دین و فلسفه.mp3
2.77M
◽️ پاسخ به یک سوال رایج:
🔰با وجود دین چرا به فلسفه، عرفان و اخلاق احتیاج داریم؟
◽️ دو گونه پیش فرض این اشکال
◽️ علم جای دین را نمیگیرد و دین هم جای علم را
@elmetawhid
◽️ درباره یک خداحافظی!
من نسبت به رضا رشیدپور بدترین احساسها را دارم که شاید خلاف ادب باشد بگویم،
حتی شنیدن صدای این جور آدمها برای من آزار دهنده است. (جورش را هم نگویم بهتر است)
اما این را نمیتوانم درک کنم چه معنایی دارد کسی بگوید حالا که فلانی و فلانی میخواهند به تلویزیون برگردند پس من با همه شما قهرم!
حالا چون شما خدمت بزرگی به انقلاب کردی پس بقیه باید خفه بشوند و بمیرند؟!
چه کسی در رتبه نظامیان به اندازه حاج قاسم به انقلاب و اسلام خدمت کرد؟ آیا نظر او درباره عامل اصلی و پشت صحنه فتنه ۸۸ را در تشییع جنازه آن شیخ عامل ندیدید؟ آیا ندیدید که رهبر معظم انقلاب آن شخص را سالها در مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نگاه داشت؟
چون ما خوبیم و خیلی خدمت کردیم پس دمندگان در فتنه خفه بشوند و هر جای و جایگاهی به آنها داده شد ما قهر میکنیم!
مسلما اگر ما بسط ید داشتیم حکم بسیاری از اینها اعدام بود و بس! اما وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خالد بن ولید را تحمل میکند و مسئولیت به او میسپارد و نیز زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام اشعث بن قیس را علیرغم همه خیانتها در صفین باز هم سرلشکر خود در نهروان میسازد معنایش این است که وقتی اصحاب و یارانت مثل سید الشهداء علیه السلام صاف و یک دست نیستند و مردم تاب همراهی تو تا شدیدترین حالتها را ندارند مجبوری از همه طوائف و سلایق استفاده کنی!
الان عدهای از حزب اللهیها افتادند سراغ این که فلانی در فلان جا فلان توییت را درباره شورش زن زندگی آزادی زد پس نباید در دانشگاه و دولت و مجلس و قوه قضاییه و تلویزیون و رادیو و خلاصه هیچ کجا اجازه بدهیم نفس بکشد!
هیچ مجوزی برای کسب و کار هم حق ندارد داشته باشد و الا خون آرمان و روح الله پایمال شده!
و اگر هم مملکت را رها کند و برود (اگر بتواند برود) متهم به خیانت و سازش با دشمن و محکوم به ده بار اعدام با گیوتین است.
این چه بساطی است راه انداختهایم؟!
اصلا خیلی وقتها پست دادن به اینها مانع شرارت بیشترشان است!
اگر خیلی از این بازیگرهایی که من از دیدن ریختشان هم حالت بدی پیدا میکنم را به کار نگیرند و از کشور بروند تولید فیلمهای مسموم اینها با حمایت کانادا و فرانسه و .... ده برابر و کیفیتش صد برابر میشود، البته تم خشونت و شهوتش هم چندین برابر.
میترسم عاقبت این جنبش عدالت طلبی، ضدیت با انقلاب و رهبری شود.
@elmetawhid
◽️ ایضاح مقصود
در پی نوشته اخیر، دوستان زیادی ابراز محبت کردند و دوستان زیاد دیگری هم انتقادهایی به عرض بنده داشتند که البته نشان از اهمیت ماجراست
پیش تر هم نوشته بودم متاسفانه روحانیت فقه، تقوا و ادب دشمنی را معمولا یاد نداده است و لذا گفتمان خیلی قدرتمندی در بین ما در این باب شکل نگرفته است.
👈چند نکته برای ایضاح مطلب و ناظر به انتقادها:
۱) بی تردید گناه این هنرمندان و خیانت شان به اسلام و ایران و امنیت کشور هیچ گاه نباید از ذهن ها برود و صحبت اصلا در این نیست که این عده خطا یا خیانت یا هر کلمه سنگین دیگری نداشتند.
صحبت این جاست که خالی کردن عرصه توسط نیروهای انقلابی به دلیل این که چرا از آن عده استفاده می کنید کار اشتباهی است.
دقیقا کجای کار اشتباه است؟
👈اول این که میدان را برای دیگران خالی گذاشته اند که البته من به این نپرداختم،
👈 دوم که محل کلام بود این است که اشتباه کار در این است که ما بدون رعایت بسط ید اجرای احکام شرعی، به اجرای آنها بپردازیم.
💢 یک سؤال: مگر در حکومت اسلامی گرفتن زکات توسط حکومت از کشاورز و دامدار و ... واجب نیست؟ البته که واجب است.
پس چرا از اول انقلاب چنین نکردند؟
آقای قرائتی می گفتند از شهید بهشتی پرسیدم چرا گرفتن زکات را قانونی نکردید؟
گفتند چون جمع بندی ها این بود که بسط ید نداریم. یعنی امکان اجرای این قانون با توجه به شرایط اجتماعی نیست.
اصل مطلب ما این است که امکان اجرای حکم واقعی معترضین، مغتششین و سایر گروه های نقش آفرین در شورش زن زندگی آزادی تا حدی فراهم است اما نه در این حد که هر کس اظهار نظر نادرستی کرد را هم خفه کنیم.
👈 دلیل عفو عمومی رهبر انقلاب و نیز دلیل عفو از خطاها و خیانت های هنرمندان که توسط وزیر ارشاد بیان شد همین است. وزیر ارشاد جایگاهی ندارد که بخواهد آنها را ببخشد یا مجازات کند، به تعبیری این تصمیم کلیت نظام (به معنای واقعی کلمه) بود.
۲) ممکن است گفته شود چرا امکان چنین چیزی نیست؟
مقصود من از نتوانستن، زور نداشتن نیست. زورش را داریم خوب هم داریم. منظور این است که شرایط اجتماعی ما چنین اجازه ای نمیدهد. باز هم در اغتشاشات سال گذشته یادتان بیاورم که با دستور رهبر انقلاب هیچ یک از نیروهای امنیتی و بسیجی مسلح به سلاح گرم نبودند.
چرا؟
چون برآورد کلیت نظام (با همان معنای صحیح اش) این بود که دشمن برای ایجاد جنگ داخلی طراحی کرده و برخورد خشن مثل آبان ۹۸ می تواند این شعله را مهیا کند.
زورش را داریم، اما تبعات اجتماعی سنگینی دارد.
چه تبعاتی؟
رضا رشیدپور، مهران مدیری، رامبد جوان، محمد رضا گلزار و تعدادی دیگر از کسانی که بردن اسمشان هم چندان خوشایند من نیست نماینده بخش زیادی از جامعهاند، حذف اینها از تلویزیون یعنی حذف آن بخش از جامعه از تلویزیون.
اختصاصی به تلویزیون هم ندارد، انتظار بخشی از دوستان انقلابی این است که اینها هیچ کجا نتوانند کاری انجام دهند، نه در تلویزیون، نه در شبکه نمایش خانگی، نه در هیچ کجای دیگر.
خب این یعنی خفه کردن! غیر از این است؟
۳) برخی هم گفته بودند چه مقایسه ای است با زمان امیرالمومنین علیه السلام؟ ما به اندازه کافی نیروی انقلابی و توانمند داریم!!
البته اگر منظورتان از نیروی توانمند همین آقایی باشد که قهر کرد باید بگویم برای من و شما البته توانمند است، اما برای خیلی از مردم چنین نیست. همان آدمهایی که گفتم خوشایندم نیست اسمشان را ببرم جمع زیادی از مردم ایران را شب ها پای تلویزیون می نشاندند اما آقای شهبازی نمی تواند چنین کند.
نه این که نداریم، به اندازه کافی نداریم.
کاش دست این دوستان مقداری در کار بود که ببیننند چه قحط الرجالی است در همه عرصه ها!!
۴) نکته دیگر این است که اصلا مساله تقسیم کار میان ما و رهبری معظم نیست، اساسا این یک تصمیم حاکمیتی است و ما موظف به فهم و اجرای آن هستیم. اگر کسی می خواهد اعتراض کند برود کاری کند که مثل مهران مدیری مقبول توده مردم باشد تا او را بگذارند برای ملت برنامه اجرا کند. عجیب است! چرا فهم این مطلب این قدر دشوار است؟
۵) نکته آخر: انقلابی ها مدام به دولت و قوه قضائیه انتقادهای شدیدِ در حد تکفیر دارند که چرا با سلبریتی ها برخورد نمی کنید و فقط با کسانی که برای حجاب تحصن کرده اند برخورد می کنید؟!
از سوی دیگر ضد انقلاب ها هم که وضع شان روشن است و دائما می گویند نظام مثل وحشی ها به جان مردم (!) افتاده و هر کس حجاب نداشته باشد میبرند و میکشند!
احساس نمی کنید هر دو طرف در گرفتن اخبار کانالیزه شده اند؟؟
@elmetawhid
هدایت شده از بذل الخاطر
باسمه تبارک و تعالی (۵۵۲)
«ضعف تفاوت پذیری در بین مؤمنین»
🔹یکی از آسیبهای رایج بین مؤمنین ضعف در روحیه ی «تفاوت پذیری» است. مؤمنین از آنجا که خود را متّصل به حقیقت و خیر دنیا و آخرت میبینند گاهی جنبه و قدرت مدارایشان کم میشود. وضوحی که از حقیقت نزد خودشان میبینند را شامل همه دانسته و فکر میکنند آنهایی که مثل آنها نیستند لابد مغرض و غیر قابل اعتمادند!
✋این احتمال که واقعا بسیاری در زمینه ایمان قاصر و مستضعفند نه مقصّر برایشان چندان جدّی نیست. تفاوتها را در خلقت و تربیت و استعدادها و محیطها و... به خوبی لحاظ نمیکنند.
👈تقوای ایمان طغیان نکردن و زود حکم صادر نکردن است! «اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا» هر حقّی با نوعی صبوری توأم است. وقتی انسان تفاوت پذیر نباشد نمیتواند به خوبی نسبت به خلق الله عطوفت داشته باشد.
👈اساسا وقتی ایمان انسان عمیق شود تفاوت پذیر میشود. مهربان میشود. اگر ایمان بین ما ضعیف باشد گاهی به شکل پنهان کینه و حسادت بی دینان و فاسقان را به دل راه میدهیم. به خاطر محدودیتهایی که دین برایمان به وجود آورده ولی آنها را میبینیم که راحتند به دنبال انتقام گرفتن از آنها هستیم.
👈صبر، مدارا و تقیه از امور لازم وادی ایمان است. همین تفاوتهاست که آفرینش را اینگونه رنگارنگ و زیبا نموده و زمینه ابتلاء را فراهم کرده است. تفاوت پذیر که نباشیم ملامتگر میشویم:
«لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى هَذَا الْخَلْقَ لَمْ يَلُمْ أَحَدٌ أَحَدا»
👈هنر زیستن با انسانهای مختلف و در ادامه با مؤمنین مختلف را باید بیاموزیم. یاد بگیریم در عین اینکه حق با ماست چگونه به عدل و انصاف رفتار کنیم. مدارا کنیم. چون حق با ماست جامعه را به هم نریزیم.
👈عقل اجتماعی داشته باشیم. ببینیم ائمه علیهم السلام چگونه با مخالفین و طوائف مختلف مؤمنین مدارا میکردند. این خودش بهترین تبلیغ حقیقت است.
⛔حالا انصافا کاری هم به این جریان مجری های صدا و سیما ندارم😊 این موارد را باید جداگانه بررسی کرد. باید حکیمانه موضوع شناسی و زمان شناسی و موقعیت شناسی کرد.
👈فقط یک نکته را بیان میکنم. نسبت توده ی ایرانیان با قشر مذهبی آنان نسبت دو رقیب نیست بلکه بعد از شکلگیری نظام اسلامی رهبران مذهبی و مؤمنین در موضع پدر جامعه ی ایرانی قرار گرفته اند. گاهی همینکه بدانیم نقشمان پدر بودن است نه مثلا برادر یا غریبه خیلی در رفتارمان نسبت به فرزندانمان تأثیر میگذارد.
◽️ اسپینوزا و مساله نامحدود بودن خداوند
باروخ بندیکت اسپینوزا فیلسوف هلندی و اصالتا یهودی و از تابعان رنه دکارت در قرن هفدهم میلادی بوده است.
یکی از فعالیتهای فلسفی او تلاش برای فهم نسبت خداوند و طبیعت است.
او در این زمینه حرفهایی زد که موجب طرد از جامعه یهودیت شد.
یکی از معروفترین سخنان او یگانگی خداوند و طبیعت است، او میگفته اگر خداوند نامحدود است پس باید عین طبیعت باشد و الا به همین اندازه محدود خواهد شد.
در این دو پادکست به نظریه اسپینوزا جواب دادهایم.
پادکست اول به زبان ساده و با بیان تشبیهی گفته شده است.
اما پادکست دوم تخصصی است.
نکته مهم این که ممکن است اسپینوزا مقصود درستی داشته اما بیان او وافی به مقصودش نبوده باشد.
طبیعت و خدای نامحدود.mp3
4.3M
🔰 طبیعت و خدای نامحدود
بخش اول
📚 #سطح_عمومی
#نقد_پانتئیسم
#فلسفه_دین
🖌 پادکست شماره ۷۴
🌹اگه این صوت برای شما مفید بوده، پس برای دیگران هم مفیده، براشون بفرست🌹
🔻رادیو سایهبان 👇
╔═🍃🌸════╗
@radiosayeban
╚════🌸🍃═╝
طبیعت و خدای نامحدود-سطح تخصصی.mp3
6.78M
🔰 طبیعت و خدای نامحدود
بخش دوم
◽️ وجود ربطی چه معنایی دارد؟
◽️ معلول وجود ربطی است
◽️ حکم ناپذیری معلول بدون علت
◽️ یکی از این احکام وحدت است
◽️ نتیجه مهم حکم ناپذیری
📚 #سطح_تخصصی
#نقد_پانتئیسم
#فلسفه_دین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرعشی و انتظار سیندرلایی از آمریکا برای جادو شدن!
اگر حسن روحانی با ترامپ دست میداد همه تحریمها برداشته میشد!!!😳😳
مشکل این است که "تفکر سیندرلایی" در همه غربگراها با کم و زیادش وجود دارد،
از آن طرف هم "توهم توطئه" با دوز بالا در برخی انقلابیها وجود دارد و همه چیز را مثلا کرونا را هم توطئه میبینند.
50.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️ مرور برخی مبانی "هنر زیستن در یک جامعه متکثر"
(ناظر به خداحافظی آقای مجری)
دو مبنای مهم:
۱. تفاوت اهل ایمان در درجات ایمان
۲. بسط ید و مساله جمهوریت
@elmetawhid
◽️ موریانه تردید!
اصلا کی گفته ۲۸ مرداد کودتا شده؟!
کی گفته مردم ایران به خاطر مشکلات اقتصادی و انگیزههای دینی انقلاب کردند؟
کی گفته پهلوی وابسته به آمریکاییها بود؟
کی گفته رضا خان، قلدر و مستبد بود؟
کی گفته هواپیمای ایرباس ایرانی رو آمریکاییها عمدا زدند؟
👈 مهم این نیست که جواب علمی گزارههای بالا را به ایشان بدهید!
مهم این است که ایرانی در همه مسلماتش باید شک کند،
آن قدر "شبه علم" به ذهنش بمباران میکنیم که توان تشخیص روز از شب را نداشته باشد،
👈 حالا که هر کس یک تلفن همراه دارد،
و از دولت و نظام عصبانی است،
و طبیعتا دنبال دلیل و منطق نمیگردد،
و بهانهای برای فحش دادن و بی اعتقاد شدن میخواهد،
چرا کاری نکنیم تا در همه چیز تردید کند؟!
💢 این شخص آبروی علمی ندارد که این گونه صحبت میکند، هدفش یا هدف کسانی که او را اداره میکنند این است که زمینه یک جامعه بی آرمان، بی انگیزه و بی رمق را فراهم کند.
◽️ پیچ و مهره کشور کفر!
به مناسبتی در یک جلسه مهمانی، عزیز بزرگواری از من پرسید اگر فرزندت بخواهد برای تحصیل به ایالات متحده برود اجازه میدهی؟!
👈 متاسفانه موقعیت فراهم نبود تا صحبت کنیم ولی معمولا این جور مواقع میگویم پیچ و مهره کفار شدن چه ارزشی دارد؟
👈چند سال پیش یکی از بستگان عزیز که از جوانان نخبه کشور در زمینه هوش مصنوعی است و توفیقی بود در پیاده روی اربعین با یکدیگر همسفر بودیم درباره خودش این سوال را کرد.
میگفت از آمریکا، کانادا و چند کشور اروپایی دعوتنامه دارم، نظر شما چیست؟
💢 گفتم اینجا یک اصل اولی وجود دارد و یک حکم ثانوی!
👈 اصل اولی را از همان جریان صفوان بن مهران یا همان صفوان جمّال (شتربان) که از اصحاب امام کاظم علیه السلام بود استفاده کنید.
داستان کرایه دادن شترهای صفوان به هارون الرشید عباسی را در کتابهای درسی هم آورده بودند.
🔰 صفوان شترهایش را برای سفر حج به هارون کرایه داده بود ولی امام علیه السلام از این کار او ناخرسند بود.
تعبیر امام علیه السلام قابل توجه است:
صَفْوَانُ کُلُّ شَیْ ءٍ مِنْکَ حَسَنٌ جَمِیلٌ مَا خَلَا شَیْئاً وَاحِداً
یعنی همه کارهای تو خوب است غیر از یک کار!
صفوان با نگرانی پرسید فدایت شوم آن چیست؟
حضرت پاسخ دادند این که شترهایت را به هارون کرایه دادهای!
مهم این است:
کجای کار بد است؟
امام سوال فرمود دوست داری هارون به مکه برود و زنده بماند و برگردد و پول تو را بدهد؟
صفوان پاسخ داد بله
امام علیه السلام فرمودند:
مَنْ أَحَبَّ بَقَاءَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کَانَ مِنْهُمْ کَانَ وَرَدَ النَّارَ
هر کس راضی به بقاء حکومت طاغوت باشد از آنهاست و هر کس از آنها باشد داخل در آتش جهنم است.
👈 به آن برادر گرامی عرض کردم بورسیه دانشگاه کشوری مثل آمریکا از نظر حکم اولی از دو جهت قبیح است:
اول این که نوعی رضایت به بقاء این حاکمیتها در دل این کار هست،
دوم این که بقاء این حکومتها به استفاده از مغز و ذهن و توان جوان ایرانی و مصری و ترک و عراقی و هندی و ... است. شما خودتان را پیچ و مهرههای کشور کفر نکنید.
💢ممکن است به ذهن بیاید ما برای تحصیل علم به حکومت کفر و طاغوت میرویم نه برای کمک کردن به آنها یا میل به بقاء آنها!
پاسخش را امام علیه السلام به صفوان دادند، صفوان هم شترها را برای سفر زیارتی حج به هارون کرایه داده بود!
این که من و شما چه انگیزهای داریم تعیین کننده همه خوبی و بدی یک عمل نیست.
👈 البته از جهت حکم ثانوی اگر تقویت جبهه اسلام و کشور ایران وابسته به تحصیل در آن کشورها باشد و بدون آن زمینه استیلاء و تسلط کفار فراهم میشود البته بلا اشکال است اما همین را هم بایست حتی المقدور در کشورهای خنثیتر به سرانجام رساند.
ایندیپندنت آن قدر رادیکال و بی حیثیت است که گزینه رسانهای بعدی سعودیها (بعد از اینترنشنال) برای فشار روانی بر ایران است.
حالا این گزارش میگوید نوشیدن کمی الکل هم مضر است.
اما مهم حال این ایرانی بدبخت است که فکر میکند هر جا علم تجربی مطابق میل دین خداوند و آخوندها صحبت کرد پس علم هم اسیر دست روحانیت شده!
طبقهای بس عجیب، متوهم، رویایی و به غایت دور از همه کمالات انسانی!!
◽️ قانون، خوب است یا خوب، قانون است؟
👈اخیرا شنیدم یکی از مدیران فرهنگی در یکی از استانهای کشور که از قضا در کسوت روحانیت هم بوده است ادعا کرده به دلیل پافشاری بر اجرای کنسرت از کار برکنار شده است.
منطق او گویا این بوده است که برگزاری کنسرت موسیقی مطابق قانون جمهوری اسلامی است و هر چیز مطابق قانون باشد "باید" اجرا شود!! 🤔
البته بنده اجمالا میدانم که دلیل برکناری او ربطی به پافشاری مخلصانهاش بر اجرای کنسرتها نداشته اما فکر میکنم برای طرفداران مومن جمهوری اسلامی بایست این نکته خوب روشن شود که:
آیا هر چه قانون جمهوری اسلامی است خوب است و "باید" اجرا شود؟
۱. خوب است بدانیم در بعضی از این کنسرتها تا حدود ۱۰ گناه کبیره رخ میدهد که زمینه همه اینها خود اجرای موسیقی است، مگر در مخرب بودن موسیقی تردید دارید؟ مگر نه این است که در اسلام عزیز علیرغم وفور موسیقی در زمان صدر اسلام هیچ نوع تشویقی نسبت به این به اصطلاح "هنر" نشده است بلکه نهیهای تند و پر عتاب درباره آن از ائمه هدی علیهم السلام صادر شده است.
گاهی خوب است سروران روحانی روایات باب موسیقی را تورق کنند بعد به پافشاری بر اجرای کنسرت افتخار کنند!
تعبیر رسای شهید مطهری ریشه در همین روایات دارد:
"موسیقی قدرت خارق العادهای دارد خصوصا از جهت از بین بردن تقوا و عفت" (تعلیم و تربیت در اسلام، ص ۵۳)
👈 توصیه میکنم این بخش از کتاب تعلیم و تربیت در اسلام که در زمینه موسیقی است را حتما مطالعه کنید.
رهبر معظم انقلاب نیز جملات معروفی در این زمینه دارند که مرور آن خوب است:
«آموزش موسیقی و ترویج آن برای جوانان، با اهداف نظام، سازگار نیست بلکه منافات دارد.»
و نیز فرمودهاند:
«آموزش موسیقی و نوازندگی به نونهالان و نوجوانان، موجب انحراف آنان و ترتب مفاسد است و جایز نیست. به طور کلی ترویج موسیقی با اهداف عالیه ی نظام اسلامی منافات دارد. مسئولین فرهنگی مجاز نیستند سلیقه ی شخصی خود را به اسم نشر فرهنگ و معارف در آموزش و پرورش نوجوانان به کار بگیرند.»
۲. پاسخ اصلی به سوال فوق این است که قانون جمهوری اسلامی ممکن است از اسلام تاخر داشته باشد (عقب افتادگی داشته باشد) و این میتواند به سبب مبسوط الید نبودن حاکم اسلامی یا ریشههای اجتماعی دیگری باشد.
منظور این است که واجب و حرام شریعت را به هر دلیلی شاید نتوان در قانون اعمال کرد.
👈 مقصود از این تفکیک این است که در این موارد مکلف به دین اسلام یک تکلیف دارد و شهروند جمهوری اسلامی تکلیف دیگر!
تکلیف میگوید (مثلا) انجام نده!
قانون میگوید انجام بده!
👌👈لکن این تزاحم ضروری نیست، یعنی قانون لزوما نمیگوید انجام بده!
مقصود این است که در موارد زیادی "موافقت" با قانون لازم نیست بلکه "مخالفت" با آن منجر به قانون شکنی و تبعات سوء آن میشود.
اگر جایی من و شمای مومن به دین الهی موظف به انجام قانونی بودیم که حرام شرعی یا مستلزم حرام شرعی بود چه میکنیم؟
قاعده عقلاییاش این است که تا جایی که ممکن است از موافقت پرهیز میکنیم اگر مخالفت نکردن ممکن باشد.
مثلا قانون جمهوری اسلامی میگوید سود وام بانکی فلان درصد است و شخص هم معتقد است که این سود "ربا" و حرام است.
آیا حال که قانون است موافقت با آن واجب است؟ من باید بروم وام بگیرم؟ یا با آن مخالفت نباید بکنم تا قانون شکنی رواج پیدا نکند؟
👈مهم این است که این دو همیشه ملازم یکدیگر نیستند: موافقت کردن و مخالفت نکردن.
💢میشود موافق نبود اما مخالفت هم نکرد.
ممکن است بگویید تفکیک مکلف و شهروند به معنای تفکیک دین از سیاست است.
پاسخ این است که این به معنای تاخر و عقب افتادگی سیاست و اجتماع از دین است نه تفکیک تئوریک آن. ما معتقد به تفکیک دین از سیاست نیستیم اما گاهی جامعه از دین عقب میماند.
حال آیا منِ مکلف به دین اسلام (خصوصا اگر روحانی باشم) بایست بر این عقب افتادگی اصرار بورزم و آن را پررنگ کنم؟
باسمه تعالی شانه
نوشته بنده درباره "پیج و مهره کفر" دست به دست چرخیده و به دست بعضی از ایرانیان عزیز ساکن آمریکا رسیده و این انتقاد را به عرض بنده مطرح کرده است.
بنده هم نکاتی در تکمیل نوشته قبلی به عرض میرسانم👇
زندگی در امریکا و نسبت آن با تقویت استکبار!
پاسخ خواندنی #مرد_یخی ❄️ به انتقادات
بخش ۲
۲. یک ایراد کلی بر مبنای داستان صفوان جمال بود. این داستان یک مقدار باید با دقت بررسی شود. بحث امام علیه السلام با صفوان این بود که تو به دل خودت مراجعه بکن، آیا برای وصول طلب خود راضی به بقای ظالم در حدی که طلب تو را بدهد، هستی؟ صفوان گفت: بله. مشکل صفوان این بود، نه کرایه دادن شتر به هارون. اتفاقاً از اصحاب امام علیه السلام، فرد دیگری به نام علی بن یقطین هم در دربار هارون سمت وزارت داشت. میتوانید خود از نظر تاریخی بررسی کنید، سمت او به خاطر کاردانیاش بود یعنی امور خلافت را رتق و فتق میکرد و در کارا بودن دستگاه هارون نقش داشت. نفعی که او به هارون میرساند، خیلی بیشتر از نفعی بود که از کرایه دادن یک کاروان شتر به هارون میرسید. اما بدون شک او راضی به بقای هارون نبود که امام علیه السلام او را از ادامهی کار در دربار هارون نهی نکردند.
اتفاقاً مصالح امت اسلامی به شکل اعم و شیعیان به شکل اخص، در خدمت او در دستگاه هارون بود. نتیجهی داستان صفوان این نیست که مراودهی اقتصادی ولو با ظالم حرام است، بلکه رضا به بقای ظالم حتی برای یک لحظه جائز نیست. این دیگر یک بحث نفسانی است. کسی که در غرب مشغول به تحصیل یا کار است باید در نفس خود جستجو کند که آیا راضی به بقای ظالمین غربی است یا نه؟ اگر در این کشورها سرمایه دارد، آیا برای حفظ سرمایهی خود راضی به بقای ظالمین است یا نه؟ اگر این در نفس او موجود نیست، مبتلا به اشکال صفوان نیست. درس داستان صفوان این است که مسلمین تا جایی که میتوانند نفع اقتصادی خود را وابسته به بقای ظالمین نکنید تا دچار اشکال صفوان نشوند. چرا که مال دنیا از اموری است که برای اکثر افراد دلبستگی زیاد میآورد و اگر با بقای ظالمین گره بخورد، احتمال بالا انسان دچار رضا به بقای ظالمین خواهد شد.
۳. در مورد مثال مخالفت با آل سعود و زندگی در مدینه منوره، گفته شده است که اگر کسی این کار را هم بکند دچار تناقض است که کمی باعث تعجب برای بنده شد. یعنی الآن شیعیان عربستان همگی باید عربستان را ترک کنند و مهاجرت کنند که مبادا اقتصاد عربستان از آنها منفعت اقتصادی ببیند؟ یا داخل کشور خود طوری کار نکنند که عربستان رشد اقتصادی کند؟ انسان حرفی میزند باید متوجه عواقب آن باشد. با چنین منطقی چرا آقای خمینی در بخش بزرگ دورهی تبعید ساکن نجف اشرف بود؟ با این که ایشان با حکومت صدام حسین از روز اول مخالف بود؟ یک مقدار برای بنده عجیب است حداقل در مورد کشورهای دچار دیکتاتوری کسی نتواند بین مردم و کلیت یک کشور و حکومت آن کشور تفکیک کند.
۴. حال برسیم به بحث غیر ایدهآل بودن زندگی در غرب: اول یک مثال. همگی داستان شهید چمران را میدانیم. ایشان بعد از مدتی زندگی در غرب، تصمیم به هجرت به لبنان گرفت. در این مسیر این قدر ایشان پایدار بود که از همسر خود جدا شد و وارد کار چریکی و خدمترسانی به محرومان لبنان شد. در این راه خانوادهی ایشان آسیب زیادی دید. یکی از فرزندان ایشان درگذشت و ایشان بر بالین فرزند خود نبود. همسر ایشان فرزندان را بزرگ کرد و ظاهراً ارتباط خانواده با ایشان در حدی قطع شد که فرزندان، دیگر ایشان را بعد از مهاجرت به لبنان چندان ندیدند. اما در قبال این رفتار، نفع بزرگی به مردم لبنان رسید. شهید چمران یک انقلابی بزرگ بود که حتی مورد غبطهی آقای خمینی بود.
داستان زندگی او برای نسلهای زیادی الهام بخش است. با توجه به این مثال آیا همه میتوانند انقلابی باشند؟ من از معترضین به امثال بنده که در امریکا زندگی میکنیم میپرسم خود شما داخل ایران انقلابی هستید؟ یکی از صحنههای تلخی که بسیار جلوی چشم بنده است، در اردوی جنوب رخ داد. در شهر آبادان جایی ما ایستاده بودیم و برخی از اتوبوس پیاده شده بودند. برای ما به عنوان تغذیه بین راهی کیک میدادند. صحنهی تلخ برای من این بود که بچه های بومی ۵-۸ ساله دنبال مسئولینِ تغدیه میدویدند و التماس میکردند به آنها هم کیک داده شود. از آن سو چون خرید به تعداد بود، مسئولین به این کودکان چیزی نمیدادند. این وسط برخی مسافران سهم خود را میدادند. این در حالی است که ثروت ایران مال سرزمین این کودکان است. سرزمین اینها در جنگ ویران شده است. بچه انقلابی که به من معترضی چرا در امریکا زندگی میکنی، خودت دانشگاه شریف را ول میکنی بروی به این مردم خدمت کنی؟
ادامه دارد...
#مهاجرت_نخبگان
مشاهدات و روزنوشتههای دانشجویان مسلمان ایرانی🇮🇷 از امریکا🇺🇸
@K1inUSA
به ما بپیوندید: https://t.me/joinchat/AAAAADwnejmuoSjHfYDniw
◽️ پیچ و مهره کفر نشویم (۲)
۱. آنچه در نوشته "پیچ و مهره کفر" گفته شد بیان فقهی مساله بالا یعنی زندگی در بلاد کفر نیست. این مساله خود باب مفصلی در فقه داشته و فروع زیادی دارد.
تنها نکتهای که در نوشته بنده بود بیارزش بودن و بلکه ضد ارزش بودن "پیچ و مهره کفار شدن" بود. یعنی آدمی که به هر کیفیتی در تقویت کشورهای متخاصم با مسلمین نقش داشته باشد کار او یک عمل غیر اخلاقی است. اما حرمت و عدم حرمت، فتوای فقهی است و اتفاقا اغلب مراجع در این زمینه نظر روشنی دارند.
۲. قیاس علی بن یقطین با داستان صفوان هم مع الفارق است، چون ما عرض کردیم حکم اولی یک امر است و حکم ثانوی چیز دیگر.
بنا به حکم اولی نکوهیده بودن و ضد ارزش بودن این کار واضح است اما حکم ثانوی عناوین دیگری است که بر فعل مورد بحث عارض میشود.
علی بن یقطین سه بار بنای استعفا از دربار هارون را داشت که هر بار امام کاظم علیه السلام به او اجازه ندادند.
اما هر بار این را متذکر شدند که وقتی میتوانی از قدرت برای کمک به شیعیان استفاده کنی حتما این کار را بکن!
این یک عنوان ثانوی است، یعنی استفاده از بلاد کفر برای کمک به مسلمین و شیعیان که البته در داستان شهید چمران نیز صادق است.
۳. مساله قصد و نیت البته در داستان صفوان پر اهمیت است.
قصد بقاء ظلم گاهی صراحتا در قلب کسی وجود دارد یعنی صریحا میگوید من دوست دارم دولت ظالم و غاصب آمریکا باقی بماند.
چنین قصدی که روشن است عین کفر بوده و محل بحث نیست.
گاهی قصد بقاء، صریح نیست بلکه تضمنی است، شخص ضمنا دوست دارد که دولت ظالم باقی بماند.
در داستان صفوان چنین چیزی وجود دارد.
یعنی صفوان تنها انگیزه و نیت گرفتن پولش را داشت نه بقاء هارون را، ولی گرفتن پولش منوط به بقاء هارون عباسی بود.
دانشجو یا دانشمندی که در دولت ظالم آمریکا مشغول خدمت کردن به این نظام جائر است گاهی صریحا آن را قبول دارد و گاهی ضمنا.
هر دوی اینها مردود است.
آنچه میتواند انسان را از کمک به جائر نجات دهد همان نیت است، مثلا:
"من قصد دارم از علمی که اینها دارند علیه اینها استفاده کنم و راضی به بقاء اینها تا یک لحظه دیگر هم نیستم! اگر تا فردا صبح هم باقی نماندند چه بهتر!"
این فرق میکند با این که شخص برود و کنگر بخورد و لنگر بیندازد که در مملکت ما وضع خراب است!
عجب!
اگر در مملکت من همه چیز خوب بود و من ترک وطن میکردم که خیلی وضع اعتقادی و دینیام خراب است!!
۴. باقی مطالب نوشته هم ارتباطی به بحث بنده نداشت و احتمالا در پاسخ به دیگران نوشته شده است.
◽️ خروج از ریل فقاهت ورزی!
🔹سیاست البته قدرتمندترین عامل انتشار و حفظ یک فرهنگ است و خیلی بی معناست دین اسلام را نسبت به این عامل پرقدرت بی اعتنا و به قول امروزی ها سکولار ببینیم.
🔸اما ابتلای روحانیت در دهه اخیر پرداختن به آن جنبه و حیثیتی از سیاست است که ارتباط اولی به آن ندارد.
👈 روحانیت بناست مبانی سیاست ورزی را تبیین کند،
👈 بایدها و نبایدهای سیاست را روشن کند،
👈 تقوای سیاسی و بی تقوایی سیاسی را با ادله روشن دینی معلوم کند،
👈 گفتمان سیاسی مبتنی بر آموزه های دینی تولید کند.
نه آن که به کلکل سیاسی بپردازد و مدام به انتشار پست های سبک و غیر وزین سیاسی مبادرت ورزد.🤦♂
و انتشار عکس مکشفه ها که ای داد اسلام از دست رفت و نمیدانم چه ارتباطی به روحانیت دارد؟
قدیمیترها می گفتند شأن فقیه دخالت در امور جزئیه نیست و مکلف خود باید تطبیق بر موضوعات کند.
👈 حال نه به آن بی نمکی و نه به این شوری شور که اغلب کانال ها و صفحات طلاب و روحانیون پر شده از مطالب حقا سخیف سیاسی. فلان شخصیت دست چندم اصولگرا توییت زده و فلان اصلاح طلب جواب داده و در نهایت یک قضاوت از جانب صاحب کانال و صفحه مجازی که ای کاش تبیینی در آن بود تا اندکی هم وظیفه طلبگی را انجام داده باشد.
💢 من نمیگویم وارد جزئیات و مباحث ریز سیاسی نشویم، می گویم ورود ما به این مباحث باید عالمانه و فقیهانه باشد. می گویم بایست موضوعات جزئی را بهانه ای قرار دهیم تا مطلب کلی توحیدی، ولایی، قرآنی و روایی را توضیح دهیم. که در نتیجه اش ایمان بیشتر و بصیرت بالاتر رقم بخورد نه آن که مدام قوه غضبیه مخاطب را (و اخیرا شهویه او را) تحریک کنیم و از این طریق به تعداد اعضای کانال بیفزاییم.
🔹 غصه دارتر این که در اثر این ورود نابجا، استاد فلان و استاد بهمان کت و شلواری وقتی عرصه را خالی دیده آمده است و شده متخصص تفسیر قرآن کریم و نهج البلاغه و همه چی دان اسلام و عرفان و فلسفه و ... .
🔸و از این وحشتناک تر این که برخی طلاب هم به جای علامه طباطبایی و شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی مرید این استاد فلان و استاد بهمان شده اند.
👈 بگذارید اعتراف تلخی بکنم:
احساس می کنم آن شیخ از خدا بی خبر یک دهه ما را به «برجام» منحوس مشغول کرد و ما دائما در حال اثبات و انکار برجام بودیم و از وظیفه خود غافل شدیم.
👈 نمی گویم نباید به برجام و نقد آن می پرداختیم، می گویم اگر بنا بود بپردازیم بایست مبانی رفتاری پذیرش و عدم پذیرش آن را عالمانه روشن می ساختیم.
💢خداوند غریق رحمت کند آیت الله مصباح یزدی را! در یک شب شهادت امام جواد علیه السلام در منزل استاد میرسپاه روایتی از امام جواد علیه السلام خواندند و بی آن که اسم از برجام و مذاکرات بیاورند نشان دادند چقدر رفتار آن شیخ از خدا بی خبر اشتباه است.
روایت این بود: مَنْ أَمَّلَ فَاجِراً كَانَ أَدْنَى عُقُوبَتِهِ الْحِرْمَانَ (هر کس به فاجری امید ببندد کمترین عقوبت او محرومیت است)
https://eitaa.com/elmetawhid
◽️ میخواهند ولی نمیتوانند!
میتوانند ولی نمیخواهند!
🔹مخالفان حجاب، دولت را تمسخر میکنند که میخواهد حجاب را به قبل از شورش پارسال بازگرداند ولی نمیتواند!
🔸و موافقان حجاب، دولت را رجم میکنند که میتوانند ولی نمیخواهند!!
دیدید کرونا را توانستند!
دیدید کمربند ایمنی و مالیات را توانستند!
این را هم اگر میخواستند میتوانستند!
💢بگذریم که عموما خبر ندارند که دولتیها و خیلیهای دیگر چراغ خاموش با موتور روشن جلو میروند اما طبیعتا چون خود آنها نمیخواهند رسانهای شود بهتر است ما هم زبان به کام بگیریم.
👈 اما چیزی که عجیب است تقلیل مساله پر بسامد پوشش به رفتارهای سادهای مثل بستن کمربند ایمنی است که لابد منظورشان این است که نزاع سر یک رفتار است که میگوییم بپوش و او میگوید نمیپوشم!
👈 عجالتا این نکته را داشته باشیم که در مساله پوشش بزرگترین و قویترین عامل تحریک انسان یعنی شهوت جنسی در میان است اما بستن کمربند اتفاقا مایه کلاس کار بود و فقط یک داعی و انگیزه برای این "بکن-نکن" میخواست.
🔸اما مساله باز هم عمیقتر است که اگر متوجه نباشیم هم جنس امر به معروف و نهی از منکر را نمیتوانیم درست تشخیص دهیم و هم ناکامی در ارتباط با بخش "شل حجاب" و "بی حجاب" خواهیم داشت.
🔹 مساله، "هویت تاریخی زن ایرانی" است.
کلمه قلنبه سلنبهای نیست. هویت تاریخی یعنی "زن ایرانی مسلمان در دوران هوش مصنوعی و فضا و کوانتوم" با "زن سنتی کهنه شور که عمدتا منزل، ضعیفه، مادر بچهها و ... خوانده میشد خود را متفاوت میبیند.
🔹 شما ممکن است بگویید:
👈نه! زن خانواده داری میکند نه خانه داری!
یا
تربیت انسان از کار با فلز و پیچ و مهره برتر است!
و یا
زن غربی هم زن بودنش را باخته هم انسان بودنش را!
و ...
🔹اما مساله برای عموم مردم و بانوان ایران چنین جا نیفتاده!
اغلب مردم ما (و از جمله بانوان ما) درک عظمت فوق العادهای از اروپا و آمریکا دارند و تمدن غرب را و خوبیها و بی بدیل بودن و قهری بودنش را امری غیر قابل بحث میدانند.
🔸 وقتی بانوان ما غربیها را بزرگ و بیبدیل بدانند تشابه و مشاکلت ناگزیر خواهد بود.
نکته جالب و تاسف برانگیزی عرض کنم:
حتما در خبرها دیدید که علت تاخیر تحویل F 16 به اوکراین این است که خلبانهای اوکراینی زبان انگلیسیشان ضعیف است!!
از آن طرف،
بنده زاده در کلاس درس امسال (مقدماتی پایه هفتم) میگوید معلم زبان ما وقتی گفت چند نفر کلاس زبان نرفتهاید فقط ما دو سه نفر بودیم که دست بلند کردیم!!
ما از خود غربیها غربیتریم!!
ما شیفته و باخته و هضم در غرب شدهایم و آن وقت میخواهیم حجاب زن را با یک امر و نهی ساده درست کنیم و این نشدنی است.
👈اینجا دیگر امر به معروف و نهی از منکر در حد "بکن-نکن" نیست بلکه کار خیلی دشوارتر است.
اگر بخواهیم میتوانیم ولی این خواستن، فقط خواستن امر و نهی و جریمه و امثال آن نیست بلکه همت مردانهای میخواهد بس بزرگ و پر حجم.
https://eitaa.com/elmetawhid
◽️ بالاخره مردم از دین زده شدند یا جذب شدند؟
💢چرا هم مراسمات اربعین و محرم شلوغ است و هم ترکیه رفتن و بساط فسق و فجور و شل حجابی و ...؟
👈 چند نکته برای تحلیل جمعیت به ذهن میرسد:
۱. این اشکال برای برخی به این دلیل جدی میشود که تصور میکنند دینداری و دیننداری چیزی مثل سفید و سیاه است؛
یا اشخاص کلا دین دارند و یا کلا دینندار!
در حالی که تعداد زیادی از همینها که ترکیه میروند در مراسمات محرم هم شرکت میکنند ولو به اندازه روز عاشورا.
۲. برای برخی دینداری در تعدادی از مناسک خلاصه شده که اگر کسی آنها را رعایت نکرد از نگاه آنها بیدین است.
اما واقع امر چنین نیست، گاهی اشخاص از سر دیانت و ایمان امور دیگری مثل مسئولیت پذیر بودن، صداقت، امانت، پاکدستی و امثال آن را وجه اصلی دین میدانند و دینداری خود را چنین ابراز میکنند و اتفاقا مورد تایید هم هستند.
💢 ابوبصیر میگوید مردی به امام باقر علیه السلام عرض کرد من در اعمال عبادی ضعیفم اما تلاش میکنم روزی حلال ببرم و طرف شهوت حرام هم نروم.
امام علیه السلام فرمود چه عبادتی برتر از این؟!
(أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنِّي ضَعِيفُ اَلْعَمَلِ قَلِيلُ اَلصَّلاَةِ قَلِيلُ اَلصَّوْمِ وَ لَكِنْ أَرْجُو أَنْ لاَ آكُلَ إِلاَّ حَلاَلاً وَ لاَ أَنْكَحَ إِلاَّ حَلاَلاً فَقَالَ وَ أَيُّ جِهَادٍ أَفْضَلُ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ)
۳. دو گزاره را کنار هم بگذارید:
اول. جمعیت ایران نسبت به اول انقلاب سه برابر شده است،
دوم. در میان ردههای سنی مختلف، آنهایی که تجاهر به برخی گناهان دارند بیشتر در بین نوجوانان و جوانان (۱۵ تا ۲۵) هستند.
نتیجه: جمعیت متجاهر به گناه سه برابر شده است، هر چند جمعیت اهل ایمان و تقوا هم سه برابر شده است ولی آنچه در کوچه و خیابان و مدرسه و دانشگاه دیده میشود بیشتر این رده سنی هستند.
۴. دینداری در موارد زیادی دچار تقیه میشود و مثلا شخص به دلیل مورد تمسخر قرار نگرفتن، دینداری خود را پنهان میکند.
لکن به تجربه مکرر عرض میکنم در اغلب محیطهایی که چنین اتفاقی رخ میدهد یکی دو شیطان صفت وجود دارد که جمع را مطیع خود کردهاند و بقیه از ترس مسخره نشدن با آنها همراهی میکنند.
در واقع چون اظهار عقاید دینی هزینه دار است ترجیح میدهند زندگی مسالمت آمیز با دیگران را فدای اعتقادات خود نکنند.
۵. این نکته را نیز از نظر دور ندارید که دیندارها دیندارتر شدهاند و بیدینها بیدینتر.
لکن تفاوت این بیدینی با موارد سابق این است که بیدینهای جدید برای خود مسئولیت اجتماعیای قائل شدهاند که جامعه را از خرافه دین بزدایند و خیلی جهادی و پرتلاش در حال انجام ماموریتشان هستند.
۶. و نکته آخر این که بخشی از اظهار بیدینیها تابع لجاجت با حاکمیت است، شخص واقعا بیدین نیست اما از سر لجاجت با حکومتی که نتوانسته معیشت او را به درستی تامین کند اظهار بیدینی میکند که شاید اعتراضش را این گونه برساند.
https://eitaa.com/elmetawhid