طلوع فکر و اندیشه
🔵 آهای تحلیلگر محترم ، نه سیاهنما باش و نه سفیدشویی کن تحلیل سیاسی اگر بخواهد وزین، عمیق و واقعنگ
🔵 اصل دوم : تحلیل چندبُعدی – بررسی همزمان نقاط قوت و ضعف
تحلیل سیاسی مانند ترسیم یک نقاشی دقیق است که در آن، تمامی جزئیات باید در نظر گرفته شود. هرگونه نگاه تکبُعدی، چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی، باعث انحراف از واقعیت میشود و میتواند تصمیمگیریهای نادرست را به دنبال داشته باشد. برای رسیدن به شناختی جامع و منصفانه، تحلیلگر باید نقاط قوت و ضعف را در کنار یکدیگر بررسی کند و تصویری واقعی از وضعیت ارائه دهد.
🔸 تحلیل چند بُعدی به معنای آن است که در ارزیابی یک موضوع، تمام ابعاد آن مورد توجه قرار گیرد و تحلیلگر گرفتار نگاه یکجانبه و سوگیرانه نشود. این نوع نگاه، ضمن تقویت انصاف در تحلیل، به تصمیمگیران کمک میکند که برنامهریزی صحیحتری داشته باشند.
در بسیاری از تحلیلهای سیاسی و اجتماعی، افراط و تفریط دیده میشود. برخی تحلیلها صرفاً بر نقاط ضعف تأکید دارند و دستاوردهای یک دولت، سازمان یا جامعه را نادیده میگیرند. از سوی دیگر، برخی تحلیلها چنان بر موفقیتها تأکید دارند که مشکلات و کاستیها به حاشیه رانده میشوند. این هر دو نگاه، ناقص و غیرواقعی است.
مثلا فرض کنیم کشوری در حوزه بهداشت و آموزش پیشرفت قابل توجهی داشته و توانسته است زیرساختهای بیمارستانی و دانشگاهی خود را بهبود بخشد. اما همزمان، در حوزه اقتصادی دچار رکود و افزایش نرخ بیکاری شده است. اگر تحلیلگر فقط به بحرانهای اقتصادی بپردازد و از پیشرفتهای علمی و بهداشتی غافل شود، تصویری ناامیدکننده و ناعادلانه ارائه خواهد داد. از سوی دیگر، اگر تحلیلگر فقط بر موفقیتها تأکید کند و مشکلات اقتصادی را نادیده بگیرد، واقعیت را تحریف کرده و امکان اصلاح کاستیها را از بین خواهد برد.
✅ بنابراین ، یک تحلیل دقیق و واقعبینانه باید هم دستاوردها و هم مشکلات را در کنار هم ببیند. چنین نگاهی نهتنها موجب قضاوت منصفانه میشود، بلکه امکان اصلاح و پیشرفت را نیز فراهم میکند. بنابراین، تحلیلگر باید مانند یک نقاش ماهر، تمامی زوایای تصویر را ترسیم کند تا مخاطب بتواند واقعیت را آنگونه که هست ببیند، نه آنگونه که به او القا میشود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔵 آهای تحلیلگر محترم ، نه سیاهنما باش و نه سفیدشویی کن تحلیل سیاسی اگر بخواهد وزین، عمیق و واقعنگ
🔵 اصل دوم : تحلیل چندبُعدی – بررسی همزمان نقاط قوت و ضعف
تحلیل سیاسی مانند ترسیم یک نقاشی دقیق است که در آن، تمامی جزئیات باید در نظر گرفته شود. هرگونه نگاه تکبُعدی، چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی، باعث انحراف از واقعیت میشود و میتواند تصمیمگیریهای نادرست را به دنبال داشته باشد. برای رسیدن به شناختی جامع و منصفانه، تحلیلگر باید نقاط قوت و ضعف را در کنار یکدیگر بررسی کند و تصویری واقعی از وضعیت ارائه دهد.
🔸 تحلیل چند بُعدی به معنای آن است که در ارزیابی یک موضوع، تمام ابعاد آن مورد توجه قرار گیرد و تحلیلگر گرفتار نگاه یکجانبه و سوگیرانه نشود. این نوع نگاه، ضمن تقویت انصاف در تحلیل، به تصمیمگیران کمک میکند که برنامهریزی صحیحتری داشته باشند.
در بسیاری از تحلیلهای سیاسی و اجتماعی، افراط و تفریط دیده میشود. برخی تحلیلها صرفاً بر نقاط ضعف تأکید دارند و دستاوردهای یک دولت، سازمان یا جامعه را نادیده میگیرند. از سوی دیگر، برخی تحلیلها چنان بر موفقیتها تأکید دارند که مشکلات و کاستیها به حاشیه رانده میشوند. این هر دو نگاه، ناقص و غیرواقعی است.
مثلا فرض کنیم کشوری در حوزه بهداشت و آموزش پیشرفت قابل توجهی داشته و توانسته است زیرساختهای بیمارستانی و دانشگاهی خود را بهبود بخشد. اما همزمان، در حوزه اقتصادی دچار رکود و افزایش نرخ بیکاری شده است. اگر تحلیلگر فقط به بحرانهای اقتصادی بپردازد و از پیشرفتهای علمی و بهداشتی غافل شود، تصویری ناامیدکننده و ناعادلانه ارائه خواهد داد. از سوی دیگر، اگر تحلیلگر فقط بر موفقیتها تأکید کند و مشکلات اقتصادی را نادیده بگیرد، واقعیت را تحریف کرده و امکان اصلاح کاستیها را از بین خواهد برد.
✅ بنابراین ، یک تحلیل دقیق و واقعبینانه باید هم دستاوردها و هم مشکلات را در کنار هم ببیند. چنین نگاهی نهتنها موجب قضاوت منصفانه میشود، بلکه امکان اصلاح و پیشرفت را نیز فراهم میکند. بنابراین، تحلیلگر باید مانند یک نقاش ماهر، تمامی زوایای تصویر را ترسیم کند تا مخاطب بتواند واقعیت را آنگونه که هست ببیند، نه آنگونه که به او القا میشود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
1. پیامبر اسلام (ص) در چه سالی به دنیا آمد؟ الف) 560 میلادی ب) 570 میلادی ج) 580 میلادی د) 590 م
🔵 گزارش اهدای جوایز مسابقه عید مبعث در کانال طلوع فکر و اندیشه
به مناسبت عید سعید مبعث، مسابقهای ویژه با محوریت پاسخ به سؤالات معرفتی و اعتقادی در کانال طلوع فکر و اندیشه برگزار شد. در این رقابت علمی و فرهنگی، جمعی از علاقهمندان به مباحث دینی و اندیشهای شرکت کردند و به سؤالات مطرحشده پاسخ دادند.
در نهایت، از میان شرکتکنندگان، هشت نفر بهعنوان برگزیدگان این مسابقه معرفی شدند. به پاس قدردانی از حضور و تلاش ارزشمند آنان، مبلغی به میزان ۱۰۰ هزار تومان به هر نفر و در مجموع ۸۰۰ هزار تومان تقدیم شد. هرچند این هدیه ناچیز و در حد شارژ اینترنت بود، اما هدف اصلی از این اقدام، ترویج تفکر، تدبر و تعمیق شناخت دینی در میان مخاطبان فرهیخته کانال بود.
امید است که این قبیل مسابقات، گامی مؤثر در مسیر ارتقای آگاهی دینی و توسعه فضای اندیشهورزی در جامعه باشد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 مراقب باشیم به زیر دیگ هر کسی هیزم نریزیم
در روزگاری که هر کس با یک میکروفون، یک صفحه مجازی، یا یک تریبون، داعیهدار هدایت و روشنگری شده، باید هشیارتر از همیشه باشیم. امروز دیگر تنها منبرهای چوبی مساجد نیست که مردم را به راهی میکشاند، بلکه هزاران منبر صوتی، تصویری و نوشتاری در فضای حقیقی و مجازی قد علم کردهاند.
مجریانی که با لبخند، انحراف را در زرورق تحلیل میپیچند...
سخنرانانی که بهجای حق، مصلحتِ جیب و جایگاه خود را میگویند...
نویسندگانی که قلمشان، دنبالهرو هوای نفس است...
تحلیلگرانی که حقیقت را قربانی سیاست و منفعت کردهاند...
صاحبان کرسیهای تدریس که یا جاهطلباند یا جیرهخوار...
✅ حال سؤال اینجاست :
آیا اینان دینداری ما را تقویت میکنند یا تضعیف؟
آیا واقعیتگرا هستند یا توهمساز؟
آیا حقیقت را میگویند یا تفسیر به رأی میکنند؟
آیا سامریهای زماناند که ما را به گوسالهپرستی مدرن فرا میخوانند؟
آیا نقاب نفاق بر چهره دارند و دم از دین میزنند، اما در دل جز دنیا نمیپرورانند؟
آیا جاهطلباند و دنبال سیاهیلشکر برای قدرتطلبیهایشان میگردند؟
باید مراقب باشیم
هر سخنی را نپذیریم
هر پرچمی را بلند نکنیم
و هر دیگی را با هیزم خود داغ نکنیم
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔴 با سلام و احترام ،
یکی از شبهاتی که مخالفان انقلاب اسلامی مطرح میکنند، این است که ایران میلیاردها دلار را بهصورت چمدانی به سوریه و لبنان ارسال کرده و این کار را عامل مشکلات اقتصادی داخلی معرفی میکنند. این ادعا در حالی مطرح میشود که سید حسن نصرالله صراحتاً اعلام کرد:
🔹 اقول لکم بصراحه، بله جمهوری اسلامی ایران به ما کمک مالی میکند، اما این کمکها شفاف و بر اساس منافع دوطرفه است و ایران در مقابل، از ما چیزی نمیخواهد.
پاسخ مستند به این شبهه
1️⃣ کمک به محور مقاومت، یک استراتژی امنیتی است نه یک اقدام خیریه
🔹 همانطور که امام حسین (ع) برای دفاع از اسلام و مقابله با طاغوت، اهلبیت و یارانش را به میدان کربلا برد، ایران نیز با حمایت از مقاومت، دشمن را از مرزهای خود دور نگه میدارد.
🔹 اگر ایران از محور مقاومت حمایت نمیکرد، باید در داخل مرزهای خود با داعش و گروههای تروریستی مورد حمایت آمریکا و اسرائیل میجنگید. حضور مستشاری ایران در سوریه و کمک به حزبالله، باعث شد که داعش نتواند به ایران نزدیک شود.
2️⃣ بسیاری از این کمکها بهصورت اعتباری و غیرنقدی بوده است
🔹 برخلاف ادعای مخالفان، کمکهای ایران به محور مقاومت بهصورت نقدی و چمدانی ارسال نمیشود، بلکه عمدتاً در قالب تأمین سوخت، تجهیزات و آموزشهای نظامی است. حتی صادرات انرژی و کالاهای ایرانی به سوریه و لبنان، یک بخش از این همکاری است که منافع اقتصادی نیز برای ایران دارد.
3️⃣ ایران در سوریه و لبنان سرمایهگذاری اقتصادی دارد
🔹 ایران در بازسازی سوریه و توسعه زیرساختهای این کشور مشارکت کرده است. قراردادهای بلندمدتی برای صادرات نفت، احداث نیروگاه، خطوط ارتباطی و پروژههای تجاری بین ایران و سوریه منعقد شده که در آینده، سود اقتصادی برای کشور به همراه خواهد داشت.
4️⃣ حزبالله لبنان یک جنبش مردمی و مستقل است
🔹 برخلاف تبلیغات رسانههای معاند، حزبالله لبنان یک جنبش مردمی و مقاومتی مستقل است که با حمایت گسترده مردم لبنان، بهویژه شیعیان این کشور، فعالیت میکند. ایران از حزبالله حمایت میکند، اما تصمیمات این جنبش، داخلی است و تحت نفوذ هیچ کشوری نیست.
5️⃣ حمایت از مظلومان، یک اصل اسلامی است
🔹 همانطور که امام حسین (ع) برای حمایت از مظلومان قیام کرد، جمهوری اسلامی ایران نیز از نهضتهای آزادیبخش حمایت میکند. این حمایتها، هم بُعد انسانی و اسلامی دارد و هم یک راهبرد امنیتی برای جلوگیری از نفوذ دشمنان به منطقه است.
پس ، ادعای دلارهای چمدانی ایران برای حزبالله و سوریه یک حربه تبلیغاتی است که برای ایجاد نارضایتی در داخل کشور استفاده میشود. در حالی که این حمایتها، شفاف، استراتژیک و در راستای امنیت ملی ایران است. اگر ایران در سوریه و لبنان حضور نداشت، باید امروز در شهرهای خودش با تروریستها میجنگید.
✅ پس همانطور که سید حسن نصرالله گفت: بله، ایران به ما کمک میکند، اما این کمکها شفاف است و در مقابل، چیزی از ما نمیخواهد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
سلام علیکم ،
در مورد جنگهای جمل و صفین، حضرت علی (ع) موضع بسیار روشنی داشت. ایشان این جنگها را فتنههایی میدانست که دشمنان اسلام و برخی افراد جاهطلب، با ایجاد اختلاف در امت اسلامی به راه انداختند.
🔸 نظر امام علی (ع) درباره جنگ جمل و صفین:
در جنگ جمل ، حضرت علی (ع) معتقد بود که طلحه و زبیر که از بیعت با او خارج شده بودند، برای کسب قدرت و نه برای خونخواهی عثمان، به میدان آمدهاند. ایشان تأکید داشتند که باید از تفرقه پرهیز کرد و پیروان حق را در برابر فتنهگران متحد نگه داشت. امام (ع) تلاش کرد تا از جنگ جلوگیری کند، اما وقتی که دشمن شروع به نبرد کرد، مجبور به دفاع شد.
در جنگ صفین، امام (ع) با معاویه مواجه شد که به بهانه خونخواهی عثمان، اما در حقیقت برای حفظ قدرت و سلطه خود بر شام، از پذیرش حکومت امام (ع) سر باز زد. امام بارها با معاویه نامهنگاری کرد و او را به اطاعت از حق دعوت نمود، اما سرانجام کار به جنگ کشید. یکی از تلخترین وقایع این جنگ، ماجرای حکمیت بود که با حیله و نیرنگ عمرو عاص، به زیان امام تمام شد.
🔸 چرا امام علی (ع) قاتلان عثمان را تحویل نداد؟
چند دلیل مهم در این باره وجود دارد : 👇👇
مبهم بودن قاتلان عثمان: قتل عثمان یک حادثه پیچیده بود و افراد زیادی از گروههای مختلف در آن نقش داشتند. بسیاری از مخالفان او، حتی از صحابه و مردم شهرهای مختلف، در محاصره و قتل او نقش داشتند. بنابراین، مشخص نبود که مقصر اصلی چه کسی است و محاکمه آنان نیازمند یک نظام قضایی قوی بود که در آن شرایط فراهم نبود.
عدم تشکیل حکومت مقتدر: وقتی امام علی (ع) به خلافت رسید، جامعه اسلامی بهشدت متشنج بود و بسیاری از شهرها در وضعیت ناآرامی قرار داشتند. امام ابتدا باید حکومت را تثبیت میکرد تا بتواند عدالت را اجرا کند.
سو استفاده دشمنان از مسئله قصاص: معاویه و دیگر مخالفان، مسئله خونخواهی عثمان را بهانهای برای ایجاد جنگ و اختلاف در جامعه قرار داده بودند. در حالی که هدف اصلیشان، نه عدالت، بلکه کسب قدرت بود.
عثمان خود در قتلش نقش داشت: بسیاری از مسلمانان عثمان را مسئول بیعدالتیها و فسادهایی میدانستند که در دوران خلافتش رخ داده بود. او با حمایت از برخی والیان ستمگر، زمینهساز خشم عمومی شد و در نهایت، خودش از یاری سپاهیانش محروم ماند.
✅ امیرالمؤمنین (ع) نه از قتل عثمان راضی بود و نه آن را تأیید میکرد، اما در آن شرایط، امکان اجرای عدالت بدون بر هم خوردن ثبات جامعه اسلامی وجود نداشت. ازاینرو، ابتدا بر ایجاد آرامش و استقرار حکومت اسلامی تأکید کرد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 شبه عقل ؛ استدلالی فریبنده، حقیقتی پوچ
بیایید پرده از تفاوت های عقل و شبه عقل برداریم. تفاوتهایی که اگر از آنها غافل شویم، مثل خوره به جان فکر و ایمانمان میافتند، ما را در سراب استدلال های فریبنده غرق میکنند و زندگیمان را به باتلاقی از سردرگمی و تاریکی میکشانند :
1_ مسئله: آزادی بیان
استدلال شبه عقل : هر کسی حق دارد هرچه بخواهد بگوید، حتی اگر توهین باشد؛ چون آزادی بیان مطلق است.
پاسخ عقلی : آزادی بیان یک ارزش است، اما در کنار سایر ارزشها معنا پیدا میکند. توهین و تخریب، آزادی بیان نیست، بلکه سوءاستفاده از آن است. عقل حکم میکند که آزادی باید در چارچوب عدالت و اخلاق باشد، نه هرجومرج گفتاری.
2. مسئله : حجاب اجباری
استدلال شبه عقل : اگر حجاب خوب است، باید انتخابی باشد، نه اجباری!! چون اجبار در دین معنا ندارد.
پاسخ عقلی : اجبار در پذیرش اصل دین نیست، اما قوانین اجتماعی نیاز به الزام دارند. همانطور که عبور از چراغ قرمز ممنوع است، حفظ حریم اخلاقی جامعه نیز یک قانون ضروری است که بر اساس حکمت و مصلحت تنظیم شده، نه صرفاً یک انتخاب شخصی.
3. مسئله: حکومت دینی و مردمسالاری
استدلال شبه عقل : حکومت باید کاملاً در اختیار مردم باشد؛ دین نباید در سیاست دخالت کند.
پاسخ عقلی: حکومت دینی مبتنی بر ارزشهای الهی و در عین حال، متکی بر رأی و مشارکت مردم است. عقل میگوید که بدون هدایت ارزشهای الهی، سیاست به ابزاری برای تأمین منافع گروههای خاص تبدیل میشود.
4_ مسئله: حقوق زنان در اسلام
استدلال شبه عقل : اسلام حقوق زنان را محدود کرده است، چون اجازه چندهمسری به مردان داده اما به زنان نداده.
پاسخ عقلی : تفاوت در احکام، ناشی از تفاوت در نقشها و طبیعت است. در نظام خانوادگی، عدالت مهمتر از تشابه است. عقل حکم میکند که باید نظام حقوقی را در کل بررسی کرد، نه بهصورت جزئی و جداگانه.
5 _ مسئله: عدالت و برابری
استدلال شبه عقل : همه انسانها باید دقیقاً برابر باشند، تفاوتها ظلم است.
پاسخ عقلی : عدالت به معنای مساوات نیست، بلکه به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای مناسب خود است. تفاوت در استعدادها، مسئولیتها و وظایف طبیعی است و عدالت یعنی هر کس بر اساس توانمندیهایش به حقوق خود برسد.
✅ شبه عقل چگونه استدلال میکند؟
▫️ ظاهر سخنانش منطقی و زیباست اما درونش خالی از حقیقت است.
▫️ به نتایج کوتاهمدت نگاه میکند، نه حکمت بلندمدت.
▫️ اصول را کنار گذاشته و بر روی فروع و جزئیات تمرکز میکند.
▫️ از احساسات و غرایز به جای تفکر و تحلیل استفاده میکند.
✅ عقل چگونه استدلال میکند؟
▫️ مسائل را در بستر کلان میبیند، نه صرفاً بر اساس یک مورد خاص.
▫️ نگاهش ترکیبی از حکمت، فطرت و تجربه است.
▫️ استدلالهایش با وجدان سالم و مبانی ثابت هماهنگ است.
▫️ به دنبال حقیقت است، نه جلب توجه یا توجیه خواستههای نفسانی.
✅ بنابراین ، شبه عقل، تظاهر به عقلانیت دارد اما در حقیقت، از جهل و غریزه الهام میگیرد. در مقابل، عقل حقیقی، نوری است که با معیارهای ثابت و الهی، مسیر شناخت و هدایت را روشن میکند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 ارزیابی دقیق جمهوری اسلامی؛ نقاط قوت و چالشها ،
#خواهشا_بخوانید_زحمت_کشیده_شده
برای ارزیابی دقیق جمهوری اسلامی، باید نگاهی جامع، منصفانه و مبتنی بر واقعیت داشته باشیم. در این بررسی، نه دچار افراط و تمجید مطلق شویم و نه تفریط کرده و همهچیز را سیاه ببینیم. بهترین روش این است که جمهوری اسلامی را در دو محور نقاط قوت و موفقیتها و چالشها و ضعفها بررسی کنیم، آن هم با مثالهای ملموس.
■ نقاط قوت و موفقیتهای جمهوری اسلامی
✅ ۱. استقلال سیاسی و عزت ملی
پیش از انقلاب، ایران عملاً تحت سلطه آمریکا و انگلیس بود (مثلاً ماجرای کاپیتولاسیون و دخالتهای سفارت آمریکا در امور کشور). اما امروز جمهوری اسلامی در تصمیمگیریهای کلان خود مستقل است و کسی نمیتواند برایش تعیین تکلیف کند.
مثال: در پرونده هستهای، علیرغم فشارهای جهانی، ایران توانسته فناوری هستهای بومی داشته باشد و در مذاکرات بر اساس منافع خود چانهزنی کند، نه دیکتهی دیگران.
✅ ۲. پیشرفتهای علمی و صنعتی
ایران در بسیاری از حوزههای علمی، از جمله سلولهای بنیادی، نانو فناوری، پزشکی، صنایع نظامی و فضایی رشد چشمگیری داشته است.
مثال: ایران یکی از پنج کشور برتر جهان در تولید پهپادهای پیشرفته است، درحالیکه پیش از انقلاب، حتی سیمخاردار را هم وارد میکردیم.
✅ ۳. امنیت پایدار در منطقهای پرآشوب
درحالیکه کشورهای اطراف ایران مانند عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان دچار ناامنیهای شدید هستند، ایران توانسته امنیت پایدار خود را حفظ کند.
مثال: با وجود فتنه داعش که تا نزدیکی مرزهای ایران پیش آمد، جمهوری اسلامی با سیاستگذاری دقیق و کمک به جبهه مقاومت، اجازه نداد این گروه تروریستی به داخل کشور نفوذ کند.
✅ ۴. عدالت اجتماعی و افزایش رفاه عمومی (نسبت به قبل از انقلاب)
قبل از انقلاب، بسیاری از مناطق ایران حتی آب، برق، مدرسه و جاده نداشتند. اما امروز زیرساختهای کشور توسعه پیدا کرده و خدمات عمومی در روستاها هم گسترش یافته است.
مثال: قبل از انقلاب، تعداد دانشجویان کشور حدود ۱۵۰ هزار نفر بود، اما امروز بیش از ۴ میلیون دانشجو در ایران مشغول تحصیلاند.
✅ ۵. تأثیرگذاری در معادلات جهانی
ایران از یک کشور وابسته به یک قدرت منطقهای و تأثیرگذار تبدیل شده است. حضور در سازمانهای بینالمللی مثل بریکس، پیمان شانگهای و تعامل با کشورهای مستقل، نشاندهنده این موقعیت است.
مثال: در قضیه جنگ غزه (۲۰۲۳)، ایران یکی از بازیگران اصلی تأثیرگذار بود و حتی آمریکا اذعان کرد که بدون ایران نمیتوانند معادلات منطقه را تنظیم کنند.
■ چالشها و ضعفهای جمهوری اسلامی
❌ ۱. مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم
یکی از جدیترین چالشها، تورم، کاهش ارزش پول ملی، بیکاری و سختی معیشت مردم است. بخشی از این مشکلات ناشی از تحریمهاست، اما بخشی هم مربوط به ضعف مدیریت داخلی است.
مثال: در دهه ۹۰، افزایش قیمت دلار باعث شد قدرت خرید مردم بهشدت کاهش یابد، اما برخی کشورهای دیگر با شرایط مشابه توانستند اوضاع را بهتر مدیریت کنند.
❌ ۲. ضعف در مدیریت و بروکراسی پیچیده
بسیاری از مشکلات کشور ناشی از کاغذبازی اداری، فساد اداری و تصمیمگیریهای کند و غیرشفاف است.
مثال: یک جوان برای دریافت مجوز یک کسبوکار ساده باید ماهها درگیر ادارات مختلف باشد، درحالیکه در کشورهای پیشرفته، این فرایند در چند روز انجام میشود.
❌ ۳. مشکلات فرهنگی و اجتماعی
فاصله گرفتن بخشی از جامعه، مخصوصاً جوانان، از ارزشهای دینی و ملی یکی از چالشهای مهم است. بخشی از این موضوع به تبلیغات دشمن و جنگ نرم برمیگردد، اما بخشی هم نتیجه ضعف در تولید محتوای فرهنگی جذاب و روشهای نادرست تبلیغی است.
مثال: برخی برنامههای فرهنگی بهجای تقویت باورهای دینی، با روشهای خشک و نادرست، جوانان را دفع کردهاند.
❌ ۴. ضعف در مبارزه با فساد اقتصادی و رانتخواری
علیرغم تلاشهای زیادی که در مبارزه با فساد انجام شده، هنوز برخی مفاسد اقتصادی، رانتخواری و تبعیضهای اقتصادی، مردم را ناراضی کرده است.
مثال: پروندههایی مثل فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان یا ماجرای برخی آقازادهها، باعث شد مردم نسبت به برخورد جدی با مفاسد اقتصادی بیاعتماد شوند.
❌ ۵. ضعف در اطلاعرسانی و جنگ رسانهای
درحالیکه دشمنان ایران با تمام توان در فضای مجازی و رسانهها علیه جمهوری اسلامی تبلیغ میکنند، متأسفانه دستگاههای فرهنگی و رسانهای کشور، ضعیف و کند عمل کردهاند و نتوانستهاند بهدرستی از نظام دفاع کنند.
مثال : در بسیاری از بحرانهای رسانهای، رسانههای داخلی دیر واکنش نشان داده و میدان را به شبکههای خارجی واگذار کردهاند.
🔸 بنابراین ، جمهوری اسلامی از لحاظ استقلال، پیشرفتهای علمی، امنیت، عدالت اجتماعی و تأثیرگذاری بینالمللی ، موفقیتهای بزرگی داشته است. اما از طرفی مشکلات اقتصادی، ضعف مدیریت، فساد اداری، چالشهای فرهنگی و رسانهای از نقاط ضعف آن است.
✅ راهحل این چالشها، اصلاح ساختارهای مدیریتی، توجه به معیشت مردم، مبارزه جدی با فساد و تقویت رسانهها و فرهنگسازی درست است. جمهوری اسلامی برای ادامه مسیر موفقیت خود، نیاز به تحول در این زمینهها دارد.
⚡ سؤال اساسی : آیا این مشکلات ناشی از اصل نظام جمهوری اسلامی است یا ضعف برخی مسئولان در اجرای صحیح آن؟! اگر ضعفها ناشی از سوءمدیریت است، پس راهحل، اصلاح مدیریت است، نه براندازی!!!
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 شبهه جناب خسروی
اگر جمهوری اسلامی ایران سیاست بهتری در پیش میگرفت، آیا نمیتوانست مانند ۹۹ درصد کشورهای دنیا از جنگ و درگیریهای مداوم پرهیز کند؟ آیا این همه جنگ و تهدید نتیجه سیاستهای خود ایران نیست؟ چرا کشورهایی مانند ژاپن، آلمان یا بسیاری از کشورهای حوزه خلیجفارس درگیر جنگهای مداوم نیستند، اما ایران همیشه با تهدید، تحریم و درگیریهای منطقهای مواجه است؟ آیا این نشاندهنده ضعف در دیپلماسی و عدم توانایی در برقراری روابط بینالمللی مناسب نیست؟
🔸🔸 پاسخ :
سلام جناب خسروی بزرگوار
پاسخ به این انتقاد نیاز به تبیین تفاوت جنگ تحمیلی و جنگهای تحمیلی دارد. بسیاری از کشورهای دنیا جنگی را تجربه نکردهاند، اما این به دلیل سیاستهای خودشان نیست، بلکه موقعیت ژئوپلیتیک، منافع قدرتهای جهانی و شرایط منطقهای نقش اصلی را ایفا میکند.
🔹 ایران جنگطلب نبوده، بلکه هدف دشمنیها بوده است
ایران هیچگاه آغازگر جنگ نبوده، بلکه همواره مورد تهدید و تهاجم قرار گرفته است. جنگ تحمیلی هشتساله توسط صدام، ترورهای سازمانیافته توسط گروهکها، تحریمهای اقتصادی سنگین، تهدیدهای نظامی مستقیم از سوی آمریکا و اسرائیل، و جنگهای نیابتی در منطقه همگی نشان میدهد که ایران ناخواسته درگیر این جنگها شده است. کشورهای دیگر که جنگی ندارند، یا همپیمان ابرقدرتها هستند و تابع سیاستهای آنها، یا در موقعیت استراتژیکی قرار ندارند که مورد تهدید باشند.
🔹 سیاست تنشزدایی همیشه جواب نمیدهد
حتی کشورهایی که سیاست عدم درگیری را دنبال کردهاند، در مواقعی مورد تهاجم قرار گرفتهاند. نمونه بارز آن، لیبی و اوکراین است. قذافی پس از کنار گذاشتن برنامه هستهای، توسط ناتو سرنگون شد. اوکراین که تضمین امنیتی دریافت کرده بود، هدف حمله روسیه قرار گرفت. ایران اگر سیاستهای دفاعی و منطقهای خود را کنار بگذارد، نهتنها از جنگ دور نخواهد شد، بلکه خطر نابودی امنیت داخلی را نیز تجربه خواهد کرد.
🔹 هزینه مقاومت کمتر از هزینه تسلیم است
برخی کشورها با پذیرش سلطه ابرقدرتها از جنگ فاصله گرفتهاند، اما هزینههای دیگری پرداختهاند، از جمله از دست دادن استقلال، پایگاه نظامی شدن برای بیگانگان، و عقبماندگی علمی و نظامی. ایران بهدلیل موقعیت استراتژیک، منابع غنی و نقش ایدئولوژیکش، حتی در صورت کوتاه آمدن از مواضع خود، باز هم مورد طمع قدرتها قرار خواهد گرفت. پس سیاست مقاومت، نه یک انتخاب ایدئولوژیک، بلکه یک ضرورت است.
لذا ، مشکل از سیاستهای ایران نیست، بلکه از طمع و تجاوزطلبی دشمنان است. ایران اگر سیاست مقاومت را رها کند، نهتنها جنگها متوقف نخواهد شد، بلکه هزینههای بیشتری خواهد پرداخت. امنیتی که امروز داریم، نتیجه تدابیری است که بسیاری از کشورها برای حفظ آن مجبور به وابستگی هستند، اما ایران آن را با تکیه بر توان داخلی خود تأمین کرده است.
گفتگوی تلگرامی
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea