eitaa logo
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
215 دنبال‌کننده
259 عکس
48 ویدیو
11 فایل
⁉️ #سوال_مفید ✍️ #شما_نوشتید 🌱 #برای_بهتر_شدن 👂 #اینو_گوش_کنید 📜 #اینو_بخونید 🤝 #شما_گفتید 💔 #درد_دل 📽️ #پخش_زنده 📪ناشناس: 📮 https://daigo.ir/secret/SeyedMoein 🌿 @Ravidin 👳🏻‍♂️ @Sarbaz_Khane ✍️ @Moein_Ch
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌دونم ✍️ یا 📬 🤷🏻‍♂️ 💬 ما از غم هایمان نوشتیم. آنها برایمان دست زدند. زندیاد علی کمالی معلم نیشابور ___ 👌👌👌
✍️ 💬 خورشید چرا اینقد برایت نوشت زبان باز نکردی؟! مگر قلبت از سنگ بوده؟! نوشته هایش را ک میخواندم غم تمام وجودم را میگرفت.. و تو!!! عین خیالت هم نبود! مگر میشود؟! همیشه دوست داشتم ببینمت! یا استاد ازت برایم بگوید.. اما حیف.... دیر آمدم.. وقتی امدم ک دیگر استاد آرام در جایگاه ابدیش خوابیده بود... دلت خنک شد؟! حالا دیگر کسی نیست برایت بنویسدـ ________________ کاش میفهمیدم علت مرگت چ بود.. ___ واقعاً زیباست خودتون نوشتید ؟! خیلی نام علی کمالی آشناست ، همون شهید علی کمالی ؟!
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
✍️ #شما_نوشتید 💬#خورشید_من خورشید چرا اینقد برایت نوشت زبان باز نکردی؟! مگر قلبت از سنگ بوده؟!
✍️ 💬 دیشب اینگونه برایت نوشتم و حرفهایم بوی دلخوری داشت و دلتنگی... و باز هم مینویسم... خورشید تو شاهد سختیهاش بودی و باز زبان باز نکردی! چراآخر؟! اینگونه ک مینوشت.. خودت هم بی میل نبودی... ـ ولی چرا سکوت اختیار کرده بودی! مگر میشود ؟! کسی را دوست داشت ، و فقط او را نگاه کرد ! برایم باور کردنی نیست؛!!!!! خورشید میدانی وقتی خبر رفتن استاد را ب دوستم دادم. با اینکه استاد را از پس حرفهای من شناخته بود.. ولی..... خیلی ناراحت شد.. شوک عجیبی وارد شد... او را ب این اسم میشناخت. شاید بگویی چرا جیرجیرک!! جیرجیرک روزها ساکت است و شبها لب ب شکوه باز میکند.... و شاید او اینگونه بود.. روزها ساکت.. و شبها در بستر خود لب ب شکوه باز میکرد... و چ زود دیر میشود. ✍🏼 ___
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
✍️ #شما_نوشتید 💬https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/913 مدتی‌ست قلم، روی‌گردان شده از قلبم رو
📪 پیام جدید 💬https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/920 بنده کم میارم و جسارت بین شما و ایشون و همه نویسنده ها قلم بردارم.. اخه بنده بی سواد هستم. و اون متنهای بیشتر دلی هستش و وقتی احساسی میشم همینجوری میگم. ولی شما بنده رو شرمنده میکنید و میگید قشنگ.. ___ برای من زیبایی اصلی نوشته به دلی بودنشه بعد چیزای دیگه مطرح میشه لذت می‌بریم و خوشحال میشیم بفرستید من هم تازه یک سال شده که قلم به دست گرفتم و هیچ آموزش خاصی ندیدم اگر زیباست لطف خداست اگر نیست کم کاری منه . . .
یه زمانی برامون متناشون رو می‌فرستادن . . . اونایی هم که هشتک نداشتن هم همین‌طور ❗
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
#حُرِّ‌امامِ‌زَمان #سِـدنـا #حا_میم #خورشید_من #همیشه‌تنها یه زمانی برامون متناشون رو می‌فرستادن .
📪 پیام جدید . اگر بگویم ملالی نیست جز دوری دروغ محض است... قلمی ندارم ک.. شرمنده نکنید بنده رو... ___ قرار نیست قلم‌ها بدون نقص باشن من دوست دارم نوشته‌ها رو بخونم ؛ اینکه میگم بفرستید به معنای تعریف کردن نیست ، به معنای اینه که بفرستید ؛ خیلی اوقات نوشته‌های شما بزرگوارا واقعاً تعریفی و لذت بخشه گاهی هم یه نکاتی داره که بهتره رعایت بشه ؛
✍️ میدانی... تو را فراموش کردم.. چون تو سکوت اختیار کرده ای! و در لاک خود فرو رفته ای. همان چیزی ک من دنبالشم... سکوت!!! میدانی؛ بعضی سکوتها از فریاد بلندترن... تو با آن چشمهایت چه چیزی را میخواهی بهم بفهمانی!! تو میدانی که من سواد خواندن چشمها رو ندارم..... ___
✍️ امان از انتظارهایی که تهش نامعلوم است.. میشود طعم شیرین انتظارت را در کامم شیرین کنی؟! __________________:
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
#شما_گفتید 🤝 ۲) علم آموز مکتب شما بودی و این نوشته؛ ماجرای سوال من و پاسخی که فرمودید بود اون شب ب
🤝 یادمه ی کتابی خوندم از زمانی ک 18 سالم بود یا کمتر دقیق یادم نیست. نوشته بود این نوشته های کتاب رو نصف شب مینویسم. و خودم هم باور ندارم ک خودم دارم مینویسم. گویی یک قدرت از جانب خدا ب قلم داده شده بود و همینجوری پشت سر هم مطلب رو مینویسه.. یاد حرف شما افتادم ک گفتید توسل و بعد اقدام کنید ک خودتون هم نتیجه دیدید.. و ایشون هم ک معلومه با اون حس و حالی ک داشتن از جانب خدا قلمشون قدرت گرفت و اون حس و حالی ک داشتند رو از طریق همین یک تیکه متن ب ما القا کردن.. دعاتون میکنم قلمتون برای اهل بیت علیهم السلام بیشتر و بیشتر بشه. ___ بله واقعاً همینطوره واقعاً همینقدر قشنگه . . . خدا روزی‌مون کنه خدا خیرتون بده
✍️ آنقدر غمم هست ک پیرم درآمد... ی نگاه ب قلب و قلمم بنداز بشود هر انچه در دل برآید بر زبان و کاغذ هم بیاید. ــــــــــــــــ خورشید من امان از آن بغض هایی ک با سختی قورت بدی و تو گلوت گیر کنه. یاد اون تیکه از دیالوگ افتادم ک میگه.. قهوه چی قهوه هایم را شیرین کن.. آن زمان ک قهوه هایم را تلخ میخوردم زندگیم شیرین بود... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خورشید من.. ی لحظه هایی میشه از تمام خودم دلگیر میشم.. ــــــــــــ خورشید من بلد نیستم بنویسم... ولی آقاسید وقتی میگن بنویسید جو میگیرتم ی چیزایی سر هم میکنم.. تو بگو من بی سواد چ ب نوشتن!! آخر بگو من کجا و قلم کجا😄 ـــــــــــ خورشید من ته ته ته ته قلبم درد میکنه. ولی دلم ب وعده های خدا گرم هستش. ــــــــــــــــ ___
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
ٱلسَّلامُ عَلَیكِ یاٰ اُمّي یاٰ فَاٰطِمَةُ ٱلزَّهراٰء ٱلسَّلامُ عَلَیكِ یاٰ عَمَّتی یاٰ فَاٰطِمَةُ ب
📪 پیام جدید https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/2095 میبینی؟! هنوز کسی هست ک بدون شناخت برایت دعا کند :) خورشید من غم دارم ولی میخندم! ن برای اینکه بگویم مؤمنم و مؤمن غمش درقلبش پنهان.. نه اصلا. ادعایی ندارم. ولی نمیدانم صبور شدم! یا..... تو. میدانی؟! ــــ آقاسید اهل قلم سلام پاک از دنیا برید. توفیقاتون روز افزون ان شاءالله ✨ ___ سلام و نور ان‌شاءالله ان‌شاءالله جدی جدی دعا کنید
✍️ در خیالم هر شب سر میزنم به خیمه گاه! دم در خیمگاه هر شب عمو عباس منتظرم نشسته! سلام عموجانم:) سلام عزیزم خوبی؟! بغلش میکنم وبغضم میترکه.. سرم رو با دستش بالا میبره و میگه چی شده عمو!؟ تو چشاش نگاه میکنم چشایی ک پاکی و زلالی و نم اشکی ک همیشه در چشماش هویداس چشایی ک ب زیبایش هیچ جای جهان ندیدم. اشکام نمیزاره خوب نگاه کنم. *عمو.. _جان عمو چی شده *قلبم درد میکنه. میشه همیشه اینجا بمونم! ـــــــــــــ قسمتی از خیالم ___
✍️ https://eitaa.com/Moein_Ch/4371 شبی ک باید میخندیدم... گفتم خدا مگه ن امشب شب شادیه؟! پس چرا من بغض دارم! چرا تا نامش رو میارم اشکام روون میشه؟! ابوالفضل.. اسطوره ادب.. عمو جانم.. شبی ک باید میخندیدم. شبی پر از بغض و تنهایی.. شبی ک دلتنگی گلو رو فشرده.. شبی ک نقش صبور بودن رو بازی کردن.... و امان از شبهایی ک باید میخندیدم و لی تبدیل ب بغض شد.... دلتنگ حرمم.. آه میکشم از دوری.. میگم مادر چشام تر میشه.. میگم حسین جانم قلبم میشکنه.. میگم عمو جان اشکام روون میشه.. و قتی بابا جانم امام رضا رو صدا میزنم همه حس ها با هم میان..... ___
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
https://eitaa.com/Moein_Ch/421 https://eitaa.com/Moein_Ch/461 https://eitaa.com/Moein_Ch/607 https:/
✍️ https://eitaa.com/Moein_Ch/587 چشمی ک تو را نبیند کور بودن بهتر است... در فراقت اشک!! نه اصلا.. باید خون گریه کرد... چشمان ترم از شرمندگیست.. بار برنداشتم بلکه بار اضاف کردم. اقا جان وقتی بیرون میرم چشمام از درد قلبم فشرده میشن بخاطر دیدن غمی ک شما دارید بخاطر پوشش ظاهر و باطنمان.... دیروز یکی گفت چرا غم گذاشتید! نزدیک نیمه شعبان و ما فقط یک امام داریم! گفتم جشنی ک امامش غایب است درد دارد... شما بگو میشه شاد باشیم وقتی نیستید؟! نبودنتان درد داره. گناه کردنم باعث دیر امدنتان درد داره.. فراق درد داره... 10شعبان1402 ___
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
✍️ #شما_نوشتید https://eitaa.com/Moein_Ch/587 چشمی ک تو را نبیند کور بودن بهتر است... در فراقت ا
✍️ https://eitaa.com/Moein_Ch/587 چشمی ک تو را نبیند کور بودن بهتر است... در فراقت اشک!! نه اصلا.. باید خون گریه کرد... چشمان ترم از شرمندگیست.. بار برنداشتم بلکه بار اضافه کرده‌ام. اقا جان وقتی بیرون میروم چشمانم از درد قلبم فشرده میشوند بخاطر دیدن غمی ک شما دارید بخاطر پوشش ظاهر و باطنمان.... دیروز یکی گفت چرا غم گذاشتید! نزدیک نیمه شعبان و ما فقط یک امام داریم! گفتم جشنی ک امامش غایب است درد دارد... شما بگو میشود شاد باشیم وقتی نیستید؟! نبودنتان درد دارد. گناه کردن من باعث دیر آمدنتان درد دارد.. فراق درد دارد... 10شعبان1402 ___ درستش کردم:)
🇱🇧🇵🇸مصاحبت شاگردها
✍️ #شما_نوشتید ( بیشتر بنویسید ) https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/2485 «تو» نبودی و شب های این
✍️ https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/2529 بر من طلوع کن :( چشمان ترم باز تــر شد... غم های دلم بیشتر شد.. ــــــــــــــــــــــــــ ب قول شاعر از حال دل تمام عشاق او باخبر است... کاش عاشق باشیم ___
✍️ امروز کسی از من پرسید خورشیدت کیه؟! گفتم ب نظرت خورشیدم کیه؟! گفت امام زمان! گفتم هووم:( خورشیدمن امشب در دلم گویی غروب جمعه اس!!!! پس کی طلوع میکنی؟! ـــــــــــــــــــــــــــــ دلم گرفته💔 نگاهی ب دل گرفته های امشب کن یا ابا صالح... ___
✍️ https://eitaa.com/Moein_Ch/4724 ....... کی شود از پشت ابرها بیرون بیایی.. ای ک نورت تمام وجودم را فرا گرفته.. من!! قلبم!! کی شود! بشود!!! خانه ی تو!!! ابرها عرق شرم ریختن از وجود مبارکتت.. و لی من!!!!!!! نه عرق شرم ریختم نه خجالت کشیدم!!! آه نمیدانم برای چه زنده ام!!! ___
✍️ https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/1237 میدانی... تو را به عمد فراموش کردم.. چون تو سکوت اختیار کرده بودی! چنان در لاک خود فرو رفته بودی که هیچ کس را نمیدیدی! سکوت!!! میدانی؛ بعضی سکوتها از فریاد بلندترند... تو با آن چشم‌هایت چه چیزی را میخواستی به من بفهمانی!! تو میدانستی که من سواد خواندن چشمها را نداشتم..... کاش قبل از رفتن سکوت را میشکستی! ولی افسوس که دیر شده است و تو دیگر نیستی!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام سید ی مدت پیش نوشتم. ی تغییراتی انجام دادم. نمیدونم درست نوشتم یا بازم ایراد داره... صدام زدید گفتم اینو بدم بخونید.. اتفاقا همین دیشب دلم میخواست برای اقا چیزی بنویسم ولی فقط نوشتم سلام بابا...... ___ گاهی همون سلام از خط‌ها نوشته بهتره .. خدا قبول کنه و خداروشکر که باعث همون یه سلام شدم .
✍️ در این دنیای تاریکی! تو ان نور امیدی تا ابد هستی. امان از غفلت من!! امان از قلب بی تابم.. امان از روح ناارام. گهی شادم گهی غمیگن! گهی بی حال و دل مرده، کجاست آن عشق! که میسوزاند دل و جان را!!! ببار ای چشم نابینا برای خود برای دل ندانم در کجا هستم! خودم هستم!! یا کسی دیگر! در من است! تو میدانی در بندم.. مرا از خود جدایم کن. من آن صیدم.. تو آن صیاد مرا در دام خود بنداز.. اسیرم کن. اسیرم کن اسیرم کن.. ✍️ ___
✍️ https://eitaa.com/Moein_Ch/5939 گل پژمرده ام. آبش تو هستی نازنینم.. تنم خشکید! تشنه ی دیدارتم من.. ریشه ام از فرط بی تابی؛ نمیخواهد سر جایش بماند... دلم قرص است!! که هستی در وجود م. ولی امــا !!!! با این ساقه ی خشکیده!! دلم پر پر شد از عشق.. سرم خم شد.. آبـــــــــــم کـــــــــو!! دل و جانم.. تشنه ام... تشنه ی دیدارم... . ___