فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواب عجیب حاج محمد تهرانی مقدمدر مورد برادر عزیزش #شهید_حاج_حسن_طهرانی_مقدم ... #پیروزی_غزه #باید_آماده_باشید سالگرد شهادت پدر موشکی ایران هدیه به این شهید عزیز فاتحه و صلوات
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سؤالها
✏️ کسانی که میخواهند با بچهها روبرو بشوند با این شرایط باید بدانند که...
📌 باتوجه به بیانات استادصفایی در این کلیپ، نظر خود را از طریق لینک زیر با ما به اشتراک بگذارید:
🌱 گروه تمرین تفکر 👉🏻
🌐 سایت استاد علی صفایی حائری
#تربیت
▫️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca
کتب پیشنهادی برای مربیان در مورد اعتیاد.pdf
196K
📚مجموعه کتابهای پیشنهادی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی 👌
🌷🇮🇷🌷
🔺امروز در رابطه با #شایستگیهای_معلمی مطالعه میکردم برخورد کردم به نکاتی که برخی از آنها را با شما به اشتراک میزارم انشالله مفید باشه:
1⃣ براى شروع به هر كار، به طرح ريزى نياز است تا از خرابكارى و كند كارى و دوباره كارى سالم بمانيم. طرح بر اساس هدف شروع مى شود و با تحليل هدف، نيازها و مراحل مشخص مى شوند و مسائل در هر مرحله، روشن مى شود و وظايف در برابر هر مسأله به دست مى آيد.
📗تربیت کودک، مرحوم علیصفایی حائری
👇
https://eitaa.com/Mtarbiatdini/10464
🌷
2⃣ براى يك معلم مؤمن، #هدف_معنوى، اساس و ريشه است و البته طبيعى است كه به همراه آن و به دنبال آن، هدفهاى مفيد ديگر هم تا حدودى تأمين خواهد شد.
📗تربیت کودک، مرحوم علیصفایی حائری
🌷
3⃣ بسيارند كسانى كه درياى معلومات اند، اما به دليل آن كه #روشهاى_معلمى را نياموخته اند، دانش آموزشان در كلاس يا چرت مى زند يا كتاب داستان مى خواند و يا اگر هم توجه كند چيزى نمى فهمد.
📗تربیت کودک، مرحوم علیصفایی حائری
🌷
روشن است كه با فراگيرى روشهايى كه تا به حال موفق شناخته شده اند، موفقيت يك معلم، تضمين نخواهد شد. صرف داشتن اطلاع از فنون رانندگى، نمى تواند موجب رانندگى شود.
در مورد مدّت تعليم به گونهاى ثمر بخش و مطلوب، سه جنبه مطرح است:
جنبه فطرى و ذاتى
كثرت ممارست
و ذوق و علاقه
و بنابر اين به جز مسأله قدرت فطرى و ذاتى معلمى، بايستى به تخصص، دقت، وجدان كار، ابتكار، علاقه مندى، تلاش، قدرت تحمل، ايمان و نيروى توكّل نيز توجه نمود.
پس ابتدا برخى ديگر از خصوصيات يك معلم خوب را برمى شماريم و سپس به پاره اى از روشها، اشاره خواهد رفت.
- تواضع علمى و اخلاقى: هر چه ميزان علم و ايمان يك فرد بيشتر باشد، ميزان فروتنى او بيشتر بايد باشد. كبر، صفت شيطان است و اولين معصيتى كه در هستى صورت گرفت ... و معلمى كه مى خواهد انسانها را آموزش دهد خود نبايد تكبر داشته باشد.
- شهامت: از اين كه از امرى انتقاد كند نمى ترسد و از اين كه از او انتقاد كنند هم نمى ترسد.
- معلم مؤمن، متزلزل، بى حال و كسل نيست.
- معلم مؤمن، داراى صبر و حوصله است، از كار و تلاش زود خسته نمى شود. از زير بار انجام وظايف، شانه خالى نمى كند.
- معلم مؤمن، اعمال غرض نمى كند، حب و بغض شخصى او را از ميسر حق منحرف نمى سازد. برخورد او با شاگرد از نوع عقده خالى كردن و انتقام گرفتن نيست. صرفاً به بيدار كردن دانش آموز مى نديشد، آن هم با توجه به توانايى و ظرفيت جسمى و روحى وى.
- در جنبه علمى و معلومات عمومى مورد نياز دانش آموزان، در چارچوب زمان خود محدود نيست، بلكه مى كوشد از گذشته نيز با خبر باشد و از حقايق تاريخى سر در آورد. از سوى ديگر او مىكوشد تا از آخرين اطلاعات در زمينه و مسأله مورد نظر با خبر باشد، بدين سان، او هرگز از مطالعه و خواندن، فارغ نيست.
- مسائل را سرسرى نمى بيند، به عبارت ديگر از كنارش نمى گذرد، بلكه مى كوشد آن را عميق ببيند.
- آزاد فكر و آزاد انديش است. از قيود پيش ساخته، پيش داورى ها، اوهام و خرافات بركنار است.
- شخصيت زده و شخصيت پرست نيست، در برابر كسى خود باختگى ندارد. عنوانهاى پرطمطراق او را از خود بى خود نمى كند، گول عناوين ظاهرى را نمى خورد، زيرا شخصيتها هر قدر بزرگ باشند، احتمال اشتباه درباره شان از بين نمى رود و در آن صورت اشتباه او هم به اندازه او بزرگ خواهد بود.
- ملاك تحقيق، حقيقت است نه شخصيت. حق را به شخص نبايد سنجيد، بلكه شخص را به حق بايد سنجيد.
- به خاطر خودخواهى ها و نظارت شخصى، حق را پايمال نمى كند.
ع ص
اما روش ها، بستگى به توانايى هاى خود معلم، سنّ و ظرفيّت جسمى و روحى دانش آموزان، شرايط و مقتضيات زمان و مكان و ... دارد، ولى به طور كلى مى توان مسائلى از اين قبيل را مطرح كرد:
- بهترين شيوه آموزش، طرح سؤال در ذهن دانش آموز است. بايد شاگرد را از پل شك، عبور داد و به يقين رسانيد. معلم بايستى فرصتى به شاگرد بدهد تا فكر كند و سپس به او كمك كند تا اندك اندك با اشاره هاى معلم به جواب برسد.
- كنجكاوى دانش آموز را بايد برانگيخت، نه اين كه سركوب كرد.
- قدرت انتقاد از محصل گرفته نشود، آنگونه كه تصور كند دانش آموز مطلوب در نظر معلم كسى است كه هرگز اعتراضى نكند و سخنى بر عليه او نگويد. بايد به شاگرد جرأت و فرصت و امكان داد تا داورى خود را نسبت به مسائل بيان كند، نه اين كه قضاياى اجتماعى را مطابق سليقه معلم تحليل كند.
- معلم به محصل، صميمانه تفهيم كند كه غرض، كشف حقيقت است اگر چه بر له يا عليه خود معلم يا شاگرد باشد. اظهار نظر دانش آموز را جدى بگيرد و اهميت بدهد، گرچه غلط باشد تا او احساس كند كه هم قدرت نظر دادن دارد و هم حق آن را. شاگرد نبايد احساس كند كه معلم نسبت به حرفها، حركات و خواسته ها و زندگى او، بى تفاوت است.
- معلم از متعلم بخواهد كه از او طلب استدلال كند و برهان بخواهد، امام باقر (ع) به شاگردانش مى فرمود: هرگاه سخنى به شما گفتم از من بپرسيد در كجاى قرآن است و از كجا استخراج شده است.
- مطالب معلم، بافته و زاييده تخيل، قياس و تعميم او نباشد.
- شخصيتها و قهرمانهاى مورد استناد در سخنان را آن چنان كه دوست دارد و خود مى پسندد، معرفى نكند، آنچنان كه هستند، معرفى كند.
- مطالب، بر اساس نظم فكرى طرح شوند. نحوه شروع و نتيجه گيرى براى خود معلم مشخص باشد.
- در بيان مطالب بر نقل قول و مسموعات تكيه نكند:
همه دانشمندان عقيده دارند كه ...
مورخان همه نوشته اند كه ...
كليه جامعه شناسان مى گويند كه ...
اين امر مورد قبول همه روانشاسان است كه ...
- در بيان مطالب غلو يا به اصطلاح معمول، چاخان نكند.
ع ص
- معلم خوب، تنها زشتى ها را نمى بيند، بلكه خوبى ها و زيبايى ها را هم در نظر دارد. اين كار مگسان است كه تنها روى جراحات، دمل ها و آلودگى ها مىنشيند.
- افكار و نظرات شخصى را به جاى كسى قالب نمى زند.
- در كار نمره دادن، عواطف را دخالت نمى دهد، مهر و كين، خشم و انتقام، او را از مسير منحرف نمى سازد.
- ايمان و اعتقاد به مبدأ پاكى ها، حسابرسى ها، پاداش ها و كيفرها، اساسى ترين امر در عدالت و عمل معلم است.
ع ص
- و بالاخره كاش همه معلمهاى ما، به آن درجه از صميميت و ايمان و صداقت مى رسيدند كه شاگرد را حقيقتاً همچون فرزند خود، همراه خود و همگام خود حس مى كردند. درسشان زمزمه محبت بود و فريادشان خطاب به شاگرد اين كه:
اى همگام
دستهايت را
با قلم مى فشارم
تا تپش ايمان را
احساس كنى
چشمهايت را،
با ديدگانم
پيوند مىزنم
تا پلى از اعتماد بسازم
به هستى سوگند
كه هستيم را
در راه هستى دادن
نثار خواهم كرد
هستيم را
در راه هستى دادن
نثار خواهم كرد
«وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا »
صفايى حائرى، على، تربيت كودك، 1جلد، ليلة القدر - قم، چاپ: اول، 1386 ه.ش.
کتاب بررسى/ ع ص /ص : 31
من كسانى را سراغ دارم كه به خاطر پافشارى معلم تعليمات دينى، با آن كه زمينه ى مذهبى داشتند، به بى بند و بارى رو آوردند. آن عملى كه در شناخت و علاقه ى ما ريشه ندارد، جز سنگينى و خستگى و وازدگى و نفرت، ثمرى نخواهد داد.
حضرت در ابتداى حكمت، د مى فرمايند: «النَّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِىٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ »؛ مردم سه گروهند: معلم، متعلم و آدمهاى پرت و خالى كه به دنبال هر صدايى مىروند. از دست رفته هايى كه به هر سمتى كشيده مى شوند.
«لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ»؛ آگاه نشده اند. «وَلَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ»؛ تكيه گاه محكمى ندارند؛ چون آدمى وقتى كه در خودش و در معرفت و آگاهى و ذهنيتش پناهى نداشت، طبيعتاً در دلش هم پناهگاهى ندارد. آدمى كه در ذهنيتش پناهگاه نگرفت، احساس او، انگيزه هاى او و توانمندى هاى باطنى او هم، ركن وثيق او نخواهند شد. تو با چه علمى مى خواهى احساست را سر پا نگه دارى؟ با چه ترسى با چه حبّى مى خواهى حركت كنى؟ در حالى كه علم به جمال و كمال پيدا نكردهاى با چه چيزى مى خواهى پناهگاه خودت را داشته باشى؟
خط انتقال معارف، ع ص/ ص: 28