روز سهشنبه، ۴ آذر، دادستانی ترکیه اعلام کرد که میت یک هسته جاسوسی وابسته به سرویس امارات را در استانبول متلاشی کرده است. هر چند بعدا دادستانی در اصلاحیهای، نام امارات را حذف کرد اما تنها ۴۸ ساعت بعد از آن، حمله به میدان گازی کورمور سلیمانیه که توسط دو شرکت اماراتی دانا گاز(وابسته به کرسنت) و نفت هلال اداره میشود رخ داد. مدتی بعد دو منبع یکی در دستگاه امنیتی عراق و یک منبع اسرائیلی، ترکیه را متهم به انجام این حمله کردند. در تقسیم کارهای کلیتر، موساد جهت حفظ پیوستگی منطقه ای خود از ظرفیتهای امارات به طور گستردهای بهره برداری میکند. رقابت میان ابراهیم کالین و طحنون بن زاید بسیار جالب است و با حفظ دید به صحنه بزرگتر نبرد، باید دید به کجا کشیده خواهد شد.
@Muhallel
از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شده، وی بارها ددلاینهای زمانی متعدد را برای به نتیجه رساندن چندین پرونده تعیین کرده است که یا به کلی بینتیجه بوده و یا صرفا برخی مراحل آن اجرا شده است. اکنون نیز تحرکات آمریکاییها در عرصههای سیاسی و نظامی و امنیتی نشان میدهد که کاخ سفید میخواهد تا پایان سال میلادی، همزمان چند پرونده را تعیین تکلیف کند:
۱. تسلط بر ونزوئلا
۲. انعقاد طرح ۲۸ ماده ای در اوکراین
۳. آغاز اجرای مرحله دوم طرح ترامپ در غزه
۴. رسیدن لبنان به نقاطی مشخص ( تکمیل خلع سلاح در جنوب، آغاز فرایند تطبیع، تدوین جدول زمانی خلع سلاح سراسری، بیانیه یا تایید ترک تنش و سلاح حزب الله)
۵. توافق دمشق و SDF
۶. توافق امنیتی دمشق و تلآویو
همانطور که گفته شد، بسیار بعید است که با وجود متغیرهای معارض با خواستههای واشینگتن و نوع مدیریت ترامپ در پروندههای سیاست خارجی، همه این اهداف تا هفته دوم دی محقق گردد.
@Muhallel
فارغ از اعلام تصمیم بغداد، اما این یک مطلب مهم است که باید به آن توجه کرد و آن ضرورت عدم ذوق زدگی نسبت به نتایج انتخابات عراق است. این نتایج نکات مثبتی داشت اما متاسفانه برخی آن را مستمسک قرار داده و با ذوق زدگی و عدم درسگیری از گذشته، خود را پذیرای غافلگیری های جدید کردند! در عبور از مواضع جدید برخی، وقتی یک رهبر بزرگ اطار رسماً صحبت از خلع سلاح میکند و یک گروه از حضور در فرایند تشکیل دولت محروم میشود(با تصمیم جمعی سران اطار)، شیخ کعبی به این فرایند اعتراض کرده و حتی صحبتهای او پخش نمیشود این یعنی هیچ جایی برای ذوق زدگی وجود ندارد، هر چند همه این موارد به معنای شکست و سرخوردگی هم نیست بلکه باید همه چیز را جدی گرفت و دانست که پرونده عراق از حیث پیچیدگیها ذاتاً هیچ شباهتی به لبنان، سوریه، یمن، فلسطین و ... ندارد.
@Muhallel
مُحَلِّل
دو رویداد امنیتی قابل توجه در غزه طی ساعات اخیر پس از آتش بس: اول. تغییر جهت شاباک و آمان در حوزه جم
ساعاتی پیش یاسر ابوشباب، فرماندهی مزدوران در رفح و نوار غزه در یک عملیات کیفی به هلاکت رسید. ابوشباب از مدتها قبل تحت تعقیب نیروهای حماس بود و نیروهای امنیت از جمله المجد و رادع از چندین ماه پیش یک برنامه جامع امنیتی را برای مقابله آغاز کرده بودند، با توجه به اینکه سایر گروه های مزدور نیز به نوعی به تبعیت و بر اساس ابوشباب ایجاد شدند، کشته شدن وی ضربه ای به کل مزدوران در نوار است. این عملیات و عملیات روز گذشته ۳ رزمنده فلسطینی از تونلهای رفح نشان دهنده روند بازیابی قدرت مقاومت فلسطین بوده و به معنای ممانعت مقاومت از شکلگیری نظم مطلوب تل آویو در نوار است. و لله الحمد
@Muhallel
مُحَلِّل
از رویکردهای تشدیدشونده رژیم در نوار غزه، گسترش مزدوران محلی غالباً توسط یاسر ابوشباب و پخش به نقاط
با این تصویر به نظر می رسد عملیات حذف ابوشباب توسط رادع اجرا شده است. بعدا بیشتر درباره این نیرو خواهیم گفت.
@Muhallel
یاسر ابوشباب در ۴ دسامبر یا ۱۳ آذر کشته شد. جالب است که دقیقا در ۴ دسامبر یا ۱۳ آذر ۱۳۹۶ نیز علی عبدالله صالح رئیس جمهور اسبق یمن که مدتی با انصارالله همکاری داشت اما بزودی با خیانتی به سوی ائتلاف عربی غش کرد و حتی به دنبال طراحی کودتا در صنعا بود نیز هنگام فرار از صنعا کشته شد. این باعث شده تا برخی کاربران عربی از تاریخ ۴ دسامبر به عنوان روز تاوان پس دادن خائنان یاد کنند.
@Muhallel
مُحَلِّل
سه نکته مهم را باید مطمح نظر قرار داد: ۱. میان سنتکام(پنتاگون) و تیم توماس باراک اختلافات تاکتیکی
سمت اصلی توماس باراک، سفیر ایالات متحده در ترکیه است. وی از دوستان تقریبا نزدیک ترامپ به شمار می رود، به دلیل ارتباط میان ترکیه و سوریه، ترامپ وی را مامور به پیشبرد پرونده سوریه کرد اما اتصال پرونده لبنان به سوریه در قالب شامات و همچنین عملکرد منفی مورگان اورتگاس در لبنان، پرونده این کشور نیز به کار وی افزوده شد. اما وی در تحقق اهداف ترامپ در سوریه (توافق دمشق و SDF + عادیسازی با اسرائیل) شکست خورد و همین موضوع در لبنان نیز خود را نشان داد. از این رو مجددا نقش اورتگاس در لبنان پررنگ و پرونده رسما به میشل عیسی واگذار شد و اکنون شاهدیم که باراک در زمینههای عراق و ایران نیز اظهار نظر میکند که نشانهای از فرار رو به جلوی او در زمین رسانه جهت پوشش شکستهای خود در تحقق اهداف کاخ سفید دانست.
@Muhallel
با وجودی که من با خود عهد کردم تا در خصوص مسائل داخلی چیزی ننویسم اما یکسری مسائل از حد خود خارج شده است. وزارت راه و شهرسازی وزارتخانهای است که بار مهم توسعه زیرساختی و حمل و نقل کشور بر عهده آن است، چه اگر خطوط هوایی و دریایی و زمینی مدنظر در جایگاه ژئواستراتژیک ایران تکمیل شود، بخش مهمی از جانمایی ایران در نظم جدید جهانی تکمیل میشود پس مهمترین نیاز چنین وزارتخانهای ثبات و طراحی بلند مدت است. اکنون اما یک سال و نیم است که جز خبر استعفا، برکناری یا تغییر مدیران خبر خاص دیگری از وزارتخانه راه بیرون نمیآید و عملا عمر هر مدیر در این وزارتخانه به کمتر از ۶ ماه یا ۱ سال رسیده است. آش وزارتخانههای راه و کار (خصوصا راه) بیش از بقیه شور شده و باید هر چه زودتر فکری شود.
پ.ن: این نوشته له یا علیه جناب پورفرزانه یا کاپیتان شیرودی نیست و صرفاً اشاره به بیثباتی مدیریتی خانم صادق دارد.
@Muhallel
دو الزام راهبردی در لبنان
اکنون شاید به جز دو مورد زیر هیچ چیزی در عرصه لبنان مهم تر نباشد:
اول. مسئله آوارگان: در عبور از بازسازی حزبالله، وقوع جنگی جدید، جامعه شیعه لبنان را به شدت تهدید خواهد کرد. مهم ترین موضوع نیز آوارگی است. پیش از این، در صورت آوارگی شیعیان جنوب، ضاحیه، بقاع، بعلبک یا هرمل و از همه مهمتر سوریه، گزینههای اسکان موقت آوارگان بودند. اکنون اما یقیناً خط اول جنگ در مناطق بقاع بوده و سوریه نیز فعلاً مسدود است. مهاجرت به مناطق سنی و مسیحی نشین هم هر چند راهکار است اما رژیم در جنگ ۶۶ روزه متوجه این قضیه شد و با هدف قرار دادن مناطق سنی و مسیحی نشین به دلیل حضور آوارگان شیعه، فشار شدیدی را بر بیروت وارد ساخت. از این رو باید فکری به حال این قضیه کرد. تلاش برای عدم وقوع یا تعویق جنگ، یک راهکار کوتاه مدت است.
دوم. ورود سراسری جبهه مقاومت در صورت جنگ در لبنان: شاید یکی از جاریترین بحثهای کنونی در نقاط مختلف ایران و منطقه، بحث ورود یا عدم ورود محور در صورت حمله به لبنان (سناریوی وقوع جنگ گسترده) است. با این حال مشخص شد که به دلیلی که در بالا ذکر شد و همچنین لزوم توقف ماشین جنگی رژیم در یک نقطه، اینبار محور عزم خود را جزم کرده و وارد نبردی تمام عیار (و نه نبرد پشتیبانی) شود، امری که دشواری و پیچیدگی آن واضح است اما وضعیت پس از آن در صورت سکون یا پشتیبانی صرف، دشوارتر است.
@Muhallel