eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
802 عکس
308 ویدیو
37 فایل
اشعار، نوشته‌ها #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند مدح‌ومرثیه حضرت شهزاده قاسم‌بن‌الحسن علیه‌السلام کبوتریم و پی دانه‌ی امام‌حسن رسیده‌ایم درِ خانه‌ی امام‌حسن تمام مردم این شهر، شهرت ما را شناختند به دیوانه‌ی امام‌حسن عجیب نیست اگر می‌شوند دشمن‌ودوست اسیر لطف کریمانه‌ی امام‌حسن اگر تمام جهان میهمان او باشند هنوز جا دارد خانه‌ی امام‌حسن نمی‌رویم سراغ کسی به غیر از او که رزق ماست به پیمانه‌ی امام‌حسن دل شکسته‌ی ما آن‌قدر طوافش کرد لقب گرفت به پروانه‌ی امام‌حسن به‌نام "قاسمیون" مفتخر شدیم و شدیم اسیر قاسم دردانه‌ی امام‌حسن همان‌که گفت؛من ازنسل فاتح جملم پی شهادت و مشتاق جامی از عسلم... کسی نداشته این حالتی‌که من دارم به حجله می‌روم اما کفن به‌تن دارم گل محمدی‌ام از تبار شهد و شکر عجیب نیست که میل عسل شدن دارم عجیب نیست جمل‌زاده‌ها هراسانند که صولت علی و صورت حسن دارم برای این‌که بداند کجا زمین خوردم اگر عمو برسد قدرت سخن دارم به عهد خویش وفا کردم ای عمو، اما ببخش اگر که سر و دست در بدن دارم اگرچه سینه‌ی من زیر سمّ مرکب رفت هزارشکر که تا حشر سینه‌زن دارم ولی همیشه دلیل خجالتم این است؛ کفن نداشت عموجان و من کفن دارم! به قلب کفر زد و مرد جنگ شد قاسم اسیر بارش باران سنگ شد قاسم چنان که از فلک افتد زحل به‌روی زمین کشیده است تنش را اجل به‌روی زمین چنان یکی شده با خاک‌های دشت، انگار که بوده است تنش از ازل به‌روی زمین بلند کردنش از روی خاک‌ها سخت است خدا کند که نریزد عسل به‌روی زمین چنان "مقطع‌الاعضا" شده تنش، گویی قصیده‌ای شده چندین غزل به‌روی زمین هجاهجا شده هر سیزده زحاف تنش هزج، خفیف، مضارع، رمل به‌روی زمین نمی‌شود که بلندش کند، عمو ناچار گرفته است تنش را بغل به‌روی زمین به‌جای تخت عروسی به‌خاک افتاده‌ست کدام صنعت شعری‌ست قلب روی زمین؟ هنوز در دل صحرای کربلا مانده‌ست که روز واقعه‌ی انتقام‌ها مانده‌ست... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند مدح‌ومرثیه حضرت رباب سلام‌الله‌علیها و حضرت علی‌اصغر علیه‌السلام سلام ما به تو ای شرح ربّ‌آب، رباب! که با رشادت خود کردی انقلاب رباب جهان حقارت محض است در برابر تو که در نگاه تو شد کمتر از حباب رباب چنان عزیز و بزرگی که در سیاهی شام به احترام تو می‌تابد آفتاب رباب به شاهکار بزرگ سلاح گریه‌ی توست اگر بنای ستم می‌شود خراب رباب هزاربار به سعی صفا و مروه شدی هزارمرتبه دیدی ولی سراب رباب پس از حسین که بی‌سایه ماند در دل دشت در آفتاب نشستی تو بی‌نقاب رباب غم حسین و علی‌اصغر تو کشت تو را خدا کند نروی مجلس شراب رباب! ولی تو را پی سرهای روی نی بردند تو تشنه بودی و پیش تو "آب" می‌خوردند فقط نه این که کشیده حرم عذاب از آب که بوده‌ست عذاب دل رباب از آب به احترام لب‌ تشنه‌ی علی‌اصغر تمام عمر خجالت کشیده آب از آب عجیب نیست اگر سرکش‌وخروشان است ربوده العطش اهل خیمه تاب از آب پس از جنایت آن‌روز قوم اهل گناه کسی نداشته انگیزه‌ی ثواب از آب هنوز هم که هنوز است دلخوری دارند ستاره و فلک و ماه و آفتاب از آب در این میانه ندارد اگرچه تقصیری ولی نمانده به‌غیر از دل کباب از آب مرا ببخش و حلالم کن ای عروس علی به گوش جان رباب آمد این خطاب از آب رباب راز دل خسته با خدا می‌گفت تمام غصه‌ی خودرا به نیزه‌ها می‌گفت همین که دید برای تو انتخاب نشد دلش گرفت که سرباز تو حساب نشد هنوز هم که هنوز است مانده‌ام که چرا دل فرات برای علی کباب نشد؟ دوجرعه آب برای لب تو کافی بود بگو چه‌شد که فرات از غم تو آب نشد؟ هزار بار حرم را طواف کرد رباب ولی چه‌سود که سهمش بجز سراب نشد به احترام حسین و علی به سایه نرفت که سایه‌ی سر او غیر آفتاب نشد چه خواب‌های قشنگی برای اصغر دید به گریه گفت ولی؛ کودکم بخواب، نشد. رباب آب شد از غصه‌ی علی اصغر اگرچه آب نصیب لب رباب نشد... به یاد اصغر، حال رباب آشفته‌ست که روی نیزه به مادر چه‌حرف‌ها گفته‌ست برای اين که کند ختم ماجرا را تير بساط مرگ مرا می‌کند مهيّا تير چه فکرهای قشنگی، خيال می‌کردم که با گلوم کمی می‌کند مدارا تير نديد چشم زمين مثل مرگ من مرگی گلوی ناز مرا کرده ارباًاربا تير نياز نيست به اين قدرت و به اين شدّت يواش هم برسد باز می‌شود جا تير ولی چگونه دلش آمده که می‌شکند عصای پيری بابا و مادری را تير قرار بود علی‌اکبری دگر باشم قرار بود که عباس ديگر... اما تير... یکی می‌آید و با قصد انتقام آخر به سمت حرمله‌ها می‌زنند فردا تیر به حرمت تن بی‌سر بیا امام زمان به‌خون حنجر اصغر بیا امام زمان. 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم زمینه شب هفتم محرم‌الحرام بند اول آتیش گریه‌هات، زد به جون بابات دلش رو سوزند ای وای، دلش رو سوزوند برای حنجرت، تو خیمه مادرت لالایی می‌خوند ای وای، لالایی می‌خوند لبات مث کویره مادر می‌بینی که بی‌شیره مادر الهی که بمیره مادر۲ الهی بارون بباره، ای وای گلم دیگه جون نداره، ای وای داره می‌میره پسر، نازم یکی براش آب بیاره، ای وای۲ " لالا لالا لالایی ای وای " ۳ بند دوم روی دست عموش - رفته بازم از هوش دیدم و سوختم ای وای ، دیدم و سوختم با آشفته حالی - به یه مشک خالی چشامو دوختم ای وای ، چشامو دوختم پی یه قطره آبه بچم سه‌شعبه شد جوابه بچم یکی نگفت که خوابه بچم۲ دیگه نمی‌بینم روشو، ای وای دندونای کوچولوشو، ای وای "مِن الاُذُن الی الاُذُن"، برده تیر سه‌شعبه گلوشو، ای وای۲ " لالا لالا لالایی ای وای" ۳ بند سوم حالا من موندم و، یه دنیا ماتم و یه داغ جان‌کاه ای وای، یه داغ جانکاه دعا کن مادرت، همسفر با سرت نشه توی راه ای وای، نشه توی راه دعای مادرت همینه که داغ بچه‌شو نبینه هر مادری که رو زمینه۲ حرمله نیشم می‌زنه، ای وای با آب آتیشم می‌زنه، ای وای وقتی با خنده از علی اصغر یه‌حرفی پیشم می‌زنه، ای وای۲ " لالا لالا لالایی ای وای" ۳ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم شور حماسی حضرت رباب سلام‌الله‌علیها: بند اول دل هر سینه‌زنی مثل حرم جای توئه سرمه‌ی چشم همه خاک کف پای توئه هرکسی گریه‌کن و سینه‌زن اصغر توست مهر پرونده‌ی او عاقبت امضای توئه۲ مادر ما، ای باور ما سایه‌ی تو، روی سر ما کودک شش، ماهه‌ی تو در دوجهان، شد رهبر ما۲ ای همسر ارباب تو مظهر ادبی در برابر ارباب ای یاور ارباب تویی معلم سرباز آخر ارباب۲ "بی‌بی رباب، بی‌بی رباب" ۴ بند دوم تا ابد مرهم هر زخم تن اربابی مرهم غصه و درد و محن اربابی اولین بانی هر روضه تویی بی‌بی جان تو خودت گریه‌کن و سینه‌زن اربابی۲ خواهش ما، آسایش ما نام تو شد، آرامش ما نوکری، تو در دوجهان شد سبب، پیدایش ما۲ کسی که شد مضطر هزار مرتبه حاجت گرفت از این در که شیعه تا محشر دخیل بسته به گهواره‌ی علی‌اصغر۲ "بی‌بی رباب، بی‌بی رباب" ۴ بند سوم به جهان می‌رسه ازسمت تو پیغام حسین تو دوعالم گره خورد نام تو با نام حسین اگه این دنیا پر از حرمله و شمر بشه از همه بالاتره پرچم اسلام حسین۲ ای دم ما، ای عالم ما رحمت تو، شد مرهم ما در دل غم، نام تو شده رافع هر، درد و غم ما۲ قسم به جام بلا کنار پای تو زانو زده تمام بلا در این مقام بلا میری با حضرت زینب به فتح شام بلا۲ "بی‌بی رباب، بی‌بی رباب" ۴ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم یه‌شبه نشستم روبروی گاهواره‌ت دیدم سرگرم بازی‌کردنی تو می‌خندیدی و زیرلب می‌گفتم؛ تموم آرزوهای منی تو... یه‌لحظه دیدم از بین لبات که دوتا دندون شیری درآووردی لبات وقتی به خنده باز می‌شد دل باباتو بدجوری می‌بردی می‌دیدم که توام مثل داداشت یه‌روز خوش‌قد‌ّ و بالا میشی مادر به سن‌وسال اکبر می‌رسی و عصای پیری ما میشی مادر تو این افکار شیرین غرق بودم یهو دیدم که هرچی بوده رویاست تموم رویاهام نقش بر آبه فقط گهواره خالیت اینجاست یادم اومد که با بابات رفتی یادم اومد که از مادر گذشتی خیال کردم میری سیراب میشی ولی رفتی و دیگه برنگشتی حالا تو روی نیزه هستی و من دارم از دور می‌بوسم گلوتو بمیرم حتی خاکت هم نکردن... به گورت هم نبردی آرزوتو هوامو داری از بالای نیزه تو روی مادرت حساس هستی رو نیزه یک‌شبه مردی شدی ها که هم قدّ عمو عباس هستی نگاه مادرت خیره به بالاست روزش تاریکه مثل شب سیاهه حالا بعد تو توی خیمه دیگه چیزی که تو بساطش هست آهه تموم خیمه غرق خنده می‌شد صدای خنده‌ی تو تا می‌اومد همین که تو می‌خندیدی، دوباره صدای خنده‌ی بابا می‌اومد تحمل کرده مادر هر غمی رو که تنها از تو شادیتو ببینه دلش می‌خواست تنها توی دنیا که یک‌روزی دومادیتو ببینه خیال کردم که خوابت برده مادر بمیرم روی نیزه تاب خوردی نشد پیدا میون خیمه واست که از تیر سه‌شعبه آب خوردی الهی حرمله آتیش بگیره که داغو رو دلم آوار کرده بمیرم که دیدم جای نوازش سه‌شعبه بچه‌مو بیدار کرده نمونده هیچ از تو یادگاری به غارت برده شد گهواره‌ی تو دل سنگ آب شد از این مصیبت بیچاره مادر بیچاره‌ی تو... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بازتاب بروجرد
🔺همایش شعر (همنوا با نینوا) در بروجرد همزمان با ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام همایش شعر(همنوا با نینوا) با یاد و بزرگداشت میرزا محمد باقر صامت بروجردی مرثیه سرای نامی ایران ، روز سه‌شنبه سوم مرداد۱۴۰۲ ساعت ۶ عصر در پارک صامتیه برگزار میگردد. ✍به بازتاب بروجرد بپیوندید....👇 🔵 @baztab_brj
بسم الله الرحمن الرحیم حسرت نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست فرموده است؛ "مرهم زخم دل من است" چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم زمینه حضرت علی اکبر علیه السلام: بند اول کاسه‌ی چشمام شد پر از خون داری عزیزم میری میدون بیا و واسه اخرین بار بیا تو آغوشم علی جون ۲ داری میری، برو، ولی یواش برو تا یه‌بار دیگه ببینمت تورو مث مادر جوونی و با رفتنت یادم آووردی کوچه‌ها و چادرو ۲ سخته خدایی یه جوون - پیش چش باباش بره بابا میسوزه جیگرش - اگه یه خار تو پاش بره ۲ " داری میری از پیشمون خدانگهدار علی جون " ۳ بند دوم رفتی به جنگ نابرابر تنها می‌جنگی با یه‌لشکر عموت میگه؛ جونم ماشاالله بابات میگه؛ الله اکبر ۲ تو از تبار حیدری علی، علی امید قلب لشکری علی، علی انقد قشنگ می‌جنگی که با ضربه‌هات دل باباتو می‌بری علی، علی ۲ کاش نبینم که افتادی - تشنه‌ی آبی روی خاک اون روی سکه رو نشه - که تو بخوابی روی خاک ۲ " داری میری از پیشمون خدانگهدار علی جون " ۳ بند سوم رفتی و پیش چشم بابا سر تو ریختن بی‌محابا زنای نسل اون جگرخوار تنت رو کردن ارباً اربا ۲ دارم می‌بینم و نمیشه باورم رفتی و تیره شد جهان برابرم پیش چشای غرق خون و اشک من افتاده رو زمین علی اکبرم ۲ اگرچه عمه‌ت میدونه - که رسم دنیا همینه اما می‌میره تا تورو - اینجوری رو خاک ببینه ۲ " داری میری از پیشمون خدانگهدار علی جون " ۳ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ع ب ا س اگر می‌شد دمی با رزم‌جامه روی زین پیدا هم‌آوردی نمی‌شد در تمام سرزمین پیدا «سِقاهُم رَبُّهُم» را تا نمی‌خواندند در گوشش برای امر سقایی نمی‌شد جانشین پیدا به قصد رزم تا می‌تاخت در هر معرکه، می‌شد سر و دست و جنازه از یسار و از یمین پیدا زمین از زخم‌های تازه پر می‌شد، اگر هربار نمی‌شد زیر تیغش شه‌پر روح‌الامین پیدا به‌غیر از لحظه‌ای که اخم او را دیده در صفین ندیده مالک اشتر هراسی در جبین پیدا «اَشِدّاءُ عَلَی‌الکُفّار» دشمن بود و با این حال نمی‌شد در دلش از دوستان یک‌ذره کین پیدا خجالت می‌کشید از زینب کبری از آن وقتی که با ننگ امان‌نامه شده شمر لعین پیدا زد آتش بر دلش آوای «اَینَ عَمّی‌العَباس؟» ازآن‌ساعت که‌شد درخیمه این‌صوت حزین پیدا امان از لحظه‌ای که شیرمردی خسته و زخمی زمین افتاده بود و گرگ‌ها شد از کمین پیدا عمود خیمه را بابا کشید آن‌جا که دیگر شد حکیم بن طفیلی با عمود آهنین پیدا تمام کربلا از عطر یاس پیکری پر شد به هرسو قطعه‌ای از «عین‌‌»و«با»و«آ»و«سین»پیدا حسین ازخاک دستش را چنان با بوسه برمی‌داشت که گویی در زمین گردیده قرآن مبین پیدا تمام پیکرش بر خاک می‌لرزید آن دم که شد از گودی صدای ناله‌ی «هَل مِن مُعین؟» پیدا به‌همراه امام عصر پای روضه‌اش هستند پیمبرها -سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین- پیدا دوایش گفتن یک‌جمله‌ی «یاکاشِف‌ُالکَرب» است اگر هرجای عالم شد دل اندوهگین پیدا برای حضرت عباس طوری گریه کردم که شده لبخند در روی کرام‌الکاتبین پیدا گرفتم در دوعالم دست‌هایش را، یقین دارم که در محشر برایم می‌شود حصن‌حصین پیدا دلم تنگ عمود آخر است، آن‌جا که خواهد شد به چشمم گنبد زرد تو روز اربعین پیدا 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم خاتم هرجا سراغی، از غم گرفتیم در سینه بزم، ماتم گرفتیم در هرمقامی، خدمت گزیدیم سینه زدیم و، پرچم گرفتیم اکسیر اعظم، ذکر حسین است عالم به‌هم ریخت، تا دم گرفتیم سنگ دل ما، با گریه شد آب از چشمه‌ی اشک، زمزم گرفتیم گریه برای، داغ تو بوده ارثی که ما از، آدم گرفتیم ما سنگ بودیم، با گریه بر تو حکم نگین از، خاتم گرفتیم لطف تو بیش از، این حرف‌ها بود لطف تو خیلی‌ست، ما کم گرفتیم 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا