ما منتظران ظهور،
از🏴عاشورا🏴 تا اربعین
چله ی ترک گناهان زبان و کنترل زبان گرفته،
و هرروز زیارت عاشورا زمزمه می کنیم...
پس از اتمام زیارت عاشورا،
برای:
1️⃣سلامتی و تعجیل در فرج امام زمانمان(عج)
2️⃣حاجت روائی جمعِ شرکت کننده در طرح
دعا می کنیم.
📌درصورت تمایل می توانید زیارت را از این آدرس مطالعه فرمایید👇
erfan.ir/mafatih273
🍃🌺اللّهمَ عجِّل لِولیکَ الفرَج🌺🍃 #زیارت_عاشورا
@Montazeranezohour
⏱چله های انتظار⏱
🤐كنترل زبان
شماره 32
🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹
شبیه ترین انسانها به خدا
اونایی هستند که اهل تغافلند ❗️
👈تغافل یعنی،
گاهی خودت رو به نفهمیدن بزنی،
و بجای بگومگو، چشمت رو بروی اشتباهات دیگران ببندی!
🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹
صوت را از دست ندهيد👇
#چله_های_انتظار
#کنترل_زبان
@Montazeranezohour
ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﺎﺕ ﻭﺍﻫﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎﺏ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺤﺴﻮﺳﺎﺕ ﻭ ﻣﺸﺎﻫﺪﺍﺕ ﺷﻚ ﺭﺍﻩ ﻣﻰ ﻳﺎﺑﺪ
ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ:
ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻴﻢ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﭼﻴﺰﻫﺎﺋﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﻫﻢ ﻟﺎﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﺮﮒ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺷﻚ ﻛﻨﻴﻢ، ﻭ ﺑﺎ ﻏﻠﺎﺕ ﻭ ﻣﻔﻮﺿﻪ ﻛﻪ ﻣﻨﻜﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻭ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺩﺭ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻳﻜﻰ ﺷﻮﻳﻢ.
ﻭ ﺑﺪﻳﻬﻰ ﺍﺳﺖ ﻣﻄﻠﺒﻰ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﻨﺠﺎ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﺪ ﺑﺎﻃﻞ ﺍﺳﺖ.
ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻔﺘﻪ:
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺠﺎﻯ ﺣﺮﻛﺖ ﻧﺒﺾ ﻭ ﺗﻨﻔﺲ ﻫﻮﺍﻯ ﺩﺍﺧﻞ ﻗﻠﺐ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﻮﺍﻯ ﺻﺎﻑ ﻭ ﺧﻨﻚ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻗﻠﺐ ﻣﻴﻜﻨﺪ، ﻧﻴﺰ ﻧﺎﺷﻰ ﺍﺯ ﻫﻮﺱ ﻭﻯ ﺑﺪﺳﺖ ﺍﻧﺪﺍﺯﻯ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ ﻃﺐ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﻢ ﻟﺎﺯﻣﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺷﻚ ﻛﻨﻴﻢ. ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻋﻠﻢ ﻃﺐ، ﺣﺮﻛﺎﺕ ﻧﺒﺾ ﻭ ﺷﺮﻳﺎﻧﺎﺕ ﺍﺯ ﻗﻠﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﻏﺮﻳﺰﻯ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﻣﻮﺟﺐ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺁﻥ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ.
ﭘﺲ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﻧﺒﺾ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻴﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺑﻪ ﺗﻨﻔﺲ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻬﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻧﻔﺲ ﻗﻄﻊ، ﻳﺎ ﺗﻨﻔﺲ ﺿﻌﻴﻒ ﮔﺮﺩﺩ ﻧﺒﺾ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﻴﮕﻴﺮﻧﺪ.
ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺁﻧﭽﻪ ﻭﻯ ﮔﻔﺘﻪ ﻭ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻃﻔﻞ ﺭﺍ ﻗﻴﺎﺱ ﺑﺂﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﺍﺭﺯﺵ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻴﺪﻫﺪ.
ادامه دارد...
🕋مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) - ترجمه جلد سیزدهم از بحارالانوار-۳۲۷
#مهدی_موعود_بحارالانوار
@Montazeranezohour
💚قرار ظهر روزهای انتظارمان؛قرائت دعای سلامتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)💚
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
@Montazeranezohour
⚡️حکایات و حکمتها
⭕️سعادت ابدى
در كتاب «اسرار معراج» اين حديث بسيار مهم و جالب و حيرتآور را مىخوانيم:
در زمان رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در شهر مدينه، شخصى بود بسيار ظاهر الصلاح، به طورى كه كسى در حق او در هيچ موردى، گمان سوء و ظن خلاف نداشت.
شايد بسيارى از مردم در برخورد با او از وى طلب دعا مىكردند، ولى او بدون توجه به ظاهر آراسته خويش، در بعضى از شبها به خانه مردم مدينه، دستبرد مىزد!!
شبى براى دزدى از ديوار خانهاى بالا رفت، اثاث زيادى در آن خانه بود و در ميان خانه به غير از يك زن جوان تنها كسى نبود، عجيب خوشحال شد كه امشب علاوه بر به چنگ آوردن مال فراوان، در رختخواب عيش و عشرت هم شركت خواهم كرد.
همان طور كه در دل تاريكى بر سر ديوار، منظره فريبنده اثاث خانه و چهره دلرباى زن را مىنگريست، به فكر فرو رفت: دزدى تا كى، ننگ تا چه مدت، براى چه بايد زحمات انبيا و اوليا را از ياد برد، عاقبت اين همه گناه و فساد چه خواهد شد، مگر براى من مرگ و برزخ و قيامت و محاكمات الهيه نيست، در پيشگاه حق و در دادگاه عدل، جواب اين همه ظلم و جنايت را چگونه بايد داد؟!!
آرى، با ادامه اين اعمال به روزى خواهم رسيد كه براى من راه گريز و فرار از چنگال عدالت نخواهد بود، آن روز پس از اتمام حجت حق، مبتلا به غضب خداوندى مىشوم و از پس آن به زندان آتش خواهم افتاد و در آن صورت انتقام آلودگىهايم را پس خواهم داد!!
پس از اندكى تأمل و فكر، از دزدى و تجاوز به آن زن، سخت پشيمان شد و با دست تهى به خانه بازگشت.
به وقت صبح خود را به لباس آراستگان و صلحا آراست و به مسجد به محضر مقدس رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمد و در حضور آن جناب نشست!
ناگهان ديد، زن صاحب خانهاى كه شب گذشته براى دزدى اثاث آن، در نظر گرفته بود به محضر رسول اكرم صلى الله عليه و آله آمد، عرضه داشت: اى رسول خدا! زن بىشوهرى هستم همراه با ثروتى زياد، پس از چند ازدواج ديگر قصد شوهر كردن نداشتم، اما ديشب به نظرم رسيد كه دزدى به خانهام راه پيدا كرده، گر چه چيزى نبرده، ولى مرا وحشت زده كرده، از اين پس مىترسم در تنهايى ادامه زندگى دهم، اگر صلاح مىدانيد براى من همسرى انتخاب كنيد.
حضرت اشاره به آن مرد- يعنى به دزد شب گذشته- كردند و فرمودند: اگر ميل دارى، تو را به آن شخص تزويج كنم، زن به چهره مرد خيره شد، او را پسنديد و نسبت به او اظهار ميل و رغبت كرد.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله عقد آن زن را براى آن مرد بست، سپس هر دو به منزل آمدند، دزد در كمال نشاط و شادى داستان خود را براى آن زن تعريف كرد و به او گفت: اگر شب گذشته ثروتت را مىبردم و دامن عفتت را آلوده مىكردم، علاوه بر اين كه يك شب بيشتر در كنار تو نبودم، آتش غضب هميشگى حق را، براى خود برمىافروختم، ولى در عاقبت كار فكر كردم و بر هجوم هواى نفس صبر و استقامت ورزيدم و در نتيجه براى هميشه به ثروت حلال و زوجه صالحه و عاقبت خوش و سعادت ابد رسيدم!!
📚 پایگاه عرفان
#حکایات_و_حکمتها
@Montazeranezohour
دلت قرص ما همه خوبيم! دلهايمان غم دارد به وسعتي که در ذهن نگنجد اما همين که تو را داريم حالمان خوب است...
آن روزها که خبر از بسته شدن راههاي کربلا بود، تو را از دور سلام ميداديم و فکر نميکرديم ديدار بين الحرمين آرزو شود! حالا که ميگويند از زيارتت بگذريم فهميديم غمِ حس نکردنِ هواي حَرَمت يعني چه؟ که بزرگترين حسرت زندگي يعني نديدن ضريحِ شش گوشهي تو...
آرامشي که در کويِ تو حس ميشود در هيچ جاي دنيا نميتوان حس کرد و اين خاص بودنِ حالمان تنها از تلاشِ شما براي امرِ ولايت و امامت بود. کسي که اگر مردم دنيا او را بشناسند، مهدي را ميشناسند. کسي که اگر بدانند چقدر بر حق بود، بدون لحظهاي ترديد به دنبال آخرين فرزندش ميروند.
نداشتن زيارتت اين انتظارِ عجيبِ منتظران را سختتر و طاقت فرساتر ميکند اما تو دلت قرص که دل خوش کرديم به آمدن او.
يا اباعبدالله! امسال نميتوان با پاي پياده غم نبودنِ اماممان را فرياد بزنيم و با زيارت کاظمين و سامرا دلمان را آرام کنيم. امسال معجزهاي کن تا نفسي در غم ديدار تو قطع نشود...#دلنوشته_های_مهدوی
@Montazeranezohour
امام مهدي(عج) از ديدگاه امام حسن عسگري(ع)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🔹️امام حسن عسکري (ع) در نامه اي به احمد بن اسحاق مي نويسد:«مولود به دنيا آمد، اين خبر در پيش تو پوشيده باشد، و از همه ي مردم مخفي باشد. ما اين خبر را به کسي نگفتيم، مگر براي نزديکترين خويشان براي حقوق خويشاوندي، و نزديکترين دوستان براي حق ولايت، دوست داشتيم به شما نيز اطلاع دهيم، تا خداوند شما را با اين مژده خوشحال کند، چنانکه ما را خوشحال نموده است. والسلام».
🌼حدیث مهدویت🌼
#امام_زمان_از_منظر_روایات
#حدیث_مهدویت
@Montazeranezohour