وضعام حالتِ کرمی را بهیاد میآورد که نیمهی عقبِ بدنش را لگد کردهاند و حالا دارد نیمهی جلوی بدنش را جدا میکند و به کناری میکشد.
#کافکا
-نامه به پدر
«من،
به جای تمام کلماتی
که نتوانستم
با تو حرف بزنم،
گریه کردهام.»
#دیدم_ماداک
دوست داشتن و دوست داشته شدن؛
از عشق میترسم، از قربانی شدن در قربانگاه.
پس تصمیم دارم؛ بیشتر فکر کنم، فقط بزرگ شوم و کارهای مهمی انجام بدهم تا شاید در زندگی برجهای بلندتری بسازم.
#سیلویا_پلات
#حرفَک
خب،
کانال رو زدم.. در تلگرام
دوست داشتید بیاید:
https://t.me/Mystical_complexity
«و چه خوب بود که آدمی میتوانست وقتی درد و مصیبتی دارد ماه ها بخوابد و چندین ماه بعد، آسوده و تازه نفس از خواب برخیزد. اما هیچ کس نمیتواند چنین کاری بکند؛ و باید بیدار ماند و درد کشید و با دردهای خود کنار آمد.»
#ژان_کریستف
#رومانرولان