eitaa logo
طلوع فکر و اندیشه
637 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
742 ویدیو
22 فایل
ارتباط با نویسنده کانال : @Musa1364 تا بنده نباشی تابنده نباشی مردمی ام ، وابسته به هیچ ارگان دولتی نیستم ، حمایت از کانال : 6063731057889736
مشاهده در ایتا
دانلود
طلوع فکر و اندیشه
🔴 پاسخ به ادعای باطل آیت‌الله محقق داماد درباره حجاب ؛ حجاب از مسائل قطعی اسلام است که هم در نص صریح قرآن آمده و هم در سنت پیامبر (ص) و سیره ائمه اطهار (ع) تأیید شده است. اما در اینجا، به شیوه‌ای بسیار ناقص و تحریف‌شده درباره این حکم الهی سخن گفته شده که لازم است به نکات ذیل توجه شود: ۱_ مغالطه تاریخی درباره زمان پیامبر (ص) ادعای اینکه « حجاب در زمان پیامبر (ص) اجباری نبود »، ناشی از عدم توجه به ماهیت تدریجی تشریع احکام اسلامی است. بسیاری از احکام، از جمله نماز، روزه، زکات و حتی حرمت شراب به‌صورت تدریجی تشریع شدند. اما این بدان معنا نیست که این احکام پس از نزول آیات، اختیاری بودند. آیه ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب، به‌صراحت حکم حجاب را بیان کرده‌اند. پیامبر (ص) خود اولین مجری احکام الهی بود و در جامعه اسلامی، هر حکم نازل‌شده اجرا می‌شد. پس ادعای « عدم اجبار » صرفاً یک تحریف تاریخی و فریب مغالطانه است. ۲_ قیاس با حج؛ قیاسی مع‌الفارق و غلط ایشان می‌گویند: « مگر هر واجبی باید قانونی شود؟ مگر حج واجب نیست؟ آیا حکومت باید حساب‌های بانکی را بررسی کند تا ببیند چه کسی می‌تواند به حج برود؟!د» این استدلال از دو جهت باطل و مخدوش است: ✅ اولا: حج واجب مشروط به استطاعت مالی و جسمی است، یعنی خداوند خود این شرط را قرار داده و به همین دلیل، الزام آن برای همه معنا ندارد. اما حجاب، یک حکم اجتماعی و عمومی است که مشروط به استطاعت یا توانایی خاصی نیست. ✅ ثانیاً: حج، تکلیفی است که انجام آن بر فرد واجب است، اما عدم انجام آن، اثری بر دیگران و جامعه ندارد. در حالی که بی‌حجابی و بدحجابی، یک تخلف اجتماعی است که اثر مستقیم بر اخلاق عمومی دارد و زمینه‌ساز فساد و بی‌بندوباری در جامعه می‌شود. پس چگونه می‌توان این دو را با هم قیاس کرد؟! ۳_ چرا برخی واجبات، قانونی می‌شوند و برخی نه؟ ✅ نماز واجب است، اما الزام قانونی ندارد، چون ترک آن آسیب اجتماعی مستقیم ندارد. ✅ زکات واجب است و در نظام اسلامی، اخذ آن از ثروتمندان و توزیع در بین مستضعفان یک امر قانونی است. ✅ روزه واجب است، اما روزه‌خواری علنی در حکومت اسلامی حرام و مستوجب مجازات است، چون قبح‌شکنی و بی‌احترامی به ارزش‌های دینی محسوب می‌شود. ✅ حجاب هم واجب است و از آنجا که یک حکم اجتماعی است و ترک آن اثر مستقیم بر اخلاق عمومی دارد، حکومت موظف به اجرای آن است. ۴_ اجبار قانونی در احکام اجتماعی، یک اصل عقلی است ✅ در هر جامعه‌ای، قوانین الزام‌آور بر اساس مصلحت عمومی وضع می‌شود. هیچ حکومتی نمی‌گوید: « دروغ گفتن بد است، اما چون واجب نیست، پس هر کس خواست راست بگوید، هر کس نخواست دروغ بگوید » بلکه دروغ در دادگاه جرم است، چون حق دیگران را ضایع می‌کند. ✅ در حکومت‌های غربی، بی‌حجابی و پوشش نامناسب در برخی محیط‌ها جرم است، اما در حکومت اسلامی، رعایت حجاب جرم نیست، بلکه ترک آن جرم است. این دقیقاً همان منطقی است که غرب هم در مورد قوانین خود دارد. ✅ چرا قوانین راهنمایی و رانندگی را « اجبار » می‌کنید؟ مگر رانندگی بدون کمربند، واجب شرعی است؟ پس چرا قانون می‌گوید اگر کمربند نبندید، جریمه می‌شوید؟ چون این قانون، به سلامت عمومی و نظم اجتماعی مربوط است. ✅ بی‌حجابی و بدحجابی نیز، مستقیماً در فروپاشی اخلاق اجتماعی، افزایش فساد، تجاوز، تعرض و بسیاری از مشکلات اجتماعی دیگر تأثیر دارد. پس چرا نباید با آن برخورد شود؟ ۵_ هدف این‌گونه شبهات و سخنان ناشیانه چیست؟ ✅ این سخنان نه از روی استدلال علمی، بلکه برای بزک کردن پروژه استحاله فرهنگی و مشروعیت‌بخشی به بی‌حجابی است که جناب آیت‌الله حواسش نیست. ✅ دشمنان انقلاب، از طریق نفوذی‌ها و روشنفکرنماها قصد دارند تا همان فاجعه‌ای که در اندلس اتفاق افتاد و اسلام را از آنجا بیرون کرد، در ایران هم اجرا کنند. ✅ هر طلبه و عالم دینی و امت حزب الله و تک تک اهل ایمان ، موظف اند که این تهاجم را بشناسند و اجازه ندهمد که با شبهات سست، ارکان دین را متزلزل کنند. بنابراین : 🔹 حجاب، یک حکم اجتماعی و واجب شرعی است که در قرآن و سنت به‌صراحت آمده است. 🔹 قیاس آن با حج، قیاسی مع‌الفارق و فریب‌آمیز است. 🔹 حجاب از جنس قوانینی است که به اخلاق و نظم عمومی جامعه مربوط می‌شود، مانند قوانین رانندگی، مبارزه با فساد و... 🔹 پروژه بی‌حجابی، یک نقشه حساب‌شده برای استحاله فرهنگی جامعه ایران اسلامی و تکرار تجربه اندلس است. 🔹 طلاب، روحانیون و نخبگان دینی و اقشار مختلف مردم متعهد ، نباید در برابر این هجمه‌ها سکوت کنند و باید در میدان جهاد تبیین، روشنگری کنند. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/4956
۲۵ اسفند
۲۵ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
🔴 جناب اسدی، نکته‌ای که مطرح فرمودید در نگاه اول، منطقی به نظر می‌رسد، اما با بررسی دقیق‌تر، چند اشکال اساسی در آن نهفته است که نمی‌توان از آن‌ها غفلت کرد. ۱- آیا اصلاح فرد، بدون توجه به احکام اجتماعی، امکان‌پذیر است؟ ✅ قطعاً فرد نقش کلیدی در جامعه دارد، اما این به معنای نادیده گرفتن نقش قوانین و احکام اجتماعی نیست. ✅ اگر صرفاً اصلاح فرد را ملاک بدانیم و جامعه را کنار بگذاریم، پس چرا حکومت‌ها قوانین الزام‌آور وضع می‌کنند؟ ✅ آیا تنها نصیحت و توصیه اخلاقی برای اصلاح جامعه کافی است، یا نیاز به ساختارهای اجتماعی و قوانین داریم؟ ۲- آیا فرد فقط برای خودش اصلاح می‌شود؟ ❌ خیر، هر فرد بخشی از جامعه است و رفتار او بر دیگران تأثیر می‌گذارد. ✅ اگر اصلاح فرد بدون در نظر گرفتن جامعه کافی بود، دیگر نیازی به قوانین اجتماعی نداشتیم. ✅ چرا در اسلام، امر به معروف و نهی از منکر واجب شده است؟ ✅ چرا احکام اسلام، علاوه بر جنبه فردی، به اصلاح اجتماعی نیز توجه دارند؟ ۳- مثال‌های ملموس از نقش احکام اجتماعی در اصلاح جامعه 🔹 آیا کسی می‌تواند بگوید که «من خودم اهل رعایت نظافت هستم، پس قوانین بهداشت عمومی نباید مرا ملزم کند؟» 🔹 آیا می‌توان گفت که «من فرد صادقی هستم، پس دیگر نیازی به قوانین قضایی و کیفری نیست؟» 🔹 آیا حکومت‌ها به مردم می‌گویند که «فقط خودتان را اصلاح کنید، ما در امنیت جامعه دخالت نمی‌کنیم؟» ۴- آیا قبول شدن در جامعه، ملاک کافی برای احکام الهی است؟ ✅ در نگاه اسلامی، معیار، صرفاً «قبول شدن در جامعه» نیست، بلکه جامعه‌ای صالح و سالم است که می‌تواند زمینه‌ساز رشد انسان شود. ✅ اگر فقط ملاک، پذیرش جامعه باشد، پس چرا پیامبران همیشه در برابر فرهنگ نادرست زمانه خود قیام کردند؟ ✅ چرا حضرت ابراهیم (ع) در مقابل جامعه بت‌پرست ایستاد؟ ✅ چرا حضرت موسی (ع) با فرهنگ فرعونی مبارزه کرد؟ ✅ چرا پیامبر اسلام (ص) با سنت‌های غلط جاهلی مخالفت نمود؟ 🔹 آیا این بزرگواران می‌گفتند که « فقط فرد مهم است و جامعه هر طور که باشد، اشکالی ندارد »؟ ۵- اصلاح فرد بدون اصلاح جامعه، یک توهم است ✅ نمی‌توان فرد را در فضایی ناسالم رها کرد و انتظار داشت که اصلاح شود. ✅ همان‌طور که یک گیاه در خاک نامناسب رشد نمی‌کند، فرد نیز در محیط آلوده نمی‌تواند به درستی تربیت شود. ✅ لذا احکام اجتماعی مانند حجاب، امر به معروف، حدود و تعزیرات، همه در راستای ایجاد محیط سالم برای رشد فردی هستند. لذا : 🔸 اسلام، هم به اصلاح فرد و هم به اصلاح جامعه توجه دارد. 🔸 جداسازی این دو، یک خطای بزرگ فکری است. 🔸 حجاب، امری اجتماعی است که هم در اصلاح فرد مؤثر است و هم در اصلاح جامعه. 🔸 اگر قرار بود تنها فرد مهم باشد، دیگر نیازی به قوانین اجتماعی نبود. 🔸 اما چون جامعه، بستر تربیت انسان‌هاست، اسلام بر احکام اجتماعی تأکید دارد تا محیطی سالم برای رشد فراهم شود. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/4958
۲۵ اسفند
۲۵ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
🔴 جناب مروتی، سخنان شما نشان‌دهنده نوعی تسلیم در برابر شرایط اجتماعی است؛ اما اجازه دهید این دیدگاه را از چند زاویه بررسی کنیم : ۱_ آیا چون مردم چیزی را نمی‌خواهند، پس حق است؟ ✅ تاریخ نشان داده که بسیاری از حقایق در ابتدا مورد پذیرش اکثریت نبودند، اما با گذر زمان، حقانیتشان ثابت شد. ✅ آیا چون اکثریت مردم در زمان حضرت نوح ایمان نیاوردند، پس راه او اشتباه بود؟! ✅ آیا چون بسیاری از مردم به قوانین راهنمایی و رانندگی «احساس نیاز» نمی‌کنند، باید آن‌ها را لغو کرد؟ ✅ آیا چون عده‌ای مالیات دادن را دوست ندارند، دولت‌ها باید قوانین مالیاتی را بردارند؟ ❌ این منطق، دقیقاً همان مغالطه «اکثریت‌گرایی» است؛ یعنی اگر اکثریت چیزی را نخواستند، پس آن چیز باطل است. ۲_ اگر مردم حجاب نمی‌خواهند، چرا این‌همه هزینه برای ترویج بی‌حجابی می‌شود؟ ✅ اگر مردم واقعاً از ته دل به حجاب بی‌اعتنا هستند، پس چرا دشمنان اسلام میلیاردها دلار خرج ترویج بی‌حجابی می‌کنند؟ ✅ چرا رسانه‌های غربی به‌شدت روی حذف حجاب از جامعه اسلامی سرمایه‌گذاری می‌کنند؟ ✅ چرا وقتی یک زن در غرب حجاب بر سر می‌کند، اخراج می‌شود اما بی‌حجابی آزاد است؟ ❌ این نشان می‌دهد که موضوع، فقط «خواست مردم» نیست، بلکه یک مهندسی فرهنگی در جریان است. ۳_ آیا آزادی در انتخاب پوشش، مطلق است؟ ✅ اگر آزادی مطلق است، چرا کسی نمی‌تواند برهنه در خیابان‌های نیویورک یا پاریس راه برود؟ ✅ چرا قوانین کشورها در مورد پوشش در ادارات، مدارس و اماکن رسمی سخت‌گیرانه است؟ ✅ چرا در فرانسه کشف حجاب اجباری است، اما در ایران نباید از حجاب دفاع کرد؟ ❌ این یعنی آزادی پوشش، حتی در جوامع مدعی لیبرالیسم، محدودیت دارد. ۴_ دین، تابع خواست مردم نیست ✅ اگر دین تابع «خواست مردم» بود، هیچ پیامبری نباید قیام می‌کرد، چون اکثریت مردم زمانشان با آن‌ها همراه نبودند. ✅ حضرت ابراهیم (ع) در جامعه‌ای بت‌پرست قیام کرد، درحالی‌که اکثریت مخالف او بودند. آیا باید سکوت می‌کرد؟ ✅ پیامبر اسلام (ص) در مکه در اقلیت بود. آیا چون مردم آن زمان ایمان نمی‌آوردند، باید از رسالتش دست می‌کشید؟ ❌ انبیاء نیامدند تا آنچه مردم می‌خواهند بگویند؛ بلکه آمدند تا آنچه درست است، به مردم بیاموزند. ۵_ پس چرا امر به معروف و نهی از منکر؟ ✅ اگر قرار بود همه خوبی‌ها بدون تذکر و تلاش محقق شوند، خداوند امر به معروف را واجب نمی‌کرد. ✅ قرآن می‌فرماید: «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ» (آل‌عمران: ۱۰۴) ✅ یعنی حتی اگر اکثریت، معروف را نخواهند، گروهی باید برای آن قیام کنند. لذا : ✅ مردم همیشه در ابتدا در برابر حقیقت مقاومت می‌کنند، اما این دلیل بر باطل بودن آن نیست. ✅ رسانه‌ها به‌شدت برای تغییر باورهای مردم کار می‌کنند، و اگر مقاومت نکنیم، فرهنگ اسلامی‌مان نابود خواهد شد. ✅ اگر بنا بود پیامبران تسلیم خواست اکثریت شوند، هیچ دینی باقی نمی‌ماند. ✅ همان‌طور که برای نظم اجتماعی قوانین لازم است، برای حفظ اخلاق جامعه نیز باید الزامات فرهنگی رعایت شود. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/4960
۲۵ اسفند
۲۵ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
🔴 جناب آقای بابایی عزیز ، وقتی پاسخ شما را خواندم، چیزی جز کلی‌گویی و فرار از اصل بحث در آن نیافتم. شما به‌جای پرداختن به استدلالات مطرح‌شده، صرفاً به حجم متن من ایراد گرفتید و آن را کتاب هفتاد من نامیدید، گویی که حقیقت، تابع تعداد کلمات است! اما حقیقت، حتی اگر در هزاران صفحه هم بیان شود، ارزشش را از دست نمی‌دهد. ۱_ فرار از پاسخ به‌جای پاسخگویی جنابعالی بنده را متهم به کلی‌گویی می‌کنید، اما حتی یک خط پاسخ مستدل به سؤالات اصلی من نداده‌اید: ✔ آیا مشکلات اقتصادی ناشی از دین است یا ضعف مدیریت؟ ✔ آیا در کشورهای سکولار، فقر و فساد وجود ندارد؟ ✔ آیا صرف وجود مشکلات، دلیلی برای نفی یک نظام است؟ شما به‌جای پاسخ دادن، از تاکتیک‌های فرار به حاشیه استفاده کرده‌اید؛ به جای اینکه جواب بدهید، از زیاد بودن متن شکایت کرده‌اید! اگر حقیقت را می‌جویید، چرا این سؤالات را نادیده می‌گیرید؟ ۲_ حقیقت را با تکرار رسانه‌ها نمی‌توان تغییر داد گفته‌اید که چون هر روز اخبار، جراید و فضای مجازی را می‌بینیم ، پس نیازی به حرف‌های من نیست! آیا اگر در رسانه‌ها چیزی مرتب تکرار شد، لزوماً حقیقت است؟ ✔ آیا همان رسانه‌هایی که یک روز از حقوق بشر دم می‌زنند و فردا از جنایات رژیم صهیونیستی چشم‌پوشی می‌کنند، معیار حقیقت‌اند؟ ✔ آیا همان شبکه‌هایی که برای «حقوق زنان» اشک می‌ریزند، اما در برابر فجایع یمن و غزه سکوت کرده‌اند، حجت و معیار شما هستند؟ ✔ آیا همان تحلیل‌گرانی که مدعی بی‌طرفی‌اند، اما برای ناآرامی در ایران هورا می‌کشند و در برابر جنایات غرب سکوت می‌کنند، سند اعتبار شما هستند؟ اگر حقیقت این است که رسانه‌ها می‌گویند، پس باید بپذیرید که غربی‌ها منجی بشریت‌اند و صهیونیست‌ها مظلوم. اما ما حقیقت را از رسانه‌های مزدور نمی‌گیریم، بلکه از عقل، استدلال و شواهد می‌جوییم. ۳_ مشروعیت و مقبولیت را چه کسی تعیین می‌کند؟ گفته‌اید: «برخی افراد مشروعیت و مقبولیت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود را از دست داده‌اند.» پرسش این است: چه کسی این مشروعیت و مقبولیت را تعیین می‌کند؟ ✔ آیا همان رسانه‌هایی که هر روز مهره‌ای را بالا می‌برند و فردا او را تخریب می‌کنند؟ ✔ آیا همان تحلیل‌گرانی که روزی قذافی را قهرمان می‌نامیدند و فردا جنازه‌اش را بر زمین کشیدند؟ ✔ آیا همان سیاستمدارانی که روزی از طالبان به‌عنوان مبارزان آزادی حمایت کردند و روز دیگر آنها را تروریست نامیدند؟ مشروعیت را نه شبکه‌های معاند تعیین می‌کنند، نه پروپاگاندای رسانه‌ای، بلکه تاریخ و ملت‌ها هستند که داوری خواهند کرد. ۴_ چرا از راه‌حل سخن نمی‌گویید؟ شما همچنان همان بازی قدیمی را ادامه می‌دهید: نفی، نفی و باز هم نفی. ✔ حکومت دینی را رد می‌کنید، اما نمی‌گویید جایگزینش چیست. ✔ مشکلات را فریاد می‌زنید، اما حتی یک پیشنهاد سازنده ندارید! ✔ همه‌چیز را سیاه جلوه می‌دهید، اما از امید و راه‌حل سخنی نمی‌گویید. منطق شما می‌گوید: چون مشکل داریم، پس همه‌چیز را باید برچید. این دقیقاً همان منطقی است که در تاریخ، ملت‌ها را از چاله به چاه انداخته است. ۵_ قلم را سلاح می‌کنم و حقیقت را فریاد می‌زنم اگر شما و امثال شما از حجم پاسخ‌های من گلایه دارید، دلیلش این است که کلمات، چون شمشیری برنده، پرده‌ها را کنار زده و حقیقت را آشکار می‌کنند. اگر توان پاسخگویی به این شمشیر را ندارید، شکایت از طولانی بودن متن راه فراری نیست. بنابراین، دعوتتان می‌کنم که اگر حقیقت را می‌جویید، به‌جای کلی‌گویی و فرار از بحث، صریح و روشن پاسخ دهید : ✔ آیا سکولاریسم مشکلات اقتصادی را حل کرده است؟ ✔ آیا فساد، ویژه‌ی حکومت‌های دینی است؟ ✔ اگر دین کنار گذاشته شود، شما چه جایگزینی پیشنهاد می‌دهید؟ اگر پاسخی دارید، ارائه کنید؛ وگرنه بی‌منطقی را پشت کتاب هفتاد من خواندن پاسخ‌ها، پنهان نکنید. والسلام ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/4963
۲۵ اسفند
۲۵ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
🔴 سؤال اول شما از سر تعجب است یا نیش و کنایه؟ اگر از سر تعجب است، پاسخ آن روشن است؛ و اگر برای طعنه‌زدن است، باید اول دقت کنید که خودتان دچار تناقض نشوید. ۱- چرا ایران دو تقویم دارد؟تقویم شمسی (هجری خورشیدی): این تقویم، بر پایه چرخش زمین به دور خورشید است و دقیق‌ترین تقویم جهان به‌شمار می‌رود. از زمان ملکشاه سلجوقی و دانشمند بزرگ عمر خیام تنظیم شده و مبنای آن اعتدال بهاری است، یعنی همان لحظه‌ای که به‌طور طبیعی سال نو آغاز می‌شود. ✅ تقویم قمری (هجری قمری): این تقویم، بر پایه گردش ماه به دور زمین است و برای تعیین مناسبت‌های اسلامی (مثل رمضان، عید قربان و محرم) کاربرد دارد. این تقویم مبنای شرعی بسیاری از احکام دینی است و در تمام جهان اسلام، نه‌فقط ایران، مورد استفاده قرار می‌گیرد. 🔹 پس دو تقویم داشتن، نشانه‌ی نظم و دقت بیشتر است، نه ضعف. 🔹 آیا دو واحد اندازه‌گیری (کیلومتر و مایل) در جهان نشان‌دهنده ضعف کشورهاست؟ 🔹 آیا دو زبان رسمی در برخی کشورها (مثل سوئیس) نشانه‌ی عقب‌ماندگی است؟ ۲- دقیق‌ترین تقویم جهان متعلق به کدام کشور و چه ملیتی است؟تقویم جلالی (هجری شمسی)، که ایران و افغانستان از آن استفاده می‌کنند، دقیق‌ترین تقویم جهان است. این تقویم خطای یک روز در هر ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار سال دارد. در حالی که تقویم میلادی، هر ۳۲۲۰ سال یک روز خطا می‌کند. ✅ این شاهکار علمی توسط گروهی از ریاضیدانان ایرانی به سرپرستی عمر خیام نیشابوری طراحی شده و هنوز هم از نظر دقت بی‌نظیر است. 🔹 پس دقیق‌ترین پردازنده‌ی زمان در جهان، نه در غرب، نه در شرق، بلکه در خاک همین سرزمین، توسط نبوغ همین ملت ساخته شده است. بنابراین: ⚡ اگر داشتن دو تقویم ضعف است، پس غربی‌ها هم که تقویم میلادی دارند ولی در بسیاری موارد از تقویم یهودی، قمری، بودایی یا حتی چینی استفاده می‌کنند، دچار ضعف هستند؟! ⚡ اگر به دنبال دقیق‌ترین تقویم جهان بودید، باید بدانید که همان تقویمی که در ایران استفاده می‌شود، دقیق‌ترین است؛ نه تقویم میلادی که هرچند سال یک‌بار نیاز به اصلاح دارد. ⚡ و اگر این سؤال را برای تحقیر ایران مطرح کرده‌اید، بدانید که در نهایت همان پاسخ علمی و تاریخی، شما را به زانو درخواهد آورد، نه هیچ چیز دیگر؟ ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/4965
۲۵ اسفند
🔴 درسنامه آمریکا‌شناسی برای غرب‌گرایان کشورمان 🔸 آمریکا، رؤیا یا سراب فریب؟ غرب‌گرایان داخلی که آمریکا را همچون مدینه‌ی فاضله تصور می‌کنند، معمولاً بدون هیچ شناخت عمیق و تحلیل واقع‌بینانه‌ای، تنها با تکیه بر تبلیغات رسانه‌ای مسموم، آن را به‌عنوان الگوی پیشرفت معرفی می‌کنند. اما آیا این همان سرزمین آزادی، عدالت و پیشرفت است که برایمان ترسیم کرده‌اند؟ یا اینکه پشت این نقاب پرزرق‌وبرق، امپراتوری‌ای رو به زوال نهفته که در بحران‌های داخلی و شکست‌های خارجی دست‌وپا می‌زند؟ در این درسنامه، پرده از چهره‌ی حقیقی آمریکا کنار می‌زنیم و نشان می‌دهیم که چگونه این کشور، با بن‌بست‌های سیاسی، اقتصاد بحران‌زده، فریب رسانه‌ای و توهم قدرت‌نمایی نظامی، در مسیر سقوط قرار گرفته است. لذا آمریکا، امپراتوری دروغ و فریب است. ▫️ رسانه‌های آمریکا ؛ کارخانه‌ی تحمیق و مسخ افکار کشوری که دم از آزادی بیان می‌زند، اما رسانه‌هایش از بردن نام صحیح رهبر یک کشور مهم مثل ایران عاجزند، آیا سزاوار لقب مهد دموکراسی است؟ شبکه‌هایی همچون فاکس نیوز، بیش از آنکه رسانه باشند، اتاق جنگ روانی‌اند که مأموریتشان مسخ افکار عمومی، وارونه‌نمایی حقیقت و تحریف واقعیت‌های جهان است. مجریانی با حقوق‌های نجومی، اما با کمترین سطح سواد رسانه‌ای، تصویری از دنیا ارائه می‌دهند که محصول یک پروپاگاندای برنامه‌ریزی‌شده برای مهندسی ذهن مردم است. مردمی که، به‌ویژه در سنین بالا، به قربانیان این بازی رسانه‌ای تبدیل می‌شوند و بدون درک صحیح از جهان، در انتخابات و سیاست‌های کشورشان اثر می‌گذارند. 🔹 سیاست در آمریکا؛ سیرک دلقک‌ها وقتی فردی مانند دونالد ترامپ با چهره‌ای گریم‌شده و موهایی زردرنگ، به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده روی کار می‌آید و با توهمی مضحک، از الحاق کانادا و خرید گرینلند سخن می‌گوید، آیا این کشور را باید مهد سیاست‌مداری دانست؟ این سیرک مضحک، تنها یک نمونه از دموکراسی پوشالی آمریکاست که در آن، عوام‌فریبی و نمایش‌های پوپولیستی جای سیاست‌گذاری‌های عاقلانه را گرفته‌اند. ترامپ، نماد سیستمی است که سیاست را به ابزاری برای جلب توجه و انحراف افکار عمومی تبدیل کرده است. ساخت دیوار مکزیک، تغییر قوانین شهروندی، اخراج مهاجران و تهدیدهای بی‌پشتوانه‌ی نظامی، همه نمونه‌هایی از توهمات یک سیاستمدار نیست، بلکه نتیجه‌ی ساختاری فاسد است که برای بقا، به دروغ و نمایش‌های سیاسی متوسل می‌شود. 🔸 بحران‌های داخلی؛ سقوط آمریکای پوشالی آنچه غرب‌گرایان ما از آمریکا نمی‌دانند، این است که این کشور دیگر آن قدرت یکه‌تاز گذشته نیست. آمریکا امروز، یک ابرقدرت در حال احتضار است که با بدهی‌های هنگفت، تبعیض‌های سیستماتیک، فروپاشی خانواده، خشونت‌های نژادی، سرکوب اعتراضات داخلی و شکاف عمیق طبقاتی، در آستانه‌ی انفجار اجتماعی قرار دارد. وقتی یک دولت حتی قادر به حل بحران‌های داخلی خود نیست، چگونه برخی در کشور ما هنوز آن را به‌عنوان یک الگوی پیشرفت معرفی می‌کنند؟ آمریکایی که میلیاردها دلار صرف جنگ‌افروزی در خاورمیانه و اوکراین می‌کند، اما از تأمین حداقل نیازهای بهداشتی و درمانی شهروندانش عاجز است، الگویی برای پیشرفت نیست؛ بلکه نمادی از یک امپراتوری بیمار و رو به فروپاشی و سقوط است. بنابراین : آنچه در آمریکا جریان دارد، نه تمدنی الهام‌ بخش، بلکه نسخه‌ی مدرن روم باستان در دوران افول است. غرب‌گرایانی که دل به این توهم بسته‌اند، یا از سر غفلت است یا وابستگی. اما واقعیت این است که دوران قدرت‌نمایی آمریکا رو به پایان است، و آن‌هایی که هنوز آن را قبله‌ی آمال خود می‌دانند، درکی سطحی و ناقص از تحولات جهانی دارند. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/4966
۲۶ اسفند
۲۶ اسفند