eitaa logo
پیچیدگی عرفانی
182 دنبال‌کننده
633 عکس
90 ویدیو
1 فایل
باشد که غم خجل شود از صبر بی‌صدای ما... https://harfeto.timefriend.net/17019209864769 @Mystical_complexity_2
مشاهده در ایتا
دانلود
خود پرتره با مرگ در حال نواختن ویولن از آرنولد بوکلین
پیچیدگی عرفانی
: انسان حرف‌هایش ک نه ، گاهی صدایش تمام می‌شود... #bio
: وقت رفتن کاش در چشمم نمی‌غلتید اشک؛آخرین تصویر او در چشم‌هایم تار بود
دختر و مرگ، ۱۸۸۸ از ریچارد برگ
پشت هم شعر نوشتم كه بخوانی، خواندی؟ بغض کردم که ببینی و بمانی، ماندی؟ به خدا شعرترين شعرِ منی، می‌فهمی؟ هوس انگيزترين حسِ منی، می‌فهمی؟
چه دردی بدتر از اینکه بخواهی و نخواهد او تو تا پیری کنی یادش ولی اصلا نداند او
https://eitaa.com/ThePriory/65 چقدر قشنگ شده. مشخصه خیلی کار کردی روش👌🤍
از داشتن چشم اما ندیدن زیبایی داشتن گوش اما نشنیدن موسیقی داشتن عقل اما آگاه نشدن از حقیقت داشتن قلبی که هرگز نتپیده پس هرگز نسوخته باید ترسید !
گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی‌کاهم
گفتم ببینمش، مگرم درد اشتیاق ساکن شود، بدیدم و بیشتر مشتاق شدم
«نمی‌دانم تو ملتفت شده‌ای یا نه که بعضی مردها از عمری که دارند پیرترند.»
هدایت شده از خاکستر زرد''
آسمان برای باریدن تقلا می کند، شاید هم آسمان حنجره ی یک عاشق دیگر بود... گلخانه ای داشت و گل های رز را پرورش می داد و باران ، دردِ زخم ها شده بود. زمین دچار یک جنون بی وقفه از گردش ، خورشید محکوم به غروب و ماه به طلوع! اینجا زندگی ، یک جهنم برای پرستش عُشاق بود، همان جایی که شیطان حسرت یک سجده را می کشید در برابر خالقِ معشوق. و همه ی ما عاشق بودیم، محکوم به یک هاناهاکیِ حبس شده در گلو! ⇦خاکستر زرد
«ای کاش تو اینجا بودی، در حقیقت من اینجا هیچکس را ندارم، هیچ کس جز ترس و تشویش!»
هر دو به یک چیز فکر می‌کردیم ولی هیچ‌کدام به روی هم‌دیگر نمی‌آوردیم. جای او عجیب خالی بود. غیبت دائمی و بی‌درمان او قلب‌مان را خالی کرده بود.
درخشش پاییزی از جان اتکینسون گریمشاو
اگر از من بپرسی چند بار به ذهنم آمدی ، میگویم یک بار ؛ چون آمدی و هرگز نرفتی.
نیمی آتشم،نیمی باران. اما بارانم، آتشم را خاموش نمی کند...
انسان، دلش می‌خواهد که درکش کنند؛ بیشتر از آن که دوستش داشته باشند.
امیدوارم بدانی که در پس لحظات دشوار، در گذر روزها... دیده می‌شوی، ارزشمندی، حمایت می‌شوی و دوست‌داشتنی هستی‌.