نه حسرت وصالش از دل به در توان کرد نه صبر در فراقش زین بیشتر توان کرد #فروغی_بسطامی #شعر

#anime #movie

من آسمان پر از ابرهای دلگیرم اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم من آن طبیب زمین‌گیر زار و بیمارم که هرچه زهر به خود می‌دهم، نمی‌میرم من و تو آتش و اشکیم در دل یک شمع به سرنوشت تو وابسته است تقدیرم به دام زلف بلندت دچار و سردرگم مرا جدا مکن از حلقه‌های زنجیرم درخت سوخته‌ای در کنار رودم من اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم #فاضل_نظری #شعر

اینکه همه‌مان زخم هایی داريم، ما را به هم نزدیک‌تر می‌کند. در واقع همه‌مان می‌توانیم دوست داشته شویم، توسط هم-و با زخم های هم. #حرفَک #درخشش

اگر زندگی ما معنایی داشته باشد، این معنا همان چیزی است که ما به آن داده‌ایم؛ نه آن چیزی که حاضر و آماده در اختیار ما قرار گرفته باشد. #حرفَک #درخشش

اِرحَم مَن في الأرض یَرحَمْكَ مَن في السَّماءِ #رسول_اللّه #درخشش

✦ 𝑽𝒊𝒏𝒕𝒂𝒈𝒆 𝑺𝒎𝒊𝒕𝒉 & 𝑾𝒆𝒔𝒔𝒐𝒏 𝑴𝒐𝒅𝒆𝒍 500 𝐃𝐞𝐚𝐫 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐬: @Chocolate2005 @Mystical_complexity @tohyychanel @myrealself -𝑨 𝒔𝒆𝒂 𝒐𝒇 𝒃𝒍𝒐𝒐𝒅-

خویش را گم کرده‌ام بعد از تو در آوار خویش! رحم کن! می‌ترسم از تنهایی بسیار خویش شمع جانم را مسوزان بیش از این، دیگر مگو «اشک می‌ریزد برای گرمی بازار خویش» آن‌چنان سرگرم رویای تو هستم، بارها دیده‌ام خواب تو را با دیده‌ی بیدار خویش چهره‌ای دارم که پنهان در نقاب کهنه‌ای‌ست خیره در آیینه‌ام با حسرت دیدار خویش! باشد ای خورشیدِ پنهان! در حجابِ خویش باش باز هم خو می‌کنم با سایه‌ی دیوار خویش... #حسین_دهلوی #شعر

غم بر سرِ غم ریخته آنجا که منم... #رهی_معیری

شرح این آتشِ جان سوز نگفتن تا کی؟ سوختم، سوختم این راز نهفتَن تا کی؟ #وحشی_بافقی #شعر

و همه چیزی که‌ من دیدم، این بود: ؛او در میان اشک هایش بلند شد و به اهرام‌ ویران شده‌ زندگی اش نگاه کرد.