✍️ #شما_نوشتید دیدم تو کانال همه می نویسن من هم دلم خواست قلمم رو تو ناشناس شما به رقص در بیارم روزهای سال هم دیگر نمیتوانند این روزگار بی تو را تحمل کنند .. میخواهند بگذرند و بروند بلکه سال جدیدی بیاید و تک تک ما خانه دل را بتکانیم دل را از گناهانم گردگیری کنیم ماهی های دلمان را در تنگ تمیز و آبی زلال رها کنیم و کینه ها را از بین ببریم سبزه را با نام و توکل به خدا در بکاریم و همان امید سال جدیدمان بشود بهار ،بهار مضاعف! قرآن را که باز میکنیم برای آمدنش دعا کنیم برای آمدنش و نجات کودکان غزه برای عاقبت بخیری عزیزانمان به امید اینکه سالی پر از خیر و برکت داشته باشیم :) #مَحیا ___

✍️ #شما_نوشتید ۳/۱ چند روز پیش گفتم از دنبال کننده های قدیمی هستم از بهمن ماه سال پیش عضوم و نوشته هاتون انگیزه‌ای بود برای شروع نویسندگیم متنی که الان میفرستم جزو اولین نوشته هام هست انشاالله که خوب باشه... : حسین باشد یا حسن چه فرقی میکند؟ اباالفضل باشد یا زینب چه فرقی میکند؟ همه فرزندِ حیدرند،منم غلام حیدرم... علی داغ همسر دید و حسین داغ مادرش وای پس حسن چه؟حسن دید مادرش را زدند حسن دید درون کوچه را حسن دید،حسن دید،حسن دید... حسن دیدو خمید کمرش حسن دید و کنار آمد با مرگ مادرش زینب.. زینب،دخترِ شیرِ خداست حال زینب شد مادر برادران حال زینب از همه قوی تر است چون که او دخترِ حیدرست... ___

✍️ #شما_نوشتید دلم برای آغوش پر مهرت پر میکشد ... دلم برای لب های تشنه که حسین حسین میگوید پر میکشد.انها عاشورا را زنده تر میکنند.. دلم برای بِعَلی گفتن ها پر میکشد برای مهمان شدن در خانه ات .. منِ گنه کار که حرفی برای گفتن ندارم اما بدان پناهی به جز تو ندارم ... این بار آمده ام تا بگویم شرمنده ام که مدام شرمنده ام 💔 #مستجیر ___

✍️ #شما_نوشتید و‌دلتنگی.. آه‌از‌دلتگی‌.. و‌بعد‌از‌۱۴‌سال‌دیدن‌حرم‌عشق‌قشنگ‌است‌! قشنگ!‌قشنگی‌را‌نمیدانم‌میدانی‌یا‌نه! نمیدانم‌‌از‌درد‌‌فراق‌چیزی‌میدانی‌یا‌نه! قلب‌من‌از‌درد‌فراق‌به‌درد‌آمده‌است.. نرفتن‌به‌حرم‌یاریک‌درد‌است‌.. و‌رفتن‌به‌حرم‌یارهزاران‌درد.. و‌تا‌نرفته‌ای‌نمیدانی‌من‌چه‌میگویم.. آرزو‌میکنم.. آرزو‌میکنم‌بروی،گر‌بروی‌بسوی‌حرم‌یار‌.. یاار.. یاار.. یاار.‌. گر‌مشرف‌بشوی‌در‌حرم‌یار‌،مرا‌یاد‌کن‌.. . برای‌عاقبت‌من‌دعا‌کن‌‌،شاید‌با‌دعای‌شما‌من‌شهید‌شوم🥺 این رو دیشب نوشتم دلی بود.. ___

📪 #شما_نوشتید ✍ یه سال؛دوسال؛ده سال .. چند سال ؟! چقدر دیگه؟! زنده ام؟!زیر خاکم؟! لایقم ؟!نالایقم؟! میبینمت؟! ایها العزیز بیا صادق باشم من اصن نه عاشق بودم نه منتظر یه مدعی بی سر و پایه سربار بار اضافه ام میدونم خودم همش ناامیدت کردم اصن افتخاری واست نداشتم ولی اون ته مهای دلم همیشه دوست داشتم حالم خوب میشه وقتی اسمتون میاد دروغ چرا گهگداریم دلتنگتون میشم یه عزیزی میگفت گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم صاحبنا من گاهی که نه کلا بدم ولی مولا من تو مرداب خودم دارم غرق میشم نفس به نفس اضطرارم ... بده اگه بگم فقط برای خودم ظهورتو میخوام؟! خلاصه به هر بهانه ای به هر گلایه ای ... العجل🕊🌿 همینطوری یهویی برای اولین بار... العجل! _____ #شاگرد_استاد احسنت واقعا عالی بود! قبول باشه ان شاءالله اگه بیشتر بنویسید و تمرین کنید حتما قلم خاص و قابل توجهی خواهید داشت. اگه دوست داشتید برای ما هم بفرستید حقیقتا لذت بردم. ماشاءالله ان شاءالله قلمتون همیشه برای دل خدا و اهل بیت بچرخه و هی از دست خودشون صله بگیرید 🌷 •

✍️ #شما_نوشتید درونت را بنگر. خودت را کنکاش کن.وقتی شکافی در خودت ایجاد کردی، دو قسمت در اعماق وجودت می یابی. یک طرف، علی و وسعت زیبایی هایش و آن طرف تر،ابن ملجم و سیاهی مطلق، که با شمشیر خودخواهی و غرور، فرق علی دلمان را می شکافد. به یاری اش نمی شتابی؟ نمیخواهی کشتی وجدان فرو نشسته در غفلت را حرکت دهی؟ زمانی که، علی وجودمان،یتیم نواز می شود. وقتی که پهلوانانه،به یاری هم نوع می شتابد و هنگامی که، در محراب چشمانمان سفره ی عادلت علی پهن می شود و نام علی طنین انداز اشهد ان علی ولی الله قلبمان می شود، ابن ملجم پنهان باطنمان، در گوشه ای تیره و تار،خیمه می زند و باری از نا امیدی بر دلش،سنگینی می‌کند. برخیز.بلند شو. نگذار علم از دست علمدار زمین بیفتد و خوبی قد راست نکند. نگذار از هر سو،بر علیمان هجوم بیاورند و او را زمین بزنند. به یاری اش بشتاب. به او جلوه ببخش و اگر دنبال حق هستی،علی را دریاب. زیرا《علی مع الحق و حق مع العلی علی با حق هست و حق با علی》 #میم_نون ___

✍️ #شما_نوشتید آقایِ من ، سلام . . . حال و روزم تعریفی ندارد ! خودت از همه چیز با خبری دلِ تنهایم به شما خوش است هوایش را داری دیگر ؟ فارغ از هرچیزی امشب آمدم تا التماست کنم ، تا قَسَمت بدهم آقا شمارو به تمام اشک هایی که شبِ تاسوعا ریختم قَسَمت میدم شمارو به تک تک لحظه‌هایی که تو هیئتا سینه زدم قسمت میدم یه نگاهی هم به منِ بیچاره‌ی دلشکسته بکن اقا ، شمارو به دختر سه سالت‌ قسمت میدم حُسِین جان آبروی مارو بخر آقا جان این نوکر ساده‌ات ارزشی نداره ولی جان من هوامو داشته باش میون این همه نامرد آقا جانم شب جمعه‌است دلم هواتو کرده یه شب دیگه هم مارو بین‌الحرمین راه بده :( #سرباز_نوشت ___

✍️ #شما_نوشتید سلام پناه دل بیقرار فاطمه منتقم خون فاطمه در این لحظات واپسین سال که همه درگیر خانه تکانی اند،ای عزیز زهرا مرحمتی کن و دعا کن بلکه دلم تکانی بخورد و از گرد و غبار و سیاهی گناه پاک شود... عمری پی نفس رفتم و سرخورده و پشیمان برگشتم کوی شما:) شنیدم که پدری مهربانید و با نجوای دل خسته دلان همراهید.. اگر پدر خطاب کنم شما را گویی خودرا لعن کرده ام... مگر میشود چنین پدری داشت و باز معصیت کرد.. اخر سال است امده ام که شما پناهم دهید،امده ام که شما پر پروازم دهید.. من جوانم بریده ام دلی چرکین و گناه الود دارم اما، اما هنوز اندک محبتی به مادر را دارم..اگر مادر دستانم را نگرفته بود من در باتلاقی که خودم با دستان خودم درست کرده بودم فرو میرفتم.. آقا شما رو به آبروی مادرتون زهرا هوای دلم را داشته باشین.. ___

✍️ #شما_نوشتید امام حسن جان چند سال پیش شب قاسمت زندگی منو زیر و رو کردی جوری که گاهی یادم میره کی بودم . آرزوهام، آدمای اطرافم، سبک زندگیم و همه چیزمو عوض کردی ، منو امام حسینی کردی آقای مهربون آقای عزیز آقای کریم پسر ارشد امیرالمؤمنین و حضرت مادر عشق امام حسین و حضرت عباس عزیز دل حضرت زینب بخاطر قاسمت بخاطر امام منتظرمون بازم به این دل سیاهم نگاه کن و عوضم کن🥲💔 میخواهم عضوی از خانواده ی شما شوم میخواهم هم سفره با شما شوم میخواهم من هم سهمی داشته باشم شفیع گدای روسیاه تنها میشوی؟!💔 _من هیچ همه تو! #امام_حسنیم💚 ___

📪 پیام جدید https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/3737 سلامت باشید همچنين فقط یه خواهش داشتم میتونم دلنوشته هایی که مینویسم در مورد امام زمان عج و ... براتون ارسال کنم خوشحال میشم نظرتون رو بدونم و اگر اشکال داشت اصلاح بفرمایید چون همیشه از مطالب شما درس گرفتم و خیلیی جا ها کمکم کرد ___ #سیدمعین سلام و نور ✨ عذرخواهی من رو بابت تأخیر بپذیرید فراموش کرده بودم ؛ بله حتماً حتماً ، همیشه خوشحال میشیم نوشته‌هاتون رو برامون بفرستید ؛ اصلا ما یه هشتک داریم به نام #شما_نوشتید . . . ! البته چند وقته داره خاک می‌خوره نمی‌دونم چرا بعضیا دیگه نوشته‌هاشون رو برامون نمی‌فرستن . . . بفرستید حتماً می‌خونیم ان‌شاءالله ( البته شاید با تأخیر ) .

📪 #شما_نوشتید 🤝 https://eitaa.com/shagerde_ostad/324 خدارو چه دیدی شاید توی نامه عملمون نوشتن : بد بود ولی شب شهادت علی قلبش بدجوری شکست وتا هفت آسمون صدای نعره یا علیشو شنیدن🙂🖤 _____ #شاگرد_استاد :)👌

✍️ #شما_نوشتید سلام بر پدرم حجت ابن الحسن سلام منِ آلوده به امام معصوم ناظر بر اعمال من. این رسم فرزندی نبود..شرمنده ام از تمام شرمندگی هایم ،از پوچ و تهی بودن تفکرات خامم،از اینکه در خیال خود ،خودرا منتظر شما میپندارم و در عمل عکس ان را نشان میدهم..امید دلم به ان روزیست که صدای دلنشین شما را بشنود که با صدایی رسا بر کعبه تکیه کرده و میگویید الا یا اهل العالم انا المهدی..خوشا به حال خیالی که در خیال دیدار شماست،ولیکن دلی که صدای هل من ناصر ینصرنی شما را نمیشنود و چشم انتظار امدن شماست را چه سود؟..شاید تنها خواهشی که داشته باشم از خدا این باشد که مرا از خود بگیرد و روحی جدید به من بدهد..روحی که بدون طلب برای شما هلاک شود..امید دارم فرزند روسیاه خود را رد نمیکنید و نمیگذارید پشت در بماند..:)به یاد آن میمانم.. ___

✍️ #شما_نوشتید https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/3977 ۱) بارها سخن از دوری از امام به میان آوردم اما لطف و کرم و محبتش آنقدر بیشتر از دلتنگی من بود که به دقیقه نرسیده، توبه کردم از سخنم .. دلتنگ‌ها همیشه ، نزدیک‌ترین اند به محبوب .. دوری را در فاصلهٔ جغرافیایی نبینید که من به چشم خود دیده ام زندگی در کنار ائمه در این زمانه را .. هر زمان احساس بی‌قراری کردی فقط صدایش کن .. باور کن اصلا همین هم نیازی نیست، از یقینِ کم من است که هربار بعد از بی‌قراری ها، زانو زخمی شدن‌ها، اذیت شدن از نفس و دنیا و آدم‌ها، فکر می‌کنم که باید صدایش کنم و فکر می‌کنم که او سرش آنقدر شلوغ است که صدای مرا نمی‌شنود ... این از یقین کم من است ... ادامه دارد . . . ___

✍️ #شما_نوشتید ۲) او محبوب ماست، صاحب ماست او امام است، بیش‌تر از ما عاشق است عاشق محب و نوکر و دلتنگ هاست .. هر زمان احساس بی‌قراری کردی فقط به یاد آور و به این فکر کن؛ چقدر دلتنگ‌ات شده و دلش هوایت کرده، که حاضر است سختی بکشد بی‌قراری و اضطراب تو را ببیند، اما در نهایت ببیند که یادش می‌کنی، صدایش می‌کنی و سبب بی‌قراری قلبت را از فرط دلتنگی او می‌بینی امام است، عاشق است .. زودتر و بیشتر از ما دلتنگ میشود .. و ما چه میفهمیم که چیست دلتنگی و چیست عشق؟! [ می‌شود تو دلتنگ شوی، اشک بریزی و امام ؛ به خیال وصالی که در خاطرت پنداشته‌ای بنگرد، خودش تو را آماده نسازد؟ سنگ‌ریزه های مسیر پیش رویَت را با دستان خودش جمع نکند؟ هر طور فکر میکنم نه ! نمی‌شود .. ] ___

✍️ #شما_نوشتید این بار دلگرفته تر از همیشه فقط نگاه کردم گنبدت رو دلم میخواست که ببوسم جای جای حرمت رو چی بگم آقا؟ خیلی دلتنگم ببین حال قلب نوکرت رو … ___

✍️ #شما_نوشتید چقدر جایتان امروز خالی تر از همیشه بود . . . کاش جلویِ این مردم غیور شما ایستاده بودین تا باهم راهپیمایی را تمام کنیم ! کاش اصلا همه‌چیز جور دیگری بود ، کاش شعارهامان امروز به جای "ما قدس را پس‌ میگیریم" این بود " ما قدس را پس گرفتیم" درمیان هزاران نفر ، چشممان دنبال شما بود . . دلمان میخواست در انبوهِ جمعیت صدایی داد می‌زد و میگفت : انا‌ المهدی ! مولایِ من ، امروز دلتنگ‌تر از همیشه بودیم . اما ما چه جسمتان را ببینیم چه نبینیم ، عاشقانه دوستت داریم و منتظر آمدنت هستیم . راستی نمیخواهی بیایی؟ انتظارت پیرمان کرد :))) #سرباز_نوشت ___

✍️ #شما_نوشتید . • میشنوی؟ ( یه ویس از اون روزیه که خیلیی باد و طوفان و رعد و برقای عجیب میزد) آسمان هم از ندیدن تو این چنین غرش میکند و همه جا را بهم میریزد . . میان داد و فریادش بغض گلویش گاه و بیگاه می‌شکند و بر سر ما می‌ریزد از دوریِ تو کم مانده بر سر اهل زمین آوار شود اما ما اهالی زمین، زمینی شدیم و دلبسته‌اش گویی از یادمان رفت هدف خلقت و قرآن ناطقی که هزاران سال در انتظار ما نشسته آدم هایی هستیم با دلی از سنگ و همچنان در بی‌خبری و غفلت💔 تو برام دعا کن بدجوری به دعاهات محتاجم :) _ حلالم کن #بابامهدی🥀 #امام_زمان ___

✍️ #شما_نوشتید https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/1237 #خورشید_من میدانی... تو را به عمد فراموش کردم.. چون تو سکوت اختیار کرده بودی! چنان در لاک خود فرو رفته بودی که هیچ کس را نمیدیدی! سکوت!!! میدانی؛ بعضی سکوتها از فریاد بلندترند... تو با آن چشم‌هایت چه چیزی را میخواستی به من بفهمانی!! تو میدانستی که من سواد خواندن چشمها را نداشتم..... کاش قبل از رفتن سکوت را میشکستی! ولی افسوس که دیر شده است و تو دیگر نیستی!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام سید ی مدت پیش نوشتم. ی تغییراتی انجام دادم. نمیدونم درست نوشتم یا بازم ایراد داره... صدام زدید گفتم اینو بدم بخونید.. اتفاقا همین دیشب دلم میخواست برای اقا چیزی بنویسم ولی فقط نوشتم سلام بابا...... ___ #سیدمعین گاهی همون سلام از خط‌ها نوشته بهتره .. خدا قبول کنه و خداروشکر که باعث همون یه سلام شدم .

✍️ #شما_نوشتید می چکم می چکم قطره قطره از سرخ ترین چکامه ها به روی تل زینبیه می خواهم بخشی از دریا شوم و چون حر ترجمان یهدی من یشاء باشم درست مثل قطره خونی که به آسمان می رود بپاشم به روی آسمان خراشی که مدام از ضجه مویه به خود می پیچد و در گذرگاه زمان تخریب می شود یک نفس تازيانه یک نفس تازيانه و بوی باروت مویه هایم در‌ماتمکده ی تاریخ امان از قساوت قفل ها امان از شقاوت زنجیر ها در سیطره ی آزادی آنجا که طوفان به سر قفس فریاد می‌شود می گذرم از کنار ۷۲ آلاله آنجا که جایم همیشه خالی ست و همراه منزوی می خوانم: حسین جان دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست آنجا که باید دل به دریا زد همین‌جاست و این حجت الاتمام من است #میم_نون ___ #سیدمعین سلام و نور ✨ معلومه ذهن بدیع و خلاقی دارید احسنت عبارت « حجت‌الاتمام » ابداع زیبایی بود بیشتر بنویسید .

✍️ #شما_نوشتید سلام علیکم ممکنه نظرتون رو راجب متن زیر بدونم؟ سلامی قریب از دیاری آشنا و نزدیک ، به غربت دلهای پریشان شما که جهان به خونخواهی و قطع آتش و خونریزی شما به پا خواسته. آنان که تنها نیستند و پاسداران سرزمین قدس ،جایی که قبله گاه مسلمانان جهان بود... خون شما غریبانه ریخته میشود و مظلومانه و از ما قریب و‌دور ولی آنچنان دور نیست . . . ؛ گفته است پیر خمین (یا پدر پیر انقلاب ما) بر ما (یا به ما) از این وطن که سالها خون داده برای اسلام ،راه قدس زِ کربُبلا می‌گذرند. شاید، در دل و قلب های شما چنین می‌گذرد که خواستم این اربعین را کربلا باشم نشد... زائران را بین نمازی در حرم باشم نشد.. هرنمازی خواستم در کربلا باشم نشد... شاید من هم مثل شما یک جامانده باشم،که نشد بگذرم و به سرزمین بهشت برسم و اما امسال بیش از هر سال ،قدس پررنگ تر بود در قلوب زائرین و برای خونخواهی اش، برای مظلومیت غزه... در کربلا، پیاده نظام هایی که تک تک مثال سربازی بودند آمدند تا نشان دهند پای غزه هستند... همانطور که اگر روزی از این روز ها صحرای کربلا بود در آن غوغا سربازانی در رکاب حسین علیه السلام بودند و اربعین امسال بیش ازپیش پررنگ تر، خون و پیمان برادری اش را اعلام کرد و غزه دیده شد در قدم به قدم مومنین و هرگام که برداشته شد ظهور منجی را خواهان منجی که ناجی قلوب همه جهان و نا جی ___

✍️ #شما_نوشتید در این دنیای تاریکی! تو ان نور امیدی تا ابد هستی. امان از غفلت من!! امان از قلب بی تابم.. امان از روح ناارام. گهی شادم گهی غمیگن! گهی بی حال و دل مرده، کجاست آن عشق! که میسوزاند دل و جان را!!! ببار ای چشم نابینا برای خود برای دل ندانم در کجا هستم! خودم هستم!! یا کسی دیگر! در من است! تو میدانی در بندم.. مرا از خود جدایم کن. من آن صیدم.. تو آن صیاد مرا در دام خود بنداز.. اسیرم کن. اسیرم کن اسیرم کن.. ✍️ #خورشید_من ___

‌ آمده‌ام از اشک بنویسم ، از روزهایی که شما را نمی‌بینم ؛ از همان زمان هایی که سرتاسر وجودم از حرارت غم می‌سوزد و چشمم که نه ، قلبم غرق در سیل اشک‌ها می‌شود و می‌بارد .. نمی‌دانم مرا به یاد می‌آوری یا نه ، اما من ، همان طفل گریزپا و ناخلفی هستم که وقتی از زخم روی دست و پایش خسته می‌شد و دلش از دنیا و آدم‌هایش می‌گرفت ، کنج کمد دیواری اتاق می‌نشست و خودش را زیر سایه‌ات و در حریم حرم‌ات تصور می‌کرد .. امامِ من ، عزیزِ من ، ای که رویای دیدارت خیالِ هر شب و روزم ! نمی‌خواهی فرزند دلشکسته‌ات را به آغوشت بفشاری ؟! حالا که بالأخره ابر چشمم باریدن گرفت و با اشک زائرت شدم چه ؟ سهمم از خیال دیدنت ، پناهگاهی به وسعت آغوشت نمی‌شود؟ ای آرامش دل‌های بی قرار ! با دست و دل و جوارحی که نفْسم آنها را سوی دنیا می‌کشید و فریب می‌داد ، آمده‌ام سویت .. آغوشت را باز نگهدار که طولانی مدتی‌ست در راهم و جز آغوش تو ، خیال خوش دیگری ندارم .. ✍️ #شین ✍️ #شما_نوشتید ‌

✍️ #شما_نوشتید https://eitaa.com/Moein_Ch/5939 گل پژمرده ام. آبش تو هستی نازنینم.. تنم خشکید! تشنه ی دیدارتم من.. ریشه ام از فرط بی تابی؛ نمیخواهد سر جایش بماند... دلم قرص است!! که هستی در وجود م. ولی امــا !!!! با این ساقه ی خشکیده!! دلم پر پر شد از عشق.. سرم خم شد.. آبـــــــــــم کـــــــــو!! دل و جانم.. تشنه ام... تشنه ی دیدارم... . #خورشید_من ___

✍️ #شما_نوشتید https://eitaa.com/Mosahebat_Shagerdha/4976 ممنونم از شما ..✨ بلد نیستم اما: خورشیدِ چشمانم! در این عالم نسیان ، تنها تویی یارم در نبودت ؛ غرق خواب ، حیران و بی‌تابم تو همیشه در طلوعی ، منِ فانی در غروبم اما چرا باشد غمم؟ من همان آفتاب گردانم پناه روشنت آغوش و سایه‌ی توست فروغم .. #شین ___

‌ ✍️ #شما_نوشتید دقیقا در همان زمان که در ذهنم داشتم با اراده از جملۀ " بچه شیعه باخت نمی‌ده ! " صحبت میکردم ؛ مـ🌙ـاه در چشمانم خود نمایی کرد . . . شیعه . . علی . . حدیث رسول خدا : أنا شَمس و علیُ القَمَر رویم به سمت ماه است ؛ به سمت مولایم . . از خط جهاد ، عقب نمیروم ! یعنی چطور بگویم ؛ نگذار عقب روم :) دستانم را محکم ، مانند دستان حَسَنت میان کوچه بگیر مادرم . . :) درست است سادات نیستم ! خودت هم خوب میدانی چقدر آرزویم در سادات بودن است ؛ اما خودت گفتی : هرکس که پدرش علیست من فاطمه مادرش هستم :) مادری کن در حقم . . . ! به وقتِ ۱۴۰۲٫۹٫۲۴ / ۱۷:۵۵:۵۸ #سِـدنـا #حیدرکرار ___