خب خطبه متقین با قاطعیت پیروز شد😁 آخه چرا این قدر با حافظ مشکل دارید؟! معلوم میشه اون چند قسمتی که ضبط کردیم فقط خودمان گوش می‌نمودیم😐😁 ان شاءالله بعد از قسمت صفر پادکست که معرفی کار و یه سری نکته‌های متفرقه‌‌اس سه شنبه آینده اولین قسمت رو تقدیم‌ می‌کنم

اون ۱۳۰ نفر خسته ای هم که پست رو دیدن و رای ندادند به این بزرگوار معرفی می‌کنم😁😁 دوست دارید ناهار ایشون بشید یا شام؟!😂

یکی از برادران عزیز و ارجمند زحمت کشیدند و یکی از نوشته‌های این حقیر درباره فلسطین رو به صورت پادکست درآوردند. بسیار سپاسگزارم 💐

روح و رحمت خداوند بر میرزای جنگلی حماسه و غیرت این مرد جزء کم‌نظیرها در تاریخ قبل از انقلاب است، تفاوت میرزا با خیلی‌های دیگر در دینداری و استکبار ستیزی در عین استبداد گریزی است. روشنفکرهای دوره او و دوره ما استبداد گریز هستند اما استکبار را یا نمی‌بینند یا توجیه می‌کنند در سریال میرزا کوچک به تقابل میرزا با این عده هم اشاره شده این سریال از کارهای فاخر آقای بهروز افخمی است. 👈 این قطعه، سکانس پایانی سریال است، جایی که افراد او تصمیم به ترک او می‌گیرند، چقدر غصه ناک و دردآور 🔰دیالوگ ماندگار این سریال خطاب میرزا به افسر انگلیسی بود، میرزا گفت: خواب جوانان شرقی خیلی سنگین است، مراقب باشید صدای توپ‌ها و بمب‌هایتان بیدارشان نکند

آقایون خواب جوونای مشرق زمین خیلی سنگینه، هنوز خیلی‌ها در خواب هستن مواظب باشید صدای بمباتون بیدارشون نکنه

ای کاش برای این اختلاس‌ها و سوء استفاده‌های مالی هم راهپیمایی اعتراضی راه می‌انداختیم! و ای کاش عالی‌جنابان بفهمند در شرایط فعلی اگر دغدغه هر چیز دارند از جمله حجاب و مهاجرت و ... باید ساختاری که فساد درست می‌کند را خفه کنند نه این که فقط با مفسد برخورد کنند.

🔰 از دنیای پادکست چه می‌دانید؟ اگر می‌خواهید با پادکست بیشتر آشنا شوید، اگر می‌خواهید در رسانه‌های جدید سری توی سرها داشته باشید، اگر می‌خواهید دائرة المعارف های نو را بشناسید؛ با ما باشید😁😄 💢امروز ساعت ۱۵💢

پادکست صفر 💢شرح خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه خطبه متقین: ◽️ دینِ بسته بندی شده! ◽️ ایمان، تقوا، عمل صالح!!! ◽️ درآمدی بر پادکست شناسی 🍃این پادکست پیش درآمد فصل اول است🍃 #پادکست #خطبه_متقین #تقوا

◽️ پادکست و مساله‌ای از ایتا! 💢 ۱. پادکست یکی از رسانه‌های جدید و نسبتا نخبگانی وغیر عمومی است. خیلی‌ها الان بخواهند کار رسانه‌ای کنند ویدئو و خصوصا ویدئوهای کوتاه رو ترجیح می‌دهند. چون خیلی بیشتر دیده می‌شود. اساسا پادکست و ویدئو قابل مقایسه نیستند. شاخ پادکسترهای ما نهایتا یک و نیم میلیون عضو دارند ولی توی اینستاگرام (که فیلتر هم هست مثلا) اعداد ۲۰ میلیون هم به چشم می‌خورد. 💢 ۲. اهمیت پادکست در دائرة المعارف شدنش است. نه دائره المعارف عمیق و محققانه. اتفاقا الان‌چیزی که بیشتر مشاهده می‌شود "شبه علم" است که بسی خطرناک‌تر از محیط سرگرمی اینستاگرام است. هم اکنون غیر از تاریخ اسلام و تاریخ ایران پیش از اسلام و تاریخ پیش از انقلاب تاریخ دفاع مقدس نیز در حال تحریف است و می‌توان مطمئن بود تا کمتر از ۱۰ سال دیگر این‌گزاره که: 🔻"بسیجی‌ها نبودند که می‌جنگیدند بلکه ارتشی‌های باقی مانده از دوران شاهنشاهی کشور را حفظ کردند و مسئولین هم که بی کفایت و مشغول دزدی و اختلاس بودند"🔺 می‌شود گزاره مسلم و بی‌تردید طرف مقابل. ۳. از لاک منحوس ایتا باید در بیاییم. ایتا یک محیط کانالیزه شده شدیدا غیر واقعی است. 👈 حس کاذب امنیت فرهنگی و اعتقادی و ... به آدم می‌دهد. ایتا با واقعیت کف جامعه و دانشگاه و بازار و ... خیلی فاصله دارد. 👈 ایتا برای من یک محیط مرده و بی حرکت است چون از روبرو با دشمن نمی‌جنگد. 👈 من نمی‌گویم‌ ایتا باید تعطیل شود، خیر! اتفاقا محیط دنجی که آدم همفکرانش را در آن ببیند سبب روحیه گرفتن است. می‌گویم باید از "لاک" ایتا خارج شد. ویراستی هم دارد به شعبه دوم پایگاه بسیج ایتا تبدیل می‌شود. 💢 به نظرم محیط "بله" و "روبیکا" مقداری بهتر و واقعی‌تر است ولی اگر کسی اهل کار است، کار را باید در اینستاگرام و یوتیوب انجام داد.

🔰 مطلع همان جایی است که ازپشت کوه خورشید دارد سرک می‌کشد، آرام خود را بیرون می‌کشد، 👈 مطلع هم اسم زمان است و هم اسم مکان، 👈 اینجا قرار بود محل تامل برای مباحث توحیدی باشد😔 تقدیر نبود، یا توفیق نشد، اکنون مطلعِ فکر است ان شاءالله! 👈 یعنی جایی که خورشید فکر به زحمت سرک می‌کشد، تا شاید و باز هم شاید ذهن را روشن کند، 👈 و با ده شاید دیگر، قلب را روشن کند.. 💢اینجا "مطلع فکر" است، جایی که درباره مباحث اعتقادی و اجتماعی می‌خواهیم کمی عمیق‌تر‌ ببینیم و بیندیشیم💢 سید محمدجواد موسوی فرد

◽️ لسان قوم یا لسان قم؟! مدتی است برنامه‌ای با موضوع "معرفت"ی که از شبکه چهار پخش میشد را دنبال می‌کنم، در واقع قسمت‌های قدیمی‌اش را گوش می‌دهم. دست خودم نیست، دائما میان آن استاد عزیزِ دانشگاه و اساتید گران‌قدر خودم مقایسه می‌کنم؛ می‌بینم چقدر تفاوت‌ها زیاد است! این عزیزان ادبیات خوبی دارند، به شعر مسلط‌اند، حافظ و مولوی و شبستری را به هنگام استخدام می‌کنند. ادبیات را نباید در کتب نحو و دستور زبان جست، آنها دست فرمان نیستند کتاب آیین نامه‌اند. با آدم‌های ادیب باید زندگی کرد تا ادیب شد . مثل حافظ و سعدی، مولوی و شبستری، بیهقی و قائم مقام فراهانی. اما اساتید ما جوری صحبت می‌کنند که گاهی خود ما منظورشان را متوجه نمی‌شویم چه رسد به دیگران! متاسفانه دور بودن ما حوزویان از ادبیات به بیان و قلم ما آسیب جدی رسانده، ما را از جامعه قطع کرده، حرفهای عظیم و پر مغز را در حوزه محصور کرده، این خیلی بد است که تو حرف را بدانی ولی نتوانی به درستی آن را برسانی. در عین حال آن استاد دانشگاهی هر چند به خوبی و بی لکنت مطالب سنگین فلسفه و عرفان را بازگو می‌کرد اما نقطه ضعف ‌های پر رنگی در فهم مطلب هم داشت. باورم نمیشد این استاد عزیز چنین حرفهای ضعیفی بزند. گویا زمانی را که این عزیز برای شعر و ادب گذاشته استاد عزیز ما در پی تدقیق و تحقیق مطلب بوده است. 😊

تا کنون از شیوه کاری "سقراط" فیلسوف بزرگ یونانی چیزی شنیده‌اید؟ آیا می‌دانید آتن و اسپارت چه تفاوت‌هایی داشتند؟ نقش آتن و اسپارت در پیدایش "تقوا" را چگونه ارزیابی می‌کنید؟😂 برای پاسخ به این سوالها قسمت اول شرح خطبه متقین را دنبال کنید!😁😄 سه‌شنبه ساعت ۱۵

👈 مشغول یک کتاب هستم به اسم "کار عمیق" 🔹 نویسنده‌اش یک آمریکایی است که شدیدا معتقد به تمرکز در کار و انجام کارهای عمیق و پرهیز از کارهای سطحی است. 👈می‌گوید من پاداش عمیق شدن در کارهایم را گرفته‌ام؛ در یک سال ۱۶ مقاله علمی پژوهشی نوشتم و چهار کتاب به چاپ رساندم! معمولا از کتاب‌های روان‌شناسی موفقیت خوشم نمی‌آید اما این یکی کتاب خوبی است. برای بیماری حواس پرتی زمان ما نوشته شده 🔹 گاهی هم جمله‌های نابی دارد، مثل همین جمله بالا: "ذهن بیکار کارگاه آموزشی شیطان است" 👈 چقدر تداعی کننده حدیثی است که فرمود "ذهن را اگر مشغول نکنی مشغولت خواهد کرد" (النفس ان لم تشغله شغلتک) 🔸 آنچه به عنوان دلیل ذکر می‌کند هم جالب است: ذهن بیکار سراغ قسمت‌های منفی زندگی می‌رود، اشتباهات را بزرگ و برجسته می‌بیند. احساس رضایت‌مندی را از دست می‌دهد. 🔹 یک هشدار در اینجا لازم است: 👈 ذهن نباید مثل انباری شود؛ پر از خرت و پرت‌های کم فایده و سطحی (ذهن رها در اینستاگرام و مانند آن) 👈 نباید هم مانند اتاق خالی باشد. (مثل کسانی که فقط و فقط و فقط فکر کار و خور و خواب‌اند) 👈 بلکه ذهن خوب، ذهنی است که مثل کتابخانه منظم و پر عمق باشد.

شروع حرکت از لحظه‌ای است که تو می‌فهمی از همه چیزهایی که با آنها مانوس هستی بزرگتری! علی صفائی حائری کودکان ۷۰ ساله را تا کنون دیده‌اید؟ کسانی که هنوز حرکت نکرده‌اند؟ هنوز زندگی را شروع نکرده‌اند هنوز "آغاز" ندارند ادامه بقیه هستند "خود" ندارند شروع حرکت با یتیم شدن است، از این که احساس نکنی کودک هستی، و دیگرانی باید باشند تا مراقبتت کنند، و همواره پر از انتظار، پر از گلایه، پر از نق، پر از آرزو، باقی بمانی کی می‌خواهی یتیم شوی و از لاک کودکی در آیی؟ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 توضیح این مطالب به زودی...

◽️قانون ۸۰- ۲۰ و تقوا این را مطمئن نیستم ولی گویا این قانون معتبر و پذیرفته شده است. معنای قانون بالا این است که ۸۰ درصد همه کارهای دنیا را ۲۰ درصد آدم‌ها انجام می‌دهند و ۲۰ درصد باقی را آن ۸۰ درصد دیگر مثلا ۸۰ درصد تولیدات صنعتی را ۲۰ درصد تولید کننده‌ها انجام می‌دهند، ۸۰ درصد پژوهشها را ۲۰ درصد پژوهشگران انجام می‌دهند، ۸۰ درصد محصولات هنری را ۲۰ درصد هنرمندان خلق می‌کنند. 👈 معنای این قانون فقط انحصاری بودن نیست، عوامل دیگری هم در این مساله دخالت دارند. 👈 این قانون می‌گوید بخش زیادی از همه کارها در همه دنیا بر دوش ۲۰ درصد آدم‌هاست. 🔸مثلا علامه طباطبایی به جای خیلی از ما طلبه‌ها علم تولید کرده و المیزان ایشان حقیقتا اقیانوس عظیمی است. 🔹 همین طور به عنوان مثال حاج قاسم عزیز به جای خیلی‌ها کار می‌کرد و بی‌خوابی می‌کشید تا امنیت تامین شود. بگذریم! 👈 قانون فوق درباره کارهای خلاف هم صادق است. یعنی ۸۰ درصد دزدی‌ها را ۲۰ درصد جامعه انجام می‌دهند، ۸۰ درصد قتل‌ها توسط ۲۰ درصد انجام می‌شود، و همین طور... "قانون" مدنی و قانون‌های جزایی برای کنترل همان ۲۰ درصد است. و همین طور برای آن است که ۲۰ درصد نشود ۳۰ درصد. بقیه را چه چیزی کنترل می‌کند؟ "تقوا" قسمت دوم پادکست شرح خطبه متقین را بشنوید تا توضیحات تکمیلی را عرض کنم... سه‌شنبه ساعت ۱۵

اینجا علم توحید اسبقه مطلع فکر سابق و سید محمدجواد موسوی‌فرد فعلی فردا تغییر نکنه صلوات😄 شدم مثل بچه‌هایی که هر روز اسم آیدی و عکس کانال رو تغییر می‌دهند😂 بازخوردها از اسم "مطلع فکر" مثبت نبود ولی علم توحید هم به اسم وفادار نبود و من عذاب وجدان داشتم قبلا هم خوشم نمی‌آمد اسم خودم را بگذارم احساس می‌کردم یک جور انانیت است، البته برای من اما بالاخره هر عزیزی لطف داشت و خواست نظرات حقیر را جویا شود به اسم این بنده روسیاه خداوند مراجعه می‌کند مشکل فقط اسم کاناله، محتوا به قوت خود باقی است ان شاءالله والعاقبه للمتقین https://eitaa.com/Mousavi_Fard

پادکست شماره ۱ 💢شرح خطبه ۱۹۳ نهج البلاغه خطبه متقین: ◽️ تقوا چطوری کار می‌کنه؟ 👈 اگر فکر می‌کنید مردم چقدر پول دوست و پول پرست شدند توصیه می‌کنم این اپیزود رو گوش کنید سه‌شنبه‌ها ساعت ۱۵ #پادکست #فصل_اول #خطبه_متقین #تقوا https://eitaa.com/Mousavi_Fard

▪️ آیا روضه فاطمیه خلاف وحدت است؟ وحدت را اگر بخواهیم در روایات جستجو کنیم بایست روایاتی که مدارا با اهل سنت را توصیه کرده‌اند ببینیم. در زبان فقها این مساله، با عنوان "تقیه مداراتی" معروف شده. تقیه کردن گاهی به خاطر ترس از خطرات جانی و سلامتی است که در این صورت تقیه کردن فقط مختص به اهل سنت نمی‌شود، هر جا یک حکم شرعی احتمال خطر قابل توجهی در پی داشت آن حکم برداشته می‌شود. اما این تقیه‌ای که از آن صحبت می‌کنیم تقیه مداراتی است، یعنی: حتی اگر هیچ (تاکید می‌کنم هیچ) خطری هم از جانب اهل سنت نبود باز هم دستور اهل بیت علیهم السلام مدارا با ایشان است. مدارا یعنی زندگی در صلح، یعنی روی اعصاب همدیگر نرفتن. یکدیگر را اذیت نکردن. قاعدتا فحاشی و سب به خلفا با این دستور منافات دارد. 👈حال سوال این است که آیا روضه فاطمیه خلاف وحدت است؟ برخی معتقدند سیره امیرالمومنین علیه السلام چنین بوده و ایشان هیچ سخنی درباره شهادت همسر مکرمه‌شان نمی‌فرمودند. عاقبت حجر بن عدی از ایشان خصوصی سوال می‌کند که چه شد و حضرت هم خصوصی جواب می‌دهند. یا این که سلیم بن قیس که از خواص است ماجرای کوچه و در و دیوار و روضه‌ها را نقل می‌کند اما امیرالمؤمنین علیه السلام به او می‌فرماید این مطالب سر آل محمد علیهم السلام است. 👈 از آن سو یک نکته خیلی مهم وجود دارد: شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها افشا کننده نامشروع بودن خلافت خلفاست و کسی که به این مجاهدت عظیم بی‌اعتنا باشد گویی کاری کرده که خون آن بانوی بزرگوار بیهوده ریخته شده باشد. 👈 چه باید گفت؟ ۱) بیان تاریخ و اثبات گزاره‌های روشن تاریخی هیچ مضر به وحدت نیست. مگر همه شیعیان در همه موضوعات اتفاق نظر دارند و با یکدیگر بحث نمی‌کنند؟ گاهی اختلاف‌های سیاسی بین دو شیعه کمتر از اختلاف اعتقادی نیست. می‌شود بین مدارا کردن و منطقی بودن (و به تعبیر قرآن جدال احسن) و از سوی دیگر ایستادگی بر این حقیقت مظلومانه جمع کرد. ۲) البته گاهی شرایط سیاسی آن قدر حاد می‌شود که گفتگوی منطقی و بی‌توهین را هم تحت الشعاع قرار می‌دهد. در این صورت شرایط تقیه خوفی حاکم است، یعنی چون خوف فتنه یا کشتار و ریخته شدن خون مظلوم وجود دارد لازم است گاهی حتی اصل روضه فاطمیه تعطیل شود چه رسد به بیان منطقی اتفاقات بعد از شهادت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم. ۳) به نظر می‌رسد شرایط زمان امیر المومنین علیه السلام این چنین بوده و حضرت به همین دلیل نه سخن از اتفاقات کوچه و هجوم به بیت مکرم‌شان را کردند و نه حتی سخن از اولویت‌شان نسبت به اولی و دومی. شقشقیه هم که یک استثناء است و آنجا فرمودند اولی می‌دانست من سزاوارتر به خلافت هستم، ولی فرمود: "درد دلی بود که گفتم و آرام شدم" (فدای مظلومیتت بشوم مولای من) ۴) فکر می‌کنم مصلحت فاطمیه آن قدر بزرگ است که اگر شرایط تقیه اجازه برگزاری مراسم علنی به ما نداد لازم است در پستوی خانه هم که شده برای جمع محدود خانواده مصائب آن بانو را بازگو کنیم و دلالت‌های سیاسی اجتماعی آن اتفاق را تحلیل کنیم. https://eitaa.com/Mousavi_Fard

📲 این شعر پر از حزن و حماسه را تا آخر ببینید و منتشر کنید. یک نفر داد زد: چرا غزه؟ نان ما واجب است یا غزه؟ حاج قاسم بگو هدف ماییم خورده موشک بجای ما غزه همه‌ی کفر یک طرف هستند تک و تنهاست با خدا غزه #امام_زمان #طوفان_الاقصی #غزه 📌قرارگاه سایبری حاج قاسم @GHGhasem

▪️ فساد چای و ایام فاطمیه! این شب‌ها به مناسبت ذهنیت مردم از فساد چای این بحث را مطرح می‌کنم که چگونه انسان به فساد می‌افتد؟ یعنی چه می‌شود که آدم‌ها فاسد می‌شوند؟ این موضوع متناسب با ایام فاطمیه سلام الله علیها هم هست، چرا که حوادث بعد از شهادت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم یک نوع فساد در جامعه اسلامی بود. لذا این سوال پیش می آید که چرا جامعه یا انسان دچار فساد می ‌شود؟ دیشب بین صحبت‌های بنده روی منبر عده‌ای (خلاف عرف متعارف) ابراز می‌کردند که اگر مفسد را اعدام کنند دیگر فساد رخ نمی‌دهد. برخی هم می‌گفتند فساد به خاطر مسئولین فاسد است! خب البته بحث من اقتضا داشت که این بندگان خدا نتوانند جلوی خود را بگیرند و همان جا حساب مفسدین را برسند. اما این حرف‌های کلی چیزی را حل نمی‌کند. اعدام و مجازات وقتی پاسخ‌گوست که متخلفین از درصد خاصی بیشتر نشوند. مگر اکنون شاربان خمر را تازیانه نمی‌زنند؟ شرب خمر کاهش پیدا کرده؟ مگر مفسد ۳ هزار میلیاردی را اعدام نکردند؟ مگر سلطان سکه اعدام نشد؟ این حرفها بدین معنا نیست که مجازات بایست حذف شود، خیر! سخن در این است که چرا کار به جایی رسیده که مجازات لازم شده؟ عوامل فساد زیادند اما من سه عامل را مطرح کردم: "اول احساس استغنا و بی‌نیازی" هر چیزی باعث حس بی‌نیازی شود زمینه مهم فساد است. مثلا حس جوانی زمینه خیلی مستعد برای فساد است. چون جوان احساس می‌کند وقت زیاد و انرژی زیاد دارد. احساس نمی‌کند ضعف روزی به سراغ او خواهد آمد. همین احساس زمینه شدید گناهکاری و انواع فساد است. هم‌چنین وجود نفت و انرژی فراوان در کشور ما یک حس بی‌نیازی غلط به مردم و مسئولین داده که از دل آن فسادهای عجیب و غریب در می‌آید. با نفت پول کارمند را می‌دهند، حقوق کارمند وقتی وابسته به نفت شد دولت چاق می‌شود، دولت چاق می‌شود چون خیال‌شان راحت است کارمندها هر جور کار کنند ما حقوق‌شان را پرداخت می‌کنیم، دولت که چاق شد هم زمینه فسادش زیاد می‌شود، هم ناکارآمد می‌شود، فی المثل: ایران خودور می‌گوید من می‌توانم بی ام دبلیو تولید کنم، می‌توانم پژو ۴۰۵ هم تولید کنم. وقتی ۴۰۵ تولید می‌کنم و بازار هم دارد چرا خودم را به زحمت بیندازم تا آن اولی را تولید کنم؟ به صورت واضح وابستگی بودجه به نفت باعث اقسام فساد در کشور شده که توضیح آن مجال می‌طلبد. در کنار فساد ناکارآمدی را هم اضافه بفرمائید. دو عامل دیگر را بعد از این که امشب صحبت کردم عرض می‌کنم (فیلم رو جلوتر از اکران لو ندیم😁)

▪️ چرا فاسد می‌شویم؟ (قسمت دوم) قبل از شروع این قسمت، این را بگویم که فساد اختصاصی به کشور ما ندارد، هر جا انسان هست فساد هم هست، باورتان نشود که فساد از منطقه‌ای در عالم جمع شده باشد. یورونیوز گزارشی را در ۲۰۱۲ تهیه کرده که رقم فساد در اتحادیه اروپا را حدود ۱۲۰ میلیارد یورو نشان می‌دهد، عددی به اندازه بودجه خود اتحادیه! فکر می‌کنم می‌شود حدود ۱۸۰ میلیارد دلار. این‌ گزارش را در ۲۰۱۹ به روزرسانی کرده و مصاحبه‌ای هم ضمیمه کرده است. در این مصاحبه از دو نفر آدم اقتصاد دان اروپا سوالهایی می‌پرسد که پاسخ‌های جالبی دارد. لینک گزارش: آیا بحران فساد مالی در اروپا وجود دارد؟ | Euronews https://parsi.euronews.com/my-europe/2012/09/19/is-there-a-corruption-crisis-in-europe 👈اما عامل دوم: "انفعالی بودن در زندگی" عامل دوم است، چه زندگی فردی، چه زندگی اجتماعی. زندگی انفعالی یعنی جوری زندگی کنی که واقعیت تو را  مجبور کند مثل آدم زندگی کنی! یعنی تا زمانی که درد و رنج و فشار خارجی نباشد اقدام به اصلاح خود نداشته باشیم. مثل کسی که دندان‌هایش را مسواک نمی‌زند تا زمانی که خرابی دندان و درد بزرگی که دارد باعث شود به دکتر مراجعه کرده و فساد پیش آمده را جبران کند. عامل دومِ فساد "انفعالی زندگی کردن" است. هر‌ چیزی را در این عالم با اقدامات فعالانه سالم و سلامت نگه نداریم فاسد می‌شود. فرقی نمی‌کند دندان باشد، یا سلامتی بدن، یا سلامتی اقتصاد، یا سلامتی فرهنگ. هر جا اقدامات اصلاحی را فعالانه اجرا نکنیم مجبور خواهیم شد علاوه بر هزینه فساد، آن اقدامات را انجام دهیم. 👈 دنیا جوری طراحی شده است که اگر امور را به خودشان واگذاریم سیر طبیعی فاسد شدن را پیش می‌گیرند. آدم‌ها فاسد به دنیا نمی آیند، فساد هم به صورت قلمبه از آسمان نمی‌آید، شمر بن ذی الجوشن هم قورت نمی‌دهند تا فاسد شوند، بلکه فاسد می‌شوند چون منفعل زندگی می‌کنند. برای هیچ چیز برنامه ندارند مگر این که دردها و رنج‌ها وادارشان کند: برای تربیت فرزند برنامه ندارند، برای‌ تربیت و تهذیب نفس خودشان هم برنامه ندارند، برای سلامتی هم برنامه ندارند، کلا فقط روزمرگی دارند، تا وقتی که کارد به استخوان برسد، و آن‌ هنگام است که به فکر می‌افتند چه خاکی بر سر کنیم؟ ▪️▪️▪️ فساد اقتصادی در جمهوری اسلامی به خاطر همین انفعالی بودن است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی به جای اقدامات اصلاحی و وادار دولت‌ها به اجرای قانون، بیفتند دنبال آسفالت کردن این خیابان‌ و آن کوچه تا در انتخابات بعدی رای بیاورند وضع را به همین که هست می‌رساند. تصور می‌کنم انفعال بیش از حد مجلس باعث وجود این فسادهای متنوع در کشور است. مساله وابستگی‌ به نفت تقصیر همه ماست، هم مردم‌ و هم مسئولین، مردم هم انتظار دارند با پول نفت شبیه بچه پولدارهای منطقه زندگی کنیم. (قطر و امارات و ...) اما فساد اقتصادی ناشی از اصلاح نشدن قوانین و ساختارها، تقصیر مجلس است. باشد که به خود آید و بیدار شود...

لبریز شوق بود که در گوش محسنش یک روز علی اقامه بخواند ولی نشد #فاطمیه

▪️ ترشی لیته، معنای زندگی و حضرت مادر داشتم ترشی لیته‌ای که یکی از بستگان برای والدین فرستاده بودند را در کاسه می‌ریختم. فامیلی که تا کنون ندیدم‌شان. ولی این ندیدن با ندیدن سازندگان ترشیِ شرکت "یک و یک" مثل هم نیست. این ندیدن همراه محبت و عاطفه است و آن یکی عجین با استفاده مالی از مشتری. 👈 بگذارید توضیح بدهم ترشی لیته چطور معنای زندگی درست می‌کند: ما به چه زمانی می‌گوییم بهار؟ بهار فصلی از سال است که کره زمین در فلان نقطه اعتدالی در مدار بیضوی دور خورشید قرار داشته باشد. اما چرا برخی اسم دخترشان را بهار می‌گذارند؟ چون دخترشان در فلان نقطه اعتدالی در مدار بیضوی دور خورشید قرار دارد؟ قطعا خیر! ما با بهار یک "تجربه وجودی" داریم، یعنی خاطرات شخصی که هر گاه صحبت‌ از بهار می‌شود همه آن لذت‌ها که کاملا "شخصی" سازی شده را یادآور می‌شویم. تجربه وجودی به هر خاطره شخصی می‌گویند که معنای ویژه‌ای از یک موضوع را به ما می‌دهد. مثلا تجربه شخصی از نان داغ سنگک که پدر اول صبح‌ها می‌خرید، تجربه شخصی از طعم دست‌پخت مادر، تجربه شخصی از تعطیلات آخر هفته و جمع شدن پسر خاله‌ها و دخترخاله‌ها در منزل مادربزرگ. این تجربه وجودی چیزی علاوه بر وجود فیزیکی این واقعیت‌هاست. فلسفه وجودی‌ها مثل هایدگر و دیگران، نگاه نیوتنی به عالم را سمّ قاتل معنای زندگی می‌دانند. مثالی بزنم و به همین بحث برگردم: شخصی می‌گفت تفاوت نمک و زعفران را دقت کرده‌اید؟! ما قدر نمک را نمی‌دانیم، وقت پر کردن نمکدان مقداری هم این طرف و آن طرف بریزد جمع می‌کنیم و دور می‌ریزیم، اما زعفران را با وسواس جابجا می‌کنیم، ذره‌ای هم از ظرف بیرون بریزد را با دقت و نگرانی جمع می‌کنیم، دلیل‌مان هم خیلی منطقی است به زعم خودمان، زعفران‌ خیلی گران‌تر از نمک است. اما بیایید دنیای بدون نمک و دنیای بدون زعفران را تصور کنیم؛ بدون‌ نمک هیچ غذایی دلچسب نیست، نمک هر چند کم اما طعم اصلی هر غذایی است. ولی زعفران‌ نباشد اتفاق خیلی خاصی نمی‌افتد. رنگ‌های جذابی را از دست خواهیم داد ولی قابل تحمل است. خب! خانم‌ها می‌توانند نمک زندگی‌ باشند یعنی مادر باشند، و می‌توانند زعفران باشند یعنی دکتر و مهندس و فلان و فلان شوند. زعفران‌ها را خیلی تحویل می‌گیرند، با کلی پسوند و پیشوند نام‌شان را می‌برند، بالای مجلس می‌نشانند، اما اگر حذفشان کنی اتفاق خیلی خاصی نمی‌افتد. اما نمک‌های زندگی را حذف کنی زندگی بی‌معنا می‌شود. ما با آدم‌هایی که نمک زندگی هستند با دست و دل‌بازی برخورد می‌کنیم، چون زیاد زیاد زیاد در دسترس ما هستند. ولی همان‌ها هستند که زندگی‌مان را معنا دار می‌کنند. اصلا تقصیر خود مادرهاست که این قدر محبت به پای فرزندشان می‌ریزند، و فرزندان هستند که با بی‌توجهی برای زعفران‌ها ذوق می‌کنند و به نمک زندگی‌شان بی‌اعتنایی می‌کنند. این‌ که مادرها نمک زندگی هستند به این خاطر است که یک تجربه وجودی خاص در طول حدود ۲۰ سال به ما می‌دهند. گفت: زندگی همان غذای ناهار بود که مادرت راحت و آماده جلوی تو گذاشت و تو اصلا نفهمیدی وقتی غذا درست می‌کرد دستش سوخت، زندگی دست و صورت چروک شده پیرمردی است که عمرش را داد تا تو راحت درس بخوانی، زندگی گیسوهای سفید زنی است که از غصه دیر آمدنت به خانه، رنگ عوض کرد. در شماره بعد می‌گویم آیا اگر به جای "مادر"، چیزی به اسم "زن" داشته باشیم هم این اتفاقات می‌افتد؟