eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
881 عکس
352 ویدیو
39 فایل
🔷️صفحه آرشیو و ثبت فعالیت‌های ادبی؛ #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو 🔶️ارتباط و سفارش کار؛ @Adminpoet
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم بند اول صدای کف‌وهلهله‌مون، میره تا آسمون به دنیا اومده میوه‌ی، دل اربابمون۲ اومده دنیا علی، علی، ماه دل آرا علی، علی نور زمین و آسمونه ذکر لبا یاعلی، علی، قبله‌ی دل‌ها علی، علی امید قلب پیر و جوونه اومده، تا قرار بابا بشه تو خزون، نوبهار بابا بشه «یاعلی، علی علی علی‌اکبر»۳ بند دوم شکسته کمر غمامون، که شادی رسیده به‌لطفش بوده هرکی به‌هر، مرادی رسیده۲ از سر راه آقا، آقا، جاریه سیل گدا، گدا خوبی این قوم از قدیمه بگید به حاتم بیا، بیا، مثل عمو و بابا، بابا این آقا هم خیلی کریمه نوکری، برا تو شده کار من من گدام، تو کریمی مثل حسن «یاعلی، علی علی علی‌اکبر»۳ بند سوم بهشته جای هرکی دلش، برات بی‌قراره جهنم جای هرکسی که، تورو دوست‌نداره۲ یعنی می‌شه ای خدا، خدا، با دستش امشب آقا، آقا برات ما رو بزنه امضا حرفی که حرف دله، دله، کربلا میخوام صله، صله میگیرم امشب از بی‌بی لیلا هر دلی، می‌تپه برای شما عاقبت، میشه ساکن کربلا «یاعلی، علی علی علی‌اکبر»۳ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم تنها نه همین آمدنت روز جوان است هم روز جوان بوده و هم روز اذان است هر دل که گرفته‌ست، به لب ذکر تو دارد نام تو به دل‌های شکسته ضربان است ای آمدنت روشنی خانه‌ی دل‌ها ای آن‌که بدون تو جهان بی‌هیجان است ممسوس خداوندی و در فهم نگنجی تعریف همه از تو فقط وهم و گمان است سود است هرآن‌چه رسد از دست کریمان هرکس که گدای تو نشد، اهل زیان است وقتی که کرامت سر خوان تو نشسته‌ست در محضر لطف تو چه‌حاجت به‌بیان است تو «ذبح عظیمی»، «وَ فدیناهُ بِه» از توست این عهد خداوند تو با پیرمغان است ای کاتب ارباب...! برای من بی‌تاب در روز جزا نامه‌ی تو خطّ امان است. 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
حتی اگر دنیا برابر ماست دست خدا همواره بر سر ماست ما فاتح هر قلّه‌ی جهانیم عالم پر از «» ماست @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب شاهد چشم‌های بیدار علی‌ست تاریخ در انتظار تکرار علی‌ست خوشبخت کسی که مُهر پرونده‌ی او امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علی‌ست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم 🔷️ترکیب‌بند مهدوی نذر فرج ماه پنهانی و از مهر تو هرجا روشن است هم زمین، هم آسمان، هم عرش‌اعلی روشن است با امید انعکاس جلوه‌ای از روی تو چشم هر آیینه از فیض تماشا روشن است دیده‌ی یعقوب را پیراهن یوسف شفاست با امید وصل تو چشم زلیخا روشن است از همه دل‌سردم...، اما در دلم با یاد تو شعله‌ای دارم که تا روز مبادا روشن است روز و شب در انتظار دیدن تو سوخته آتش‌ چوپان‌که در هر کوه‌وصحرا روشن است شنبه‌های تازه بی‌تو جمعه‌های کهنه‌اند! روز نو یک‌روز می‌آید، دل ما روشن است «مدعی گوید که با یک‌گُل نمی‌آید بهار؟» این‌معما پاسخش سخت‌است، اما روشن است یک‌نفر می‌آید و دنیا گلستان می‌شود هرچقدر امروز تاریک است، فردا روشن است از دل تاریکی شب، صبح فردا می‌رسد عاقبت آن ماه‌روی عالم‌آرا می‌رسد از سر شوق بهار، اسفند را گم کرده‌ایم لابه‌لای گریه‌ها، لبخند را گم کرده‌ایم هرچه می‌گردیم آخر باز می‌گردد به ما چون نخ سررشته‌ی این‌بند را گم کرده‌ایم کم شده شیرینی دنیای ما این روزها چای‌مان تلخ است، وقتی قند را گم کرده‌ایم بی‌حضور ناب او هر روزمان تکراری است چون‌که آن‌خورشید بی‌مانند را گم کرده‌ایم با غریبان آشنا و با خودی بیگانه‌ایم! نسبت آیینه و پیوند را گم کرده‌ایم شوق؛ اندک، ندبه‌؛ کم، گریه؛ فراوان، عهد؛ سست! شرمساریم از تو، هر سوگند را گم کرده‌ایم دل به هرآیینه می‌بندیم و حسرت می‌خوریم در میان چهره‌ها دلبند را گم کرده ایم روز میلاد تو در تقویم‌ها عید است و ما سال شمسی هزار و چند را گم کرده‌ایم در شب تاریک دنیا، روی تو خورشید ماست هر زمان از در بیایی تو، همان دم عید ماست ای زمان را از زمان تو، زمانی تازه‌تر با حضور تو جهان ما، جهانی تازه‌تر سرخوشیم از این‌که در دوران تو خواهیم داشت هم زمینی تازه‌تر، هم آسمانی تازه‌تر آن‌به‌آن از تو سرودیم، آن‌چه می‌خواهی نبود لطف کن در شعر ما بنداز «آنی» تازه‌تر سخت بود، اما به لطف تو به آسانی گذشت هر زمان از ما گرفتی امتحانی تازه‌تر از تو دوریم و کسی جز تو به‌ما نزدیک نیست! هر کجا که گم شدیم، آمد نشانی تازه‌تر نو‌به‌نو از شرق و غرب عالم ما می‌رسد از شهیدان فراقت کاروانی تازه‌تر جان ما در انتظار روی تو از دست رفت با تو می‌خواهیم عمری تازه، جانی تازه‌تر کهنگی راهی ندارد در دل دنیای تو تو همان بودی و حالا هم همانی؛ «تازه‌تر» «نو»ترین مضمون تویی، من با تو شاعر می‌شوم هر زمان در محضر فیض تو حاضر می‌شوم وقت وصف تو زبانم در دهان می‌ایستد در بیان آن معانی از بیان می‌ایستد «صاحب‌العصر»ی و می‌چرخد زمان با اذن تو هر زمان یاد تو می‌افتم، زمان می‌ایستد... بی‌خبر از وسعت لطف و بزرگی‌های توست هرکسی چشم‌انتظار دیگران می‌ایستد روح با شوق تو برمی‌خیزد از جسم جهان جسم اگر روزی تو را حس کرد، جان می‌ایستد هرکسی که «البَلاءُ لِلوِلا» را خوانده است پای تو در اوج سختی بی‌گمان می‌ایستد از زمانی که شنیده «فِی‌السَّماءِرِزقُکُم» دست‌هامان سوی تو -ای آسمان- می‌ایستد آمده شعر جدیدش را بخواند، هر زمان شاعری در کنج صحن جمکران می‌ایستد آن‌زمان‌که می‌رسد بانگ «اَنَاالمَهدی» به‌گوش کعبه برمی‌خیزد از جا و اذان می‌ایستد «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنْفِقُوا» سر می‌دهی پاسخ هر لطف را چندین‌برابر می‌دهی خون دل، اشک روانی داشتم، دارم هنوز! جرعه آبی، لقمه نانی، داشتم، دارم هنوز! شب‌به‌شب یاد تو بر سجّاده با من هم‌نشین در سکوتم هم‌زبانی داشتم، دارم هنوز! گرچه پابند زمین و اهل آن هستم، ولی حال‌وروزی آسمانی داشتم، دارم هنوز! غیرممکن بود، اما با نگاه لطف تو... در فراقت نیمه‌جانی داشتم، دارم هنوز! با همه نالایقی‌ها، مهربانی تو را افتخار میزبانی داشتم، دارم هنوز! هرسه‌شنبه در «طَریق‌ُالمَهدی» مشایه‌ها کربلایی، جمکرانی، داشتم، دارم هنوز! پیرم و با آرزوی در کنارت زیستن دائماً شوق جوانی داشتم، دارم هنوز! سال‌های سال تنها در حضور گرم تو آرزوی شعرخوانی داشتم، دارم هنوز! می‌رسد آن‌که شروع حُسن و حُسن خاتمه‌ست می‌رسد آن‌که دعای هر قنوت فاطمه‌ست... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از حلقه شعر ولایی فرات
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر لحظه با تمام توان در کمین ماست ... شعرخوانی   در  اختتامیه و جلسه ۲۱۱ دوشنبه ۱۵ اسفند۱۴۰۱ 🔸حلقه شعرولایی‌فرات @foratpoem
هدایت شده از دوبیتی
تو روح ما و جسم‌وجان مایی دلیل روشن ایمان مایی بیا ای حضرت خورشید کامل که ماه نیمه‌ی‌شعبان مایی! کانال اختصاصی دوبیتی در ایتا؛ https://eitaa.com/do_beiti
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
دل‌ و روح ما، سر و جان ما «لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا» «عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا» «فرج» است راه نجات ما همه ناتوان، همه روسیاه همه در کشاکش راه‌ و چاه همه تا کمر به گِلِ گناه خِجِلیم، «وَانْکشَفَ الْغِطَا» نه رسیده شام غمی به‌سر نه رسیده از سحری خبر نه کسی به‌فکر کسی‌ دگر تو بیا که «وَانْقَطَعَ الرَّجا» نه کسی هوایی فیض رب نه به‌فکر واجب‌ و مستحب «ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب» تو بیا که تازه شود هوا غم شام و کوفه و کربلا شده داغ جان تو سال‌ها که هرآن صباح و هرآن مساء «بَدَلَ‌ الدُّموعِکَ بِالدِّما» گله‌ و شکایت خویشتن به‌کجا بَرَد دل تنگ من؟ تو بیا سری به‌دلم بزن که تو «مُستَعانی‌ و مُشتَکىٰ» تو بیا که سر بزند بهار به‌خزان دائم روزگار به‌جهان ما برکت بیار که «بِیُمْنِکَ رُزِقَ‌ الْوَرىٰ» تو بیا که عهدِ وفا شود دل خلق جای خدا شود که زمان صلح‌ و صفا شود «بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ» تو بیا و چاره‌ی نو بساز که به‌ما شود در صبح باز شب عاشقان تو بس دراز «وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم بهمن شوق نوشتن غزلی تازه در من است این حس ناب حاصل لبخند یک زن است تاریکی است سهم زمین و زمان، ولی دنیای من به یُمن حضور تو روشن است وقتی تو در اواخر این ماه آمدی یعنی بهار در دل سرمای بهمن است من باتو دوست‌هستم و من دوست‌دارمت حتی اگر تمام جهان با تو دشمن است عشق تو را به قیمت عمرم خریده‌ام این تحفه بین خرمنی از کاه، سوزن است لبخند و اخم و شوق و غم و قهر و آشتی شکر خدا که زندگی ما مطنطن است خانه برای من به تو تعریف می‌شود هرجا تو در کنار منی مثل مسکن است با یک نگاه ساده‌ی تو رفع می‌شود گیرم که خستگی همه عمر در تن است چشمان تو دومصرع یک بیت فاخرند شوق نوشتن غزلی تازه در من است... @Mojtaba_khorsandi