🍃🌹سُئِلَ علیه السلام عَن قَولِ الرّسُولِ صلی الله علیه و آله غَیّرُوا الشّیبَ وَ لَا تَشَبّهُوا بِالیَهُودِ فَقَالَ علیه السلام إِنّمَا قَالَ صلی الله علیه و آله ذَلِکَ وَ الدّینُ قُلّ فَأَمّا الآنَ وَ قَدِ اتّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامرُؤٌ وَ مَا اختَارَ
🍃🌹لباسی که هنگام پوشیدن به دلیل درازی و پهنا روی زمین کشیده می شود. جران البعیر: سینه شتر. (این سخن را پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگامی فرمود که مسلمانان اندک بودند، اما اکنون که اسلام گسترش یافته و پابرجا شده، هر مردی اختیار خودش را دارد). پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آغاز اسلام، به پیرمردان مسلمان دستور می داد و آنان را وادار می کرد که پیری خود را تغییر دهند، و از ترک آن برحذر می داشت، به دلیل این که پیری شباهت به یهود دارد، زیرا یهودیها این کار را نمی کردند، این بود که به رنگ سیاه خضاب می کردند، و بعضی گفته اند: با حنا خضاب می کردند. هدف این بود که کفار آنها را با چشم توانمندی و جوانی بنگرند، و از آنها بترسند و طمع بر آنها نکنند. از امام (علیه السلام) در زمان خلافتش راجع به آن (خضاب کردن) پرسیدند، امام (علیه السلام) آن را مباح قرار داد نه مستحب، و بر این مطلب اشاره فرمود که آن سنت هنگامی مقرر شد که مسلمانان اندک بودند، اما اکنون که زیادند و کافران ناتوان شده اند، خضاب کردن مباح است، و عبارت: هر مردی اختیار دارد کنایه از همین است...
📙شرح#حکمت_17
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص22
🔶 @Nahj_Et
💠 امام على عليه السلام ـ در فرمان خود به مالك اشتر ـ نوشت:
💢 أنصِفِ اللّه َ وأنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ ومِن خاصَّةِ أهلِكَ ومَن لكَ فيهِ هَوىً مِن رَعيّتِكَ ، فإنَّكَ إلّا تَفعَلْ تَظلِمْ !…
🔵 حقّ خدا و مردم را از خودت و خويشان و نزديكانت و هر رعيتى كه مورد توجه و علاقه توست، بستان؛ زيرا اگر چنين نكنى ستم كرده اى!...
📚 نهج البلاغه ، برگزیده ای از #نامه_53
🔶 @Nahj_Et
💠🔹قَالَ علیه السلام مَن جَرَی فِی عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ
💠🔹هر کس در پی آرزوی خود شتافت، و عنان مرکب آرمانش را رها ساخت اجل او را لرزاند). امام (علیه السلام) با یادآوری از هم گسستن آرزوها به وسیله ی مرگ، از زیاده روی در آرزو داشتن برحذر داشته، و کلمه ی عنان را به ملاحظه ی شباهت آرزو به اسب سواری و لفظ جری را برای شتافتن در راستای طول آرزو، و کلمه ی عثار را برای خودداری از سرعت، استعاره آورده است، به دلیل فرا رسیدن مرگ و موانع شتاب از قبیل لغزش دونده در اثر برخورد با مانعی همچون سنگ و غیره.
📙شرح#حکمت_19
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص۲۴
🔶 @Nahj_Et
▫️فَإِنَّهُ يُنَادِي مُنَاد يَوْمَ الْقِيَامَةِ: «أَلاَ إِنَّ کُلَّ حَارِث مُبْتَلىً فِي حَرْثِهِ وَ عَاقِبَةِ عَمَلِهِ، غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ فَکُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أَتْبَاعِهِ
🟤چرا که روز قيامت، منادى صدا مى زند: آگاه باشيد! امروز هر کس گرفتار بذرى است که افشانده و در گرو عاقبت اعمال خويش است ; جز آنان که بذر قرآن افشاندند. شما نيز از بذر افشانان قرآن و پيروان آن باشيد
✍اين سخن اشاره به حديث معروف «الدنيا مزرعة الآخرة» است که هر کسى در اين سرزمين، بذرى مى افشاند، محصول آن را روز قيامت درو مى کند. امام عليه السلام مى فرمايد: شما در اين مزرعه بذرهاى آيات قرآن را بپاشيد ; چرا که تنها بذر مفيد و پرثمر، همين بذر است و ديگران گرفتار زيان و خسران اند. آن ها که اعمالشان با تعليمات قرآن هماهنگ است، بذر افشانان قرآنند و آن ها که رفتارشان بر خلاف قرآن است، از قرآن بيگانه و مبتلا و گرفتارند.
📙#خطبه_176
🔶 @Nahj_Et
حکمت 13-إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا ….mp3
2.68M
🍃🌹قَالَ علیه السلام فِی الّذِینَ اعتَزَلُوا القِتَالَ مَعَهُ خَذَلُوا الحَقّ وَ لَم یَنصُرُوا البَاطِلَ
🍃🌹(حق را خوار کردند و به باطل هم کمکی نکردند) عبدالله بن عمر و گروهی از قاریان، و دیگران مانند ابوموسی اشعری، و احنف بن قیس در جنگ صفین از آن جمله بودند. و ممکن است که این گفتار امام (علیه السلام) اشاره به بینابین بودن درجه ی گمراهی آنان و به منزله ی بهانه ای برای آنها باشد. گویا فرموده باشد: براستی آنها هر چند که حق را در همراهی ما خوار گذاشتند، باطل را نیز با همراهی دشمنان یاری نکردند.
📙شرح#حکمت_18
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص23
🔶 @Nahj_Et
🌟قَالَ علیه السلام أَقِیلُوا ذوَیِ المُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِم فَمَا یَعثُرُ مِنهُم عَاثِرٌ إِلّا وَ یَدُ اللّهِ بِیَدِهِ یَرفَعُهُ
🌟(از لغزشهای افراد جوانمرد، چشم پوشی کنید، که کسی از ایشان نمی لغزد مگر آن که دست خدا به دست اوست و او را بلند می کند). امام (علیه السلام) با یادآوری این مطلب که دست خدا به دست جوانمردان است و آنان را بلند می کند، در مورد، گذشت از لغزشهای جوانمردان، که به ندرت لغزش از آنها سر می زند، تشویق کرده است مانند داد و ستد آنان که ممکن است پشیمان شوند. کلمه ی: (عثرات) را برای خطایی که از روی بی توجهی از آنان سرزند، و لفظ (ید) را برای عنایت و قدرت خداوندی، استعاره آورده است. و اینکه دست خدا به دست آنهاست و آنان را بلند می کند، کنایه از وابستگیهای آنان به خدا و جبران حال ایشان است، توضیح آن که جوانمردی، فضیلت بزرگی است که باعث جلب توجه مردم و میل قلبی و کمک آنان می گردد، بدین ترتیب، خطاکار جوانمرد، برای عنایت خدا، و همچنین به پا خواستن و جبران لغزش خود، آمادگی پیدا می کند.
📙شرح#حکمت_20
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص25
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام قُرِنَتِ الهَیبَةُ بِالخَیبَةِ وَ الحَیَاءُ بِالحِرمَانِ وَ الفُرصَةُ تَمُرّ مَرّ السّحَابِ فَانتَهِزُوا فُرَصَ الخَیرِ
🔆ترس قرین زیان، و شرم همراه نومیدی است، و فرصت هم چون ابر گذرا می گذرد، پس فرصتهای خوب را غنیمت شمرید). مقصود امام (علیه السلام) از هیبت، ترس از طرف مقابل است. بدیهی است که ترس مانع برآورده شدن حاجت و رسیدن به هدف است، چون با روی باز سخن گفته نمی شود، و معنای نزدیکی ترس با زیان هم همین است و همچنین، شرم با ناامیدی به دلیل همراهی شرم با فروگذاردن خواسته و ابراز نکردن آن، این سخن برای برحذر داشتن از ترس و شرم که هر دو نکوهیده اند، می باشد. آنگاه به غنیمت شمردن فرصتهای خوب فرمان داده، یعنی در موقع به دست آمدن فرصت، هر چه زودتر کار را باید انجام داد. و به وسیله ی قیاس مضمری ما را بدین کار واداشته است که صغرای آن عبارت (فرصت، همانند ابر گذرا می گذرد) است یعنی: براستی فرصت زودگذر است، و کبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر کاری که آنطور باشد، باید به سوی آن شتافت و زمان امکان آن را غنیمت شمرد.
📙شرح#حکمت_21
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص26
🔶 @Nahj_Et
❇️قَالَ علیه السلام لَنَا حَقّ فَإِن أُعطِینَاهُ وَ إِلّا رَکِبنَا أَعجَازَ الإِبِلِ وَ إِن طَالَ السّرَی
قال الرضی و هذا من لطیف الکلام وفصیحه ومعناه أنا إن لم نعط حقنا کنا أذلاء و ذلک أن الردیف یرکب عجز البعیر کالعبد والأسیر و من یجری مجراهما
❇️(ما حقی داریم، اگر آن را به ما دادند، خواهیم گرفت، و اگر ندادند، بر شتر مشقت، سوار می شویم، اگر چه شبروی دراز باشد). سیدرضی می گوید: این سخن از سخنان لطیف و فصیح امام (علیه السلام) است، و معنای آن چنین است، که اگر حق ما را ندهند، گرفتار سختی شده و خوار خواهیم بود، توضیح آن که کلمه ی ردیف یعنی کسی که بر پشت سر دیگری سوار شود، مانند برده، اسیر و کسانی که همانند آنهاست. ازهری، در تهذیب اللغه از قول قتیبی می گوید: اعجاز الابل: آخرهای شتر جمع عجز، یعنی مرکب ناهموار و سخت، گفته است: معنای سخن امام (علیه السلام) چنین است: اگر ما را از حق خود بازداشتند، به مرکب مشقت سوار می شویم و هر چند طول بکشد، بر آن شکیبا خواهیم بود، و از کسانی که حق ما را حلال شمرده اند، نخواهیم گذشت. آنگاه ازهری می گوید: مقصود علی (علیه السلام) سواری بر مرکب سخت نبوده، بلکه اعجاز شتر را مثل برای عقب ماندن او از حق امامتش و جلو افتادن دیگران از او، آورده است بنابراین هدف امام (علیه السلام) این است که اگر ما را از حق امامتمان بازداشتند، و از این حق عقب نگهداشته شدیم
ادامه دارد.....
📙شرح#حکمت_22
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص27
🔶 @Nahj_Et
♦️ادامه شرح حکمت ۲۲
♦️قَالَ علیه السلام لَنَا حَقّ فَإِن أُعطِینَاهُ وَ إِلّا رَکِبنَا أَعجَازَ الإِبِلِ وَ إِن طَالَ السّرَی
قال الرضی و هذا من لطیف الکلام وفصیحه ومعناه أنا إن لم نعط حقنا کنا أذلاء و ذلک أن الردیف یرکب عجز البعیر کالعبد والأسیر و من یجری مجراهما
♦️در دنبال آن ایستادگی و پایداری می کنیم، هر چند که روزگار درازی باشد. السری: حرکت در شب. به نظر من، آن کسی که هر سه احتمال را نقل کرده نظرش صحیح تر و به حقیقت نزدیکتر است زیرا سوار شدن بر پشت سر، محتمل است. خواری، سختی و عقب افتادن مقام و منزلت باشد و احتمال می رود تمام اینها مورد نظر امام (علیه السلام) باشد. ازهری بین مثل و کنایه تفاوت نگذاشته است، زیرا سواری بر پشت سر، کنایه از امور یاد شده است، و همچنین طولانی بودن حرکت در شب کنایه از مشقت زیاد است، زیرا این جای تصور و لازمه ی سیر طولانی در شب است، و احتمال دارد که عبارت امام (علیه السلام)، کنایه باشد، به صورت یک ضرب المثل.
📙شرح#حکمت_22
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص27
🔶 @Nahj_Et
💢قَالَ علیه السلام مَن أَبطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَم یُسرِع بِهِ نَسَبُهُ
💢هر کس را که عملش کند سازد، تبارش او را تند نگرداند). یعنی: هر کس که عمل شایسته ی خوب نداشته باشد و بدان جهت از مراتب بلند دنیوی و اخروی عقب بماند، بزرگی و شرافت خانوادگی- هر چند که دارای شرافتی باشد- او را تند نگرداند. کندی عمل، کنایه از نرسیدن او به نیکی است، به دلیل نداشتن چیزی از اعمال پاکیزه که او را به نیکی برساند. امام (علیه السلام) اسراع (تند گرداندن) را در برابر بطو (کند ساختن) قرار داده است.
📙شرح#حکمت_23
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص28
🔶 @Nahj_Et
💥قَالَ علیه السلام مِن کَفّارَاتِ الذّنُوبِ العِظَامِ إِغَاثَةُ المَلهُوفِ وَ التّنفِیسُ عَنِ المَکرُوبِ
💥ملهو: ستمدیده ای که یاور بطلبد تنفیس: رهایی از غمی که او را فراگرفته بود. (از کفاره های گناهان، به داد ستمدیده رسیدن، و غمگین را شاد گرداندن است). امام (علیه السلام) این اعمال را از کفاره های گناهان بزرگ قرار داده از آن رو که آنها فضیلت بزرگی هستند که فضیلتهایی همچون شفقت، عدالت، سخاوت، مروت و نظایر آنها را در پی دارند و بدیهی است که وجود این خصلتها در آدمی باعث پوشش و محو گناهان و از بین رفتن خصلتهای بدی می گردند که از آنها به بدیها و گناهان تعبیر می شود، چنان که قبلا به این مطلب اشاره شد
📙شرح#حکمت_24
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص29
🔶 @Nahj_Et
🍃🌸قَالَ علیه السلام یَا ابنَ آدَمَ إِذَا رَأَیتَ رَبّکَ سُبحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیکَ نِعَمَهُ وَ أَنتَ تَعصِیهِ فَاحذَرهُ
🍃🌸فرزند آدم! هرگاه دیدی پروردگار سبحان نعمتهایش را در پی هم به تو ارزانی می دارد در حالی که تو نافرمانی او را می کنی، پس برحذر باش و از او بترس). آدمی را از نافرمانی خدا، در حالی که نعمتهای الهی پیاپی به او می رسد، به وسیله ی ترس از خدا برحذر داشته است، توضیح آن که چون سپاس دائمی زمینه ساز فزونی نعمت است، ناسپاسی در برابر نعمت، و نافرمانی خداوند که مستلزم ناسپاسی است، موجب فزونی نیافتن نعمت بلکه زمینه برای کاستی نعمت و نزول بلاست، چنان که خدای تعالی فرموده است: و لئن کفرتم ان عذابی لشدید و همین است جای ترس از خدا. واو، در سخن امام: و انت واو حالیه است.
📙شرح#حکمت_25
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص30
🔶 @Nahj_Et
حکمت 14- مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ.mp3
1.92M
🌟قَالَ علیه السلام مَا أَضمَرَ أَحَدٌ شَیئاً إِلّا ظَهَرَ فِی فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجهِهِ
🌟فلته: کاری که بدون اندیشه سر بزند صفحه الوجه: ظاهر چهره (کسی چیزی را دل پنهان نمی کند مگر این که در بین سخنان نیندیشیده از رنگ رخساره اش آشکار می گردد). چون انسان مطلب مهمی از قبیل دشمنی، کینه و یا دوستی و نظایر اینها را در دل پنهان می دارد و پدیده های زبانی عبارت از نوعی وجود نفسانی و وسیله ی اظهار آن است، برای شخص ممکن نیست بطور کامل آنچه در دل دارد مخفی نگه دارد، زیرا رعایت این پنهانکاری تنها برای عقل میسر است تا بر طبق مصلحتی که می بیند که آن را پنهان دارد، اما عقل گاهی به یک کار مهم دیگری سرگرم و از مراقبت بر پنهان داشتن غفلت می ورزد، در نتیجه خیال، آن را از دست عقل می رباید و در ضمن سخنان بی اندیشه بر زبان می آورد، و همینطور، چون تصورات و امور نفسانی ریشه ی آثار ظاهری انسان مانند زردی ترس و سرخی شرم می باشند، بعضی از امور پنهانی را نمی شود از آثار ظاهری در رنگ چشم و صورت جدا کرد، گواه بر این مطلب تجربه است.
📙شرح#حکمت_26
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص30
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام امشِ بِدَائِکَ مَا مَشَی بِکَ
🔆بسیاری هستند که از مرض می ترسند با دیدن علائم مرض فورا به دکتر مراجعه می کنند و یا بستری می گردند. امام علی (علیه السلام) سفارش می کند در برابر مرض، خود را نبازید تا استقامتتان در برابر ناملایمات افزایش و بتوانید در برابر حوادث بدنی دوام بیاورید.
📙شرح#حکمت_27
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص32
🔶 @Nahj_Et
🍃🌺قَالَ علیه السلام أَفضَلُ الزّهدِ إِخفَاءُ الزّهدِ
🍃🌺بالاترین نوع پارسایی، پنهان داشتن آن است). پارسایی دو گونه است: پارسایی آشکارا و پارسایی پنهان که همین است پارسایی واقعی و سودمند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده است: براستی که خداوند نه به چهرههای ظاهر شما می نگرد و نه به رفتار شما، بلکه به دلهای شما می نگرد و از همین جهت است که این بالاترین نوع پارسایی است. و مقصود امام (علیه السلام) هم پارسایی پنهان است. به این ترتیب صفت را به موصوف اضافه کرده و آن را مقدم داشته است چون پنهان داشتن، مهمتر از خود پارسایی است، و از طرفی پارسایی ظاهری شاید از ریا و سمعه غیر قابل انفکاک باشد بنابراین کم ارزش است.
📙شرح#حکمت_28
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص33
🔶 @Nahj_Et
حکمت 15- مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ.mp3
2.31M
💢قَالَ علیه السلام إِذَا کُنتَ فِی إِدبَارٍ وَ المَوتُ فِی إِقبَالٍ فَمَا أَسرَعَ المُلتَقَی
💢وقتی که تو پشت به دنیا می کنی و مرگ رو به تو می آورد، پس چه زود با هم روبرو می شوید). این سخن در مورد دعوت به فرا رسیدن مرگ و آمادگی برای ملاقات با مرگ و دنیای پس از مرگ، به وسیله ی انجام اعمال شایسته می باشد. پشت کردن و رو آوردن، امور اعتباری اند، زیرا انسان به اعتبار لحظات مدت عمرش لحظه به لحظه در حال پشت کردن به دنیا است، و با این حساب، به همان نسبت که عمرش سپری می شود، مرگ به او نزدیک می شود و با در نظر گرفتن هر دو جهت، تلاقی به سرعت انجام می گیرد، و زود به هم می رسند.
📙شرح#حکمت_29
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص34
🔶 @Nahj_Et
✳️قَالَ علیه السلام الحَذَرَ الحَذَرَ فَوَاللّهِ لَقَد سَتَرَ حَتّی کَأَنّهُ قَد غَفَرَ
✳️(زنهار، به خدا سوگند، آن چنان پنهان داشته که گویی آمرزیده است). امام (علیه السلام) بدین وسیله انسان را از خشم الهی به سبب نافرمانی از او برحذر داشته است، به خاطر سهل انگاری و پوشیده داشتن گناه خود تا بدانجا که گویی آمرزیده است. عبارت: فوالله … مقدمه ی صغرا برای قیاس مضمری است که کبرای مقدر آن چنین است: هر کس تا بدان حد گناه بنده اش را پوشیده دارد، لازم است که بنده از خشم او برحذر بوده و از نافرمانی اش بپرهیزد و رو به اطاعت او آورد که هدف از لطف او نسبت به پوشیده داشتن گناه همین است که بنده برگردد.
📙شرح#حکمت_30
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص35
🔶 @Nahj_Et
📣آنچه لازم بود، گفتم❗️
▫️أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ بَثَثْتُ لَكُمُ الْمَوَاعِظَ الَّتِي وَعَظَ [بِهَا الْأَنْبِيَاءُ] الْأَنْبِيَاءُ بِهَا أُمَمَهُمْ وَ أَدَّيْتُ إِلَيْكُمْ مَا أَدَّتِ الْأَوْصِيَاءُ إِلَى مَنْ بَعْدَهُمْ وَ أَدَّبْتُكُمْ بِسَوْطِي فَلَمْ تَسْتَقِيمُوا وَ حَدَوْتُكُمْ بِالزَّوَاجِرِ فَلَمْ تَسْتَوْسِقُوا. لِلَّهِ أَنْتُمْ، أَ تَتَوَقَّعُونَ إِمَاماً غَيْرِي يَطَأُ بِكُمُ الطَّرِيقَ وَ يُرْشِدُكُمُ السَّبِيلَ؟
🟤اى مردم من پند و اندرزهايى كه پيامبران در ميان امّت هاى خود داشتند در ميان شما نشر دادم، و وظايفى را كه جانشينان پيامبران گذشته در ميان مردم خود به انجام رساندند، تحقّق بخشيدم. با تازيانه شما را ادب كردم نپذيرفتيد، به راه راست نرفتيد، و با هشدارهاى فراوان شما را خواندم ولى جمع نشديد. شما را به خدا آيا منتظريد رهبرى جز من با شما همراهى كند و راه حق را به شما نشان دهد؟
✍اين تعبيرات نشان مى دهد که امام(عليه السلام) براى هدايت مردم کوفه که افرادى سست و پراکنده بودند از هر وسيله اى استفاده فرمود و کار فرهنگى گسترده اى را درباره آنها انجام داد تا آنجا که همه مواعظ انبيا واندرزهاى اوصيا را براى آنها جمع، و در اختيارشان قرار داد; ولى اين باران حيات بخش رحمت الهى، در آن شوره زارها اثر نکرد سپس محبّت و نرمش را کنار گذاشت و با شدت با آنها برخورد کرد. شايد به راه بيايند و متحد شوند; ولى اين ميخهاى آهنين در آن سنگهاى خارا فرو نرفت و معلوم شد کمترين نقص و عيبى در رهبرى و مديريت و فرماندهى نيست، بلکه همه عيب در آن گروه نابخرد و بى حميت بود. اين جمله ها نشان مى دهد اگر تمام انبيا و اوصيا براى هدايت آنها مى کوشيدند، هدايت نمى شدند.هرگاه پيشوايى چون من نتواند شما را به راه آورد کس ديگرى اين کار را نمى تواند انجام دهد.
📙#خطبه_182
🔶 @Nahj_Et