eitaa logo
📜مِعراجِ العُقُول🕯
302 دنبال‌کننده
68 عکس
57 ویدیو
5 فایل
هو السلام‌علیک‌یا‌مهدی‌عج 📜«مِعراجِ العُقُول»🕯 موضوع: اشعار و مطالبی چند در مورد مولانا امام محمدمهدی الفاطمی علیه‌السلام با رویکرد حکمی و عرفانی هدف: نشر حکمت و عرفان ناب مهدوی و یاد غریبترین امام پل ارتباطی: @Hovaleshgh_22
مشاهده در ایتا
دانلود
هو السلام علیک یا فاطمه الزهرا ؛ سیّده نساءالعالمین قصّه مسمار امان از موقعی که آتش کین در دل نامردمردان شعله ور می شد . همان وقتی که مردی مرده بود و عمرها باناجوانمردی به سر می شد . همان وقتی که غدّاران دوران درپی تحریف دین مصطفی بودند و سبط اکبر او مثل سبط اصغرش از جور کین بی بال و پر می شد . هنوز آوای ابلاغ رسالات نبی در ماجرای خم به گوش خلق باقی بود . که مولای غدیر اینگونه از جور و جفای ناقضین عهد خم بی همسفر می شد . زمانی چند از هجر جگرسوز رسول مصطفی نگذشته بود ،افسوس ، که حق عترت او اینچنین در دام مکر و غدر کج فهمان آئینش هدر می شد به رسم جشن آتش بازی دیرینه . آنجا تلّی از هیزم فراهم شد چنان شد مشتعل آذر که حتی بانی آن شر از آن آسیمه سر می شد . دری می سوخت در آتش و هردم شعله های آتش کین پرشرر می شد . و میخ آهنین پشت در آرام آرام از سموم شعله هایش داغتر می شد . فضا را ابری از دود سیاه آلوده بود و تیره بود اطراف به جای سنّت محمود . بدعت رفته رفته در مدینه معتبر می شد . تمام کوچه مملوّ از جماعت بود و می شد ازدحام هر لحظه افزونتر دریغا در میان های و هوی آن جماعت ناکسی هرآینه نزدیک در می شد . سکوتی مرگبار و سهمگین شد ناگهان در آن شلوغی حاکم میدان نهال کینه دیرینه ای در سینه اش بیش از همیشه بارور می شد . درون خانه سبطین نبی بودند غرق اضطراب و فضّه هم مضطر به حکم کین بنای مهبط وحی الهی با تبر زیر و زبر می شد . علی در خانه بود و اهرمن فریاد می زد یا علی : " اخرج " میان آن همه نامرد تنها سینه زهرا ولیّش را سپر می شد . میان شعله های آتش کینه ‌. در بیت علی می سوخت و می گشت خاکستر و مسمار در از فرط حرارت . داغ و برّان مثل تیغ و نیشتر می شد . چنان زد با لگد ناکس به در. کز شدت ضربش و نیز از جور میخ در ، یگانه حامی حیدر به خون غلطید پشت در و او تنهاتر از تنها مهیّای سفر می شد . چوداس کینه برگل خورد ویاس مصطفی افسرد ومحسن غنچه سا پژمرد ، به جای آب از چشم علی می ریخت خون . طوری که خاک کوچه تر می شد . بدینسان اجر ابلاغ رسالت شد ادا اینگونه با آزردن ریحانه پیغمبر رحمت ، و اینگونه مسیر دین احمد منحرف می گشت و نخل عمر او بی بار و بر می شد . حمید از داغ مهجوریّ ثقلین نبی آزرده خاطر بود و خونین دل ، از این رو قمری طبعش به یاد غربت مولا و زخم سینه زهرا دمادم نوحه گر می شد . سلام‌الله‌علیها عج 📜«مِعراجِ العُقُول»🕯 https://eitaa.com/NOOR_255