سفر به خیر گُلِ من! که میروی با باد
ز دیده میروی امّا نمیروی از یــاد
#حسین_منزوی
هراس از باد هجرانی نداری؟ وصل میپرسد
و از عاشق، جوابِ هرچه باداباد! میآید...!
#حسین_منزوی
من و تو آن دو خطیم آری، موازیان به ناچاری
که هردو باورمان زآغاز، به یکدگر نرسیدن بود
#حسین_منزوى
کجاست بارشی از ابرِ مهربانِ صدایت؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمههایت
#حسین_منزوی
با من بمان و سایهی مهر از سرم مگیر
من زندهام به مهر تو ای مهربانِ من :)
#حسین_منزوی
صبح است و گُل در آینه بیدار میشود
خورشید در نگاهِ تو تکرار میشود🌸:)
#حسین_منزوی
انگار با تمامِ جهان وصل میشوم ،
در لحظهای که میکِشَمَت تنگ در بغل :))
#حسین_منزوی
برای دیدنِ آن خوب، آن خجستهٔ مطلوب
چقدر باید از این روزهای بد، بشمارم ؟
#حسین_منزوی
دگر به دلهره و شک نخواهم اندیشید
تویی که نقطه پایان اضطراب منی ...
#حسین_منزوی
شعرام
🌱🤍
دلم هوای تو دارد، هوای زمزمهات
بخوان که جاریِ آوازِ جويبار تویی
برای من، تو زمانی، نه روز و شب، آری
که ديگران گذرانند و ماندگار تویی
#حسین_منزوی
من زخمِ مهلکی به دلم هست و بارها
مرهم نهاده دست تو، زخم مرا، رفیق🤍:)
#حسین_منزوی
کتاب عمر ورق خورد بار دیگر و با تو
به عاشقانهترین فصلِ این کتاب رسیدم ...
#حسین_منزوی
انگار با تمامِ جهان وصل میشوم ...
در لحظهای که میکِشَمت تنگ در بغل
#حسین_منزوی
بَـرای آن که نَگویَنـد «جُسـتـهایم و نَبـود»
تو آنکه جُسته و پِیداش کردهام، آن باش..!
#حسین_منزوی
دلم گرفته برایت، زبان سادهٔ عشق است
سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت
#حسین_منزوی
دردم دهی به فصلی، درمان کنی به وصلی ...
ماندم که بر چه اصلی، درد و دوایم از توست
#حسین_منزوی
مرا ندیـده بگیـرید و بگـذریـد از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من
#حسین_منزوی