امیرالمؤمنين على بن ابيطالب عليه السّلام فرمود:
إِنَّ اَلنَّفْسَ لَجَوْهَرَةٌ ثَمِينَةٌ مَنْ صَانَهَا رَفَعَهَا وَ مَنِ اِبْتَذَلَهَا وَضَعَهَا.
نفس گوهرى گرانبهاست هر که آن را پاس دارد او را بلند مرتبه کند و هر که آن را نگاه ندارد پستش گرداند.
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"باهمهآلودگیهایمدوستتدارم،حسین..'!♥️
#آقاےکربلا✨
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ وَ كأنما الشوقِ خِلق لِكَربلاء ♥️
#کربلا
#امام_حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
± کارش چیه ؟!
_ این کارِش گریه برا امامحسینه..!(:💔
19.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی زیبا از زیارت عاشورا به همراه متن
با صدای علی فانی
#زیارت_عاشورا
50.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌فیلم کامل رفتن سردار سلیمانی نزدیک داعشی ها،اینجا بود که حاج اصغر نمیذاشت شهید سلیمانی بره جلو و اون جمله معروف رو گفت...
بیادتیم و دلتنگت ...💔
🌹همه مدیون خون شهدا هستیم
♦️شهدای شش ماهه اول سال ۱۴۰۲
🔻یادمان باشید #امنیت_اتفاقی_نیست
♦️هفته فراجا گرامیباد
🇮🇷
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
۷۵
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش اول
محبت شهید به همکاران
... بسیار خوشحال بودم که در این سفر معنوی یک رفیق شهید آسمانی پیدا کردهام.
شب و روزم به یاد عباس میگذشت. بعد از دهۀ اول عاشورا به شهرستان بم رفتم. در اولین فرصت کتاب را به یکی از دوستان دادم و گفتم: «میبینید که صفحۀ اول کتاب مهر هدیه در گردش زده شده. شما بعد از مطالعه به دوستان دیگه بدید تا مطالعه کنن.» متوجه شدم که کتاب دستبهدست میچرخد. بعدازظهری بود. از دوستانی که کتاب را مطالعه کرده بودند، نظرشان در رابطه با این شهید را سؤال کردم. همه میگفتند شهید در ۲۳سالگی با نوشتن این وصیتنامه و دستورالعمل عبادی جای تعجب دارد. خاطرات او جذاب و درسآموز است. درعینحال چهرهاش بسیار دلربا است.
مطمئن شدم آن احساسی که به شهید داشتم، در دوستانم هم ایجاد شده. همان شب با عشق و محبتی که به شهید داشتم، در عالم رؤیا دیدم در شهرستان بم یادوارۀ شهدا برگزار شده است. مسئولیت این یادواره بر عهدۀ من است. لباس زیبا و شیکی پوشیدهام. من که زیاد به پوشیدن کت علاقه ندارم، آن شب دیدم کت پوشیدهام و از مسئولان شهر بچههای سپاه و بسیج همه در برگزاری یادواره همکاری و کمک میکنند. مهمانان وارد مجلس میشوند. بعضی از دوستان فعالیتی که برای یادواره انجام دادهاند، به من گزارش میدهند. قدری غرورم گرفته بود از اینکه این کار باعظمت یادواره برای همۀ شهدا به من سپرده شده است و بسیار خوشحال بودم بعضیها از من کسب تکلیف میکردند. میگفتند کجای کار زمین مانده ما انجام بدهیم. از خوشحالی از خواب بیدار شدم. ساعت را نگاه کردم. ۱:۳۷ بامداد بود. آن لحظه احساس و حال معنوی خوبی داشتم...
...
📗
#ادامه_دارد
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋