7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 سفیانی از کدام نسل است؟
🎤 موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مناظره : مکتب شهید سلیمانی؛ رهیافتی به آینده انقلاب اسلامی
مجری:
امشب مناظرهای داریم با عنوان مکتب شهید سلیمانی؛ رهیافتی به آینده انقلاب اسلامی. آقای موسی آقایاری بهعنوان موافق انقلاب اسلامی و خانم سحر شوکانی بهعنوان مخالف آن در این گفتوگو حضور دارند. از هر دو عزیز میخواهیم بحثی سازنده و محترمانه داشته باشند. آغاز میکنیم با آقای آقایاری ،
آقای آقایاری:
بسم الله الرحمن الرحیم
انقلاب اسلامی ایران، حرکتی بود که در عصر تاریک استبداد، ملت ایران را به استقلال، آزادی، و کرامت انسانی رساند. شهید حاج قاسم سلیمانی، نماد عینی این انقلاب و نماینده مکتبی بود که شعارش خدمت به مردم و مقاومت در برابر ظلم است. مکتب حاج قاسم نشان داد که چگونه میتوان عزت و امنیت ملی را حفظ کرد، آن هم در زمانی که قدرتهای بزرگ میکوشند ملتها را به زانو درآورند.
خانم شوکانی:
آقای آقایاری، شما از عزت و امنیت سخن میگویید، اما آیا این عزت، برای تمام مردم ایران حاصل شده است؟ واقعیت این است که انقلاب اسلامی نهتنها مشکلات داخلی را حل نکرده، بلکه با ماجراجوییهای منطقهای و سیاستهای پرهزینه، زندگی مردم را دشوارتر کرده است. حاج قاسم شاید برای شما قهرمان باشد، اما آیا نمیتوان گفت که این مکتب، ملت ایران را اسیر هزینههای سنگین سیاست خارجی کرده است؟
آقای آقایاری:
خانم شوکانی، هزینهها و فشارهایی که شما به آن اشاره میکنید، نتیجه تحریمهای ظالمانه و فشارهای دشمنان انقلاب است. مکتب شهید سلیمانی، مکتب دفاع از مظلوم است. اگر حاج قاسم و نیروهایش نبودند، داعش امروز در تهران و شهرهای دیگر ایران کشتار میکرد. آیا این دفاع از امنیت ملی جرم است؟ آیا مقابله با تروریسم به معنای ماجراجویی است؟
خانم شوکانی:
امنیت ملی باید در اولویت باشد، اما وقتی مردم درگیر مشکلات اقتصادیاند، نمیتوان این همه بودجه را صرف جنگهای منطقهای کرد. شما از داعش صحبت میکنید، اما مردم ایران از بیکاری، تورم، و فساد داخلی رنج میبرند. آیا انقلاب نتوانسته این مسائل را حل کند؟
آقای آقایاری:
شهید سلیمانی تنها یک فرمانده نظامی نبود؛ او معمار صلح در منطقه بود. وقتی آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش کردند خاورمیانه را به آتش بکشند، حاج قاسم با هوش استراتژیک خود، نقشههایشان را ناکام گذاشت. او نهتنها از ایران، بلکه از ملتهای مظلوم سوریه، عراق و یمن نیز دفاع کرد. شما این را ماجراجویی مینامید، اما آیا دفاع از خانه خود، ماجراجویی است؟
خانم شوکانی:
آقای آقایاری، دفاع از مظلوم ستودنی است، اما به چه قیمتی؟ فرزندان طبقه ضعیف در این جنگها جان میدهند، در حالی که فرزندان مسئولان در اروپا و آمریکا مشغول تحصیل و تفریحاند. این چه عدالتی است؟ آیا مکتب شهید سلیمانی توانسته این تضادها را حل کند؟
آقای آقایاری:
این مغلطه است، خانم شوکانی ، مکتب حاج قاسم، مکتب مردمداری و ایثار است. او خود در میدان نبرد بود و نه پشت میزهای لوکس. اگر فرزندان برخی مسئولان به راه دیگری رفتهاند، تقصیر حاج قاسم نیست. او نماینده انقلاب واقعی بود، نه اشرافیت برخی مدعیان انقلاب.
خانم شوکانی:
آقای آقایاری، شما از آیندهای روشن صحبت میکنید، اما واقعیت این است که مردم از فساد، ناکارآمدی، و بیعدالتی خسته شدهاند. آینده انقلاب، بدون اصلاحات اساسی ممکن نیست. اگر مکتب شهید سلیمانی میخواهد الهامبخش باشد، باید ابتدا در داخل کشور عدالت را پیاده کند.
آقای آقایاری:
اصلاحات لازم است، اما نه به قیمت تسلیم در برابر دشمن. شهید سلیمانی به ما یاد داد که مقاومت تنها راه حفظ عزت است. او با خون خود، امنیت این ملت را خرید. اگر مشکلی در مدیریت کشور وجود دارد، باید آن را حل کنیم، اما این هرگز به معنای زیر سؤال بردن اصل انقلاب یا مکتب شهید سلیمانی نیست.
آقای آقایاری:
خانم شوکانی، انقلاب اسلامی، یک پروژه انسانی و الهی است که مکتب حاج قاسم آن را به اوج رساند. این انقلاب، همچنان الگوی ملتهای مظلوم است و آینده روشنی دارد. مشکلات داخلی را باید با همت ملی و اصلاحگری حل کنیم، نه با تخریب دستاوردهای انقلاب.
خانم شوکانی:
آقای آقایاری، منکر خدمات شهید سلیمانی نیستم، اما مکتب او زمانی موفق خواهد بود که عدالت اجتماعی، رفاه اقتصادی، و شفافیت سیاسی در ایران محقق شود. اگر این انقلاب میخواهد پایدار بماند، باید صدای مردم را بشنود و مطالباتشان را پاسخ دهد.
مجری:
سپاس از هر دو مهمان محترم. این مناظره، به ما نشان داد که موضوع انقلاب اسلامی و مکتب شهید سلیمانی، هم ظرفیت تحسین دارد و هم نیازمند نقد و بررسی است. قضاوت نهایی با مردم خواهد بود.
✍ تنظیم متن مناظره : یاسر قربانی
🆔 @Myidea
🔵 دشمنان در کمیناند:
با هوشیاری در برابر شگرد خطرناک تشجیع مخالف و ارعاب موافق بایستیم
مردم عزیز ایران، سرباز کوچک شما به امید این که سرباز باشد نه سربار، این کلمات را تقدیم میکند. به یاد سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، مردی که همواره در جبهههای نبرد با عزمی راسخ ایستاد، این لحظات را با شما به اشتراک میگذارم.
دشمنان این مرز و بوم با ترفندی مکارانه در تلاشند تا از راه تشجیع مخالف و ارعاب موافق، صفوف ما را سست کنند. آنها به دنبال ایجاد تزلزل در اراده و ایمان ما هستند و در این مسیر از هیچ ابزاری برای تحقق اهداف شوم خود فروگذار نمیکنند. اما ما باید هوشیار باشیم و نگذاریم که این نقشهها به نتیجه برسد.
🔸 دشمنان در سیاست با بزرگنمایی صدای مخالفان و ترغیب آنها به شورش، سعی دارند جبههمان را تضعیف کنند. در همین حال، فعالان انقلابی و حامیان نظام را با تهدید و فشار روانی به سکوت وادار میکنند. در عرصه فرهنگ نیز، آنها به ترویج مفاهیم غربی پرداخته و تلاش میکنند فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی را به حاشیه برانند. همزمان با این اقدامات، هنرمندان و تولیدکنندگان محتوای انقلابی را با برچسبهای مختلف میرانند.
🔹 در دانشگاهها و فضای علمی ، دشمنان با تشویق و حمایت از افرادی که علیه ارزشهای اسلامی و فرهنگی کشور فعالیت میکنند، سعی در تخریب بنمایههای علمی و معرفتی کشور دارند، در حالی که اساتید و دانشجویان وفادار به انقلاب را از مسیر علم و تحقیق بازمیدارند.
🔸 در زمینه اقتصاد ، آنان که در جهت بیثباتی اقتصاد ملی حرکت میکنند، حمایت میشوند، در حالی که کارآفرینان و تولیدکنندگانی که در مسیر خودکفایی و رشد اقتصادی کشور گام برمیدارند، تحت فشار و تهدید قرار میگیرند.
🔹 رسانههای دشمن هم که در صفوف معاند با انقلاب قرار دارند، از هیچ تلاشی برای تقویت جریانهای مخالف نظام دریغ نمیکنند و آنها را قهرمان جلوه میدهند. اما صدای ما، که در جهت حمایت از حقیقت و مقاومت است، با سانسور و تحریف مواجه میشود.
ما باید با همه وجود درک کنیم که این شگردها بخشی از نقشه دشمن برای به چالش کشیدن همبستگی و مقاومت ماست. اما ما، با ایمان راسخ و وحدت کلمه، هیچگاه اجازه نخواهیم داد که ارعاب و تهدید به سکوت و تزلزل ما منجر شود. ما وظیفه داریم که از ارزشهایمان دفاع کنیم و نگذاریم که کسانی که به حق و صداقت باور دارند، در گوشهای محبوس شوند.
✅ این راه، راه شهامت است. راهی که در آن به جایی نمیرسیم جز پیشرفت و پیروزی، زیرا ما در کنار هم و با ایمان به خدا، هیچگاه تسلیم نخواهیم شد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 شهید حاج قاسم ؛ فرماندهای که در دلها ماندگار شد
شهید حاج قاسم سلیمانی، مردی که همه زندگیاش را فدای هدفی بزرگ کرد. او در همه لحظاتش اخلاص را سرلوحه قرار داد؛ نه برای خود، بلکه برای رضای خدا. در دل میدانهای نبرد، هنگامی که فرماندهان و سربازان به دنبال مدالهای افتخار بودند، او تنها به دنبال یک چیز بود: رضا و نگاه خدا. با تمام وجود، از رهبری ولایتپذیر بود، چون در قلبش تنها یک اسم حک شده بود: ولی فقیه. او زندگیاش را وقف مردم کرد، حتی زمانی که در اوج قدرت قرار داشت، در کنار مردم بود، در کنار مستضعفان، در کنار کسانی که دلشان به امید دستهای پرمهر او گرم میشد.
شهید سلیمانی شجاعت را با تدبیر در هم آمیخت. در دل جنگها و در کنار مرزهای خطر، همیشه به آرامی و با ایمان پیش میرفت. او همیشه میدانست که هر گامی که بردارد، زیر سایه توکل به خداست. او ایمان داشت که شهادت نه پایان، که نقطهای از سفر ابدی است. حتی زمانی که دشمنان میخواستند با خون او پیروزی به دست آورند، او لبخند میزد، زیرا میدانست که شهادت در راه خدا، سرانجام واقعی است. در دل شبها، او تنها با خدا راز و نیاز میکرد و هیچگاه به دنبال شهرت یا قدرت نبود. فقط یک آرزو داشت: سرانجام، در راهی که سالها در آن قدم گذاشت، شهادت نصیبش شود.
با وجود تمام عظمتش، هیچگاه از صفوف مردم جدا نشد. همیشه در میان آنان بود، در کنار آنان، با دردهایشان و لحظات شیرین و تلخ زندگیشان. او مردی بود که در هر حرکتش، در هر کلمهای که به زبان میآورد، محبت و صداقت موج میزد. او به دنبال این بود که نه تنها دنیای خود را آباد کند، بلکه برای همه بشریت راهی به سوی رستگاری بگشاید.
در روزهایی که نگاهها به آینده میخندیدند و زمینها پر از فتنهها و خونریزیها بودند، شهید سلیمانی مانند ستارهای در دل شب میدرخشید. هرگز از دشمن نترسید و همیشه با لبخندی بر لب، پیروز میدانهای جنگ بود. اما او هیچگاه پیروزیهایش را برای خود نمیخواست. او به همه یاد داد که در میدانهای سخت زندگی، تنها چیزی که ماندگار است، عشق به خدا، به مردم و به آرمانهای بلند است.
✅ و حالا، هر بار که به یاد شهید سلیمانی میافتیم، در دلمان احساس میکنیم که هیچچیز مانند او نمیتواند یادگار این دنیای خاکی باشد. او نه تنها یک فرمانده، بلکه یک الگوی بیبدیل برای تمام انسانها بود. بارالها مکتب او را زنده بدار
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 ترک وظیفه روحانیون ؛ خیانتی به دین، جامعه و امانت الهی
در میان روحانیون، ترک وظیفه، زخمی عمیق بر پیکر دین و جامعه است. هنگامی که مسئولیت سنگین هدایت فکری و معنوی را بر دوش میگیرند، غفلت و کوتاهیشان چون خیانتی به امانتی الهی است. اگر روحانی در میان جماعتی حاضر شود و تنها به اقامه نماز بسنده کند، اما نوجوانانی را که در طوفان شبهات غرق میشوند، بیپاسخ بگذارد، چه بر سر ایمان آن جوانان خواهد آمد؟ این ترک وظیفه نیست، بلکه از دست دادن فرصتی الهی است.
چگونه میتوان پذیرفت که در منبر حسینی، از عمق پیام عاشورا سخنی به میان نیاید و چراغ روشنگری خاموش بماند؟ مردمی که به حقایق دین نیاز دارند، از منبرهای خالی از معنا جز بیاعتمادی چه خواهند آموخت؟
وقتی زمینهای کشاورزی بهناحق تصاحب میشود و روحانی محل، از ترس یا مصلحتاندیشی لب فرو میبندد، این سکوت او داغی بر پیشانی عدالت است. کجاست آن صدای رسایی که در برابر ظلم، فریاد کلّا وربّ الکعبه را بلند کند؟
مشکلات اجتماعی چون اعتیاد، طلاق، و بیسامانی خانوادهها هر روز بیشتر میشود، اما اگر روحانی بهجای میدانداری، خود را مشغول امور جزئی کند، آیا دین پاسخگوی دردهای مردم خواهد بود؟ دردی که از بیتفاوتی او آغاز میشود، به بیاعتقادی مردم میانجامد.
و بدتر از همه، وقتی الگوی مردم در رفتار و کردار، از مسیر دین فاصله گیرد، این انحراف نهتنها روحانیت، بلکه دین را در نگاه مردم خدشهدار میکند. آیا روحانیای که در تجملگرایی غرق است، میتواند سادهزیستی را تبلیغ کند؟ این تناقض، خنجری است که از درون اعتماد جامعه را میدَرَد.
میدانهای تبلیغ و فرصتهای سخنرانی، همان سنگرهایی هستند که اگر با سخنان کممایه و بیاثر پر شوند، بهجای تقویت ایمان، دیوار بیاعتمادی را بلندتر خواهند کرد. و اگر روحانی دست نیاز فقیران را نبیند و صدای مستضعفان را نشنود، آنان چه انتظاری از دین خواهند داشت؟
حتی خطرناکتر از همه، آنجاست که فرقههای انحرافی، آزادانه رشد کنند و روحانیون در خواب غفلت به سر برند. آیا این سکوت، مسئولیتی سنگینتر بر دوش آنان نمیگذارد؟
ترک وظیفه در قشر روحانیون، گناهی نابخشودنی است که عواقبش فراتر از یک فرد، جامعه را به چالش میکشد. هر روحانی باید بداند که کوتاهی او در هر عرصهای، چراغی از ایمان را خاموش و دلهایی را به وادی شک و ناامیدی هدایت میکند. این مسئولیت، امانتی از سوی خداوند است که خیانت در آن، خیانت به خودِ دین است.
🛑 روحانیت امروز باید با درک عمیق از اولویتهای جامعه، نسخهای جامع برای سیاست، اخلاق و زندگی اجتماعی مردم ارائه دهد. مبادا همچنان درگیر بحثهای جزئی مانند طهارت و نجاست بماند، درحالیکه جامعه در طوفان مسائل بزرگتری چون عدالت اجتماعی، بحران اقتصادی و تهاجم فرهنگی غرق است. بهعنوان مثال، وقتی مردم از تبعیضهای اقتصادی رنج میبرند، انتظار میرود روحانیون بهجای پرداختن صرف به اختلافات در احکام جزئی، در میدان عدالتطلبی حاضر شوند. اگر جوانان در دام شبهات فکری و اعتقادی اسیرند، روحانی نباید منبر را به موضوعات غیرضروری محدود کند، بلکه باید همچون چراغی روشنگر، مسیر هدایت را برای آنان روشن سازد. هر غفلت در این حوزهها، بیاعتمادی مردم به دین را به همراه دارد؛ مبادا فرصتها از دست برود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 بی تفاوتی ؛ مهلک تر از ظلم ، مرگ بارتر از سکوت
بیتفاوتها در هر گوشه از جامعه پیدا میشوند؛ آنها که چشم خود را به روی دردهای دیگران میبندند و از کنار پیشرفتها و شکستهای دیگران بیاعتنا میگذرند. این افراد به جای آنکه در برابر مشکلات و نارساییها واکنشی نشان دهند، خود را در دنیای کوچکی که ساختهاند، پنهان میکنند. بیتفاوتها هیچگاه نمیپرسند چرا؟ و هیچگاه خود را در درون دردهای جمعی نمیبینند. آنها از مسئولیت اجتماعی فرار میکنند و به تماشاگرانی تبدیل میشوند که در رویدادهای بزرگ هیچ اثری از آنها نیست. بیتفاوتی، شاید در ابتدا بیخطر و ساکت به نظر برسد، اما در واقع این سکوت میتواند همچون سم در بدن اجتماع پخش شود و نهتنها مشکلات را عمیقتر کند، بلکه روند تغییرات مثبت جامعه را به تأخیر اندازد.
در تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی ، مثالهای زیادی از بیتفاوتی وجود دارد که نشاندهنده خطرات و پیامدهای این بیعملی است. یکی از برجستهترین این مثالها، حادثه کربلا است. بسیاری از کسانی که در آن زمان در کربلا حضور داشتند، از نزدیک شاهد ظلم و ستم به امام حسین (ع) و یاران او بودند، اما به جای اقدام و ایستادن در برابر ظلم، یا در بیتفاوتی سکوت کردند یا از ترس جان خود، از دور تماشا کردند. در این میان، کسانی مانند حر بن یزید ریاحی که ابتدا در صف دشمن قرار داشت، در لحظهای از خواب غفلت بیدار شد و در برابر ظلم ایستاد و به شهادت رسید، اما بسیاری دیگر، همچنان در سکوت باقی ماندند.
در انقلاب اسلامی ایران نیز نمونههای مشابهی وجود دارد. در دوران شاهنشاهی، برخی از افراد و گروهها به جای آنکه در برابر ظلم و فساد حکومت شاه ایستاده و به حمایت از انقلاب بپردازند، در سایه بیتفاوتی، تنها نظارهگر وضعیت بحرانی جامعه بودند. حتی وقتی که مردم در خیابانها برای آزادی و عدالت در حوالی سال 57 فریاد میزدند، برخی از افراد در خانههایشان پنهان شدند و هیچ واکنشی نشان ندادند. اما زمانی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و آزادی و استقلال به دست آمد، آنها از جملاتی همچون ما هم در این انقلاب شریکیم استفاده کردند، بیآنکه هیچ نقشی در شکلدهی به آن ایفا کرده باشند.
✅ این مثالها نشان میدهد که بیتفاوتی نهتنها به فرد، بلکه به جامعه انسانی آسیب میزند و در مواقع حساس، میتواند روند تغییرات بزرگ و تاریخساز را به تأخیر بیندازد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 باز مظلومیت روحانیت اثبات شد ، زن هتاک فرودگاه مهر آباد
در فرودگاه مهرآباد، حادثهای تلخ رخ داد که پرده از حقیقتی بزرگ برداشت. زنی که بهدلیل مشاجره با همسرش از کنترل خارج شده بود، خشم خود را نابهجا متوجه یک روحانی مسن و باوقار کرد. او با بیحرمتی عمامه از سر این مرد وارسته برداشت و با رفتاری زشت و غیرقابلقبول، دست به هتک حرمت زد. این رفتار ناشایست، زخمی بر پیکر اخلاق و احترام گذاشت، اما حقیقت چیزی بود که نمیتوانست پنهان بماند.
رسانههای معاند، طبق معمول، تلاش کردند این ماجرا را تحریف کرده و از آن ابزاری برای حمله به جایگاه روحانیت بسازند. اما فیلمهای دوربین مداربسته که تمام جزئیات حادثه را ثبت کرده بودند، حقیقت را آشکار کردند. این فیلمها نشان دادند که رفتار آن زن از سر بیعدالتی و خشم بیدلیل بوده و هیچ نسبتی با حقیقت ندارد. نقشه رسانههای مغرض، این بار هم بر باد رفت و دروغهایشان در برابر چشمان مردم برملا شد.
این اتفاق بار دیگر یادآور جایگاه ویژه روحانیت در جامعه بود؛ جایگاهی که همواره هدف حملات ناجوانمردانه قرار گرفته است. هتک حرمت یک روحانی، تنها توهین به یک فرد نیست، بلکه بیاحترامی به نهادی است که ریشه در فرهنگ، ایمان و تاریخ این ملت دارد. چنین حوادثی فرصتی است تا مردم با آگاهی بیشتر، از قضاوتهای عجولانه بپرهیزند و حقیقت را با دقت جستوجو کنند.
✅ آنچه باقی میماند، ضرورت برخورد قاطع مسئولین با این رفتارهای ناپسند و نیز تلاش برای گسترش فرهنگ احترام به ارزشها و نمادهای دینی است. گرچه این حادثه تلخ بود، اما بار دیگر بزرگواری و کرامت روحانیت را نشان داد که با صبر و متانت، در برابر توهینها ایستاده و حرمت جایگاه خویش را حفظ میکنند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 این بار عمامه افتاد ، اما شأن و کرامت ایستاد
وقتی متانت، بردباری و تدبیر روحانی فرودگاه مهرآباد را مشاهده کردم که در برابر هتاکی زن وقیحی که بیشرمانه عمامهاش را برداشت و به او حمله کرد، بدون هیچ واکنش افراطی، آرامش خود را حفظ کرد، بیاختیار به یاد علمای بزرگی افتادم که در تاریخ معاصر ایران با ایستادگی و مقاومت خود نه تنها چراغ هدایت دین را روشن نگه داشتند بلکه در آزادسازی کشور از یوغ استعمار نقش پررنگی ایفا کردند. بزرگان بزرگی همچون شیخ فضلالله نوری که در دفاع از اسلام جان خود را فدای اعتقاداتش کرد، آیتالله مدرس که در برابر استبداد رضاخان شجاعانه ایستاد، امام خمینی(ره) که انقلاب اسلامی را بنیانگذاری کرد و شهید آیتالله بهشتی که با مظلومیت خود نماد صبر و تدبیر در برابر فتنهها شد.
اما این واقعه همچنین تلخیهایی را نیز به یاد میآورد؛ چرا که در میان جامعه روحانیت، افرادی مانند حسن روحانی و برخی دیگر بودهاند که به جای تقویت ارزشهای دینی و ملی، با تصمیمات و اقدامات خود ضرباتی به اسلام، انقلاب و اعتماد مردم وارد کردهاند. مصادیقی چون میرزای آقاسی که با بیتدبیری خود دوران قاجار را به نابودی کشاند، برخی از روحانینماهای زمان مشروطه که تحت تأثیر بیگانگان مسیر ملت را منحرف کردند و یا برخی از روحانیون فرقه شیرازی که با اقدامات بیتدبیر خود، به تبلیغ شیعه انگلیسی پرداختهاند، همگی نشان میدهند که مسئولیت روحانیت در قبال جامعه بسیار خطیر و حساس است و حتی کوچکترین خطای آنان میتواند ضربات سنگینی بر پیکره اجتماع اسلامی وارد کند.
✅ این تضاد یادآور وظیفه بزرگ و تاریخی روحانیت است: ایستادگی بر حق، هدایت جامعه و تقویت ارزشهای دینی. همانطور که بزرگان دین در طول تاریخ با تحمل سختیها، ظلمها و حتی شهادت، راه هدایت و حقیقت را روشن نگه داشتند، امروز نیز نیازمند همان صبر، هوشمندی و روشنگری در برابر فتنهها هستیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 روحانی مهرآباد : سنگر ایمان در برابر فتنهها
#روحانی_فرودگاه_مهرآباد ، همچون شمشیری از جنس معرفت و مهربانی در مقابل هجمههای دشمنان ایستاد. با رفتاری سرشار از صبر و تواضع، مؤمنانه و انسانی را از خود نشان داد، با هر نگاهش ، تمام نقشههای شوم و نیات پلید دشمنان همانند پروژه #مهسا_امینی را بیاثر ساخت. او در دل هر مسافر، نه فقط حس امنیت، بلکه آرامش و اطمینان و اخلاق اسلامی کاشت، با رفتار حکیمانهاش، در جایی که فتنهها و ناآرامیها در کمیناند، سنگر ایمان و صداقت را ساخت.
برخوردی که از عمق دل و از اعتقاد راسخ او به اسلام و محبت به بندگان خدا میجوشد، همچون شعلهای است که در تاریکی، همه مکر و دسیسههای دشمنان را در هم شکست و نور حقیقت را در دلها افروخت.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea