eitaa logo
طلوع فکر و اندیشه
665 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
745 ویدیو
22 فایل
ارتباط با نویسنده کانال : @Musa1364 تا بنده نباشی تابنده نباشی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 تأثیرات مثبت و منفی حضور تعداد زیاد بانک در شهرها وجود تعداد زیادی بانک در یک شهر می‌تواند نشان‌دهنده عواملی باشد که به ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی و توسعه‌ای آن شهر مربوط است. نخستین دلیل، رونق اقتصادی است. حضور بانک‌ها معمولاً در شهرهایی با فعالیت اقتصادی بالا و گردش مالی گسترده متمرکز است. این بانک‌ها با تسهیل دریافت وام، سرمایه‌گذاری و مدیریت نقدینگی به کسب‌وکارها و افراد کمک می‌کنند. بنابراین، افزایش تعداد بانک‌ها می‌تواند نمایانگر فرصت‌های اقتصادی متعدد و فعالیت‌های تجاری گسترده در شهر باشد که نشان‌دهنده رشد و توسعه آن است. از نظر اجتماعی، وجود بانک‌های متعدد می‌تواند نشان‌دهنده تمرکز جمعیت و نیاز بیشتر به خدمات مالی باشد. در شهرهای بزرگتر که جمعیت بالاتری دارند، مردم به خدمات مالی متنوع‌تری نیازمند هستند. بانک‌ها این امکان را برای افراد فراهم می‌کنند که به راحتی به خدماتی چون حساب‌های بانکی، دستگاه‌های خودپرداز و خدمات دیجیتال دسترسی داشته باشند. علاوه بر این، این امر می‌تواند به ارتقای سطح فرهنگ مالی و افزایش تمایل مردم به استفاده از خدمات بانکی کمک کند، که خود می‌تواند نشانه‌ای از رشد آگاهی مالی در جامعه باشد. پس برخی ها نگویند : مردم ایران فقیر و مسکین اند! با این حال ، افزایش تعداد بانک‌ها ، مثلا امروز زنجان بودم در یک خیابان فقط بیش از 35 بانک با ساختمان های عریض و طویل و بسیار مجلل را دیدم که ممکن است وجود این حجم از بانک ها تبعات منفی از جمله ایجاد تورم نیز داشته باشد. همین طور رقابت شدید بین بانک‌ها می‌تواند منجر به اشباع بازار و ایجاد رقابت ناسالم شود. این وضعیت ممکن است بانک‌ها را مجبور به کاهش سودآوری یا ارائه تسهیلات پر خطر کند که در نهایت می‌تواند ثبات اقتصادی شهر را تهدید کند. همچنین، تمرکز زیاد بانک‌ها در یک شهر ممکن است موجب کاهش منابع برای سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌های ضروری مانند آموزش، بهداشت یا حمل‌ونقل شود. این امر می‌تواند منجر به عدم تعادل در توسعه شهری و نادیده گرفتن نیازهای اساسی مردم شود. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۵ دی ۱۴۰۳
🔴 دولت محترم : رفع فیلتر یا فرار از اولویت‌ها؟! رفع فیلتر واتساپ و گوگل‌پلی، در ظاهر یک اقدام مثبت است که می‌تواند مشکلات ارتباطی بخشی از مردم و کسب‌وکارها را کاهش دهد، اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا مشکل اساسی کشور صرفاً دسترسی به چند پلتفرم خارجی است؟ مسئله بزرگ‌تر، بی‌توجهی به اولویت‌هایی است که از مدت‌ها پیش باید جدی گرفته می‌شد. دستور رهبر انقلاب برای ایجاد شبکه ملی اطلاعات یکی از مهم‌ترین راهبردهای کشور بود که می‌توانست استقلال سایبری و امنیت اطلاعات را تضمین کند. با وجود این، رفع فیلتر بدون توجه به تحقق این زیرساخت، بیشتر به نوعی بازگشت به وابستگی تعبیر می‌شود. ما همچنان نیازمند بستری امن، بومی و پایدار هستیم که بتواند جایگزین واقعی پلتفرم‌های خارجی باشد. رفع فیلتر هرچند در کوتاه‌مدت ممکن است رضایت نسبی ایجاد کند، اما در درازمدت به استقلال کشور کمکی نمی‌کند. از سوی دیگر، در شرایطی که تورم، گرانی، و فشار اقتصادی زندگی مردم را دشوار کرده است، اولویت دولت و نهادهای تصمیم‌گیر چه باید باشد؟ آیا بهتر نیست همان‌طور که شورای عالی فضای مجازی با سرعت برای رفع فیلتر تصمیم‌گیری کرد، شورای اقتصادی دولت هم تشکیل جلسه بدهد و برای مهار تورم و ثبات اقتصادی راه‌حلی بیابد؟ مشکلات اصلی کشور مربوط به فیلتر دلاری و مشکلات نظام مالی است، نه صرفاً محدودیت‌های اینترنتی. ✅ این اقدامات، هرچند در ظاهر خوشایند هستند، اما وقتی در کنار ده‌ها اولویت مغفول‌مانده قرار می‌گیرند، بیشتر شبیه به یک مُسکن موقتی‌اند تا یک درمان واقعی. باید به یاد داشت که مردم انتظار دارند مشکلات اساسی زندگی‌شان، از معیشت گرفته تا امنیت سایبری، به‌صورت ریشه‌ای حل شود، نه اینکه با تصمیمات سطحی، توجه‌ها از مسائل کلیدی منحرف شود. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۵ دی ۱۴۰۳
🔵 علم، چراغی برای خدمت نه ابزاری برای سود علم، نه تنها وسیله‌ای برای شناخت حقیقت و گشودن درهای بسته ذهنی است، بلکه امانتی است الهی که باید در مسیر خدمت به انسان‌ها و بهبود جامعه به کار گرفته شود. زمانی که علم به سلاحی برای قدرت‌طلبی و منافع شخصی بدل شود، رنگ و بوی اخلاص از آن رخت می‌بندد. اخلاص در علم، یعنی اینکه دانسته‌ها و مهارت‌های خود را نه به قیمت گزاف، بلکه به نیت خدمت به خلق خدا و رضای الهی عرضه کنیم. بی‌شک، طلب روزی حلال و تلاش برای تأمین معیشت یک اصل انسانی و اسلامی است، اما زمانی که علم به بهای گران‌فروشی و در برابر مال و مقام قرار گیرد، معنای اصلی آن از بین می‌رود. برای یک عالم و دانشمند، دریافت وجه به میزان ضروری برای تأمین زندگی، نه تنها موجه است، بلکه امری طبیعی و ضروری به شمار می‌آید. اما آنچه که مهم است، این است که این دریافت نباید به نوعی باشد که ارزش و حقیقت علم فدای کسب سود مادی گردد. آنچه که در این میان فراموش می‌شود، رضای خداوند است که باید بالاتر از همه منافع دنیوی قرار گیرد. اخلاص در علم، یعنی اینکه عالم، زمانی که در مقام تدریس، آموزش و انتقال دانش قرار می‌گیرد، هدفش تنها تعالی انسان‌ها و رساندن آن‌ها به حقیقت باشد، نه انگیزه‌های مادی و ظاهری. علم، همچون چراغی است که باید روشن‌کننده مسیر دیگران باشد و نه ابزاری برای اندوختن مال و قدرت. بسیاری از بزرگ‌ترین علمای تاریخ، علم خود را نه به قیمت گزاف فروختند و نه آن را به ابزار رقابت‌های مادی تبدیل کردند. بلکه آن‌ها علم را به عنوان یک امانت الهی دانسته و آن را در مسیر رفاه و تعالی جامعه به کار گرفتند. کسانی که علم را با اخلاص به دیگران منتقل کردند، نه تنها از لحاظ معنوی بهره‌مند شدند، بلکه دنیای خود را نیز آباد ساختند. ✅ بنابراین ، اخلاص در علم به این معناست که فردی که به علم مسلط است، باید در قبال آن احساس مسئولیت کند، همانطور که پیامبر اسلام (ص) فرمود: علم مال خداست، بنابراین آن را در راه خدا به دیگران ببخشید. در این راه، بیش از همه، روحیه خدمت‌گزاری و نیت خالص برای ارتقای انسان‌ها اهمیت دارد. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۶ دی ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آهای تاریخ‌نویس، پزشکیان را هم بنویس ! بنویس که پزشکیان نیز در دفتر روزگار ماندگار شد، اما نه به دلیل عملکرد درخشان، بلکه به خاطر لغزش‌ها و گفته‌های نسنجیده‌اش. آیندگان خواهند دانست که او چگونه بی‌تدبیر وارد میدان رقابتی شد که نه نیازی به حضورش بود و نه اثر مثبتی به‌جا گذاشت. چه ضرورتی داشت که در این سن و سال و با ذهنی که دیگر همراهی نمی‌کند، خودت را در معرض قضاوت‌های تند و تیز قرار دهی؟ شاید پیش از انتخابات، آیات را از بر داشتی و بر طبل وحدت می‌کوبیدی، اما بعد از انتخابات، همه‌چیز را از یاد بردی و به کثرتی غافلانه فرو رفتی! این حرکت نه نشانی از شجاعت بود و نه از درایت. تبدیل شدی به سوژه نقدها و تمسخرها. آیا هنوز هم نمی‌خواهید بفهمید، اصلاح‌طلبان؟ آیا هنوز هم گمان می‌کنید که با چهره‌های تکراری و ایده‌های کهنه می‌توان دل مردم را به دست آورد؟ پزشکیان، این اشتباه تو درس عبرتی است. نشانه‌ای برای کسانی که باید بدانند جایگاه سیاست، جای آزمون و خطاهای این‌چنینی نیست. مردم از این نمایش‌های خسته‌کننده عبور کرده‌اند و چشم به ایده‌های نو و نیروهای تازه‌نفس دوخته‌اند. ای اصلاح‌طلب، چرا اصرار داری در گذشته بمانی؟ اگر نمی‌توانی راهی نو بگشایی، لااقل راه را برای دیگران باز کن. پزشکیان، جایگاه تو در تاریخ، بیشتر از آنکه افتخار باشد، هشداری است به همه آنان که می‌خواهند بی‌برنامه به میدان سیاست قدم بگذارند. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۶ دی ۱۴۰۳
🔵 کلماتِ تلخ ، زخمِ نابخشودنی دیروز، شخصی نگاهی سرد و برنده به من انداخت، نگاهی که مثل شمشیری زهرآلود قلبم را شکافت. کلامش با لحنی سنگین و زخمی بر لبانش جاری شد : حاج‌آقا، این همه می‌نویسی... این قلم‌ها هیچ گره‌ای را باز نخواهد کرد. خواهی دید که نه تنها مشکلی را حل نمی‌کنی، بلکه اگر ادامه بدهی، از چشم مردم خواهی افتاد. این شهر کوچک برای تو دیگر جایی نخواهد داشت؛ نه کسی تو را به منبر دعوت خواهد کرد، نه در امور فرهنگی از تو یادی خواهد شد، و نه هیچ جای این شهر به تو محل خواهند گذاشت. هر واژه‌اش همچون تازیانه‌ای بر روح و جانم فرود آمد. احساس کردم کلامش نه از زبان، بلکه از اعماقِ تردیدهای او سرچشمه می‌گرفت، اما چقدر تلخ و کشنده بود. با خود گفتم: مگر نه اینکه قلم سوگند خورده است؟ 👈 مگر نه اینکه خداوند به نوشتن قسم خورده؟ 👉 این کلمات که می‌نویسم، شاید فریاد مظلومی باشد که جایی برای شنیده شدن ندارد، شاید مرهمی باشد بر زخمی که کسی آن را نمی‌بیند. پس چرا این شخص، چنین بی‌رحمانه و تلخ بر باورم زخم می‌زند؟ لبخندی بر لبانم نشاندنم، اما درونم غوغایی بود. آتشی که نه می‌سوخت تا خاموش شود، نه می‌تابید تا روشنی بخشد. در دل گفتم: اگر قلمم نلغزد، شاید روزی این جملات باری از دوش کسی بردارند؛ اما اگر بنویسم و باز هیچ تغییری رخ ندهد، آیا قلمم هم در قعر فراموشی گم خواهد شد؟ شب که شد، صدای او در گوشم تکرار می‌شد. بغضی در گلویم سنگینی می‌کرد. کاغذ را پیش رویم نهادم، اما قلم در دستم لرزید. آیا باید نوشتن را رها کنم؟ یا با هر قطره اشک، این صفحات را پر کنم، به امید روزی که حقیقت این کلمات برای همه آشکار شود؟ خدایا، مگر تو خود نگفتی که هیچ ناله‌ای بی‌پاسخ نمی‌ماند؟ پس آیا این واژه‌ها، ناله‌ای نیستند که از دل برمی‌خیزند؟ مگر این قلم، فریادی از سوی بندگان تو نیست؟ اگر نوشتن را رها کنم، آیا چیزی از من باقی خواهد ماند؟ ⁉️ مطالعه کننده عزیز ، بالاخره بنویسم یا نه ؟؟ پاسخ دهید 👇 @musa1364 ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۶ دی ۱۴۰۳
🔵 قلم، چراغی برای بیداری و روشنگری چقدر دلگرم‌کننده است که بسیاری از عزیزان در پیام‌های محبت‌آمیز خود، با کلماتی آمیخته به عشق و امید، چراغی برای این مسیر پرچالش روشن کرده‌اند. این پیام‌ها که همچون نسیمی دلنواز، بر دل و جان می‌نشینند، با تشویق و دلداری، مرا به ادامه این راه پر از سنگلاخ و فراز و نشیب دعوت کرده‌اند. آن‌ها خواسته‌اند که 👈 در برابر سنگ‌اندازان ، بی‌اعتنا بایستم و قلم روشنگر را از حرکت باز ندارم. آری، نوشتن معجزه‌ای است؛ پنجره‌ای که از آن می‌توان به کمبودها و نواقص نگریست و راهی برای اصلاح آن‌ها یافت. با نوشتن می‌توان دانه‌های دانش را در دل کاشت و به درختی تناور از خرد و آگاهی رسید. قلم، ابزاری است که می‌تواند خفتگان را بیدار کند، فریادی باشد در سکوت، و مسیری تازه در سیاست‌ورزی و اندیشه‌سازی بگشاید. نوشتن، همان جادویی است که می‌تواند روشنایی را به دل تاریکی‌ها ببرد؛ پلی است میان امروز و آینده‌ای که در آن آگاهی، عشق، و امید جاری است. پس باید نوشت، باید ادامه داد، و باید ایمان داشت که هر کلمه می‌تواند معجزه‌ای خلق کند. این مسیر، هرچند سنگلاخ، اما به مقصدی سرشار از نور و حقیقت خواهد رسید. بعون الله تعالی. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۶ دی ۱۴۰۳
🔵 بیداری غیرت ؛ امتحان عشق و مسئولیت مردان در جامعه امروزی مرد، ستون خانواده است؛ سنگری که باید پناهگاهی امن برای همسر و فرزندانش باشد. اما چه شد که برخی از مردان ما چشم بر مسئولیت‌های خود بستند و به بهانه‌های مختلف، از حریم خانواده غافل شدند؟ آیا می‌توان پذیرفت که مردی، به‌عنوان حافظ ناموس، بی‌تفاوت به آنچه بر خانواده‌اش می‌گذرد، سکوت کند؟ دختران و زنان خود را با لباس های زننده و نیمه عریان به خیابان‌ها بفرستد؟!! حجاب، پیش از آنکه مسئله‌ای اجتماعی باشد، نشانه‌ای از شرف و غیرت مردان است. وقتی زنی از خانه‌اش بیرون می‌رود، با او نه‌تنها هویت خودش که شرافت خانواده‌اش نیز دیده می‌شود. چگونه می‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که بی‌حجابی و ولنگاری، دیوارهای اعتماد و احترام در یک خانواده را فرومی‌ریزد؟ مردانی که امروز به بهانه مخالفت با نظام یا هر توجیه دیگری، اجازه می‌دهند ناموسشان در معرض نگاه‌های بیگانه قرار گیرد، آیا هرگز به عواقب آن اندیشیده‌اند؟ آیا به راستی آزادی در رها کردن مسئولیت‌های اخلاقی معنا پیدا می‌کند؟ آزادی حقیقی آنجاست که زن در سایه غیرت مرد، احساس امنیت و کرامت کند، نه آنکه در کوچه و خیابان، به تماشای هویت و ارزش‌های او بنشینند. تاریخ، پر از مردانی است که جان خود را فدا کردند تا از حریم خانواده‌شان حفاظت کنند. آیا امروز غیرت مردان ما باید این‌گونه به خواب رود که نه‌تنها از ناموس خود دفاع نکنند، بلکه بی‌تفاوت به هجوم بی‌فرهنگی، دست روی دست بگذارند؟ مرد، وقتی مرد است که برای خانواده‌اش ایستادگی کند، که اگر این نباشد، دیگر چه چیزی از مردانگی باقی خواهد ماند؟ این روزها، بیش از هر زمان دیگری، نیاز داریم مردانی برخیزند که وجدان‌های خفته را بیدار کنند. مردانی که با عشق و احترام، خانواده‌هایشان را به ارزش‌های اخلاقی دعوت کنند و نشان دهند که کرامت زن، نه در نگاه دیگران، بلکه در حجاب و عفت اوست. مردانی که بگویند آزادی زن، در آزادی از نگاه‌های هوس‌آلود است، نه در رهایی از پوششی که او را همچون گوهری ارزشمند نگاه می‌دارد. ✅ بیدار شویم، پیش از آنکه دیر شود. بی‌حجابی، تنها یک انتخاب شخصی نیست؛ زخمی است بر پیکر اخلاق و فرهنگ جامعه. مردان باید دوباره جایگاه خود را بازیابند؛ جایگاهی که نه با فریاد، که با عشق و مسئولیت به دست می‌آید. خانواده، مقدس‌ترین امانت است؛ آن را به بازیچه‌ی زمانه نسپاریم. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۷ دی ۱۴۰۳
جهت تشویق فعالیت های فرهنگی و حمایت از مروجین و فعالان فرهنگی 👇👇 6063731057889736 ارسال رسید 👇👇 @musa1364 09193531656
۷ دی ۱۴۰۳
🔵 یکی از بزرگواران در گفتگو مطرح کرد که فقر مالی باعث گسترش بدحجابی شده است. بنده نظر ایشان را این‌گونه تحلیل کردم : 👇👇 فقر مالی، گرچه می‌تواند به نحوی بر مسائل اجتماعی و فرهنگی تأثیر بگذارد، اما این ادعا که بدحجابی به صورت کلی نتیجه فقر مالی است، نیاز به بررسی و نهایتاً اشکال‌گیری دارد. واقعیت این است که در جامعه ما، بسیاری از زنان و خانواده‌های کم‌درآمد و پایین‌شهری، حتی در شرایط سخت مالی، پایبند به حجاب و ارزش‌های دینی و فرهنگی خود هستند. از سوی دیگر، بدحجابی و گرایش به ظاهرنمایی اغلب در مناطقی مشاهده می‌شود که افراد از تمکن مالی و ثروت بیشتری برخوردارند. 🔴 دلایل این مسئله عبارت‌اند از : 👇 _ محرک‌های فرهنگی و رسانه‌ای: تأثیر فضای مجازی و رسانه‌ها که سبک زندگی لوکس و غرب‌گرایانه را ترویج می‌دهند، بیشتر در میان قشر مرفه یا همان بالاشهری‌ها دیده می‌شود. افراد در این گروه‌ها اغلب تلاش می‌کنند با نمایش لباس‌ها و ظاهر گران‌قیمت خود، جایگاه اجتماعی‌شان را به رخ بکشند. _ ارتباط مستقیم با طبقه اجتماعی : تحقیقات نشان داده است که در طبقات پایین‌تر، خانواده‌ها بیشتر به ارزش‌های سنتی و دینی مثل حجاب، نماز و روزه پایبند هستند. در حالی که در طبقات مرفه و بالاشهری‌ها، ارزش‌های مدرن و آزادی‌های فردی به عنوان اولویت مطرح می‌شود. _ رفتارهای نمایشی و پرهزینه: به عنوان نمونه، معمولاً اقشار ثروتمند هستند که به رفتارهایی مانند سگ‌گردانی می‌پردازند و برای آن هزینه‌های گزافی صرف می‌کنند. همچنین، غالباً این افراد بدحجاب و بی‌حجاب هستند که سفرهای تفریحی به ترکیه و دیگر مقاصد مشابه انجام داده و هزینه‌های سنگینی برای این مقاصد صرف می‌کنند. در مقابل، اقشار متوسط و کم‌درآمد با حجاب و وقار، ترجیح می‌دهند به زیارت عتبات عالیات رفته و ارزش‌های معنوی خود را تقویت کنند. _ نگاه اشتباه به آزادی و پیشرفت: برخی افراد تصور می‌کنند که حجاب و رعایت پوشش، محدودکننده است و بی‌حجابی نمادی از پیشرفت و مدرن بودن است. این نگاه معمولاً در مناطقی که دسترسی بیشتری به رفاه مالی و سبک زندگی غربی دارند، بیشتر مشاهده می‌شود. بنابراین، نمی‌توان فقر مالی را به طور مطلق دلیل بدحجابی دانست. اتفاقاً در بسیاری از موارد، کسانی که به ظاهر توجه بیش از حد نشان می‌دهند، هزینه‌های سنگینی برای لباس‌های مد روز و گران‌قیمت می‌پردازند که با مسئله فقر کاملاً در تضاد است. ✅ پس به طور خلاصه، بدحجابی بیشتر ریشه در مسائل فرهنگی، تربیتی و تأثیرات فضای مجازی دارد تا فقر مالی. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۸ دی ۱۴۰۳
🔵 نهم دی ؛ فریاد ملت برای پاسداری از ولایت و شکست فتنه‌گران نهم دی‌ماه یکی از روزهای ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است که به‌عنوان نماد بصیرت، هوشیاری و میثاق امت با ولایت در خاطره جمعی مردم ثبت شده است. این روز نشان‌دهنده اتحاد ملت ایران در دفاع از ارزش‌های انقلاب و ولایت فقیه و پاسخی قاطع به دشمنان داخلی و خارجی بود که قصد خدشه وارد کردن به پایه‌های نظام اسلامی را داشتند. در حماسه نهم دی سال 1388، مردم ایران با حضور میلیونی خود در خیابان‌ها و میادین، نشان دادند که هرگز اجازه نخواهند داد دشمنان با سوءاستفاده از ناآرامی‌ها و اختلافات داخلی، استقلال و هویت ملی را تهدید کنند. این حرکت تاریخی در واقع تبلور پیوند عمیق ملت با آرمان‌های انقلاب و نقش محوری ولایت فقیه بود که نظام اسلامی را از فتنه‌های پیچیده عبور داد. این روز به‌عنوان نمادی از بصیرت و آگاهی ملت ایران شناخته می‌شود، چراکه مردم با درک صحیح از شرایط حساس آن زمان، فارغ از گرایش‌های سیاسی، با وحدت و انسجام ملی، صف خود را از دشمنان جدا کردند. یادآوری این روز اهمیت آگاهی و شناخت صحیح از فتنه‌ها و توطئه‌های دشمن را به ما گوشزد می‌کند؛ امری که همواره در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی اهمیت داشته است. ✅ گرامیداشت این روز نشان‌دهنده اهمیت هوشیاری و بصیرت در حفظ انقلاب و ارزش‌های آن است. حماسه نهم دی در واقع نماد پایداری مردم ایران در دفاع از ولایت و پاسداری از ارزش‌های دینی و ملی است. امروز نیز با توجه به تلاش‌های دشمنان برای ایجاد تفرقه و انحراف افکار عمومی، بزرگداشت این روز می‌تواند به‌عنوان درسی از تاریخ برای تقویت وحدت، آگاهی و مقاومت در برابر توطئه‌ها مورد توجه قرار گیرد. ✍ موسی آقایاری 🆔 @Myidea
۸ دی ۱۴۰۳
🔵 عنوان مناظره : تحلیل روز 9 دی؛ بصیرت یا جنجال؟ مجری: سلام به همه عزیزان حاضر در این مناظره در کانال گلرخ. به مناسبت سالروز 9 دی، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت، میزبان دو تن از عزیزان هستیم که درباره این روز دیدگاه‌های متفاوتی دارند. جناب آقای موسی آقایاری، از طرفداران این روز و حامی نگاه مثبت و انقلابی به آن، و آقای فرامرز، که منتقد جدی این رخداد و آثار آن است. بحث امروز با محوریت اهمیت و پیامدهای 9 دی برگزار می‌شود. اجازه بدهید با جناب آقای آقایاری شروع کنیم. آقایاری (طرفدار): بسم الله الرحمن الرحیم. روز 9 دی یکی از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی است که نشان‌دهنده آگاهی و بصیرت مردم ایران در برابر فتنه‌ای بزرگ بود. این روز نماد ولایتمداری، اتحاد مردم و دفاع از ارزش‌های دینی و انقلابی است. در سال 1388، بعد از ماه‌ها شبهه‌افکنی، تردید و آشوب‌هایی که دشمنان داخلی و خارجی بر کشور تحمیل کردند، مردم با حضوری میلیونی به صحنه آمدند و ثابت کردند که همواره در کنار ولایت فقیه و نظام اسلامی ایستاده‌اند. این حرکت، عمق بصیرت ملت ایران و تعهدشان به اسلام و انقلاب را نشان داد. فرامرز (مخالف): با احترام به نگاه شما، باید گفت که 9 دی به همان اندازه که از نگاه طرفدارانش یک روز بصیرت است، می‌تواند نماد سرکوب صدای مخالفان نیز باشد. آیا هر اعتراضی باید برچسب فتنه بخورد؟ سال 88، اعتراضات به نتایج انتخابات بود، نه به اصل نظام. اما برخوردهای شدید و تبلیغات سنگین، این اعتراضات را به فتنه تبدیل کرد. آیا نمی‌شد به جای دوقطبی‌سازی جامعه و امنیتی کردن فضا، از راه گفتگو به حل مسئله پرداخت؟ به نظرم 9 دی به جای اینکه نماد بصیرت باشد، نماد فرصت‌سوزی در مدیریت اعتراضات اجتماعی است. آقایاری: جناب فرامرز، اعتراض به نتیجه انتخابات در چارچوب قانونی حق هر شهروندی است، اما آنچه در سال 88 رخ داد، فراتر از اعتراض بود. دشمنان خارجی و برخی جریان‌های داخلی با استفاده از فضای ملتهب، به اصول انقلاب و حتی مقدسات دینی حمله کردند. حرمت عاشورا شکسته شد، پرچم امام حسین(ع) به آتش کشیده شد. آیا این‌ها صرفاً اعتراض است؟ 9 دی، واکنش ملت به این هتک حرمت‌ها و اعلام وفاداری به آرمان‌های انقلاب بود. این حضور میلیونی مردم، نشان داد که خط قرمزهای انقلاب برای ملت ایران همچنان اهمیت دارد. فرامرز: اینکه عده‌ای در جریان اعتراضات دچار اشتباه یا تندروی شدند، قابل انکار نیست، اما نباید آن را به تمام معترضان تعمیم داد. اکثریت مردم معترض، هیچ ارتباطی با این رفتارها نداشتند. متأسفانه، 9 دی به ابزاری تبدیل شد تا همه مخالفان سیاسی، حتی آن‌هایی که به‌طور مسالمت‌آمیز اعتراض کردند، تحت فشار قرار گیرند. نتیجه‌اش چه شد؟ شکاف اجتماعی بیشتر، سرکوب صداهای متفاوت، و از دست رفتن اعتماد بخش بزرگی از جامعه. آقایاری : شما می‌گویید شکاف اجتماعی ایجاد شد، اما واقعیت این است که 9 دی موجب انسجام و اتحاد شد. مردم از همه اقشار، با دیدگاه‌های مختلف، فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی، در دفاع از نظام و رهبری به میدان آمدند. این روز، در تاریخ انقلاب به‌عنوان نمادی از وحدت ملی و پاسخی قاطع به دشمنان ثبت شد. اگر مردم احساس می‌کردند که نظام حق آن‌ها را نادیده گرفته، آیا چنین حضوری رخ می‌داد؟ فرامرز : این وحدت ملی که شما می‌گویید، بیشتر یک نمایش از جانب طرفداران نظام بود، نه همه مردم. بخش بزرگی از جامعه، به دلیل سرکوب اعتراضات و نادیده گرفته شدن مطالباتشان، از این روند کنار گذاشته شدند. شما از بصیرت صحبت می‌کنید، اما آیا بصیرت این نیست که صدای مخالف را بشنویم؟ آیا نمی‌شد به جای برچسب فتنه، از مفاهمه و اصلاح استفاده کرد؟ آقایاری: اصلاح و گفتگو وقتی ممکن است که اصل نظام و ارزش‌ها زیر سؤال نرود. در سال 88، مسئله تنها انتخابات نبود؛ برخی افراد و جریان‌ها به بهانه اعتراض، دنبال براندازی و تضعیف ولایت فقیه بودند. وقتی مسئله به اینجا می‌رسد، دیگر جایی برای سازش و گفتگو باقی نمی‌ماند. 9 دی، پاسخی بود به کسانی که می‌خواستند اصل نظام را هدف قرار دهند. فرامرز : مشکل دقیقاً همین نگاه است: هر مخالفتی به براندازی تعبیر می‌شود. این نوع نگاه، باعث می‌شود نتوانیم جامعه‌ای پویا و چندصدایی داشته باشیم. اگر در همان سال 88، اعتراضات با شفافیت و احترام پاسخ داده می‌شد، نه‌تنها 9 دی شکل نمی‌گرفت، بلکه شکاف‌های امروز جامعه نیز کمتر می‌شد. مجری : بسیار عالی. با این دیدگاه‌های متضاد، می‌توانیم بگوییم که 9 دی همچنان یکی از موضوعات بحث‌برانگیز در تاریخ انقلاب است. حالا اگر بخواهید یک پیام به مردم درباره این روز بدهید، چه می‌گویید؟
۹ دی ۱۴۰۳
آقایاری: 9 دی، روزی است که باید از آن درس بگیریم : اتحاد، بصیرت و ولایتمداری، ستون‌های استواری جامعه اسلامی هستند. نباید اجازه دهیم دشمنان از اختلافات داخلی سوءاستفاده کنند. به تعبیر امام ره : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت آسیبی نرسد. این جمله باید همیشه آویزه گوشمان باشد. فرامرز : 9 دی باید فرصتی باشد برای بازنگری در شیوه مدیریت اعتراضات و تعامل با مخالفان. فقط با شنیدن صدای همه اقشار، می‌توانیم جامعه‌ای همدل و پایدار داشته باشیم. مجری: از هر دو بزرگوار بابت این مناظره پربار تشکر می‌کنم. امیدوارم همه ما بتوانیم از این دیدگاه‌ها برای ساختن جامعه‌ای بهتر بهره‌مند شویم. ✍ تنظیم متن مناظره : خانم حسینی 🆔 @Myidea
۹ دی ۱۴۰۳