دوره ای که زیاد دیده شد در نتایج این دوره بود؛ لطف کنید هم خودتون بخونید هم برای خانواده و والدین که اطلاع داشته باشند.
انشاله سری بعد فقط روزانه منتشر میکنیم.
#راهنمای_کنکور_نصرآبادنیوز
👇👇👇
🔻 5. دانشگاه غیرانتفاعی
از دیگر انواع دورههای تحصیلی دانشگاهی در ایران میتوان به دورههای غیرانتفاعی اشاره کرد. این دانشگاهها زیر نظر دولت نمیباشند و توسط هیئت امنایی دانشگاه اداره میشوند. تحصیل در این دانشگاهها هزینهبر است اما هزینه آن نسبت به شبانه بیشتر خواهد بود. همچنین به دلیل عدم ارتباط با دولت و خصوصی بودن آنها اعتبار علمی بالایی ندارند. اما قبولی در دانشگاههای غیر انتفاعی بسیار ساده است و حتی با معدل نیز شما را قبول میکنند. نکته مهم دیگر در ارتباط با این دانشگاهها این است که معمولا خدمات رفاهی مانند خوابگاه به دانشجویان ارائه نمیدهند. پس این مورد را هم در هنگام انتخاب رشته کنکور در نظر داشته باشید.
#راهنمای_کنکور_نصرآبادنیوز
🆔 @NASRABADNEWS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ موقع برای هیچ کاری دیر نیست...
#درس_روز 🫵👁
•ڪاناݪشخصــےِ محــســن◕‿◕
✾࿐ᭂ༅•❥🌺❥•༅ᭂ࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه غذا پرید تو گلوم و تنها بودم چکار کنم ؟؟؟🔥
اگه کسی نبود نجاتتون بده و هیچ وسیله ایی هم مثل میز و صندلی کنارتون نبود زمان رو از دست ندید و با این تکنیک سریع خودتون رو نجات بدید🙏
#آموزشی #سلامت #اورژانس #نجات
🆔 @NASRABADNEWS
#نصرآبادنیوز | #شاعران_نصرآباد
#شعر: معرفی
#جمشید:
☺️شنیدم سنجری هم شد چار آجیل
😊شده یک شاعری پیدا در این ایل
☺️اگر خواهید از نام و نشانش
☺️حسن نام است و پالاهنگ فامیل
● پاسخ آقا حسن پالاهنگ در جواب شعراقاجمشید:
✍تو ایل صالحی شاعر توبودی
✍🏼برادر کوچک نادر تو بودی
✍🏼ندارم باتو ای جمشید رقابت
✍🏼دراین شهر شاعر ماهرتو بودی
🗓| ۲۰۱۷
🆔 @NASRABADNEWS
#نصرآبادنیوز | #شاعران_نصرآباد
#شاعران_منطقه #محمداباد
#محمدمومنی
🗻 نصرآباد نیوز ای دیوان شاعر
🗻 سلام من رسون بر جمشید شاعر
🗻 بگو که مومنی را افتخار است
🗻 بگوید شعری در وصف عشایر
🌺 سه گل دیدم غنچه کرده لب را
🌻 ببوسم هر سه لب مانند حب را
🌺 میون داینی و جیران ترکی
🌻 بگیرد مومنی گلنار عرب را
🗓| ۲۰۱۷
🆔 @NASRABADNEWS
پایگاه خبری نصرآبادنیوز
#نصرآبادنیوز | #شاعران_نصرآباد #شاعران_منطقه #محمداباد #محمدمومنی 🗻 نصرآباد نیوز ای دیوان
#نصرآبادنیوز | #شاعران_نصرآباد
#پاسخ_جمشید_ب_آقای_مومنی:
●جناب مومنی،دوست گرامی
●اول دارم حضورت یک سلامی
●چرا می نالی از دست زمانه
●مگر جانا گرفتار چه دامی
●جناب مومنی ،ای مرد دانا
●الا ای شاعر پاک و توانا
●دعا کردی نصیبم کربلا شه
●دعایت بر دلم بنشست جانا
🗓| ۲۰۱۷
🆔 @NASRABADNEWS
#نصرآبادنیوز | #شاعران_نصرآباد
#همشهری۲ #نصر:
#دروصف_جمشید:
○تو جمشیدی و اشعارت فزون است
○عیار شعر تو از حد برون است
○سخن گفتن ز ایل و قوم شاعر
○خدا داند فقط کار جنون است
#همشهری۲ #نصر:
#دروصف_حسن_پالاهنگ:
○حسن جان شعر میگویی تو بسیار
○به داراب رفته ای یا خطه ی لار
○به هرجا منزل از شادی گرفتی
○خدا باشد تورا دایم نگهدار
🗓| ۲۰۱۷
🆔 @NASRABADNEWS
🌸🍃🌸🍃
#داستان #حکایت #آموزند
داستاني كه ارزش خواندن دارد👇
خانم معلمی تعریف میکرد :
در مدرسه ابتدایی بودم ؛ مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم .
به نیّت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان ..
پدر و مادرشان هم برای مراسم دعوت شده بودند و بچّهها در مقابل معلّمان و اولیاء سرود را اجرا خواهند کرد ..
چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند .
روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم ..
باهم در مقابل اولیاء و معلّمان شروع به خواندن سرود کردند ...
ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت انجام دادن جلوی جمع .
دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد ..
بچهها هم سرود را میخواندن و ریز میخندیدند ، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه رشته کرده بودم پنبه شود .!
سرم از غصه سنگین شده بود و نمیتونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم ...
خب چرا این بچّه این کار رو میکنه ؟! چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟! این که قبلش بچّه ی زرنگ و عاقلی بود !!
نمونه ای خوب و تو دل بروی بچّهها بود !!
رفتم روبرویش ، بهش اشاراتی کردم ، هیچی نمیفهمید ...
به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم .
خونسردی خود را حفظ کردم ، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم ، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد .!
فضا پر از خنده حاضران شده بود ، همه سیر خندیدند ...
نگاهی گرداندنم ؛ مدیر را دیدم .. رنگش عوض شده بود ، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود .
از صندلیش بلند شد و آمد کنارم ، سرش را نزدیک کرد و گفت : فقط این مراسم تمام شود ، ببین با این بچه چکار کنم ؟! اخراجش میکنم ، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه ...
من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانشآموز حتمی شود ..
حالا اون کسی که کنارم بود ، مادر بچّه بود ، رفته بود جلو و تمام جوگیر شده بود ..
بسیار پرشور میخندید و کف میزد ،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود ..
همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم :
چرا اینجوری کردی؟!
چرا با دوستانت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد :
آخر مادرم اینجاست ، برای مادرم این کار را میکردم !!
معلّم گفت : با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم : آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست ، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند ؟!
چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت :
خانم صبر کن بگذار مادرم متوجه نشود ، خودم توضیح میدهم ؛ مادر من مثل بقّیه مادرها نیست ، مادر من "کرولال" است ،
چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم ...
تا او هم مثل بقّیه ی مادران این شادی را حس کند .!
این کار من رقص و پایکوبی نبود ،
این زبان اشاره است ، زبان کرولالها
همین که این حرفها را زد از جا جهیدم ، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم ، و دختر را محکم بغل کردم !!
آفرین دختر ، چقدر باهوش ، مادرش چقدر برایش عزیز ، ببین به چه چیزی فکر کرده ؟!!!
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و ... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند ،
نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلّمان همه را گریاند !!
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد !!!
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند ، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند !!
👌درس این داستان این بود ؛ زود عصبانی نشو ، زود از کوره در نرو ، تلاش کن زود قضاوت نکنی ، صبر کن تا همهی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی !!
🔅داستان های آخر شب نصرابادنیوز👇
📘 @NASRABADNEWS
┄┄┅┅✿🍃❀💜❀🍃✿┅┅┄┄