🔴 فرار از دینداری به بهانه سنتی بودن ، افتخار ندارد
در روزگاری که مدرن بودن به غلط مساوی با قطع ارتباط با دین تلقی میشود، بسیاری به جای بازخوانی عقلانی و ژرف باورهای دینی، ترجیح میدهند از اصل دینداری فرار کنند و آن را محصول دوران کهنگی بدانند. مثلا چادر را کنار می گذارد ، نماز نمی خواند و اسم های عجیب و غریب روی فرزند خود می گذارد و..... این رویکرد نه تنها سادهانگارانه است، بلکه نشانه ضعف در تفکر انتقادی و عدم درک مفهوم پیشرفت است.
دین اگر کهنه است، چرا هنوز پرسشهای انسان مدرن 《 از معنای زندگی تا بحران هویت، استرس، فروپاشی خانواده، تنهایی، افسردگی و عطش عدالت 》 همانهایی است که دین پاسخشان را هزار سال پیش داده؟
مدرنیته اصیل یعنی بهروز کردن ابزار زندگی، نه دفن کردن حقیقت زندگی. برق، هواپیما، اینترنت، گوشی و .... همه نو شدند؛ اما سؤال انسان همچنان همانی است که در دل غارها میپرسید : 《 من کیستم؟ برای چه آمدهام؟ پس از مرگ چه خواهد شد؟ 》 دین دقیقاً برای پاسخ به همین پرسشها آمده است، نه صرفا برای مدل زندگی و نوع وسیله نقلیه.
فرار از دین به بهانه قدیمیبودن، شبیه آن است که کسی بگوید چون نفس کشیدن قدیمی است ، پس من دیگر نفس نمیکشم.
نو شدن، رها کردن ریشه نیست؛ ریشهای که نباشد، هر بادی کافیست تا انسانِ بهظاهر مدرن را به هر سو بکشد.
تجربه غرب نیز نشان داد که فناوری بدون ایمان، فقط سرعت سقوط را افزایش میدهد.
دینداری یک رفتار سنتی نیست؛ یک ضرورت فکری، هویتی و زیستی است.
آنچه باید نو شود فهم ما از دین است، نه خود دین.
دین کهنه نیست؛ کُهنسال و حکیم است.
تمدن مدرن اگر پشتوانه معنایی نداشته باشد، دقیقا همانقدر خطرناک است که هواپیمای بدون سیستم هدایت.
✍️ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7154
🔴 چهار شیوه اساسی تربیت فرزند از منظر قرآن کریم
نظر به اهمیت راهبردی تربیت فرزندان در شکلگیری آینده فرد، خانواده و جامعه، و با استناد به آموزههای نورانی قرآن کریم، چهار شیوه بنیادین تربیتی از منظر قرآن به شرح ذیل تقدیم میگردد. امید است مورد بهرهبرداری در برنامهریزیهای فرهنگی و تربیتی قرار گیرد.
■ شیوه اول : تربیت مبتنی بر ایمان و توحید
قرآن کریم در آیه ۱۳ سوره لقمان، تعلیم توحید را نقطه آغاز تربیت معرفی مینماید. تقویت روح ایمان، باور به خداوند و پرورش رابطه قلبی با پروردگار، زیربنای سایر ابعاد تربیتی است.
■ شیوه دوم ؛ تربیت همراه با محبت، احترام و گفتوگوی سازنده
استفاده از خطاب محبتآمیز یَا بُنَیَّ در نصایح لقمان نشاندهنده اهمیت تکریم شخصیت فرزند است. تربیت باید با لحن مهربانی، ارتباط عاطفی قوی و گفتوگوی مؤثر همراه باشد.
■ شیوه سوم : تربیت الگوسازانه (عملی) قرآن کریم در آیه ۲۱ سوره احزاب، رسول خدا(ص) را الگوی تربیتی معرفی میکند. فرزندان بیش از گفتار، تحت تأثیر رفتار والدیناند؛ بنابراین والدین باید خود نمونه عملی ارزشهای اخلاقی و رفتاری باشند.
■ شیوه چهارم : تربیت مبتنی بر مسئولیتپذیری، اصلاح رفتار و نظارت آگاهانه ، در آیه ۱۷ سوره لقمان، بر اقامه نماز، امر به معروف، نهی از منکر و صبر تأکید شده است. تربیت باید همراه با آموزش مسئولیتپذیری، تمرین رفتار صحیح، نظارت مستمر و هدایت عاقلانه باشد.
✅ بنابر این قرآن کریم تربیت فرزند را بر پایه ایمان، محبت، الگوگیری عملی و نظارت تربیتی مبتنی بر مسئولیتپذیری قرار داده است. اقتضای اجرای صحیح این روشها، اهتمام خانوادهها، نهادهای فرهنگی و مراکز آموزشی در برنامهریزی تربیتی جامع میباشد.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7155
🔴 #شبهه
دین هر انسان وابسته به جغرافیای تولد و محل زندگی اوست؛ اگر در ایران به دنیا بیاید شیعه میشود، اگر در اروپا باشد مسیحی خواهد شد. پس دین در اصل فرهنگی منطقهای است که تابع محیط شکل میگیرد، نه حقیقتی جهانی.
این ادعا در ظاهر ساده، اما در باطن آکنده از خطاهای فلسفی، منطقی، تاریخی و معرفت شناختی است. با چند نکته اساسی و مثالهای نقض، پاسخ های ذیل تقدیم می شود :
1_ اگر دین تابع جغرافیاست، پس حقیقت نیز تابع جغرافیاست؟!
آیا :
۲×۲ = ۴ فقط در ایران درست است؟
قانون جاذبه فقط در انگلستان صحیح است؟
اگر در آفریقا متولد میشد اینشتین نسبیت را نمیفهمید؟!
حقیقت وابسته به واقعیت است نه محیط . دین نیز چون ادعای حقیقت دارد، قابل ارزیابی فراتر از مرزهاست.
2️⃣ میلیونها مثال نقض تاریخی :
افراد بیشماری در طول تاریخ بر خلاف جغرافیای خود، دین دیگری را برگزیدهاند:
سلمان فارسی ایرانی بود؛ زرتشتی، مسیحی و نهایتاً مسلمان شد. پس چرا محیط ایران او را بر فرهنگ خود باقی نگذاشت؟
ابوذر غفاری در میان مشرکان زندگی کرد، اما از اولین مسلمانان شد.
حرّ ریاحی در مرکز حکومت اموی رشد کرد، ولی لحظه آخر حقیقت را تشخیص داد و مسیرش را عوض کرد.
شهید ادواردو آنیلی (پسر میلیاردر ایتالیایی) در قلب اروپا شیعه شد.
هزاران غربی امروز اسلام میآورند؛ چرا محیط مانع نشد؟
الکسیس کارل پزشک فرانسوی، ایمان آورد؛ محیط علمی غربی نتوانست حقیقت را پنهان کند.
اگر دین فقط فرهنگ جغرافیایی بود، اصلا مفهوم هدایت و انتخاب بیمعنا میشد.
3️⃣ آیا انتخاب دین با عقل ممکن است؟
قرآن خطاب به انسان میگوید :
فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
یعنی دین باید شنیده شود، بررسی شود، و برتر انتخاب گردد؛ نه اینکه به ارث برسد.
4️⃣ اگر دین فرهنگ است، پس پیامبران چه میکردند؟!
پیامبران علیرغم مخالفت کامل محیط خود قیام کردند.
حضرت ابراهیم علیهالسلام در میان بتپرستان بود، اما یگانهپرست شد.
حضرت موسی در کاخ فرعون رشد کرد، اما با همان نظام درافتاد.
حضرت محمد ﷺ در محیط مشرکان عرب بود، اما دین جدید آورد.
پیامبران بزرگترین نقضکنندگان این نظریهاند.
5️⃣ پذیرش جهانی دینها
اسلام امروز در اروپا بیش از هر زمان رو به رشد است.
اگر دین فقط فرهنگ بود، چرا:
روزانه دهها فرد در غرب مسلمان میشوند؟
پژوهشهای دانشگاههای اروپا نشان میدهد اسلام سریعترین رشد را دارد؟
مسیحیت در قارههای غیربومی گسترش یافت؟ (چرا امروز در کره جنوبی کلیسا هست؟)
■ ادعای دین = فرهنگ مثل این است که بگوییم نور خورشید فقط در تهران روشن است.
فرهنگ رنگ حقیقت است
اما دین خود حقیقت است
فرهنگها میمیرند؛ اما دین زنده میماند.
فرهنگ نسبی است؛ دین معیار و ملاک دارد
فرهنگ را جامعه تعیین میکند؛ دین را خدا ،
■ اگر دین فقط میراث محیط است :
چرا متفکران بزرگ گاهی علیه فرهنگ خود ایستادهاند؟
چرا عالمان غربی ساعتها مطالعه میکنند تا حقیقت دین را بفهمند؟
چرا نوجوان ایرانی در محیط اسلامی گاهی بیدین میشود؟ مگر محیطش اسلامی نبود؟!
انتخاب دین حاصل عقل ، وجدان و جستوجوی حقیقت است؛ نه محل تولد.
✅ خلاصه ، جغرافیا فقط زمینه آشنایی است، نه عامل اعتقاد.
فرهنگ فقط ظرف است، نه مظروف.
دین حقیقتی فراتر از زمان و مکان است.
انسان آزاد است و حقیقتجو. و هر که واقعی به دنبال حقیقت رفت، او را خواهد یافت.
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (عنکبوت/۶۹)
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7156
طلوع فکر و اندیشه
🔴 برای تبیین بیشتر پاسخ آیت الله العظمی سیستانی دامت برکاته و جلوگیری از سوءبرداشتها، لازم است نکاتی بیان شود تا روشن گردد این توصیه مرجع عالیقدر نه برای تخریب جایگاه امامان جماعت است و نه قابل تعمیم به نظام جمهوری اسلامی ایران که ماهیت و فلسفهاش با دولتهای دیگر کشورها تفاوت جوهری دارد :
■ تفاوت دولتهای عادی با نظام اسلامی
در برخی کشورهای اسلامی، دولتها ماهیت سکولار، یا حداقل غیرولایی دارند؛ یعنی دین در ساختار حکومت جایگاه حقیقی ندارد و روحانی وابسته به دولت ممکن است در معرض تأثیرگذاری سیاسی یا امنیتی قرار گیرد. در چنین شرایطی، برای صیانت از استقلال مسجد و امام جماعت گفته شده پشت سر کسی که حقوق دولتی میگیرد نماز خوانده نشود؛ نه از باب بیعدالتی او، بلکه از باب سدّ باب نفوذ حکومت در مقدسات.
اما در ایران اسلامی، نظام بر پایه ولایت فقیه و اجرای احکام اسلام است و پرداختهای حوزههای دینی از باب حمایت از شعائر دینی و اقامه نماز است، نه دخالت در آن.
■ آیت الله سیستانی تقاضای حفظ استقلال کردند ، نه حکم به عدم صحت نماز
این توصیه نفی صحت یا عدالت امام جماعت نیست؛ بلکه :
توصیه احتیاطی برای اینکه مسجد از نفوذ احتمالی حکومتها در آینده مصون بماند.
در فقه، گاهی چیزی ثبوتا صحیح است ولی اثباتاً احتیاط میشود تا شأن دین آسیب نبیند. این مورد نیز چنین است. پس :
نه اهانت است، نه طعن؛ بلکه نوعی سیاست دفاعی است.
■ امام جماعت در نظام اسلامی؛ جزئی از ولایت نه وابسته به دولت
در فقه شیعه، اگر حکومت مشروع باشد ( ولایت فقیه)، تصدی امور دینی توسط حکومت نه تنها اشکال ندارد، بلکه مطلوب است.
اگر دولت غیر دینی باشد → وابستگی خطرناک است.
اگر دولت دینی و تحت ولایت باشد → حمایت، تقویت دین است.
■ سیره اهلبیت علیهمالسلام
امیرالمؤمنین علیهالسلام در دوران حکومت مشروع خود حقوقی برای قضات، سپاهیان و اهل عبادت تعیین کردند.
امام رضا علیهالسلام در دستگاه مأمون در شرایطی مأمور اقامه نماز شد و مردم پشت سر ایشان نماز خواندند.
پس ارتباط مالی با حکومت مشروع، نه تنها مذموم نیست بلکه از باب تقویت دین است.
■ امام جماعت امروز در ایران؛ حافظ سنگر نماز
ایاب و ذهابی که دریافت میشود برای معیشت و استمرار حضور امام در مسجد است.
این حقوق در حقیقت مزد اقامه شعائر الهی و ترویج فرهنگ دینی است.
اگر این حمایت نباشد، بسیاری مساجد بدون امام جماعت خواهند ماند.
■ پاسخ به کسانی که از این فرمایش آیتالله سیستانی سوءاستفاده میکنند
اگر کسی بخواهد به استناد نظر آیت الله سیستانی ، امامان جماعت ایران را بکوبد، باید پرسید :
آیا دولت ایران، دولت اسلامی تحت ولایت فقیه نیست؟
آیا حمایت مالی از نماز و فرهنگ دینی، دخالت سیاسی است یا تقویت ایمان مردم ؟
در واقع، فرمایش آیتالله العظمی سیستانی مربوط به کشورهایی است که حکومت آنها دینی نیست و برای حفظ استقلال دین از دولت مطرح شده است؛ نه درباره ایران اسلامی که دولت آن وظیفه دارد از دین حمایت و آن را اقامه کند. ضمن اینکه در ایران، هیچ امام جماعتی بهعنوان حقوق ثابت برای امامت مسجد حقوق دریافت نمیکند، بلکه تنها مبلغی بسیار اندک و در حد هزینه رفتوآمد توسط برخی ادارات پرداخت میشود.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7159
طلوع فکر و اندیشه
🔴 کار فرهنگی کنید.
ما به کسانی که اهل کار فرهنگیاند، دائم میگوییم، به بعضی تکرار میکنیم، به بعضی التماس میکنیم، بعضی را در اینجا جمع میکنیم و به بعضی پیغام میدهیم که : آقا ، کار فرهنگی بکنید.
جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.
(امام خامنهای؛ ۱۳۷۳/۶/۲۱)
در عصر تهاجم نرم، تکانههای فکری، و شبیخون فرهنگی، هیچ سلاحی قدرتمندتر از عقل و فرهنگ نیست. این کلام رهبر انقلاب، نه یک توصیه ساده، بلکه فریاد حکیمانه یک استراتژی کلان تمدنی است.
اگر گلوله دشمن در جنگ سخت سرب و آتش است، گلوله او در جنگ امروز، واژه و تفکر و شبهه است، و پاسخ آن نه شعار، بلکه تولید هوشمندانه معنا و حقیقت است.
فرهنگ، میدان نبرد اندیشههاست.
کار فرهنگی، فعالیتی شعاری، سطحی یا هیجانی نیست؛
بلکه طراحی علمی، گفتوگوی متین، و ایفای نقش در مهندسی ذهن و قلب جامعه است.
التماس رهبر انقلاب برای کار فرهنگی یعنی :
بیدار شوید ، اگر شما حقیقت را روایت نکنید، دیگران تحریف را روایت خواهند کرد.
■ کار فرهنگی حق؛ نه واکنش، بلکه پیشدستی
کار فرهنگی حق یعنی تبیین، نه تخریب؛
مجادله احسن یعنی غلبه بر شبهه با استدلال، نه بر فرد با تحقیر؛
عقلانیت برتر یعنی استفاده از منطق، حکمت، هنر و عاطفه به صورت هوشمند؛
توپخانه فرهنگی یعنی جایی که قلمها شلیک میکنند، نه گلولهها.
به تعبیر شهید آوینی: ما برای فتح خاک نیامدهایم، برای فتح قلبها آمدهایم.
■ اگر امروز کار فرهنگی نکنیم :
فردا باید کار ترمیم فرهنگی کنیم؛
پسفردا کار سوگواری فرهنگی؛
و در نهایت، کار بازپسگیری هویت ازدسترفته.
آنچه امروز با یک مقاله، یک گفتوگو، یک کلاس، یک مناظره یا حتی یک نگاه مؤمنانه و با راهپیمایی هوشمندانه متحد الشکل ، قابل اصلاح است، فردا شاید تنها با بحران اجتماعی قابل جبران باشد.
✅ کار فرهنگی یعنی تبدیل حق به گفتمان غالب.
فرهنگ را نمیشود صرفاً آموزش داد؛ باید تزریق کرد.
فرهنگ را نمیشود فقط بیان کرد؛ باید استقرار داد.
فرهنگ را نمیشود دفاع کرد؛ باید حمله کرد.
اما نه با فریاد، بلکه با فهم.
پس ای فعال فرهنگی ،
اگر قرار است کاری کنی، قلم را همانقدر جدی بگیر که رزمنده دیروز تفنگ را؛
وگرنه فردا تفنگها برای جبران قلمها فعال خواهند شد.
به حکم این بیان رهبری :
کار فرهنگی باطل را تنها با کار فرهنگی حق باید جواب داد.
پس بجنگ، اما با فکر.
بتاز، اما با منطق.
و پیروز شو، اما با حق.
✍️ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7160
طلوع فکر و اندیشه
🔴 خانم سخنگوی دولت : ملت ، اقدام می خواهد نه تسکین کلامی
آنچه این روزها از زبان شما درباره پذیرش گرانی و عذرخواهی شنیده شد، نه تسلّی خاطر مردم بود، نه اقدام مسئولانه؛ بلکه اعترافی تلخ بود که در زیرِ پوست آن، بیعملی دولت ، غفلت مدیریتی و نوعی تحویلدادن بار سنگین مشکلات به یک جمله تسکینی پنهان شده است.
ملت ایران از مسئولان عذرخواهیِ بیعمل نخواسته و نمیخواهد؛
ملت، اقدام میخواهد.
ملت، راهحل میخواهد.
ملت، مدیریت واقعی میطلبد، نه مدیریت رسانهای.
🔸 و اما چند تحلیل :
■ تحلیل اول : تفاوت میان عذرخواهیِ مسئولانه و عذرخواهیِ فرار از پاسخ
عذرخواهی در منطق حکمرانی زمانی ارزش دارد که :
با پذیرش خطا همراه باشد؛
با برنامه مشخص اصلاحی پشتوانه پیدا کند؛
با زمانبندی و تعهد عملی تثبیت شود.
اما آنچه از سوی سرکار سخنگو مطرح شد، تنها یک لفافه کلامی بود که هیچ نقشهراهی ارائه نکرد و صرفاً بار روانی بحران را به دوش مردم انداخت. این نوع عذرخواهی، نه اخلاقی است، نه مدیریتی، نه عقلانی.
■ تحلیل دوم : گرانی، معلولِ ساختار دولت است نه محصولِ احساس
وقتی سخنگوی دولت میگوید میپذیریم گرانی هست ، در واقع چیزی را میپذیرد که مردم با تمام وجود آن را لمس میکنند:
سفرههایی که کوچک شدهاند؛
قیمتهایی که بیمهار بالا رفتهاند؛
فاصلههایی که میان طبقات جامعه روز به روز عمیقتر شده است.
اما پرسش اساسی این است :
قبول دارید، ولی برای آن چه کردهاید؟
اگر دولت اعتراف میکند که گرانی هست، باید بگوید :
گرانی محصول کدام تصمیم اقتصادی است؟
چند درصد آن ناشی از سیاستهای غلط دولت است؟
سهم مدیریت ناکارآمد دولتی چقدر است؟
برنامه فوری و کوتاهمدت شما چیست؟
برنامه میانمدت شما کجاست؟
برنامه بلندمدت شما چیست؟
سکوت در برابر این پرسشها، همان چیزی است که مردم را میخکوب و حیرتزده کرده است، نه صرف عذرخواهی.
■ تحلیل سوم : مردم انتظار دارند دولت کار کند، نه توضیح بدهد
در حکمرانی عقلانی، سخنگو فقط آینه واقعیت نیست، پل راهحلهاست.
سخنگویی که تنها شرح واقعه کند و نسخه ندهد، عملاً به راوی مشکلات تبدیل میشود نه نماینده دولت در مدیریت مشکلات.
دولتی که امروز با بحران معیشتی روبهروست، نباید به جای برنامهریزی، به جملات احساسی پناه ببرد.
مردم از ما رنج نمیخواهند؛ نتیجه میخواهند.
■ تحلیل چهارم : خانم سخنگو ، مسئولیت یعنی اقدام، نه اعلام
دولتی که به گرانی اعتراف میکند، باید :
گزارش مستند از علل گرانی ارائه دهد؛
سقف زمانی برای مهار قیمتها تعیین کند؛
سیاستهای غلط دولت را اصلاح کند؛
بازار را کنترل و نظارت را واقعی کند؛
راه فرار دلالان، سفتهبازان و رانتخواران را ببندد؛
به مردم امید حقیقی بدهد، نه امید کلامی.
بدون اینها، عذرخواهی چیزی جز بستهبندی اداریِ ناتوانی مدیریتی نیست.
✅ خانم سخنگو ،
ملت ایران در برابر مشکلات، صبورترین ملت جهان است؛
اما در برابر بیعملی و کلامدرمانی، کمترین مماشات را دارد.
این مردم نجیب، از شما حرکت میخواهند نه حرارت لفظی.
از دولت، اقدام میخواهند نه اعتراف.
از مسئول، پاسخگویی میخواهند نه پوزشِ بیپشتوانه.
سخن امروز مردم این است :
اگر گرانی را پذیرفتهاید،
اگر از آن عذر میخواهید،
پس برای ریشه آن کاری کنید.
وگرنه این نوع عذرخواهی، نه آرامبخش است، نه کارآمد؛
بلکه زخمی است که بر زخم جامعه گذاشته میشود.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7163
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آقای سلیمانی اردستانی ؛ اگر کسی مظلومیت اهلبیت(ع) را شنید و دلش لرزید و اشکش جاری شد، این نشانه انسانیت، وجدان و عمق فهم او از حقیقت است، نه آن تعبیر سخیف و توهینآمیزی که شما به کار بردید.
آنکس که گریه بر مظلوم را خر بودن میخوانَد، در واقع پرده از قساوت قلب و فقر شعور اخلاقی خویش برمیدارد. گریه بر اهلبیت، گریه بر عدالتِ ذبحشده، انسانیتِ لگدمالشده و حقیقتِ به خون نشسته است؛ و تمسخر این احساس، چیزی جز تهیبودن از معرفت و کرامت انسانی را فاش نمیکند.
آقای سلیمانی اردستانی ؛ اگر اندکی مطالعه و انصاف و وجدان در گفتار شما بود، میدانستید که گریه بر مصائب اهلبیت را عقلای جهان، فلاسفه اخلاق، عرفا، ادبا و حتی آزادگان غیرمسلمان ستودهاند. کسی که بر مظلوم نمیگرید، نهتنها از فرهنگ شیعه بیگانه است، بلکه در شمار صاحبان قلبهای مرده قرار میگیرد. این سخن شما نه جسارت به شیعه، بلکه روشنترین سند سقوط فکری گوینده آن است؛ زیرا تنها کسی که از منطق، معرفت و انسانیت تهی باشد، اشک بر مظلومیت آلالله را حماقت میپندارد.
شما نه در برابر مذهب حقه تشیع ، بلکه در برابر تاریخ ایستادهاید؛ و تاریخ، هرگز توهینکنندگان به مقدسات و شماتتکنندگان مظلومان را نخواهد بخشید.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7164
🔴 موجودی کارتت صفر است؟ نگران نباش، این شاهکار دولت پزشکیان و همراهی مغز متفکر #اصلاح_طلبان است؛
فقر را نهادینه و امید مردم را در صندوقچه خودشان پسانداز کردند.
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7165