فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴معجزه قرائت قرآن در خانه ‼️
حتما ببینید
eitaa.com/MoridanMahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنبال رفیقی ⁉️
با امام زمان رفیق شو
#استاد_عالی
eitaa.com/MoridanMahdi
امام حسن عسکری (ع): به خدا سوگند او (امام زمان عج الله تعالی فرجه ) آنچنان غیبتی خواهد داشت که در آن هیچکس از هلاکت رهایی نمی یابد مگر کسانی که خداوند آنها را بر اعتقاد به امامت وی ثابت قدم نگه دارد وبه دعا برای تعجیل فرج توفیقشان دهد .
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
eitaa.com/MoridanMahdi
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📝داستان بسیار جالب و آموزنده از #فریادرسی یاور مظلومان #امیرمومنانعلیعلیهالسلام :
✍زید نساج می گوید:
در کوفه ساکن بودم و همسایه ای داشتم که روزهای جمعه جایی می رفت و من نمی دانستم کجا می رود، یک روز به او گفتم، روزهای جمعه کجا میروی؟
گفت: من به نجف برای زیارت علی(ع)میروم.
گفتم: این هفته که خواستی بروی، مراهم با خود ببر، قبول کرد
من روز جمعه داخل خانه معطل شدم ولی نیامد. بلند شدم به درخانه اش رفتم و در زدم، عیالش عقب در آمد و گفت: کیه؟!
🔹به زنش گفتم: بنا بود آقا بیاد مرا خبر کند برویم نجف! گفت: لابد فراموش کرده است.
با خودم گفتم تنها میروم، آمدم رسیدم نزدیکیهای مسجد حنّانه، نزدیکی این مسجد یک چاهی معروف است که این چاه،
همان چاهی است که شبها امام علی(ع)می آمد و سرش را درون چاه کرده و درد دلش را به چاه می گفت.
یک وقت دیدم همسایه ام لب این چاه ایستاده، سطل داخل چاه انداخته تا آب بکشد و غسل بکند.
🔸پشتش طرف من بود نگاه کردم دیدم یک زخمی روی شانه راستش است به اندازه یک وجب.
تا رویش را برگرداند و دید من می آیم و این زخم شانه اش را دیدم خیلی ناراحت شد، رفتم سلامش کردم، فلانی بنا بود، مرا هم خبر کنی و منم بیایم؟!
گفت: یادم رفت. گفتم :
این زخم روی شانه ات چیست؟!
گفت چه کار داری، خیلی اصرارش کردم، گفت: تا زنده ام به کسی نمیگوئی؟!
گفتم: نه!
🔹گفت: فلانی! ما ده نفر بودیم و هر شب می رفتیم سر راه مردم را می گرفتیم و دزدی می کردیم، و به عیش و عشرت گناه می پرداختیم .
یک شب به خانه آمدم در میان خانه مست ولایعقل افتاده بودم، یک وقت عیالم شمشیرم را آورد و گفت:
آی مرد فردا شب رفقای تو بخانه ما می آیند، هیچی نداریم، بلند شو بُرو سر راه بگیر و چیزی پیدا کن و بیاور.
گفت: من نصف شب حرکت کردم آمدم دم دروازه کوفه، نم نم باران هم می آمد گاهی هم رعد و برق جستن میکرد،
🔸یک وقت برقی جستن کرد و وسط راه را نگاه کردم دیدم دو سیاهی می آید، خوشحال شدم که دست خالی بر نمی گردم.
یک مقداری گذشت، برق دیگری جستن کرد این دو نفر نزدیکتر شده بود دیدم زن هستند،
گفتم: زور یک مرد به دو زن بهتر می رسد اگر دو مرد بودند کارم مشکل تر بود، نزدیکتر آمدند یک برق دیگر جستن کرد،
🔹نگاه کردم و دیدم یکی از آنها پیر و دیگری یک دختر جوان و بسیار زیبا، شیطان مرا وسوسه کرد،
رفتم جلو، آنچه طلا و خلخال و نقره و لباس داشتند از اینها گرفتم تا خواستم دست خیانت طرف دختر دراز کنم یک وقت پیر زن به التماس افتاد و خودش را روی قدمهایم انداخت و گفت:
ای مرد: هر چه طلا و لباس زیور داشتیم بُردی ، ولی دست درازی به طرف این ناموس نکن!
🔸این دختر یتیمه است، مادر ندارد و فردا شب هم زفاف این دختر است و من خاله این دختر هستم.
این دختر، امشب خیلی به من اصرار کرد و گفت خاله جان! من فردا شب به خانه شوهر می روم و مشکل میدانم به این زودیها به من اجازه بدهند تا بروم قبر علی(ع)را زیارت کنم.
امشب می خواهم او را برای زیارت آن حضرت به نجف ببرم!
🔹هرچه از زیور آلات ما گرفتی مال تو باشد ولی آبروی این دختر نبر !
هر چه این پیره زن التماس کرد، در من اثر نکرد و گفتم: فایده ای ندارد.
دیدم خیلی پافشاری میکند، یک شمشیر حواله پیر زن کردم، ترسید و بیچاره کنار رفت، خواستم دست خیانت و تجاوز به سمت آن دختر دراز کنم
یک وقت دیدم دختر رویش را به طرف حرم امیرالمؤمنین برگردانید و با دلشکسته صدا زد یا علی(ع) خَلِّصْنی ای علی(ع) خلاصم کن.
🔸یک دفعه صدای سُم اسب شنیدم تا نگاه کردم دیدم سواری کنار ما ایستاد و به من تندی کرد و صدا زد؛ ای بیحیا دست از این دختر بردار.
از آن غروری که در من بود گفتم: اوّل خودت را از دست من خلاص کن بعد شفاعت این دختر را بکن ؛
تا این جسارت را کردم یک شمشیری حواله شانه من کرد، من بی حال روی زمین افتادم ولی گوشهایم می شنید که آقا به آن پیرزن و دختر می فرماید:
طلاها و لباسها و خلخالها را بردارید از همینجا برگردید، علی(ع) زیارت شما را قبول کرد.
🔹یک وقت دیدم پیره زن صدا زد:
ای آقا تو که جوانمردی کردی و ما را از دست این ظالم نجات دادی، محبّت دیگری هم به ما بنما، چند قدمی همراه باش تا کنار قبر علی(ع) که آرزوی زیارت آقا به دل این دختر نماند.
یک وقت شنیدم آن آقا صدا زد آی زنها من امیرالمؤمنین علی هستم ،
تا متوجه شدم که او امام علی بن ابیطالب (ع) است. از کار خود پشیمان شدم. فورا خودم را به پای حضرت علی(ع)انداختم.
🔸عرض کردم آقا من توبه کردم مرا ببخش حضرت فرمود:
اگر واقعا توبه کرده باشی خدا می پذیرد. عرض کرم: آقا این زخم خیلی مرا آزار می دهد.
آن حضرت مشتی خاک برداشت و بر پشت من زد. زخم من خوب شد ولی اثر آن برای همیشه بر پشتم باقی ماند.
📚کتاب امامت
نویسنده : شهید آیت الله دستغیب
eitaa.com/MoridanMahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو راه فوق العاده نزدیکی به خدا
🎙️ سخنران : دکتر رفیعی
eitaa.com/MoridanMahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا یاران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف جوان هستند⁉️🤔
استاد #رائفی_پور
eitaa.com/MoridanMahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋 جایگاه امام زمان عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف را نفهمیدیم و امام زمان شناس نشدیم ، که امام زمان علیهالسلام نیامده !
⛔️یکی از صفات حضرت مهدی عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف ، ابوالقاسم است ؛ ایشان مظهر تجلی اسماء و صفات خداوند متعال هستند.
💢حقیقت عالَم از تجلی صفات ایشان پابرجاست که سیر آفاقیست ؛
🔰اگر در مسیر ولایت ایشان حرکت کنیم و موانع ظهور حضرت را برطرف کنیم سیر انفسی در باطن یاران ایجاد میشود که میتوانند عالَم را به تمام اسماء و صفات خداوند متعال معرفی کنند .
سخنران ؛ استاد رائفی پور
eitaa.com/MorudanMahdi
موقع خواب گوش دادن به صلوات امام زمان یا هر صوت مربوط به ایشون رو فراموش نکنید 🙏
دعای شب 🌙
خدایا به حق همه آبرومندان درگاهت ظهور حضرت مهدی رو نزدیک بگردان
هر کسی حاجتی داره حاجت روا بشه
همه بیماران شفا پیدا کنند
همه گرفتاران گره از کارشون باز بشه
رهبر عزیزمون رو حفظ فرما
و دشمنان اسلام رو نابود بگردان
اسرائیل جنایتکار را نابود و فلسطین پاره تن اسلام را پیروز بگردان
آمین
eitaa.com/MoridanMahdi