eitaa logo
شعرام
28.3هزار دنبال‌کننده
355 عکس
3 ویدیو
0 فایل
شعرایی کـه دوستشون دارم :)🌱 تبلیغات: @Tablighatmp
مشاهده در ایتا
دانلود
دیشب از عشق تو خود را به خدا پس دادم کـــاش قبـــل از تو مرا آخرتی رخ مــی‌داد
‌‌ ‌اگــرچه دلخورم از تو اگرچه دلگیرم بیا ببین که برایت چگونه می‌میرم💔 ‌‌
دنــیای بـــدون عشـــقِ تو دنــیا نیست رویــای بــدون بــودنــت رویــا نیست ای کـــاش کـــسی حرف مرا می‌فهمید من بی تو تو بی من بخدا زیبا نیست
نگاه تو برای من دعاست مرا دعا کن :))♥️
هر کس‌ صدایم‌ زد به‌‌جز تو ؛ پاسخش "هان" بود اصلاً  تلفظ کردنِ "جان" با تو می‌چسبد...
از کمـــرگاه چـــلّــه‌ها رفتنـــد از پـــیِ تیـــــر‌ها نباید گشــت چشم بردار علیـرضا بس کن! از کمان رفته برنخواهد گشت
‌هزار مرتبه خواندم دعا میان قنوت خدا کند که نباشد کسی دچار کسی...!
_
کس را به خلوتِ دلِ من جز تو راه نیست این در به روی غیرِ تو پیوسته بسته باد...
شاید این ماه نه شایدم این فصل نه :)!
مجــنـونــم و آزرده‌ام از لیـلــی‌ها خیلی دلِ من گرفته از خیلــی‌ها
چنان چسبانده‌ام هر تکه از دل را به یکدیگر که کم کم می‌شوم بعد از غم تو آدم دیگر
_
غمت حسابِ مرا -آه- بی‌حساب رسید ... حسابِ آهِ من ای دوست،‌ با خداوند است!
انــدازه‌ی وســـعتِ دمـــاونــدی غم هر لحظه به زندگـیم می‌خندی غم از این سفر تازه که رفتی ای عشق سوغات برای من چه آوردی؟ غم؟
فریب سایه مخور کآفتاب در پیش است...
_
نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت دیوانه‌ شد از طرز نگاهت قلـَم انداخت ‌‌
بـی‌من چـگونه مـی‌گــذرد روزگـار تو؟! بی‌تو تمام هفتهٔ من عصر جمعه است
بـایـــد که درون سـیــنه رازت بکنند منـع و قدغــن، غیــرم‍ُـجـازت بکنند ای عشق! تو یک کادوی خالی هستی می‌ترسم از آن روز که بازت بکنند
تو را آنگونه می‌خواهم که باغی باغبانش را شبیه مادر پیری که می بوسد جوانش را
_
باید شبیه مردم هم عصر خود شوم صورتگر؛ نقاب چه داری برای من ...؟
به قول سهراب سپهری : گاه باید روئید ، از پسِ آن باران گاه باید خندید ، بر غمی بی‌ پایان ⛅️🌱💚 ꧇)!'
_کجا رویم از این عالم خراب؟
چنان گرفته تو را این وجود پیچکی‌ام که گویی از تو جدا نه، که با تو من یکی‌ام
_
اندازه‌ی یک جــهان، خــرابم امـشب غرقِ غــم و درگــیر عــذابم امشب ای عشق برو که بعدِ عمری تشویش تصمــیم گــرفته‌ام بـخوابم امشب
طرحی از زلف تو دیشب به سرم کرد خطور صبح با هر که سخن رفت، پریشان گفتم...