آن به عنوان کاروانسرا استفاده می‌شد، در حمله روس‌های تزاری در سال ۱۸۶۵ م. به شدت آسیب دید. مدرسه در سال ۱۸۸۶ م. از سوی مهندسان روسی بازسازی و در سال ۱۹۰۲ ـ ۱۹۰۳ م. هم به کمک یک بنیاد خیریه مردمی تعمیر شد. در دوران سیطره روس‌ها از این مدرسه به عنوان انبار، خوابگاه و محل برگزاری کارگاه‌های مختلف استفاده شده است. پس از بازیابی استقلال ازبکستان، این مدرسه باردیگر مورد توجه قرار گرفت و مدیریت آن از سال ۱۹۹۱ م. به اداره امور مسلمانان ازبکستان واگذار شد. این اداره نیز از سال۱۹۹۹م. یک مؤسسه آموزشی دینی ویژه طلاب را در این مدرسه راه اندازی کرده است که آموزش مقدماتی آموزش عربی و قرآن را دنبال می‌کند و دوره‌های آموزشی کوتاه مدت قرآن ویژه بانوان هم در آن برگزار میشود. (تصاویر ۶ تا ۹) در سمت چپ در ورودی مدرسه، پوشش استاندارد طلاب در قالب تصویر همراه با توضیحاتی به زبان ترکی بیان شده است. (تصویر شماره ۱۰) ۴ مهر ۱۴۰۳ @MohsenAlviri
مربوط به یادداشت بالا تصویر شماره ۶ ـ نمای دور ورودی مدرسه کوکالداش در شب @MohsenAlviri