نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به وضع حال بسيارى از مردم اشاره مىكند كه از مواهب مادى سو
💠ادامه حکمت۲۱۶
🔹در واقع مىتوان گفت: اين كلام حكيمانه از آيۀ شريفۀ 6 و 7 سورۀ «علق» برگرفته شده كه مىفرمايد: «كَلاّٰ إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَيَطْغىٰ * أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنىٰ» ؛ چنين نيست به يقين انسان طغيان مىكند از اينكه خود را بىنياز ببيند». گرچه بعضى از مفسران، انسان را در آيۀ مورد نظر، خصوص «ابو جهل» دانستهاند كه مرد ثروتمند و طغيانگرى بود و به مبارزه با پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله پرداخت؛ ولى به يقين، انسان در اينجا مفهومى كلى دارد كه به گروه كثيرى از نوع بشر اشاره مىكند و ابوجهل و امثال آن مصداقهاى روشنى از آن هستند
#حکمت_216
🔶 @Nahj_Et
💠 سزاوارترین مردم به عفو وبخشودن، تواناترین ایشان است به کیفر رساندن.
🔶 عفو و گذشت، یکی از بهترین راه های شکر نعمت توانمندی است؛
🔷 یکی از عناصر حیات اجتماعی، عفو و گذشت است. اگر همه مردم در گرفتن حقوق خویش، سخت گیر با شند وازکوچک ترین لغزشی چشم پوشی نکنن، زندگی بسیار تلخ می شود و روح صفا و صمیمیت و همکاری به کلی از جا معه رخت بر می بندد و نتیجه ای جز افسردگی و خشم ندارد.
📚 #حکمت_49 نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين بيان كوتاه و پرمعنا از يكى از مواد معطر يعنى مِشك تعريف و تمجيد مىكند، مىفرمايد: «مشك، عطر خوبى است حملش سبك و عطرش بسيار خوب است»؛ (نِعْمَ الطِّيبُ الْمِسْكُ خَفِيفٌ مَحْمِلُهُ عَطِرٌ رِيحُهُ). بوى خوش در اسلام و مخصوصاً احاديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمۀ هدى عليهم السلام بسيار مدح شده است و به مسلمانان دستور دادهاند كه از عطريات استفاده كنند و هميشه خوشبو باشند و مخصوصاً بههنگام نماز از بوى خوش استفاده نمايند. مرحوم كلينى در جلد ششم كافى از امام سجاد عليه السلام نقل مىكند كه آن حضرت ظرفى داشت كه در آن مشك بود و در كنار سجدهگاهش مىگذاشت و هنگامى كه مىخواست وارد نماز شود از آن بر مىداشت و خود را خوشبو مىساخت؛ (كَانَتْ لِعَلِى بْنِ الْحُسَينِ عليه السلام قَارُورَةُ مِسْكٍ فِى مَسْجِدِهِ فَإِذَا دَخَلَ لِلصَّلَاةِ أَخَذَ مِنْهُ فَتَمَسَّحَ بِهِ) . در حديث ديگرى آمده است كه امام صادق عليه السلام فرمود: «صَلاةُ مُتَطَيبٍ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ صَلَاةً بِغَيرِ طِيبٍ؛ نماز كسى كه خود را خوشبو مىكند برتر از هفتاد نماز بدون آن است».
#حکمت_397
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين بيان كوتاه و پرمعنا از يكى از مواد معطر يعنى مِشك تعريف و تمجيد مىكند،
💠🔹حتى براى روزهدار كه بوييدن گلها مكروه است استفاده از عطريات نه تنها ممنوع نيست بلكه توصيه شده است: در روايتى مىخوانيم: «كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِذَا صَامَ تَطَيبَ بِالطِّيبِ وَ يقُولُ الطِّيبُ تُحْفَةُ الصَّائِمِ؛ امام صادق عليه السلام هنگامى كه روزه مىگرفت از عطر استفاده مىكرد و مىگفت: عطر تحفۀ روزهدار است». استفادۀ از عطر نه تنها در حال نماز و روزه بلكه در تمام حالات (جز در حال احرام) توصيه شده است تا آنجا كه دربارۀ پيغمبر صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله ينْفِقُ فِى الطِّيبِ أَكْثَرَ مِمَّا ينْفِقُ فِى الطَّعَامِ؛ آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله براى عطر هزينه مىكرد بيش از آن بود كه براى غذا هزينه مىكرد»
#حکمت_197
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹انسان در دو حالت از نظر زندگى مادى در آسايش است: نخست اين كه مال و درآمد فراوانى داشته باشد كه ج
💠ادامه حکمت۱۴۱
🔹هر كه بامش بيش برفش بيشتر. اين سخن شبيه چيزى است كه در كتاب «ادب الكتاب» آمده است كه مىگويد: «اَلْقَلُم أحَدُ اللِّسانَيْنِ وَ الْعَمُّ أحَدُ الْأَبَوَيْنِ وَ قِلَّةُ الْعِيالِ أَحَدُ الْيَسارَيْنِ وَ الْقَناعَةُ أحَدُ الرِّزْقَيْنِ وَ الْهَجْرُ أَحَدُ الْفِراقَيْنِ وَ الْيَأْسُ أَحَدُ النَّجْحَيْنِ ؛ قلم يكى از دو زبان و عمو يكى از دو پدر و كمى عيال يكى از دو آسايش و قناعت يكى از دو روزى و قهر كردن يكى از دو فراق و مأيوس شدن يكى از دو پيروزى است». در اينكه آيا اين سخن امام عليه السلام تشويقى بر تحديد نسل به هنگام محدود بودن درآمدهاست يا نه اختلاف نظر است. بعضى معتقدند كه اين كلام حكيمانه ناظر به مسئلۀ تحديد نسل است و جامعۀ اسلامى را دعوت مىكند كه در صورت كمبودها، مواليد را كنترل كنند مبادا به زحمت بيفتند، در حالى كه جمعى ديگر عقيده دارند اين جمله چنين مفهومى را ندارد، بلكه تنها بيان واقعيت است و تسلى خاطرى است براى كسانى كه فرزندان كمى دارند و از آن رنج مىبرند. درست مثل اينكه هرگاه كسى مركبى نداشته باشد به او مىگويند: نداشتن مركب سبب آسودگى از هزينههاى مختلف آن است
#حکمت_141
🔶 @Nahj_Et
💠🔹از خطبههاى امام عليه السّلام است كه در آن اندرزهاى مهمى به مردم مىدهد. خطبه در يك نگاه در بخش اوّل اين خطبه، امام عليه السّلام حمد و ثناى الهى را با تعبيراتى قرين مىكند كه راه خداشناسى را براى انسان هموار مىسازد و راه و روش شهادت به اخلاص را به انسان مىآموزد و اهميّت گواهى به توحيد و نبوّت را با تعبيرات پر معنايى نشان مىدهد. در بخش ديگرى از اين خطبه، همۀ مخاطبين را به تقواى الهى دعوت مىكند و آثار و بركات تقوا در وجود انسان را بر مىشمرد. در بخش سوّم، سخن از ناپايدارى دنيا و سرعت زوال نعمتها و ناتمام ماندن آرزوها و كم بودن فاصلۀ زندگى و مرگ مىگويد. در بخش چهارم اين خطبه با نصايح و اندرزهاى دقيق و حساب شده، همگان را به اطاعت پروردگار دعوت مىكند و از فراموشى جهان آخرت و گرفتار شدن در چنگال غفلت و عدم توجه به وضع دنياى زودگذر بر حذر مىدارد. ارتباط اين چهار بخش در ايجاد يك مجموعه، از اندرزهاى منسجم بر كسى پوشيده نيست.
#خطبه_114
🔶 @Nahj_Et
انسان و سرنوشت خود ✨💯⤵️
قرآن انسان را مدحها و ستایشها کرده و هم مذمتها و نکوهشها نموده است.
عالیترین مدحها و بزرگترین مذمتهای قرآن درباره انسان است؛ او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چهارپایان پستتر شمرده است. از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخّر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد و هم میتواند به «اسفل سافلین» سقوط کند؛ این خود انسان است که باید درباره خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید.
استاد مطهری، انسان در قرآن، ص7🇮🇷
🔶 @Nahj_Et
💠🔹مىدانيم برآوردن حوايج نيازمندان و حل مشكلات مردم از مهمترين مستحبات و بهترين طاعات است تا آنجا كه در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «مَنْ سَعَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ طَلَبَ وَجْهِ اللَّهِ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ حَسَنَةٍ يَغْفِرُ فِيهَا لِأَقَارِبِهِ وَ جِيرَانِهِ وَ إِخْوَانِهِ وَ مَعَارِفِه؛ كسى كه براى برآوردن حاجت برادر مسلمانش تلاش و كوشش كند براى جلب رضاى پروردگار، خداوند متعال هزار هزار حسنه در نامۀ اعمال او مىنويسد و حتى به سبب آن بستگان و همسايگان و برادران دينى و آشنايانش مشمول غفران الهى مىشوند». امام عليه السلام در اين گفتار نورانىاش شرايط كمال قضاى حوايج را در سه چيز خلاصه كرده، مىفرمايد: «برآوردن حاجات مردم كامل نمىشود مگر به سه چيز كوچك شمردنش تا بزرگ گردد و مكتوم داشتنش تا آشكار شود و تعجيل در آن تا گوارا گردد»؛ (لَا يَسْتَقِيمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَّا بِثَلَاثٍ: بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ، وَ بِاسْتِكْتَامِهَا لِتَظْهَرَ، وَ بِتَعْجِيلِهَا لِتَهْنُؤَ) . بسيارند كسانى كه وقتى حاجت نيازمندى را بر مىآورند آن را بزرگ مىشمرند و همه جا عنوان مىكنند و گاه براى انجام دادن آن امروز و فردا دارند، به گونهاى كه حاجتمند، خسته و شرمنده مىشود.
#حکمت_101
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السّلام دوازده فضيلت در اين خطبۀ كوتاه، براى اهل بيت برشمرده كه عظمت مقام آنها را به خوبى ثابت مىكند و مخاطبان خويش را به پيروى از آنان وامىدارد. اوصافى كه مجموعۀ فضائل انسانى را در بردارد و شرايط رهبرى را در خود گنجانيده است. در اوّلين و دومين وصف مىفرمايد: «آنها (آل محمد) مايۀ حيات علم و دانش و مرگ جهل و نادانى هستند»؛ (هم عيش العلم، و موت الجهل) . امام عليه السّلام در اين تعبير علم و جهل را به صورت دو موجود زنده تشبيه كرده است كه آل محمّد حيات به علم مىبخشند و جهل را مىميرانند و يا به تعبيرى ديگر روح علماند و سبب مرگ جهل. اين همان چيزى است كه در حديث معروف پيغمبر اكرم آمده است كه مىفرمايد: «أهل بيتي كالنّجوم بأيّهم اقتديتم اهتديتم؛ اهل بيت من همچون ستارگان آسمانند (در شبهاى تاريك راهنماى مسافران صحرا و دريا هستند) به هركدام اقتدا كنيد هدايت مىيابيد
#خطبه_239
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه نشانههاى ظالمان و ستمگران را روشن مىسازد و نشان مىدهد كه ظالم، تنها كسى نيست كه حق ديگران را ببرد و آنها را در فشار قرار دهد، بلكه ظالم معناى وسيعى دارد كه سه نشانۀ آن را امام عليه السلام بيان فرموده است. البته كسانى كه هر سه نشانه در آنها باشد در مرحلۀ بالاى ظلم و ستم قرار دارند؛ ولى هر يك از اين سه نشانه نيز به تنهايى مىتواند دليل بر ظالم بودن باشد. نخست مىفرمايد: «ظالم سه نشانه دارد (نشانۀ اول اينكه) به ما فوق خود از طريق نافرمانى ستم مىكند»؛ (لِلظَّالِمِ مِنَ الرِّجَالِ ثَلاَثُ عَلاَمَاتٍ: يَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِيَةِ) . غالباً مردم وصف ظالم را براى چنين شخصى بهكار نمىبرند، بلكه او را عاصى و نافرمان مىدانند؛ ولى هرگاه آن را درست بشكافيم مىبينيم داشتن چنين خصلتى ظلم است. نهتنها از اين جهت كه ظلم معناى وسيعى دارد و هرچيزى كه در غير محل قرار دهند نوعى ظلم محسوب مىشود، بلكه ازاينرو كه واقعاً ظلم و ستم بر شخص ما فوق است، زيرا ابهت او را دَرهم مىشكند و ديگران را به او جسور مىسازد و به مديريت و فرماندهى او لطمه وارد مىكند و چه ظلم و ستمى از اين بدتر كه انسان مدير و مدبرى را در كار خود تضعيف يا فلج كند
#حکمت_350
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از طرق تحصيل غنا اشاره كرده مىفرمايد: «با كسى كه روزى به او روى آورده شريك شويد كه براى بىنياز شدن مؤثرتر و جهت روى آوردن بهرهمندى مناسبتر است»؛ (شَارِكُوا الَّذِي قَدْ أَقْبَلَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ، فَإِنَّهُ أَخْلَقُ لِلْغِنَىٰ، وَ أَجْدَرُ بِإِقْبَالِ الْحَظِّ عَلَيْهِ) . بعضى از مفسران، اين كلام حكيمانه را بر حقيقت داشتن بخت و اقبال حمل كرده و گفتهاند: چيز مرموزى به نام بخت و اقبال وجود دارد كه در بعضى هست و در برخى نيست. آنها كه داراى بخت خوب و شانس و طالعاند به هر كجا روى آورند با موفقيت روبرو مىشوند، درها به رويشان گشوده و گرهها باز مىشود و مشكلات حل مىگردد و موانع برطرف مىشود. گويى زندگى را نوعى بختآزمايى پنداشتهاند كه عدهاى بدون هيچ دليل منطقى پيروزىهاى مهمى پيدا مىكنند و عدهاى باز بدون هيچ دليلى محروم مىشوند
#حکمت_230
🔶 @Nahj_Et
💠🔹اين خطبه دربارۀ صفات پرهيزكاران و فاسقان و آگاهسازى نسبت به موقعيت اهل بيت در ميان مردم و نيز گمانهاى نادرستى كه براى بعضى پيدا شده، سخن مىگويد. خطبه در يك نگاه اين خطبه در واقع داراى پنج بخش است كه چهار بخش آن كاملا بهم پيوسته است، ولى بخش پنجم مفهومى جداگانه دارد و نشان مىدهد كه مرحوم «سيّد رضى» قسمتهايى از اواخر خطبه را حذف كرده است. بهر حال بخشهاى پنجگانه، به شرح زير است: در آغاز: امام عليه السّلام به بيان صفات عالمان راستين مىپردازد، همانها كه با امدادهاى الهى توانستهاند روح تقوا را در خود زنده كنند و هواپرستى را از خود دور سازند و در سايۀ اين خودسازى، كليد درهاى هدايت را بدست آورند. در بخش دوم: به نقطۀ مقابل اين گروه پرداخته و عالم نمايانى را معرّفى مىكند كه جهالتهايى را از ديگران گرفته و امور باطلى را از سوى خود، به آن افزوده و مردم را به گمراهى كشاندهاند.
#خطبه_87
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از آثار سوء ظلم و ستمكارى اشاره كرده مىفرمايد: «بدترين توشه براى آخرت ستم بر بندگان (خدا) است»؛ (بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ، الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ) . مىدانيم دنيا سرايى است كه همگان از آن براى رفتن به سوى آخرت توشه بر مىدارند و هر كسى به فراخور حال و اعمال خود توشهاى تهيه مىبيند. قرآن مجيد مىگويد: بهترين توشهها توشۀ تقواست «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ اَلزّٰادِ اَلتَّقْوىٰ» ؛ و زاد و توشه تهيه كنيد، و بهترين زاد و توشه، پرهيزكارى است». ولى گروهى به جاى آن ظلم و ستم بر بندگان خدا را توشۀ اين سفر سرنوشتساز قرار مىدهند كه به گفتۀ امام عليه السلام بدترين توشههاست.
#حکمت_221
🔶 @Nahj_Et
هدایت شده از الگوی پیشرفت اسلامی
🗞فهرست اولویت های تمدنی ۱۲ گانه برای ارائه کمک فکری به جمهوری اسلامی
#مقررات_فقهی_ساختمان
#مدیریت_شهری_محله_محور
#پیشگیری_ساختاری_از_بیماری
#آموزش_و_پرورش_آینده
#محرومیت_زدائی
#الگوی_جدید_نگهبانی_از_نظام
#الگوی_ساخت
#الگوی_جدید_برنامه_و_بودجه
#عمومی_سازی_تجارت
#نظریه_امنیتی_سِلم
#الگوی_تقنین_اسلامی
#الگوی_فقهی_روایت
#حوزههای_علمیه_آینده
#جامعه_مدرسین_تمدن_اسلامی
https://eitaa.com/olgou4
❤️قلب، کتاب چشم است.
✍امام علی علیه السلام: براى اين كلام حكيمانه دو تفسير مختلف شده است: نخست اينكه «قلب، كتاب چشم است (و آنچه انسان با چشم مى بيند و مى آزمايد در قلبش نقش مى بندد»؛ (الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ).
در تفسير دوم، مفهومى درست مقابل تفسير اوّل مورد توجه قرار گرفته و آن اين كه آنچه در قلب و درون روح انسان باشد در چشمان او نمايان است.
📚#حکمت_409 نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از آثار سوء ظلم و ستمكارى اشاره كرده مىفرمايد: «بد
💠🔹زيرا گناهانى كه جنبۀ معصيت اللّٰه دارد و يا به تعبير ديگر ظلم بر خويشتن است با توبه آمرزيده مىشود و حتى بدون توبه اميد عفو الهى و شفاعت دربارۀ آن وجود دارد، همان گونه كه قرآن مجيد مىفرمايد: «قُلْ يٰا عِبٰادِيَ اَلَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِيمُ» زيرا او بخشندۀ مهربان است. ولى آنجا كه پاى ظلم بر ديگران به ميدان مىآيد نه با آب توبه شسته مىشود و نه با عنايت شفاعت و جز با رضايت صاحب حق نجات از عواقب آن ممكن نيست و به همين دليل امام عليه السلام آن را بدترين زاد و توشۀ قيامت شمرده است. شك نيست كه زاد و توشه چيزى است كه در راه سفر و به هنگام رسيدن به مقصد به انسان كمك مىكند و به يقين ظلم چنين موقعيتى را ندارد، بنابراين انتخاب اين لفظ در اينجا نوعى كنايۀ بليغ است، درست مانند اين است كه انسان در سفرهاى دنيا به جاى حمل مواد غذايى مشتى از سموم با خود ببرد به او مىگوييم بدترين توشه آن است كه به جاى غذا سموم با خود حمل كنى
#حکمت_221
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹اين خطبه دربارۀ صفات پرهيزكاران و فاسقان و آگاهسازى نسبت به موقعيت اهل بيت در ميان مردم و نيز گ
💠🔹در بخش سوم: در تكميل بخشهاى گذشته به مردم هشدار مىدهد كه با وجود اهل بيت و عترت پيامبر كه سرچشمه زلال علم و آگاهى اسلامى هستند، چرا به سراغ افراد جاهل و بىخبر و ناآگاه مىروند؟! در چهارمين بخش: به بعضى از سخنان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و پارهاى از نكتههاى حسّاس در مورد اهل بيت و معرّفى خويشتن اشاره فرموده و «حديث ثقلين» را كه در ميان همۀ مسلمانان معروف و مشهور است، به عنوان گواه سخن خود ذكر مىكند. سرانجام در آخرين بخش: يعنى: بخش پنجم، به توهّمات و پندارهاى بىاساس برخى مردم كه گمان مىكردند دنيا براى هميشه در كام بنىاميّه خواهد بود، اشاره كرده و قاطعانه خبر از زوال و سقوط حكومت كوتاه آنها مىدهد. همان گونه كه در بالا اشاره شد، اين بخش، از بخشهاى چهارگانۀ بالا از نظر محتوا جدا است و پيدا است كه مطالب ديگرى در ميان بوده كه مرحوم «سيّد رضى» آنها را نياورده است
#حکمت_87
🔶 @Nahj_Et