eitaa logo
داستانهای آموزنده
16.1هزار دنبال‌کننده
453 عکس
155 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از داستانهای آموزنده
❤️پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند. «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة» 🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح 🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد 🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
🚨 و !شخصی محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرض کرد: یا رسول الله به من کاری بیاموز که هرگاه آن را انجام دادم، دارای شش خصلت باشم؛ 🔘۱. خدا مرا دوست بدارد. 🔘۲. مردم به من محبت کنند. 🔘٣. ثروتم افزون گردد. 🔘۴. بدنم سالم باشد. 🔘۵. عمرم طولانی شود. 🔘۶. و در روز قیامت با شما محشور گردم. 🔹حضرت فرمودند: این‌ها شش درخواست است که شش عمل جداگانه می‌طلبد و با یک عمل نمی شود به همه آنها رسید. تو خواهان شش امتیاز هستی، برای به دست آوردن آنها باید شش کار انجام دهی؛اگر خواستی خداوند تو را دوست بدارد، از او بترس و تقوا داشته باش. اگر خواستی مردم تو را دوست بدارند، به آنان نیکی کن و در زندگیشان طمع نداشته باش. اگر خواستی خداوند ثروتت را افزون کند، اموالت را پاک کن (از حرام و حقوق الهی).اگر خواستی بدنت سالم باشد، بسیار صدقه بده. ❺اگر خواستی عمرت طولانی گردد، صله ارحام کن و به حال خویشان برس. ❻و اگر خواستی خداوند تو را با من محشور گرداند، سجده را در پیشگاه پروردگار یکتا و توانا طولانی کن و بسیار بجای آور. 📚بحارالانوار، ج ۸۵، ص ۱۶۴. به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
📌شاه عباس صفوی کی بود؟شاه عباس فرزند شاه محمد خدابنده نامدارترين و پنجمين شاه صفویه است. که از سال۹۶۷ ش به مدت بيش از ۴۲ سال بر ايران حکومت کرد. او سردمدار اوج قدرت سلسله صفويه بود. همزمان با به قدرت رسيدن او، دولت عثمانی از اوضاع آشفته ايران سوءاستفاده کرد و ارمنستان، گرجستان، آذربايجان و لرستان را به تصرف خود درآورد. 🔺شاه عباس ابتدا با عثمانی صلح کرد. و در قراردادی، ايالاتی را به آنان واگذاشت به شرط آن که جلوتر نيايند و بيش از اين نتازند. و در مقابل، خلفا در ايران لعن نشوند. سپس مدعيان سلطنت را بر جای خود نشاند و به ازبکان تاخت و آنان را از مشهد بيرون راند. 🔺شاه عباس پایتخت دولت صفویّه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. سپس وارد جنگ با عثمانی شد. ابتدا تبريز را پس از ۱۸ سال پس گرفت و با جنگ‌‌های پیاپی، دست عثمانی را از ايران کوتاه کرد. او قندهار و شهرهايی از عراق را نيز فتح کرد. 🔺او دوستدار علم و فرهنگ بود. به تشویق او بسیاری از علما به اصفهان آمدند و ده‌ ها مدرسه علمیه بنا شد و علوم اسلامی رونق گرفت. احترام زیادی برای علما و سادات قائل بود. کاشی هفت رنگ، ميدان نقش جهان در اصفهان، خيابان چهارباغ، سی و سه پل، کاخ چهل ستون، محله جلفا در اصفهان از آثار دوران اوست. 🔺شاه عباس مردی سخت‌ گیر و بی‌‌رحم بود. پدر خود را محبوس کرد، دو تن از برادران خود را نابینا ساخت، و در حمله به گرجستان بیش از ۷۰/۰۰۰ نفر را قتل عام کرد. در سراسر سلطنت او بساط شکنجه‌ های وحشیانه برپا بود. او در ۳۰ دی سال ۱۰۰۷ درگذشت و در کاشان دفن شد. به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
🌺🍂🌺🍂 🚨 به‌ فرزندش پس از مرگمحمد هادی امینی فرزند علامه امینی می‌ نویسد : پس از گذشت چهار سال از فوت پدر، در شب جمعه‌ ای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدم،‌ او بسیار شاداب و خرسند بود، جلو رفتم و پس از سلام و دست‌ بوسی گفتم : پدر جان! در آنجا چه عاملی باعث سعادت و نجات شما شد؟ 🔺پدرم گفت : چه می‌ گویی؟ دوباره عرض کردم : آقاجان! در آن جا که اقامت دارید، کدام یک از اعمالتان موجب نجات شما شد؟ کتاب الغدیر یا سایر تألیفات شما یا تأسیس بنیاد و کتابخانه (ع)؟! 🔺او اندک تأملی کرد و سپس فرمود: فقط زیارت اباعبد الله الحسین(ع)! عرض کردم : شما می‌ دانید اکنون روابط ایران و عراق تیره شده و راه کربلا بسته است، برای زیارت چه کنیم؟ فرمود : در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین(ع) بر پا می‌ شود، شرکت کنید تا ثواب زیارت امام حسین علیه‌السلام را به شما بدهند. 🔺سپس فرمود : پسر جان! در گذشته بارها به تو یادآور شدم و اکنون نیز توصیه می‌ کنم که زیارت عاشورا را به هیچ عنوان ترک مکن، زیارت عاشورا بخوان و آن را وظیفه خودت بدان، این زیارت دارای آثار، برکات و فواید بسیاری است که موجب نجات و سعادتمندی تو در دنیا و آخرت می‌ شود. به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌹 ✍حسن بن راشد نقل کرده که ؛ به امام جعفر صادق علیه السلام عرض کردم: آیا غیر از اعیاد مشهوره، عید دیگری نیز هست؟ فرمود : شریف ترین و کامل تر از همه آن‌ها روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله مبعوث گردید. 🌹عرض کردم : آن روز، کدام روز بود؟ فرمود: آن روز شنبه بیست و هفتم ماه رجب بود. عرض کردم : در آن روز، چه عملی باید به جای آورد؟ فرمود: روزه می گیری و صلوات بسیار بر محمد و آل محمد می فرستی. 📚منبع : کافی،ج 4،ص 149 🌸عید بزرگ مبعث مبارک باد🌸 به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشـی از دعـای صحیـفہ سجـادیه 🤲خـــداوندا...! ، از گـزند معـاصی و گناهانم، توبـه‌کنان به سـویت گریـخته‌ام، پـس توبـه‌ام را بپـذیـر. به درگـاهت پنـاه آورده‌ام، پـس پناهـم ده. 🤲از تو پنـاه می‌جـویم، پـس مـرا خـوار مساز. نیـاز خـواه تـواَم، پـس نعمـت خـویش را، از مـن دریـغ مـدار. در تـو آویـخته‌ام، پـس دسـتم را رهـا مکن. 🤲خواهـان لطـف تـواَم، پـس نومیـدم برمگردان به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
🌸🍃🌸🍃 🔘 داستان کوتاه و جالب : ✍دبيرستان كه بوديم يه دبير فيزيك و مكانيك داشتيم كه قدش خيلي كوتاه بود اما خيلي نجيب و مودب با حافظه خيلي خوب ! قبل اينكه بياد گچ و تابلو پاك كن رو ميذاشتيم بالاي تابلو كه قدش نرسه برشون داره، هر دفعه ميگفت ؛ آقا من از شما خواهش كردم اينا رو اونجا نذارين اما باز ميذارين! يه روز سر كلاسش يه مگس گرفتيم و نخ بستيم به پاش، تا برميگشت رو تابلو بنويسه مگس رو رها ميكرديم. وز وز تو كلاس و تا برميگشت رو به ما، نخش رو ميكشيديم، بنده خدا ميموند اين صدا از كجاست؟ 🔺آخر سر هم نفهميد و مگسه هم با نخ پاش از پنجره فرار كرد! با وجود اين همه شيطونياي ما، خيلي دوسمون داشت و باهامون كار ميكرد كه بتونيم همه مسائل فيزيك مكانيك رو حل كنيم. چند سال گذشت، انترن بودم و تو اورژانس نشسته بودم كه ديدم اومد، خيلي دلم براش تنگ شده بود، سلام كردم و كلي تحويلش گرفتم، كه ما مديون شماييم و از اين حرفا. بعدم براش چايي آوردم و نشستيم به مرور خاطرات اونوقتا كه يهو يه لبخند زد 🔺و گفت تو دانشگاه هم نخ ميبندي پاي مگس؟! خشكم زد عه مگه شما فهمديد كار من بود؟! چرا هيچي بهم نگفتيد؟! باز يه نگاه معلمي و از سر محبت بهم كرد و با لبخند گفت : حالا اون گچ و تابلو پاك كن كه مي گفتم نذاريد اون بالا رو خيلي گوش ميداديد؟! دعواتون ميكردم از درس زده ميشديد، حيف استعدادتون بود درس نخونيد! وقتي يه معلم ببينه دانش آموز بازيگوشش دكتر شده جبران همه خستگيها و اذيتاش ميشه! 🔺كاش تنبيه ميشدم اما اينطور شرمنده نمي شدم! اذيت هاي ما رو به روي ما نمي آورد نكنه از درس زده شيم اونوقت ما اون قد كوتاه رو ميديديم ، اين روح بزرگ رو نه !!😓 واقعا معلمي برازنده ی معلماست نه برا تعليم فيزيك و مكانيك، واسه تعليم صبر و حلم و هزار خصلت ديگه كه فقط تو معلما ميشه پيدا كرد! ✍از خاطرات دکتر سید محمد میر هاشمی جراح و متخصص چشم ما ز هر صاحب دلی یک رشته فن آموختیم عشق از لیلی و صبر از کوه کن آموختیم گریه از مرغ سحر،خودسوزی از پروانه صد سرا ویرانه شد،تا ساختن آموختیم!! 📚 به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
🌺🍂🌺🍂 📚از بایزید بسطامی، عارف بزرگ، پرسیدند: این مقام ارزشمند را چگونه یافتی؟ گفت: شبی مادر از من آب خواست. نگریستم، آب در خانه نبود. کوزه برداشتم و به جوی رفتم که آب بیاورم. چون باز آمدم، مادر خوابش برده بود. پس با خویش گفتم : اگر بیدارش کنم، خطاکار خواهم بود. آن گاه ایستادم تا مگر بیدار شود. 🔺هنگام بامداد، او از خواب برخاست، سر بر کرد و پرسید. چرا ایستاده ای؟! قصه را برایش گفتم. او به نماز ایستاد و پس از به جای آوردن فریضه، دست به دعا برداشت و گفت : خدایا! چنان که این پسر را بزرگ و عزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان. 🚨پیام متن : اشاره به جلب رضایت مادر و تأثیر دعای او در حق فرزند، و این که جلب رضایت مادر، آدمی را به مقام های والای معنوی می رساند. به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم🌸 🔹امام‌صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمی‌برد؟ 🚨در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد! حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ «سوره آل عمران، آیه ۱۷۱» 🚨در شگفتم برای کسی‌که غمگین است، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد. لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ. «سوره انبیا، آیه ۸۷» 🚨در شگفتم برای کسی‌که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد. اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد. «سوره غافر، آیه ۴۴» 🚨در شگفتم برای کسی‌که طالب دنیا و زیبایی‌های دنیاست، چگونه به این ذکر پناه نمی‌برد. مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ «سوره کهف آیه ۳۹» 📙حدیث: من لا یحضره‌الفقیه، ج۴ به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
شهرهای عجیب ایران با خصوصیات انحصاری...! 🔺اندیمشک ؛ تنها شهری است در خاورمیانه که سه تا سد مطرح جهانی دارد و بیش از 80 درصد برق کشور را تامین میکند. 🔺پاوه ؛ شهری بدون حتی یک چراغ قرمز!! 🔺لار ؛ تنها شهر بدون کوچه در خاورمیانه!!! بعد از زلزله ای که شهر رو کامل ویران کرد به اینگونه طراحی شد . 🔺ورامین ؛ شهر بی دخانیات!!! حتی در مغازه ها هم سیگار فروخته نمیشود. 🔺چالدران ؛ شهر بدون کولر!!! دمای هوا به نحویست که در چله ی تابستان هم نیازی به کولر ندارند. 🔺اردکان ؛ پولدارترین شهر ایران بدلیل معادن فراوان و ابرکارخانه های شخصی ، گردش حساب بانکهای آن نسبت به جمعیت 24 برابر تهران بزرگ!!! 🔺امن ترین شهر ؛ فردوس و بشرویه با هم هستند و حتی بشرویه رو دار العلم و الامان معرفی می کنند و شخصیتی مثل استاد فروزانفر زادگاهش شهرستان بشرویه است. 🔺و فردوس شهری در خراسان جنوبی، دومین شهر امن جهان بعد از وین شناخته شده ، در این شهر چیزی به نام دزدی و سرقت وجود ندارد و درب اکثر منازل و ماشین ها باز گذاشته میشود، و مردمی مطمئن و قابل اطمینان دارد. 🔺تبریز ؛ شهر بی گدا!!! 🔺جلفا ؛ شهری بدون گورستان!!! مردم برای دفن شدن به روستاهای اطراف فرستاده میشوند. 🔺نورآباد ممسنی ؛ شهری که هجده در صد جمعیت اون دانشجوست... تهران با دوازده درصد رتبه دوم کشور را داره... 🔺ایوان ؛ شهر بدون غسالخانه!! مرده‌ها طبق سنت های قدیمی در حیاط منزل شسته میشوند. 🔺بروجرد ؛ باصفاترین شهر لرستان و خوشگذران ترین مردم ایران! 🔺کیش ؛ تنها شهر بی موتورسیکلت! 🔺گچساران ؛ ثروتمندترین شهر ایران دارای پنجمین ابر مخزن نفت جهان و بزرگترین منابع گازی ایران و خاورمیانه. 🔺عسلویه ؛ شهری که جمعیت مهاجرین و نیروهای مشغول به کار در آنجا تعدادشان یازده برابر جمعیت بومی آنجاست. 🔺شادگان ؛ تنها شهر بدون هتل و مسافرخانه چون مردم این شهر حتی مهمان غریبه را به منزل خود دعوت کرده و پذیرایی می کنند. 🔺سلماس ؛ تنها شهری که خیابان های آن شطرنجی است. به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande
🌸🍃🌸🍃 📚 🔰 « نان و حلوا »در یکی از شهرها زنی بود بسیار حسود، همسایه ای داشت به نام "خواجه سلمان" که مردی ثروتمند و محترم بود. زن به خواجه حسادت می کرد، تلاش می کرد از دارایی ها و آبروی آن مرد شریف کم کند و نام نیک او را نیز از بین ببرد ولی موفق نمی شد. تا سرانجام کمر به کشتن او بست. 🔻روزی حلوایی پخت و در آن زهری ریخت . صبح وقتی خواجه خواست از خانه خارج شود زن حلوا را در نانی گذاشت و به خواجه داد و گفت "خیراتی" است... خواجه چون عجله داشت آن را نخورده به راه افتاد. و از شهر خارج شد و در راه به دو جوان بر خورد که خسته و گرسنه بودند. او نان و حلوا را به آن ها داد . 🔻آن دو حلوا را با خوشنودی از خواجه گرفتند و به محض خوردن مردند. خبر به حاکم شهر رسید. دستور داد خواجه را دستگیر کردند. هنگامی که از وی بازجویی کردند، و خواجه داستان را بازگو کرد زن را حاضر کردند. چون چشم زن به آن جنازه ها افتاد شیون سر داد و فریاد و فغان به راه انداخت. 🔻معلوم شد که آن دو جوان یکی فرزند و یکی برادر آن زن بودند. آن زن نیز از شدت تأثر و ناراحتی پس از دو روز مرد. 💎 امیرالمؤمنین حضرت علی علیه‌السلام : در روایتی زیبا می فرماید : کسی که چاه بکند تا برادر دینی او در آن بیفتد اول از همه خودش در آن می افتد" به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande