eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
117 دنبال‌کننده
466 عکس
581 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️این نیاز به توضیح داشت: اعمال قدرت و خشونت بر جسم طی قرن‌های اخیر به اِعمال قدرت و خشونت بر روان و ذهن تبدیل شده است. به تعبیر میشل فوکو قدرت و نظام انضباطی جدید امکان تبدیل شدن انسان به ابژه‌ی مطالعات روانشناختی و جامعه‌شناختی را فراهم کرد. قدرت جدید زندان پان‌اپتیکن(سراسربین) را جایگزین سیاهچال کرد. زندانی در سیاهچال از چشم خود و از چشم زندان‌بان مخفی است اما در پان‌اپتیکن با اینکه از چشم خود مخفی است ولی سراسر در معرض چشم و نظارت زندان‌بانی است که در سلول او نور تابانده است و خود پشت منبع تابش نور پنهان شده است. تکنولوژی‌های ارتباطی نوین منبع تابش نور به سلول ذهن کاربران‌اند. برخلاف گذشته که قدرتمندان و حاکمان شناخته می‌شدند و رعیت پنهان می‌ماندند، ساختار قدرت پیچیده‌ی امروز منابع قدرت را پنهان می‌کند و کاربران و مصرف کنندگان را آشکار می‌کند. این آشکارگی‌واژگون بازتولید کننده قدرت است. نظام انضباطی جدید در جهت همه‌کاره شدن تکنولوژی اطلاعات است و ما در این نظام جدید فعلا مصرف کننده و ابژه‌ی مطالعه و سوژه‌ی منقاد هستیم. و 🖋 وحید یامین‌پور 🆔️ @Yaminpour
ناکـامـی از تـولد همـزاد بـخـت من بود ندارم از تو شکوه این سرنوشت من بود...
هدایت شده از خلوتکده مستان
‏گرفته است جهان را غبارِ بی‌دردی کجا رویم ازین عالمِ خراب؟ کجا؟ صائب تبریزی @khalvatkadeh_mastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد هم رونق زمان شما نیز بگذرد وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب بر دولت آشیان شما نیز بگذرد باد خزان نکبت ایام ناگهان بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز این تیزی سنان شما نیز بگذرد چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد بیداد ظالمان شما نیز بگذرد در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت این عوعو سگان شما نیز بگذرد آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست گرد سم خران شما نیز بگذرد بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت هم بر چراغدان شما نیز بگذرد زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت ناچار کاروان شما نیز بگذرد ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن تأثیر اختران شما نیز بگذرد این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد بیش از دو روز بود از آن دگر کسان بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد در باغ دولت دگران بود مدتی این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد آبی‌ست ایستاده درین خانه مال و جاه این آب ناروان شما نیز بگذرد ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع این گرگی شبان شما نیز بگذرد پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست هم بر پیادگان شما نیز بگذرد ای دوستان! به نیکی خواهم دعای سیف یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
(۶) شمس الدين از دوران کودکی به مکتب روی آورد و به یادگیری علوم زمان خويش پرداخت و از اين بزرگان بويژه قوام الدين عبدا… بهره ها گرفت. حافظ حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان : « قوام الدين عبدالله »، « مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادي »، « مير سيد شريف علامه گرگاني »، « مولانا شمس الدين عبدالله » و « قاضي عضدالدين عيجي »، حضور يافت و به همين سبب، در اکثر دانش های زمان خود تسلط بافت.
هدایت شده از خلوتکده مستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلِ آن چایی که می‌چسبد به سرما بیشتر با همه گرمیم با دل‌هایِ تنها بیشتر درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر حامد عسکری http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 Nundebon 🎙 📖 Rasul mir, Ghalib, Ameer khusrou 📽 Yawar Abdal official music video *با ابیاتی از امیر خسرو : خلق می‌گوید که خسرو بت پرستی می‌کند آری آری می کنم با خلق ما را کار نیست...
کافر عشقم مسلمانی مرا در کار نیست هر رگ من تار گشته حاجت زُنار نیست از سر بالین من برخیز ای نادان طبیب دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست ناخدا در کشتی ما گر نباشد گو مباش ما خدا داریم ما را ناخدا در کار نیست خلق می گوید که خسرو بت پرستی می کند آری آری می کنم با خلق ما را کار نیست امیر خسرو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ سورة الحديد: لِّكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (٢٣) الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (٢٤)
(۷) در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده است. علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آل مظفر شامل شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز راه داشته است. شاعری پیشه اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر (احتمالاً دیوانی) تأمین می شده است.
(۸) او فقط یک بار ازدواج کرد و پس از درگذشت همسرش دیگر ازدواج نکرد. همسر می بایستی در همان سال های اول ازدواج پسری به دنیا آورده باشد که تنها فرزند است و او هم در دوران جوانی در راه سفر نیمه کاره به هند همراه پدرش، وفات می یابد.
Sami Yusuf - veritas_mp3.mp3
11.14M
🔰نسخه کامل "veritas" 🎹 از *کنسرت When Paths Meet، فستیوال هلند، آمستردام
هدایت شده از خلوتکده مستان
منی که لفظِ شراب از کتاب می‌شُستم زمانه کاتبِ دکانِ مِی فروشم کرد طالب آملی @khalvatkadeh_mastan
هدایت شده از خلوتکده مستان
آن که تسبیح ز دستش نفتادی هرگز دیدمش دوش در شیشه به لب وا می‌کرد صائب تبریزی @khalvatkadeh_mastan
1372_این_بار_من_یک_بارگی_در_عاشقی_پیچید.mp3
909.1K
این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده‌ام ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته من با اجل آمیخته در نیستی پریده‌ام امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیده‌ام من خود کجا ترسم از او شکلی بکردم بهر او من گیج کی باشم ولی قاصد چنین گیجیده‌ام از کاسهٔ استارگان وز خون گردون فارغم بهر گدارویان بسی من کاسه‌ها لیسیده‌ام من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده‌ام حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیده‌ام در حبس تن غرقم به خون وز اشک چشم هر حرون دامان خون آلود را در خاک می مالیده‌ام مانند طفلی در شکم من پرورش دارم ز خون یک بار زاید آدمی من بارها زاییده‌ام چندانک خواهی درنگر در من که نشناسی مرا زیرا از آن کم دیده‌ای من صدصفت گردیده‌ام در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا زیرا برون از دیده‌ها منزلگهی بگزیده‌ام تو مست مست سرخوشی من مست بی‌سر سرخوشم تو عاشق خندان لبی من بی‌دهان خندیده‌ام من طرفه مرغم کز چمن با اشتهای خویشتن بی‌دام و بی‌گیرنده‌ای اندر قفس خیزیده‌ام زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستان بهر رضای یوسفان در چاه آرامیده‌ام در زخم او زاری مکن دعوی بیماری مکن صد جان شیرین داده‌ام تا این بلا بخریده‌ام خاموش کن کاندر سخن حلوا بیفتد از دهن بی گفت مردم بو برد زان سان که من بوییده‌ام
هدایت شده از خلوتکده مستان
تو از ازل جوادی و ما از ازل الفقیر یا ایها الجواد تَصَدَّق علی الفقیر صلی الله علیک یا جوادالائمه یا محمد بن علی مجتبی خرسندی @khalvatkadeh_mastan