سفر اخیر بلینکن و هوکشتاین به منطقه، کاملاً انتخاباتی بود.
هدف اصلی آنها، نمایش تلاش برای آتشبس در منطقه و ارائه آن به پایگاه رای مسلمانان آمریکا بود.
هدف بعدی اطمینان از نزدن تاسیسات نفتی و هستهای ایران بود تا جنگ فراگیر رخ ندهد و البته این نیز در چارچوب انتخابات آمریکا نیز قابل فهم است.
البته هوکشتاین یک هدف دیگر نیز داشت و آن آخرین استفاده از فرصت سیاسی برای تسلیم حزبالله بود: ارائه ۱۷۰۱ پلاس که عملاً به معنای بازگشت استعمار به لبنان بود و با رد قاطع بری مواجه شد: آنچه دشمن نتوانسته در میدان به دست آورد، در مذاکره به دست نخواهد آورد.
این سفر هوکشتاین به لبنان و طرح خواستههایی که داشت، بسیار شبیه به همان سفر کاندولیزا رایس به بیروت در ابتدای جنگ ۳۳ روزه و سفر وی به دمشق پس از سقوط صدام بود.
حزبالله عقیده دارد که با حملات کیفی به عمق اشغالگر در روزهای آتی، دشمن نیز از درخت پایین آمده و خود به دنبال آتشبس در غزه و لبنان خواهد بود.
ماموریت هوکشتاین نیز به پایان رسید زیرا در صورت تغییر دولت که دیگر وی وجود نداشته و البته خودش گفته که حتی در صورت پیروزی دموکراتها دیگر کار نخواهد کرد و بزودی مشاور یک شرکت آمریکایی در امارات خواهد شد. وی البته شریک خونهای بسیاری از جمله شهید فواد شکر است.
@Muhallel
یکی از راه های تحلیل وضعیت، بحث اهرم فشارها بر نتانیاهو است.
اکنون سوال این است که نتانیاهو چرا باید جنایات را متوقف کند وقتی نهایت کنش در جهان، برگزاری اجلاس و صدور بیانیه محکومیت است، مخالف داخلی خاصی ندارد و اکثر تلفاتش را نیز از شهرک نشینان پنهان میکند؟ آمریکا نیز به دلیل انتخابات به اسرائیل نیاز دارد پس به اکثر تصمیماتش چراغ سبز میدهد.
در غیاب اهرم فشار موثر، این مقاومت است که به تنهایی باید دشمن را متوقف کند؛ مهم ترین راه نیز ایجاد هزینه و خونین کردن فرسایش برای دشمن است.
از این رو مقاومت عقیده دارد که اگر بتواند با خرید زمان جهت بازسازی خود، همزمان هزینه را برای ارتش در جنوب و برای شهرک نشینان در عمق اراضی اشغالی افزایش دهد، به مرور دشمن نیز دست از بلندپروازی برداشته و درخواست آتش بس خواهد کرد. در این بین، ورود جدی تر یک ضلع سوم به نام عراق، میتواند رژیم را عملاً در سه عرصه درگیر ساخته و هزینه های بخش دوم را افزایش دهد.
@Muhallel
اگر بپرسند بزرگترین درس حمله رژیم که به نوعی اولین تست گرم جدی پدافند ما نیز بود، چیست، بدون شک پاسخ این است: میزان تاثیرگذاری توپ ۲۳ م.م ساخت داخل بعضاً از S300 و S200ها بیشتر بود. البته اینجا به مانند سوریه نیست که کنترل این سامانهها در دست روسها باشد بلکه بحث، کارایی این سامانههاست.
@Muhallel
در هرگونه پاسخ، صنایع نظامی رژیم صهیونیستی علیالخصوص رافائل و البیت، سامانههای پدافندی، علیالخصوص تادهای جدید در نقب(آمریکا باید تاوان دهد) و توان هوایی رژیم علیالخصوص در نواتیم و حاتزاریم بخشی از بانک اهداف است. نقطهزنی و آسیب سنگین به اهداف اینبار اهمیت بیشتری دارد. کشور مجاور شمالی باید پاسخگو شود.
@Muhallel
خلاقیت و نوآوری تاکتیکی؛ تغییر و ترکیب راهبردی
جمهوری اسلامی ایران اکنون صرفاً به دنبال پاسخ به حمله بامداد شنبه نیست.
هدف، بازتنظیم و تغییر اساسی محاسبات راهبردی رژیم صهیونیستی در خصوص حمله به ایران است تا بازدارندگی کشور ارتقاء یافته و از تجاوزات آتی جلوگیری شود.
این نیاز به تحمیل هزینهای بالاتر بر رژیم است بنابراین باید کاری فراتر از یک پاسخ صورت گیرد تا حداکثر تاثیرمحوری را داشته باشد.
روزهای آتی، عرصه تنگتر کردن حلقه فشار است.
عملیاتهایی که ویژگی اصلی آن خلاقیت، ابتکار و نوآوری در ضربه با یکسری تغییرات و ترکیبات راهبردی است. هدف، تغییر محاسبات استراتژیک اسرائیل خواهد بود.
@Muhallel
این روزها هر کس در دنیا که اندک ارتباطی با تلآویو گرفته یا از آن بازدید میکند، یک حرف و برداشت مشترک دارد: نتانیاهو فقط به تداوم و تعمیق جنایت فکر میکند. تنها راه پایین آوردن وی از درخت، استواری حزبالله در جنوب، غرق کردن ارتش اشغالگر در شن جنوب لبنان و افزایش هزینه و آوارگی ساکنان شمال است. دلیلشان چیست؟ هر وقت به نتانیاهو میگویند اگر اینگونه شد چه؟ آثار نگرانی و ضعف را در وی میبینند. این عین مشاهدات یک هیئت روس است که اخیراً از تلآویو بازگشتهاند.
@Muhallel