eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
107 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
#بخش_اول در بیان تجلی دوم و اظهار شأن و مراتب بر ماسوی و عرض امانت عشق و شدت طلب به اندازه‌ی استعدا
[این نه جام عشرت این جام ولاست دُرد او دَرد است و صاف او بلاست] بر هوای او نفس هرکس کشید یک قدم نارفته پا واپس کشید سر کشید اول به دعوی آسمان کاین سعادت را به خود بردی گمان ذره ای شد زان سعادت کامیاب اآن بتابید از ضمیرش آفتاب جرعه ای هم ریخت زان ساغر به خاک زان سبب شد مدفن تن‌های پاک تر شد آن یک را لب این یک را گلو وز گلوی کس نرفت این می فرو فرقه ای دیگر به بو قانع شدند فرقه ای از خوردنش مانع شدند بود آن می در تغیّر در خروش در دل ساغر چو می در خُم به جوش چون موافق با لب همدم نشد اینهمه خوردند اصلا کم نشد باز ساقی برکشید از دل خروش گفت: ای صافی دلان درد نوش! مرد خواهم همتی عالی کند ساغر ما را زمی خالی کند! انبیا و اولیا را با نیاز شد به ساغر، گردن خواهش دراز جمله را دل در طلب چون خم به جوش لیکن آن سر خیل مخموران خموش سر به بالا یکسر از برنا و پیر لیکن آن منظور ساقی سر به زیر هریک از جان همتی بگماشتند جرعه‌ای از آن قدح برداشتند باز بود آن جام عشق ذوالجلال همچنان در دست ساقی مالمال جام بر کف، منتظر ساقی هنوز اللّٰه اللّٰه غیرت آمد غیر سوز باز ساقی گفت تا چند انتظار ای حریف لاابالی سر برآر! ای قدح پیمای درآ، هویی بزن گوی چوگانم سرت، گویی بزن چون به موقع ساقیش درخواست کرد پیر میخواران زجا، قد راست کرد زینت افزای بساط نَشأَتـیْن سرور و سر خیل مخموران حسین گفت آنکس را که میجویی منم باده خواری را که میگویی منم شرط‌هایش را یکایک گوش کرد ساغر می را تمامی نوش کرد «باز گفت از این شراب خوشگوار دیگرت گر هست یک ساغر بیار...»
هدایت شده از مطالب ویژه
16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مداحی زیبای حاج مهدی رسولی، بیانی از تاریخ پوچ‌انگاری : 💎🔻 🖌یقینا اقتدا به سیدالشهدا در کربلا همان «سر_آغاز» ما می‌باشد. سرآغازی که همچنان با حضور در مسیر اربعینی این سال‌ها تجربه می‌شود که «تو پای به را در نه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید کرد» در پیاده‌روی اربعینی، حضوری را احساس می‌کنیم که در برابر هیچ طوفانی و اتفاقی و تنگنایی تغییر نمی‌کند، حتی در دل اتفاقات پیش بینی نشده می‌توان شاهد نوزایی حضوری دیگر شد، برای فراغ بال بیشتر و گشوده شدن جهانی گسترده‌تر تا آنچه را متوجه نبودیم به نمایش بگذارد و بسط دهد.☘️ 💎به ما گفتن: قفس دل بازه و پرواز دل گیره؛ گفتن! به ما گفتن: هر کس اهل دنیا نیست می‌میره؛ دروغ گفتن! به ما گفتن: که آزاد کسی است که این جا پا بگیره؛ دروغ گفتن! 🌹دلم پرواز می‌خواد 🌹دلم هم راز می‌خواد 🌹زمین من نیست 🌹دلم می‌خواد میگید انگار میون غصه ها تنهای تنهاییم؛ دروغ می‌گید .... 💎به راستی پایان کجاست؟ 💎و آغاز کجاست؟ 🔰و یقیناً اقتدا به سیدالشهدا در کربلا همان ماست. ✅@ziafat_andishe
﷽ 🔰 چرا چاقیم؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍🏻 () فرقی نمی‌کند: چه خورنده و چه محیط را سرزنش کنیم، به هرحال هر دوی ایشان آسیب خواهند دید. اوّل درباره‌ی آسیب‌های فردی صحبت بکنیم. معمولاً وقتی می‌خواهیم آسیب‌های فردی چاق‌شدن را بشماریم، از دیابت و یا سایر پیامدهای جسمی آن حرف می‌زنیم، امّا آسیب‌های روحی را نادیده می‌گیریم. آدمی را در نظر بگیرید که اصلاً گرسنه نیست، امّا با این حال، با خودش کلنجار می‌رود که چیزی بخورد یا نخورد. در برابر مغازه‌ی آبمیوه فروشی ایستاده و دیگرانی را می‌بیند که از نوشیدن شیرموز، چه لذّتی می‌برند. از طرفی می‌داند که نیازی به خوردن بیشتر ندارد و به قدر کافی خورده است و از سوی دیگر، دوست دارد که شیرموز بخورد. پایان داستان را همه می‌دانیم: دوست عزیزمان شیرموز را می‌نوشد و همراهش کلوچه‌ای را گاز می‌زند. کافی است این داستان تکرار شود تا این که سرانجام، به چاقی منجر شود. امّا این آدم، قبل از این که تناسب اندام خودش را از دست بدهد، قدرت اراده را از کف داده است. احتمالاً حالا خیلی زودتر برابر امیال خودش تسلیم می‌شود و توان مقابله‌ی کمتری دارد. امیال ما اغلب اوقات درخواست‌های خردمندانه‌ای ندارند و معنای این‌ها این است که آن آدم، به نادیده گرفتن حکم عقل عادت کرده است! شاید ارزش هر کس، به اندازه‌ی قدرت اراده‌ی او باشد! حرف زدن درباره‌ی آسیب‌های اجتماعی چاقی دشوار است. یادم می‌آید که چند وقت پیش، مستند انقلاب جنسی را تماشا می‌کردم. در بخشی از قسمت سوّم این مستند، خانمی در کشور روسیه‌ در پاسخ به سؤال آقای دلاوری پاسخ جالبی داد. آقای دلاوری پرسیده بود که «تناسب اندام چه تأثیری روی روابط تو با مردها داره؟» آن خانم گفت:« اساساً رابطه‌ی خوب یعنی بدن خوب!» آقای دلاوری از او خواستند تا توضیح بیشتری بدهد. ایشان گفتند:« بدن سرحال و آماده، بسیار جذّاب است و این تأثیر زیادی بر شور رابطه دارد.» در نهایت، آقای دلاوری از او خواستند تا جمله ای را خطاب به مردان شکم گنده بگوید. گفت:« شما جذّاب نیستید! اگر از همسرانتان توقّع دارید که خوش اندام باشند و خوش پوش، خودتان نیز باید چنین وضعی داشته باشید.» البته می‌دانیم که بدن خوب و ورزیده ضامن پایداری رابطه نیست، امّا نمی‌توانیم تأثیر آن را انکار کنیم. شاید در روزگار ما اهمیّت این موضوع بیشتر هم شده باشد، چون دختر و پسر، مدام در معرض دیدن تصاویر افرادی هستند که بدن متناسبی دارند و خواه ناخواه در معرض مقایسه قرار می‌گیرند. بنابراین، شاید یکی از علل ناپایداری روابط، همین به خود نرسیدن است. خلاصه، نه ورزش کردن آن‌چنان وقتی می‌طلبد، نه غر زدن و بهانه آوردن ضررهای چاقی را محو می‌کند: چه حواستان باشد یا نباشد، چاقو دست‌تان را خواهد برید. بنابراین، برای خودمان، برای اراده‌ی‌مان، برای جامعه‌ی‌مان و برای آن کسی که دوستش داریم، باید به ورزش عادت کنیم، یا دست کم از خوردن بی‌رویه پرهیز کنیم. معمولاً ورزش کردن سخت به نظر می‌رسد، امّا کافی است کمی تحمّل کنید تا مشاهده کنید که نه تنها عادت می‌کنید، بلکه ظرفیت‌تان افزایش پیدا می‌کند. به امید این که بتوانیم به اندازه‌ی آقای گامپ بدویم! ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄
﷽ 🔰 فلسفه و مکافات * یادداشتی بر کتاب "فیلسوفان بدکردار" ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍🏻 سرانجام خواندن این کتاب رنج آور به پایان رسید. خواندن این کتاب مثل خواندن یک روزنامه حوادث و مواجه شدن با جنایات دردآور آن است، برخلاف این که مجرمین روزنامه معمولا فیلسوف و دانشمند نیستند اما این کتاب دربارهٔ جنایات یا خصوصیات ضد انسانی افرادی است که احیاناً فیلسوف لقب میگیرند و نابغه دهر خوانده می‌شوند. راستش را بخواهید، به موازات خواندن شرح احوال برخی از فیلسوفان بدکردار، حالم منقلب میشد و سراسر وجودم را نفرت فرا میگرفت خاصه آن که مدام فیلسوفان پاکسرشت و پاک رفتار و پاک قلب خودمان را به یاد می آوردم که عمری را با مناعت طبع و پرهیزکاری و وفاداری سپری کرده بودند؛ مردانی که حتی نام بردن از آنها در کنار نام این به اصطلاح فیلسوفان توهین به آنها است و من نامی از آنها نخواهم برد. «آیا تو چنان که مینمایی هستی؟» را باید از این فیلسوفان پرسید. برتراند راسل که زمانی به عنوان سفیر صلح شناخته می‌شد، به خاطر شهوت‌رانی سیری ناپذیرش قلب هزاران زن را شکست و بارها زندگی‌هایی را با فریفتن زنان شوهر دار فروپاشاند. ویتگنشتاین که خود را دوست‌دار دانش معرفی می‌نمود، به محض مواجهه با هرگونه مخالفت و انتقاد، منتقد را به باد تحقیر میگرفت. براساس دیدگاه اصالت وجودی سارتر، انسان ماهیت از قبل تعیین شده‌ای ندارد و با اعمال و انتخاب هایش مشخص می‌کند که چه موجودی است و بر این اساس احتمالا باید او را - راسل را - خوکی پست بدانیم که از هیچ نیرنگی برای فریفتن زنان و تجاوز به آنها خودداری نمیکرد (به کتاب رابطهٔ ننگین مراجعه شود) و هایدگر را نه فقط باید به خاطر حمایت از نازیسم بلکه به خاطر خیانتهای مکرر به زنهای مرتبط به آنها سرزنش نمود. حتی نمی‌دانم باید خواندن این کتاب را پیشنهاد کنم یا نکنم. این کتاب چیزی به جز خشم و تأسف خوردن به حال این شبه روشنفکران را برایتان به ارمغان نخواهد رفت و چه کلمه‌ی مظلومی است این روشنفکر که غالباً بر تاریک فکرترین افراد نسبت داده می‌شود. نویسنده‌ی کتاب در مقدمه میگوید که رفتارهای شنیع این فیلسوفان نمی‌تواند گواهی برای خطا بودن اندیشه هایشان باشد، اما خودش در متن کتاب، با استفاده از اعمال آنها حفره‌های فلسفه‌ی ایشان را آشکار می‌کند. جدای از این آشنایان با حکمت متعالیه می‌دانند که تنها شرط فهم و درک واقعیت‌های متعالی هستی، خواندن و فکر کردن نیست و برای کسب چنین فیوضی آمادگی روحی لازم است و کجا فکری که مدام در هوای شهوت می‌چرد، میتواند از چشمه ی پاک حقیقت بنوشد؟! ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄