#نقش_عقل_در_دوری_از_گمراهی
🔹امیرالمومنین علیهالسلام:
💥کَفَاکَ مِنْ عَقْلِکَ مَا أَوْضَحَ لَکَ سُبُلَ غَیِّکَ مِنْ رُشْدِکَ.
🌎 از عقلت آن اندازه تو را بس كه راههاى گمراهيت را از رستگاريت برتو ظاهركند.
#حكمت_421
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🔴خودت را برتر از آن بدان که به پستی گناه تن بدهی
___
#نهج_البلاغه
☀️اکرم نفسک عن کل دنیه ..... فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا
💠 نفس خود را از هرگونه پستی بازدار، ...زیرا نمی توانی به اندازه آبرویی که از دست می دهی بهایی به دست آوری
📚 #نامه_31
🎤شهید#مطهری
🔶 @Nahj_Et
💠🔹براى اين سخن كه به نظر مىرسد به صورت ضربالمثلى عمومى درآمده، دو تفسير گفته شده است: نخست اين كه انسان وقتى گرفتار مصيبتى مىشود، مثلاً عزيزى را از دست مىدهد، يقين دارد كه باز نمىگردد و به همين دليل به تدريج آرامش خود را باز مىيابد. در حالى كه وقتى مالش را به ناحق ببرند هر زمان در فكر است كه از طريقى بتواند آن را بازگرداند. به همين دليل خواب و آرامش ندارد. در تفسير ديگرى گفته شده كه اين گفتار حكيمانه كنايهاى است از بسيارى از تودههاى مردم كه دلبستگى آنها به مال و ثروتشان حتى بيش از دلبستگى به فرزندان و عزيزانشان است و گاه حتى تا پاى جان براى نگهدارى اموالشان مىايستند و اين ضرب المثل فارسى كه مىگويند: «مال است نه جان تا بتوان آسان داد»، شاهد بر آن است. گاه گفته شده است كه از دست دادن عزيزان نهتنها سبب ذلت انسان نمىشود بلكه دوستان و علاقهمندان، چنين شخصى را عزيز مىدارند و احترام مىكنند تا مصيبت خود را فراموش كند؛ ولى غارت اموال و ربودن آن به وسيلۀ زورمندان غاصب نوعى ذلت براى انسان است، ازاينرو انسان نمىتواند آن را تحمل كند.
#حکمت_307
🔶 @Nahj_Et
💠🔹در اين كلام شريف، امام عليه السلام پاسخ دندانشكنى به ايراد بعضى از يهود مىدهد كه از روى سرزنش به امام عليه السلام عرض كردند: «شما هنوز پيغمبرتان را دفن نكرده بوديد دربارۀ او اختلاف كرديد»؛ (وَ قَالَ لَهُ بَعْضُ الْيَهُودِ مَا دَفَنْتُمْ نَبِيَّكُمْ حَتَّى اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ) . «امام عليه السلام در پاسخ فرمود: ما دربارۀ او اختلاف نكرديم، بلكه در آنچه از طرف او به ما رسيده بود در امر خلافت اختلاف كرديم؛ ولى شما در حيات موسى پس از عبور از نيل (با مشاهدۀ آن همه معجزات) هنوز پاهايتان خشك نشده بود به پيامبرتان گفتيد: براى ما بتى قرار بده، همان گونه كه آنها (اشاره به بتپرستانى است كه بر سر راهشان بودند) بتهايى دارند و موسى به شما گفت: شما جمعيت نادانى هستيد. (چراكه اين همه معجزات را ديدهايد و هنوز در اصل توحيد فرو ماندهايد)
#حکمت_317
🔶 @Nahj_Et
مرگ از نظر قرآن ⁉️ 📖
از قرآن کاملاً میتوانیم استنباط کنیم که انسان یک خودی دارد غیر از این اعضا و جوارح و غیر از آنچه که «تن» نامیده میشود، برای اینکه میبینیم وقتی قرآن ماهیت مرگ را بیان میکند از آن به «توفّی خود» تعبیر میکند.
مرگ از نظر قرآن یعنی استیفاء کامل «خود» از طرف خداوند به وسیلة فرشتگان الهی: اللهُ یتَوَفَّى اْلأنْفُسَ حینَ مَوْتِها. «توفّی» از مادة «وفی» است که «وفا» و «استیفاء» از همین ریشه است. وقتی چیزی را به تمام و کمال بدهند یا بگیرند مادة «وفی» را به کار میبرند. «ایفاءکرد» یعنی به تمام و کمال داد، و «توفّی کرد» یعنی به تمام و کمال تحویل گرفت. قرآن میگوید که در وقت مردن خداوند نفسها (یا همان خودها) را به تمام و کمال تحویل میگیرد.
یا میفرماید: قُلْ یتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذی وُکلَ بِکمْ یا: إنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکةُ ظالِمی أنْفُسِهِمْ .
در اینجا «نفس» نیامده بلکه با ضمیر بیان شده است. اصلا تعبیر قرآن دقیقاً این است که در وقت مرگ، افراد گرفته میشوند و برده میشوند. به علاوه انسان که میمیرد با اینکه تنش به نصّ قرآن و به حکم حسّ و حکم بدیهی میپوسد و خاک میشود و به تعبیر
خود قرآن «رُفات» میشود و هر ذرهای از آن به جایی میرود، در عین حال قرآن میگوید انسان پس از آنکه میمیرد و قبل از قیامت باز حیات دارد، ذیحیات است، یا حیات سعید و یا حیات شقی.
دربارة شهدا مگر نمیفرماید:
ولاتَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ. فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ
📚 #استاد_مطهری، انسان شناسی قرآن، ص154،155🇮🇷✨
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حضرت آیتالله خامنهای:
🔸یکی از رشتههای کار امیرالمؤمنین این است: «تبیین»؛
در خطبه های نهج البلاغه نگاه کنید...
او حقایق را برای مردم بیان میکرد.
۱۳۹۵/۰۶/۳۰
🔶 @Nahj_Et
💠🔹آنچه امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه آورده سخنى است كاملاً منطقى و عقلپسند، مىفرمايد: «بىنياز بودن از عذرخواهى، بهتر از عذر صادقانه و مقبول است»؛ (الإِسْتِغْنَاءُ عَنِ الْعُذْرِ أَعَزُّ مِن الصِّدْقِ بِهِ) . اشاره به اينكه چرا انسان مرتكب خطايى شود كه ناچار دست تقاضا به درگاه خدا يا بندگان خدا بردارد و از آنها عذرخواهى كند، هر چند عذر، عذر قابل قبولى باشد تا چه رسد به اينكه عذر ساختگى و غير قابل قبول باشد. گرچه تعبير بالا بيشتر متناسب عذرخواهى در برابر بندگان است؛ ولى اطلاق عموم اين تعبير نيز دور از ذهن نيست، زيرا در روايات آمده است كه انسان ترك گناه كند بهتر از آن است كه گناهى مرتكب شود و توبه به درگاه خدا آورد، همان گونه كه در حديثى در كتاب شريف كافى از امام صادق عليه السلام آمده است: «إِنَّ تَرْكَ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَة» . اين حديث شريف از اميرمؤمنان على عليه السلام نيز در كتاب خصائص الائمه نقل شده است
#حکمت_329
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه در واقع به مؤمنان توصيه مىكند كه مشكلات و گرفتارىهاى خود را تنها با برادران مؤمن خود در ميان نهند نه با دشمنان و كافران. مىفرمايد: «كسى كه مشكل و نياز خود را نزد مؤمنى بازگو كند گويا نزد خدا بازگو كرده و كسى كه آن را نزد كافرى بازگو كند گويى از خدا شكايت كرده است»؛ (مَنْ شَكَا الْحَاجَةَ إِلَى مُؤْمِنٍ، فَكَأَنَّهُ شَكَاهَا إِلَى اللّٰهِ؛ وَ مَنْ شَكَاهَا إِلَى كَافِرٍ، فَكَأَنَّمَا شَكَا اللّٰهَ). تفاوت «شَكَاهَا إِلَى اللَّهِ» و «شَكَاهَا اللَّهِ» در اين است كه در اولى انسان، گرفتارى خود را در پيشگاه خدا شرح مىدهد و از او تقاضاى حل مشكل مىكند كه امرى است بسيار پسنديده ولى در دومى از خداوند شكايت و گله مىكند كه چرا چنين نكرد و چنان نكرد، و اين امرى است بسيار زشت و ناپسند كه انسان از پروردگارى كه اين همه نعمت براى او آفريده است شكايت كند
#حکمت_427
🔶 @Nahj_Et
🔔گردن تفرقه افکن را بشکنید، با حفظ وحدت ...
#نهج_البلاغه
💥أَلاَ مَنْ دَعَا إلَى هذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ، وَلَوْ کَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هذِهِ
🔴آگاه باشيد هر کسى به اين شعار (تفرقه انگيز) ، مردم را دعوت کند او را به قتل برسانيد هر چند زير اين عمامه من باشد»
#خطبه_127
🔶 @Nahj_Et
💠 نهج البلاغة :مِن كَلامِ لُقمانَ الحَكيمِ عليه السلام : كَفى بِالقَناعَةِ عِزّا ، وبِطيبِ النَّفسِ نَعيما
🔹شرح نهج البلاغة:از سخنان لقمان حكيم است: «عزّتمندى، قناعت كافى است و براى نعمت، دل خوشىِ آدمى كافى است »
📙شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد : ج 3 ص 155 .
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه دربارۀ دو موضوع هشدار مىدهد، مىفرمايد: «اظهار بىميلى به كسى كه به تو علاقهمند است سبب كاستى بهرۀ تو در دوستى او است و اظهار ميل تو به كسى كه به تو بىاعتناست سبب خوارى تو خواهد شد»؛ (زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ، وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ). اين يك واقعيت مسلم است كه اگر انسانى به ما اظهار محبت كند و ما به او بىاعتنايى كنيم خود را از دوستى و محبت و كمكهاى احتمالى او در مشكلات محروم ساختهايم و به اين ترتيب بهرۀ كمى بردهايم. انسان عاقل و هشيار كسى است كه دستهاى افراد لايقى را كه به عنوان دوستى بهسوى او دراز مىشود بفشارد و روزبهروز بر دوستان خود بيفزايد چراكه مشكلات زندگى بهقدرى زياد است كه انسان به تنهايى از عهدۀ حل آنها برنمىآيد ولى اگر دوستان فراوانى داشته باشد آنها مىتوانند به حل مشكلات او كمك كنند و اينجاست كه در ضرب المثل گفتهاند: هزار دوست كم است و يك دشمن بسيار. بهعكس، هرگاه كسى به انسان بىاعتنا باشد و انسان به او اظهار تمايل كند خود را خوار و بىمقدار كرده است.
#حکمت_451
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه از جهاتى قابل دقت است، مىفرمايد: «عدم توانايى بر گناه، نوعى عصمت است»؛ (مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي) . مىدانيم عصمت معناى عامى دارد كه به معناى محفوظ ماندن، بهويژه محفوظ ماندن از گناه است. گاه اين حالت در حد كمال ديده مىشود كه مقام والاى انبيا و امامان عليهم السلام است. آنها ملكهاى نفسانى دارند كه از هر گناه و خطا آنان را باز مىدارد و همين مقام سبب اعتماد همۀ مردم به آنها مىشود كه گفتار و رفتارشان حجت و سرمشق براى همگان باشد. مرحلۀ پايينترى از آن، ملكۀ عدالت است كه بازدارنده از معاصى كبيره و اصرار بر صغيره است؛ ولى چنان نيست كه در برابر همه چيز مقاومت كند. درست مانند سدى است كه در برابر سيلاب بستهاند كه اگر سيلاب شديد و قوى باشد ممكن است سد را بشكند و با خود ببرد. افراد عادل نيز ممكن است گاه در برابر عوامل نيرومند گناه زانو بزنند و سپس پشيمان شوند و رو به درگاه خدا آورند و توبه كنند و سد عصمت عدالت در آنها بار ديگر تجديد شود. نوع سومى از عصمت است كه انسان به سبب فراهم نبودن وسايل و اسباب گناه از آن دور مىماند.
#حکمت_345
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه از جهاتى قابل دقت است، مىفرماي
💠🔹. يا قدرت بر گناه ندارد؛ مانند نابينا كه نمىتواند نگاه هوسآلود به نامحرم داشته باشد و يا قدرت جسمانى دارد اما وسايل گناه فراهم نيست؛ مثل اينكه شرابى نيست تا بنوشد؛ هر چند مايل به آن باشد و يا حكومت اسلامى او را از گناه بازمىدارد هر چند او مايل به گناه باشد. اينگونه عصمت افتخار نيست و ثوابى در برابر ترك گناه به چنين شخصى داده نمىشود؛ ولى فايدهاش اين است كه از عذاب الهى دور مىماند و بسا لطف خدا شامل افرادى شود و گناه كردن را بر آنها متعذّر كند تا از كيفر گناه دور بمانند
#حکمت_345
🔶 @Nahj_Et
💎امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام:
(ضرورت ترك آداب جاهلى )
وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِي دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِي [أُخْرَاكُمْ] آخِرَتِكُمْ،
وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّار.
به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند، و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مى افكنيد، و در آخرت دچار رنج و زحمت مى گرديد.
و چه زيانبار است رنجى كه عذاب در پى آن باشد، و چه سودمند است آسايشى كه با آن، امان از آتش جهنّم باشد.
📚نهج البلاغه، #حکمت_37
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه دربارۀ دو موضوع هشدار مىدهد، مىفرمايد: «اظهار بىميلى به
💠🔹ضربالمثلى در فارسى هست كه مىگويند: براى كسى بمير كه براى تو تب كند. ولى آنكس كه محبتى ندارد و دست دوستى دراز نمىكند و احساسى در او وجود ندارد، بهسراغ او رفتن اشتباه و خطاست. در حكمت دوازدهم نيز نكتهاى شبيه همين نكتۀ حكيمانه وجود داشت آنجا كه مىفرمود: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ؛ عاجزترين مردم كسى است كه نتواند براى خود دوستى انتخاب كند و از او عاجزتر كسى است كه دوستانى را كه بهدست آورده است از دست بدهد». امام صادق عليه السلام در حديثى مىفرمايد: «مَنْ أَكْرَمَكَ فَأَكْرِمْهُ وَ مَنِ اسْتَخَفَّ بِكَ فَأَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْهُ؛ كسى كه تو را گرامى مىدارد گرامىاش بدار و كسى كه تو را سبك مىسازد خود را از او دور ساز»
#حکمت_451
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ دقيق و آموزندهاى اشاره كرده، مىفرمايد: «سخاوت آن است كه ابتدايى (و بدون درخواست) باشد؛ اما آنچه در برابر تقاضا داده مىشود يا از روى حياست و يا براى فرار از مذمّت»؛ (السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً، فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ) . سخاوت را اينگونه تفسير كردهاند: حالت و فضيلتى درونى است كه انسان را به بذل مال به مستحقان و نيازمندان بدون عوض وا مىدارد. بر اين اساس اگر كسى درخواستى كند و از آبروى خود به وسيلۀ درخواست مايه بگذارد، آنچه سخاوتمندانه مىبخشد در واقع عوض آبروى اوست و به راحتى نمىتوان نام آن را سخاوت گذاشت و نيز بخشش كه پس از درخواست صورت مىگيرد ممكن است بدين سبب باشد كه اگر بخشش نكند، درخواست كننده و يا مردمى كه از آن آگاهى مىيابند او را نكوهش و مذمت كنند، بنابراين بخشش در برابر نجات از مذمت مردم واقع شده است و بدون عوض نيست و به تعبير عموم مردم براى رودربايستى است.
#حکمت_53
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سئوال:
چرا بعضی ها که در مسیر مستقیم بودند، برمی گردند؟
پاسخ : نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et